به گزارش مشرق، «سمیرا کریمشاهی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
در تاریخ آمده است ایامی که حضرت رضا(ع) به ایران آمدند، دعبل خزاعی، شاعر متعهد اهل بیت محضر امام رضا(ع) تشرف یافت، شعری را به ایشان تقدیم کرد و به عنوان تبرک عبای ایشان را هدیه گرفت. دعبل از خراسان تا به جنوب ایران، محل سکونتش برسد، فقط یک تکه از آستین آن عبا برایش باقی مانده بود. هر کسی تکهای از لباس را برای تبرک گرفته بود. همین روایت کوتاه نشان میدهد مردم ایران از همان ابتدای حضور امام رضا در سرزمینمان، به عنوان امام و پیشوای شیعیان، برای ایشان احترام و حرمت قائل بودهاند. امام برکت کشورمان شد و تاکنون و در آینده خط قرمز مردم این سرزمین هست و خواهد بود.
بتازگی توهین بیشرمانه یک خبرنگار اصلاحطلب به ساحت مقدس امام رضا(ع) خونمان را به جوش آورد اما هتاکی از جانبی بود که چندان جای تعجب نداشت!
توهین به مقدسات اگر چه نزد عموم مردم ایران امری بسیار مذموم و غیرقابل قبول است اما اگر تاریخ بعد از انقلاب اسلامی را در نظر بگیریم، چنین رفتاری به طور مکرر از سوی جریانی که این خبرنگار منسوب به آن میشود، رخ داده است.
این جوان زیر علم کسانی سینه زده که ۴دهه است مقدسات، دین و ایمان مردم را قربانی سیاستبازیهایشان کردهاند. این جوان در دوره رشد و تربیت خود، پای درس کسانی نشسته که هنگامی که قدرت در دست جریانشان بود، تئوریسینهایشان تساهل دینی را به حلقوم مریدان خود میریختند و لوای به حاشیه راندن دین از ساحت سیاست و اجتماع را به دوش میکشیدند. و دوباره در دوره دولت اعتدال فرصت عرض اندام یافتهاند.
جوان ابایی از توهین کردن ندارد هنگامی که افرادی الگویش هستند که ید طولایی در توهین به مقدسات مردم دارند و در اوج ولنگاری روزنامههای زنجیرهای یعنی دهه ۷۰، هر حرمتی را با قلمهایشان شکستند:
«حقیقت ثابت نداریم، حتی در دست انبیا و معصومین»، «وحی برای انسانهای بعد از زمان خود قابل فهم نیست»، «فرهنگ شهادت خشونتآفرین است»، «ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده است»، «فعل و قول معصوم حجت نیست»، «معصومین فقط در کلیات و اصول اسوهاند»، «احکام قرآن متناسب با زندگی قبیلهای است، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست»، «حضرت علی مانند معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است»، «نظریه غیرت دینی ویرانکننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است» و «حتی علیه خدا هم میشود تظاهرات کرد».
اینها بخشی از جسارت بزرگان جریانی است که خیلی از همین جملهها مجوزی شده است تا آقایان بتوانند در قامت وطنفروش عکس یادگاری با دشمنان قسمخورده کشورمان بگیرند و در آن سوی آبها به خزعبلگوییهایشان ادامه دهند.
درست مانند جایزههای سینمایی! توهین به مقدسات مردم و قربانی کردن ارزشهای آنها پلی است برای وصال به قبله آمال قلممزدیها و هنرمندان حلقه به گوش غرب.
اما جریانی که ادعای اعتقاد به مقدسات اسلامی و حفظ حرمت ارزشهای دینی را دارد، چگونه در این مواقع روزه سکوت میگیرند و تا صدای اعتراض مردم بلند نشود حاضر به افطار کردن حتی صوری نمیشوند؟!
اصلاحطلبانی که به عنوان نماینده مردم یا هر مسؤولیت دیگری برای هر مساله دست چندمی و حاشیهای، دست به توئیت میشوند، هیچگاه جرأت نداشتهاند برای چنین امری موضع صریح و شفافی اتخاذ کنند.
صرفا مواقعی دلسوز ائمه و امام رضا میشوند که نان و آبی برایشان داشته باشد. اگر پای تسویهحساب سیاسی به میان باشد حتی از در سرویسهای بهداشتی حرم هم نمیگذرند. یا در مناظرههای انتخابات خطاب به رقیب میگویند «بگذارید امام رضا برای مردم بماند» اما فعالان ستاد خودشان برای تطهیر ولنگاریهای رخ داده در مشهد مقدس، به بدترین شکل به ساحت امام توهین میکنند.
بعد از انتشار توئیت کذایی، روزنامه جهانصنعت-رسانهای که خبرنگار هتاک در آن فعالیت دارد- اعلام میکند «برخورد لازم» با فرد شده اما این ابهام را باقی میگذارد که «برخورد لازم» دقیقا چگونه اقدامی است؟!
آیا رسانههای اصلاحطلب اقدام به تحریم همکاری با این فرد خواهند کرد؟! یا مانند خالق نقاشی توهینآمیز شهدای غواص یا تیتر زنی که شهید همدانی را کشته خطاب کرد، باز هم قرار است ککشان گزیده نشود و این افراد در جسارتهای خود جریتر شوند.
مطرح کردن موضوع برخورد لازم، اگر صرفا برای بستن دهان مردم نیست، پس چرا در گذشته با چنین فردی که سابقه توهین به ساحت مقدس امان زمان(عج) را دارد برخوردی نشده است؟
روشن است که در جریان اصلاحات حتما افرادی معتقد و متعهد هستند و شاید تعدادشان کم هم نباشد اما در درون این مجموعه چه میگذرد که هرچه در جمهوری اسلامی، هتاکی به مقدسات انجام شده از سوی افراد منسوب به این جریان است.
چرا اغتشاشگران کف خیابان، فراریهای پناه برده به شبکههای ضدایرانی، وطنفروشان خادم موساد و توهینکنندگان به مقدسات، همه افرادی هستند که اگر کارنامهشان را بررسی کنیم ردی از دوم خرداد، فتنه ۸۸ یا فعالیت در ستادهای رئیسجمهور فعلی مییابیم؟ شاید اینجا همان مساله باشد که رهبری گفته بودند بعضی «تقوای فردی» دارند اما «تقوای جمعی» نه! و تقوای جمعی که افراد را وادار به موضعگیری یا سکوت میکند عمیقا مهمتر از تقوای فردی است!
مساله را اگر ریشهایتر هم بررسی کنیم به آن میرسیم که حرمت امامزاده به متولی آن است؛ هنگامی که رئیسجمهور کشور که اتفاقا ملبس به لباس روحانیت هم هست، قبح حرمت را تا مجوز نقد امام معصوم میشکند، امثال این جوان به خود اجازه جسارت میدهند و چه بسا پشتشان گرم است که عواقب بدی در انتظارشان نیست! حال باید دید احضار او چه نتیجهای به دنبال خواهد داشت؛ مجازات لازم برای چنین فردی در نظر گرفته خواهد شد یا اینکه مدتی بعد او را در شبکههای ماهوارهای خواهیم دید که به ریش ما میخندد و ادامه توهینهای سریالی در کشورمان که پایانی برای قسمتهایش وجود ندارد.