به گزارش مشرق، شاید بتوان گفت، هیچ جنبش و نهضت حقطلبانه و عدالتجویانهای در جهان بدون پشتوانه مردمی به سرانجام نرسیده است و حضور فعال مردمی به دیگر ابزارها و ساختارهای مقاومت انگیزه، قدرت، عمق و خودباوری بخشیده و افق قاطع و امیدبخشی از پیروزی را پیشروی آن ملت قرار داده است.
حتی صهیونیستها که هیچگونه شاخص ملتسازی و روند طبیعی دولتسازی ندارند، ماندگاری رژیم اشغالگر خود را به پدیدهای به نام مهاجرت یهودیان و امتدادهای جهانی پیوند زدهاند تا دولت پادگانیـ استعماری خود را دوام ببخشند.
بیشتر بخوانید:
با اینکه مردم فلسطین همواره به منزله پشتوانه اصلی گروهها و احزاب فلسطینی نقش بازی کردهاند تا بازوی مبارزاتی آنها، راه آزادسازی سرزمین اشغال شده فلسطین را باز کند؛ ولی هرگاه، حضور فعال تودههای مردم به میدان آمده یا جلوههای مقاومتی را عمق جامعه فلسطینی به نمایش گذاشته، در کنار دستاوردهای بزرگ، وحشت و هراس صهیونیستها را بیش از سلاحهای گروههای مقاومت به جان آنها ان داخته است.
اگر مقاومت اسلامی لبنان (حزبالله لبنان) توانست اولین شکست تاریخ صهیونیستها و اخراج آنها از خاک لبنان را محقق کند، تنها به دلیل عمق پایگاه مردمی و حمایت اجتماعی از مقاومت بود و به همین دلیل، همواره یکی از اهداف و روشهای صهیونیستها در مقابل حزبالله، تلاش برای جداسازی مردم از مقاومت بوده است.
تردیدی نیست که مردم مظلوم فلسطین امروز در سختترین ایام تاریخ خود به سر میبرند و خیانتهای رهبران عربی و همپیمان آشکار و پنهان آمریکا و رژیم صهیونیستی به موازات خیانت سازشکاران داخلی، فرصتهای جدیدی به اشغالگران صهیونیست و حامیان آن داده تا شرایط بسیار دشواری را برای مردم فلسطین حاکم کنند.
بیشتر رهبران مزدور عربی که مدعی حمایت از آرمان فلسطین و مقدسات آن بودند، یکباره برای نجات صهیونیستها و منافع استعماری آمریکا و غرب که در قبال موازنه قدرت مقاومت منطقهای در بنبستهای ژئوپلیتیک و حیاتی گرفتار شدهاند، به میدان آمدند و برای «خیانت بزرگ قرن» عادیسازی مناسبات با صهیونیستها و مقابله با مردم فلسطین را در دستور کار خود قرار داده و شتابان برای رضایت صهیونیستها و سران غرب، به تأمین هزینههای نابودی فلسطین همت کردهاند. اکنون ترامپ که در لباس مسیحیان صهیونیست ظاهر شده و با کمک وهابیون سعودی و مزدوران اماراتی، بحرینی، اردنی، مصری و... قصد عبور از حقوق مردم فلسطین و مقدسات آن را داشته و با انتقال سفارتخانه آمریکا به بیتالمقدس، قصد تکرار بالفور جدید و وعده ماندگاری اشغالگران با پایمال کردن حقوق مردم فلسطین را دارد و با ارعابی دیوانهنمایانه، قصد دارد جهان را به سکوت و تمکین وادار کند، شعله جدیدی در سرزمین فلسطین روشن شده است تا به همه چالشها و نیازها پاسخ گفته و به پاشنه آشیل استراتژیک صهیونیستها، غرب و مزدوران عرب منطقه تبدیل شود.
در حالی که دلارهای نفتی عربستان، امارات و دلالیهای اردنی و مصری به ابزار محاصره و تحریم و فشار به مردم فلسطین تبدیل شده و از غزه یک زندان دو میلیونی ساخته یا به منزله رشوههای جدایی از فلسطین مصرف میشود و کشتار و سرکوب روزانه این ملت را پنهان میکنند و بوقهای رسانهای آنها رژیم صهیونیستی را از جایگاه دشمن به دوست منتقل کرده و معرفی میکند و دولت خودگردان فلسطینی و سران فتح نیز به خدمت صهیونیستها درآمدهاند، یک حرکت مردمی و خودجوش، حیات جدیدی به مسئله فلسطین بخشیده و به قول روزنامه «هاآرتص»، به «بزرگترین کابوس اسرائیلی» تبدیل شده است.
به موازات اقدامات یک ماه گذشته مقاومت فلسطینی که شهدای جدید را تقدیم و صهیونیستها را با چالشهای جدید روبهرو کرد، در «روز سرزمین» که در سالهای گذشته با کمجانی برگزار میشد، مردم فلسطین در غزه و مناطق کرانه باختری، آن را به عنوان «تظاهرات بزرگ بازگشت» برگزار کردند و با حضور دهها هزار نفری و نمادین به سمت اراضی اشغالی فلسطین حرکت کرده و اعتراض مدنی را با دست خالی به نمایش گذاشتند و در دو جمعه گذشته آن را تکرار کرده و با تقدیم 33 شهید و 2770 زخمی، خود را برای ادامه این حرکت آماده کردند.
