به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، متنی که خواهید خواند نامه ای است به خطِ شهید سیدعلی اکبر بی بی شهربانویی که تنها 11 روز قبل از شهادت، از منطقه ی عملیاتی چنانه ، توسط آن عزیز به رشته ی تحریر درآمده است:
با سلام خدمت امام زمان (عج) و نایب بر حقش روح الله کبیر و با سلام و درود خدمت ملت شهید پرور و غیور ایران و با سلام و درود خدمت ارواح طیبه شهدای اسلام از شهدای کربلای حسینی تا شهدای کربلای گلگون خمینی.
با سلام خدمت خانواده اسلامیم و خانواده مهربانم. امیدوارم حالتان خوب باشد و اگر از حال من بنده گنهکار بخواهید بحمدالله خوب هستم و دعاگوی شما خانواده عزیز هستم.
هم اکنون که برای شما نامه می نویسم بالای تپه نشسته ام و به دور دست نگاه می کنم و نزدیک غروب است و دشت حالت عرفانی عجیبی بخود گرفته پشت بلند گو نوحه برادر آهنگران را گذاشته اند و دشت عظیم حکایت از فتح عظیمی را دارد.
با سلام خدمت خانواده اسلامیم و خانواده مهربانم. امیدوارم حالتان خوب باشد و اگر از حال من بنده گنهکار بخواهید بحمدالله خوب هستم و دعاگوی شما خانواده عزیز هستم.
هم اکنون که برای شما نامه می نویسم بالای تپه نشسته ام و به دور دست نگاه می کنم و نزدیک غروب است و دشت حالت عرفانی عجیبی بخود گرفته پشت بلند گو نوحه برادر آهنگران را گذاشته اند و دشت عظیم حکایت از فتح عظیمی را دارد.
به اطراف خودم که نگاه می کنم صحرا پر است از افراد عاشق خدا. میبینم افرادی که از شهرهایشان بیرون آمده اند تا معشوقشان را پیدا کنند و این را به عینیت می بینم که تا چند روز دیگر این عاشقان به دیدار معشوقشان خواهند رفت و من هم اکنون که صحبت از این جریانات می کنم قلبم از طپش می خواهد بیاستد و خدا را شاهد بر این جریانات می گیرم.برادر حاج همت می گفت ما چاره ای جز جنگ نداریم چون ما مثل مرغ عشقی هستیم که در قفس زندانیم و باید قفس را بشکنیم و پرواز کنیم تا به معشوق برسیم و آن وقت هست که می گویند آن شخص شهید است و واقعا شهید مقامی بس بزرگ دارد مقامی در سطح اولیا الله و این را می دانم که با اولین قطره خون شهید تمامی گناهانش بخشیده میشود و حال اینکه من خیلی گناه کرده ام و امیدوارم خدا گناه های من را هم ببخشد
خانواده عزیز پدر عزیز و مادر عزیزم و خواهران و برادران بزرگوارم ! من همگی شما را به صبری عظیم دعوت میکنم و امیدوارم شما هم من را حلال کنید چون شما را هم خیلی اذیت کرده ام.
امروز که نامه می نویسم ساعت نزدیک اذان است و رادیو قرآن پخش می کند و تاریخ 62.1.13 است.
خوب خانواده عزیز دیگر سرتان را درد نمی آورم و تو ای مادر عزیزم من خیلی به تو علاقه داشتم و دارم. امیدوارم من را حلال کنی و این را بدان که اسلام احتیاج به خون جوانان دارد و تو ای پدر عزیزم مرا حلال کن . در ضمن جواب نامه را ننویسید و اگر من نامه ننوشتم چون امکان دارد نگذارند، دلواپس نشوید. به بچه های مسجد سلام برسانید.
خانواده عزیز پدر عزیز و مادر عزیزم و خواهران و برادران بزرگوارم ! من همگی شما را به صبری عظیم دعوت میکنم و امیدوارم شما هم من را حلال کنید چون شما را هم خیلی اذیت کرده ام.
امروز که نامه می نویسم ساعت نزدیک اذان است و رادیو قرآن پخش می کند و تاریخ 62.1.13 است.
خوب خانواده عزیز دیگر سرتان را درد نمی آورم و تو ای مادر عزیزم من خیلی به تو علاقه داشتم و دارم. امیدوارم من را حلال کنی و این را بدان که اسلام احتیاج به خون جوانان دارد و تو ای پدر عزیزم مرا حلال کن . در ضمن جواب نامه را ننویسید و اگر من نامه ننوشتم چون امکان دارد نگذارند، دلواپس نشوید. به بچه های مسجد سلام برسانید.
دعاگوی شما
62.1.13 ساعت 6 بعداز ظهر چنانه
62.1.13 ساعت 6 بعداز ظهر چنانه
دستخط شهید سیدعلی اکبر بی بی شهربانویی