به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
یکی از گزارههایی که در بین مواضع مقامات امریکایی در کنگره چندین بار تکرار شده این است که «ترامپ بهرغم اقدامات متنوعی که در سوریه و غرب آسیا دارد، فاقد یک راهبرد روشن است.»
دلیل این امر آن است که امریکاییها به محدود بودن و ناکارآمدی گزینههایشان عادت ندارند و همین امر آنها را وادار میکند تا دست به کارهایی بزنند که با تکرار شکست، شرایط بدتری را برای خود و شرکایشان شکل دهند. وقتی امریکاییها با ریسمان تروریستها و نقش مدیریت بحران قطر و عربستان و ترکیه و اردن وارد کارزار سوریه شدند فکر نمیکردند که کابوس شکستهایشان در عراق نیز که با رؤیای خاورمیانه بزرگ تدارک شده بود، در سوریه هم تکرار شود و برای نجات خود، بقیه شرکای منطقهای و حتی صهیونیستها را قربانی کنند.
بیشتر بخوانید:
واشنگتن از وقوع حمله شیمیایی در دوما مطمئن نبود
طبل جنگ بزرگ در سوریه آنچنان به رسوایی رسید که نظامیان امریکایی حتی در محاسباتشان فکر نمیکردند که ۷۰درصد موشکهایشان در حمله اخیر به سوریه شکار شود و بقیه موشکها فقط چند ساختمان کمارزش را ویران کند. اکنون راهبرد ترامپ و بولتون بر این قرار گرفته تا از سعودیها و کیسه پولشان به عنوان آنتوان لحد جدیدی در سوریه استفاده کنند تا به قول والاستریت ژورنال، سوریه را به ویتنامی برای ایران مبدل کنند.
البته از یک ماه قبل ترامپ برای در امان ماندن از کابوس فرار از شرق فرات، از انگلیسیها و فرانسویها خواسته بودند در کنار آنها قرار گیرند.
اینها هم از اینکه هزینههای جنگ و شکست را تحمل کنند، ناتوان هستند و حالا نوبت یک نیروی عربی شده تا برای ترامپ و نتانیاهو آرامش ایجاد کند.
نیاز به استدلال ندارد که بفهمیم نظامیان سعودی، امارات، قطر و بحرین برای حضور در سوریه، به اندازه یک تیپ از نیروهای داعش ارزش نظامی نخواهند داشت. حاصل کار چیست؟ یعنی با سرعت بیشتری این گاو نه تنها در زمینه مالی بلکه حتی از نظر سیاسی و فرهنگی باید دوشیده شود، چراکه معامله قرن دستور کار سعودیها در اتحادیه عرب شده و وزیر فرهنگی سعودی، عادیسازی و سازش فرهنگی با صهیونیستها را یک ضرورت عنوان کرده است.
صهیونیستها در تاریخ خود تا این حد دست بسته نبودهاند و همواره این حق را داشتند تا در سراسر دنیا حضوری متجاوزانه و مداخلهگرانه داشته باشند ولی امروز در کنار شکستهای راهبردی از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ و بحرانهای داخلی و کابوس تهاجم مرگبار و نقطهای ایران به تلافی T۴، به دلیل مواضع روشن روسها، در فضای سوریه دست بسته شدهاند و لیبرمن و نتانیاهو فقط میتوانند غُرغُر کنند.
این یعنی به پایان رسیدن کارتهای بازی امریکا که از طریق قربانی کردن همه شرکایش، حاصل میشود. سرنوشت آلسعود و آل سلمان چیزی بیشتر از آنتوان لحد یا نیروهای آنها که در درون اسرائیل سرگردان و سرخورده هستند، نیست.