این قیام مردمی و ایثارگرانه به سرعت به کارکرد و نتایج مهمی رسیده و امید جدیدی برای عبور از چالشها از خود نشان داده و مهمتر از همه، صهیونیستها و حامیان آن را دچار وحشت و سردرگمی کرده است. طرفداران فلسطین در لندن و نیویورک هم به میدان آمده و از قیام و حقوق فلسطینی دفاع کردند و این در حالی است که دولت خودگردان، سعودی، مصر و بقیه حکومتهای عربی مزدور، برای خاموش کردن قیام مردم فلسطین، در کنار صهیونیستها قرار گرفته و فشار بر آنها را افزایش دادهاند.
صهیونیستها به شکل آشکار و با دستور مقامات خود با توپخانه، گلولههای جنگی و هدفگیری بخشهای فوقانی بدن تظاهرکنندگان یا بهکارگیری وسیع گازهای سمی با مردم و دستهای خالی آنها مقابله میکنند و نتانیاهو از این قاتلان نظامی و صهیونیست تمجید و ترامپ از آنها حمایت کرده و کشتار این ملت مظلوم را حق مشروع!!! صهیونیستها میداند و از صدور بیانیهای بیاثر در شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری میکند؛ ولی کشتار وحشیانه فلسطینیها به سرعت در مجامع بینالمللی منعکس شده و دادگاه جنایی بینالمللی و مؤسسات حقوق بشری واکنش نشان دادهاند و در حالی که همه دستهای حامی صهیونیسم برای سرپوش گذاشتن به جنایت صهیونیستها و مسئله فلسطین فعال هستند، یک بار دیگر مسئله غزه و حق بازگشت فلسطینیها و جنایتهای ضد بشری صهیونیستها در صدر اهتمام افکار عمومی و جهانی قرار گرفته است.
این قیام مردمی و ایثارگرانه که جان خود را به میدان آوردهاند و با دست خالی، خواهان حقوق خود هستند، شاید از نمونههای مشابه در جهان الگو گرفته باشد. برخی آن را با حرکت گاندی در مقابل استعمار انگلیس در هند تشبیه میکنند و برخی دیگر به دلیل جلوههای مشابه و حمایت مردمی برای تهیه مایحتاج تظاهرکنندگان و خوراک و ملزومات دیگر، آن را به پیادهروی اربعین شبیه میدانند.
این اقدام نمادین و ایثارگرانه، نوعی تمرین برای یک قیام سراسری و آمادگی و تذکر و یادآوری به ملتهای مسلمان و آزاده جهان است که میتوانند در کنار مردم فلسطین و یک قیام مدنی، به تحقق خواستههای مشروع و تاریخی فلسطین کمک کنند.
از این رو «تظاهرات بزرگ حق بازگشت به سرزمین فلسطین»، به بال دوم در کنار توان مقاومت فلسطینی تبدیل شده و ضمن اینکه به مقاومت عمق و گسترش و انگیزه خواهد داد، به دلیل حرکت مدنی و غیر مسلحانه بودن، مظلومیت فلسطینی را آشکار کرده، چهره و ماهیت وحشیانه و اشغالگرانه صهیونیستها را افشا و همسویی و همدردی و حمایت بینالمللی را کسب خواهد کرد.
پاسخ هوشمند و دقیق رهبر معظم انقلاب به نامه اسماعیل هنیه که تنها راه پیروزی و کسب حقوق مردم فلسطین را «استمرار مقاومت» میداند، تأکیدی بر حقانیت و کارکرد قیام بزرگ حق بازگشت است.
از بین همه موضوعاتی که به مسائل مرحله نهایی در مذاکرات سازش از زمان مادرید معروف شدهاند، مسئله «حق بازگشت فلسطینی به سرزمین مادری خود» تنها عامل و متغیری است که توان و اصالت دگرگون کردن همه چالشها و موانع را داشته و قادر است همه محاسبات صهیونیستی و غربی را بر هم بزند.
اگر «قیام بزرگ حق بازگشت» با حضور میلیونها فلسطینی در داخل و خارج از فلسطین و در کشورهای عربی و اسلامی هر جمعه برگزار شود و دهها میلیون انسان عدالتجو در جهان که از آرمان فلسطین دفاع میکنند، به این تظاهرات نمادین در کشورهای خود اضافه شوند و تظاهرات به سفارتخانههای رژیم صهیونیستی، آمریکا و غرب و کشورهای عربی مزدور ختم شود و هر هفته استمرار یابد، در واقع تظاهرات حق بازگشت، به یک استراتژی جهانی برای پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین مبدل میشود که با ماهیتی مدنی، تمامی قواعد و سازوکارهای محدودکننده را کنار زده و با سرعت بیشتری به هدف آزادی سرزمین فلسطین از اشغال صهیونیستها نزدیک میشود
منبع: هفته نامه صبح صادق