سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تَکرار کرد؛ دلار ۶ هزار تومان شد...
پنهان شدن متهم اصلی التهاب ارز و استعفای نجفی
کمتر از ۱۰ ماه از انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر میگذرد که مشکلاتی از قبیل شکست برجام، التهاب نرخ ارز و کمتوانی و استعفای شهردارنجفی در تهران خود را به رخ کشیدهاند.
مشکلاتی که اگرچه در شاکله عظیم و قدرتمند نظام اسلامی، مقولات کوچکی هستند اما از حیث سیاسی و در جای خود بسیار پر اهمیت تلقی میشوند.
اما این مشکلات پر اهمیت، دارای یک متهم اصلی هستند که اگرچه سببساز اصلی بروز تمام این رخدادهاست اما معلوم نیست این روزها چه میکند و چرا توضیحی درباره رخدادهای این روزها نمیدهد!؟
*عاملیت مشترک هرسه این مشکلات مهم، لیدر اصلاحطلبان است که طی ۵ سال گذشته و بویژه در انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات شورای شهر اخیر، به حمایتی تمام قد، بدون قید و شرط و مسئولیتآور از رئیسجمهور روحانی و لیست اصلاحطلبان شورای شهر پرداخت و با عبارت «تَکرار میکنم» بیش از این، شهره عام و خاص شد.
این حمایتهای مستانه او و اصلاحطلبان ستادی اما در حالی بود که عقلای کشور و اصولگرایان هشدار را داده بودند که اولاً برجامی که چپها تبلیغش میکنند به لحاظ تحلیلی و عقلانی هرگز حاوی دستاورد ملموسی برای مردم نخواهد بود، ثانیا دولت در امور اجرایی دچار کندیست و ثالثاً اصلاحطلبان نشان دادهاند که توانایی مدیریت جهادی و تکرار کارنامه محمدباقر قالیباف در تسریع پیشرفت و اداره تهران بزرگ را ندارند.
با این حال اما چپها خود را حامیان اصلی و تضمین روحانی [۱]، پایگاه رأی دولت و عوامل پیشرفت تهران نامیدند و اعلام کردند که به پرچمداری لیدر اصلاحطلبان به صحنه آمدهاند و همه چیز مستظهر به «تَکرار میکنم» اوست...
اکنون نیز مردم از ستاد اصلاحات انتظار دارند که توضیحاتی اقناعی را بابت عاملیت خود در بروز مشکلات پیشامده ارائه و یا عذرخواهی کند و لیدر اصلاحطلبان نیز اگرچه هنوز از رفتار خود در سال ۸۸ عذرخواهی رسمی نکرده و بر موضع خود مبنی بر تقلب و ضرورت اغتشاش خیابانی پافشاری میکند اما لااقل در رخدادهای اخیر، که پای هیچکس غیر از او و تبلیغ و انتخاب و تَکرار میکنمش در میان نیست، مسئولیت خود را انجام دهد.
برخی فعالان توییتری نیز طی روزهای اخیر این سؤال را مطرح کردهاند که خاتمی کجاست و چرا در ناکامیها و ناکارآمدیهای اخیر دوستانش، مسؤولیتی احساس نمیکند؟
گفتنیست، محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران و از اعضای اصلاحطلب شورای اول –که بعدها منحل شد- به تازگی طی یادداشتی در روزنامه سازندگی با اشاره به التهابات استعفای شهردار نجفی تأکید کرده است که این رفتارها [سکوت و فرار از پاسخگویی] در شأن رئیس دولت دوم خرداد نیست! [۲]
***
آشنا به «سقوط و صدای خیابان» می اندیشد!
«حسامالدین آشنا»، مشاور رئیسجمهور روحانی و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری به تازگی در اشاره به التهابات نرخ ارز در یک توییت نوشت:
«دولت و ملت از این مرحله هم با اعتماد متقابل با اقتدار عبور خواهند کرد. دولت گفتگو با فعالان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را ادامه خواهد داد، صدای خیابان را خواهد شنید و بیشتر با مردم سخن خواهد گفت.»
پیش از این نیز کلیپی بصورت رسمی از طرف مرکز بررسیهای استراتژیک در فضای مجازی منتشر شده بود که در آن یکی از مدیران این مرکز با تشبیه کشور به هواپیمای در حال سقوط از کاپیتان این هواپیما میخواهد تا نظرات منتقدین را بشنود و از خشونت با منتقدین و کارشناسان دست بردارد! [۳]
*ما بصورت قطعی نمیدانیم قصد و منظور آقای آشنا از تأکید بر این مفاهیم، به رسمیت شناختن آنها و تأکید بر آنها چیست!؟
مقصد آقای آشنا از انتشار کلیپ موسوم به کاپیتان سقوط که بود!؟ رئیسجمهور روحانی یا شخص دیگری؟
منهای این قصد و منظور که قطعیت آن بایستی در جای دیگری مشخص شود، اما این نکته واضح و مبرهن است که وقتی یک صاحب منصب در ستاد دولت از «صدای خیابان» و «سقوط» صحبت میکند و در قبال آنها از موضع مشفق و دلسوز و غیره وارد میشود و مثلا در موافقت با دلائل سقوط محتوای مولتی مدیا تولید میکند، یقینا محاسباتی در قبال برخی رخدادهای احتمالی دارد که اقتضای آنها به رسمیت شناختن مقولاتی مثل صدای خیابان و یا ایما و اشاره درباره سقوط و کنایه زدن به مقامات ارشد کشور است.
