سرویس ورزش مشرق – چندی پیش رسانههای داخلی از ماجرای ارتباط ایرانسل با مقامات لالیگا پرده برداشتند و این خبر واقعا برای اهالی فوتبال خوشحال کننده بود و هست، انقدر اخبار نادرست و بدون منبع در این موارد منتشر شده بود که در ابتدا عده ای گمان کردند که این هم یکی از خبرهای دروغ است و صحت ندارد اما وقتی برای اولین بار میشل سالگادو در خیابان شهید فیاضی در یک مرکز خرید مقابل دوربین خبرنگاران ایستاد و توپهای امضا شده خود را به کودکانی که لباس رئال مادرید را بر تن داشتند، هدیه داد، ماجرا جدی تر شد.
رسانهها پس از آن از حضور مورینتس و مندیهتا نیز نوشتند و روی دکه مطبوعات اینچنین حک شد: قرارداد همکاری ایرانسل و لالیگا با حضور فرناندو مورینتس امضا شد.
امضای اصلی و موضوع اصلی این توافق بر سر پخش اختصاصی برنامههای لالیگا و همچنین برنامههای استعدادیابی بود، دو موضوع مهمی که خبرنگاران قدیمی و با تجربه را به فکر وادار کرد، دو موضوع مهمی که اولی متصدی مهمی به نام صدا و سیما داشت و دومی قیم بزرگی به نام فدراسیون فوتبال!
طی مراسمی که با حضور فرناندو مورینتس، بازیکن سابق رئال مادرید و سفیر کنونی رئال مادرید در کنار مدیرعامل لالیگا در تهران برگزار شد، همکاری این دو نهاد در حوزههای مختلف آغاز شد. در این مراسم علاوه بر هیئتی از اسپانیا، شماری از فوتبالیستهای مطرح کشورمان از جمله جواد نکونام، سید جلال حسینی و مدیران ردهبالای باشگاههای ایرانی حضور داشتند.
در واقع تفاهمنامه همکاری با دو هدف دسترسی به محتوای اختصاصی لالیگا به واسطه ایرانسل و استعدادیابی درجهت بهبود کیفیت فوتبال در ایران به ویژه در میان جوانان بین ایرانسل و لالیگا امضا شد. اما تنها چند روز پس از آن این سوال مطرح شد که آیا نظارتی بر استعدادیابی وجود دارد؟ قرارداد لالیگا با نوجوانان مستعد ایرانی چگونه تنظیم می شود و آیا صرف این که به والدین نوجوان تعهد اخذ ویزا داده شود، انها به زندگی کمپی و تمرینی فرزندشان به دور از خانواده و تحصیل در کشوری دیگر رضایت می دهند؟
باید جذاب باشد و شاید بسیاری از والدین متاسفانه شیفته این پیشنهاد شوند، مگر از این بهتر هم می شود که نوجوانشان راهی لالیگا شود و از هم اکنون در یکی از تیم های نوجوانان رسمی اسپانیایی بازی کند؟ اما چرا نباید حرفه ای به این امر نگاه کرد؟ آیا قوانین بین المللی در این خصوص رعایت می شود، آیا کسی از دلالان ایرانی که در سایه این اتفاقات به ظاهر حرفه ای پنهان هستند، با خبر است؟ با سه وعده غذای گرم و یک سیم کارت و محل خواب می شود به این فکر کرد که نوجوان ایرانی استعداد یابی و سپس خوشبخت شده است؟
این البته اولین بازی نیست که رئال مادرید و اهالی لالیگا راهی ایران می شوند، اولین بار به بهانه تلخ زلزله بم بود که اسپانیا راهی ایران شد و تصمیم گرفت از سوی بنیاد خیریه رئال مادرید در شهر بم، اکادمی رئال مادرید تاسیس کند اما چمن سبز آن آکادمی زمین فوتبال پسران ثروتمند کرمانی شد و لباس رئال مادرید کودکان بمی در میدان امام اصفهان به فروش رفت!
از آن روز، سالها می گذرد و اکنون رئال مادرید و لالیگا بار دیگر دلشان برای فوتبال ایران سوخته است، شکی در این نیست که ایرانسل و یا هر نهاد دیگری که باعث شوند ستارگان بزرگ دنیا راهی فوتبال ایران شوند، لطف بزرگی می کنند و این اتفاقات برای فوتبال ایران بسیار سودآور است، وقتی فیگو در تویتر خود بنویسد: ایران امن، سرزمین زیبایی ها بود، باید فهمید که این اتفاقات چقدر برای کشور ما سودمند است و در جهان تا چه حد به سود کشور عزیز ما تبلیغ مثبت می شود اما هر چیزی جایگاه و مرام و قانون خودش را دارد، استعداد یابی از نوجوانان ایرانی با دعوت چند مدیر عامل که اگر مدیر عامل بودند باشگاهشان هم باشگاه بود، رسمی نمی شود.
امر خطیر استعداد یابی اگر زیر نظر فدراسیون فوتبال ایران یا کارشناسان آن صورت نگیرد، معنایی ندارد، قوانین مملو از آزمون و خطای داخلی این اجازه به دلالان می دهد که به راحتی با والدین این نوجوانان کنار امده و فرزندانشان را با وعده زندگی در بهشت راهی تیم های باشگاهی اسپانیا کند، نوجوانانی که چند سال بعد با قیمت ها نجومی به تیم های دیگر فروخته می شوند و سهم والدین ایرانی آنها فقط این است که بدانند فرزندشان خوشبخت شده است!