اینکه کسی تصور کند، این مقولات جنگ روانی هستند و فهم آنها کار دشواری است! تصور درستی نیست...
گفتنیست، برخی محافل تحلیلی از چند سال قبل، وقوع فتنه اقتصادی و اعتراض ظالمانه علیه نظام اسلامی را پیشبینی کرده بودند. تحلیلی که همین محافل معتقدند پیشلرزه آن در دیماه ۹۶ رخ داده و کسانی در ستاد «جریان سیاسی خاص» مشغول پخت و پز برای ایجاد دوباره آن در مقیاسی وسیعتر هستند.
از این رو در این تحلیل از عبارت «اعتراض ظالمانه» استفاده میشود که بنا به آمار وزارت کشور، ۶۰ درصد حاضران در اغتشاشات دیماه ۹۶ شاغل بودهاند و ۷۰ درصد شعارهای این افراد نیز سیاسی بوده است نه اقتصادی!
اوضاع کشور در ابعاد اقتصادی و سیاسی و امنیتی هم به گواه آمار داخلی و گزارشات نهادهای بینالمللی نه تنها بحرانی نیست بلکه پیشرفتهای بزرگی را نیز بدست آورده است و کارنامه قابل دفاعی دارد.
شاهد مثال آنکه به گواه سازمان ملل، ضریب جینی یا همان شاخص عدالت اقتصادی در ایران اسلامی هماکنون از آمریکا و چین و روسیه بهتر است [۴] و اقتصاد ایران توانسته جایگاه هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان را کسب کند.
***
لاریجانی میتواند ۱۰۰ را به ۲۰۰ تبدیل کند
«علی یونسی»، دستیار ویژه رئیسجمهور روحانی در بخشی از مصاحبه خود با سالنامه نوروزی آرمان امروز در اشاره به چیزی به نام «اشتباهات اصلاحطلبان» گفته است:
اصلاحطلبان گمان میکردند به دلیل اینکه بیشتر نمایندگان مجلس اصلاحطلب هستند، میتوانند عارف را رئیس مجلس کنند و لاریجانی را کنار بگذارند. با این وجود خبر نداشتند که باطن و ظاهر انسانها با هم متفاوت است. این در حالیست که آنچه در واقعیت رخ داد رنگ عوض کردن برخی از افرادی بود که در لیست امید قرار داشتند. این افراد پس از آن که وارد مجلس شدند از اصلاحطلبان فاصله گرفتند و راه دیگری در پیش گرفتند. با این وجود پس از عدم موفقیت آقای عارف برای رسیدن به ریاست مجلس و پیروزی آقای لاریجانی، اصلاحطلبان عنوان کردند که این قضیه با دخالت دولت صورت گرفته که به هیچ عنوان صحت نداشت و دولت هیچ نقشی در این مسئله نداشت.
او سپس در پاسخ به سؤال خبرنگار آرمان که از وی میپرسد «واقعا دولت روحانی دخالتی نداشت؟» تصریح میکند:
بنده و آقای انصاری میدانستیم که دولت هیچ دخالتی نداشت؛ حتی اگر هم صحبتی میشد مجلس قبول نمیکرد. اصلاحطلبان نفوذ لاریجانی را دست کم گرفته بودند و نمیدانستند که نفوذ و قدرت لاریجانی، صد نفر را به دویست نفر خواهد رساند.
*برای تحلیل اظهارات یونسی باید به این مسئله توجه داشت که بر خلاف گفتههای او، اصلاحطلبان از اساس هم برنده انتخابات اسفند ۹۴ (مجلس دهم) نبودند و صرفا برای فرار از شکست بود که به یکباره ندای پیروزی برآوردند! چه اینکه اکثریت نمایندگان وارد شده به مجلس شورای اسلامی نه تنها اصلاحطلب نبودند بلکه اصولگرا بودند. اصولگرایانی که برخی از آنها منتقد و برخی دیگر از موافقین برخی عملکردهای رئیسجمهور روحانی بودند.
چپها در واقع با جمع بستن خود با موافقین برخی عملکردهای روحانی، اینطور ابراز کردند که «ما برنده انتخابات هستیم» اما حقیقت این بود که آنها ۱۴ سال آزگار و تا امروز ۱۶ سال است که در هیچ انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران نتوانستهاند رأی اکثریت مردم را از آن خود کنند و یک رئیسمجلس یا رئیس دولت را به قوای مقننه و مجریه بفرستند.
این مسئله نیازمند توشیح و بحث و پرداخت است که چگونه کسانی هم بودند که این ادعای بیمبنای اصلاحطلبان را باور کردند!؟
برخی معتقدند روند شکستهای اصلاحطلبان ادامه خواهد شد.
جالب آنکه یونسی در بخش دیگری از مصاحبه اشاره شده تأکید کرده است که «صد در صد یک اصلاحطلب رئیسجمهوری آینده ایران خواهد شد»!
گفتنیست، میزانی آرایی که دکتر علی لاریجانی توانست در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ به خود جذب کند، در حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار بوده است.
***
۱_ https://www.isna.ir/news/۹۶۰۲۱۲۰۶۹۷۷/