به گزارش مشرق، «محمد رضا اسدزاده» طی یادداشتی در خبرآنلاین به نقد یادداشت حمید فرخ نژاد درخصوص خدمات رضا پهلوی پرداخت که در ادامه می خوانید:

می‌توانی از وضع موجود دولت‌های جمهوری اسلامی و کارآمدی سیستم های حاکم بر جامعه ناراضی باشی،

می‌توانی از آسیب های سیاست و اقتصاد ناگوار و اجتماع بی اخلاق ایران امروز بگویی و منتقد سرسخت وضع موجود باشی،

می‌توانی به شیوه های لیبرالیزم و پلورالیزم فرهنگی و سیاسی اعتقاد داشته باشی و نظاره گر زلزله بزرگ مدرنیزه شدن ذهنیت نسل جدید ایران باشی و...

اما آیا وقتی دیدی همین لیبرالیزم و پلورالیزم و آزادی‌خواهی عمومی برآمده از اخلاق مدرنیته، دارد تاریخت را وارونه و ویران می‌کند، چه کار باید بکنی؟ آیا باید بنشینی روزانه تماشاچی پُست‌های تلگرامی و اینستاگرامی هنرمندان و نخبگان کشورت باشی و فوروارد کنی؟

راست است و حقیقت دارد که اقتصاد بیمار ایران و آموزه های تضادآفرین در نظام آموزش عمومی و آموزش علوم انسانی، باعث شده است تا ذهنیت نخبگان و رسانه ها و به واسطه آن، ذهنیت عمومی مردم نسبت به فهم تاریخ دچار آسیب وارونگی شود.

«حمید فرخ نژاد»، این هنرمند تاثرگذار سینما که از جمله نخبگان فرهنگی این کشوراست و نظراتش را در کمال آزادی و شفافیت می گوید و می نویسد، حق دارد اگر در پست اینستاگرامش، تاریخ را برای ما وارونه روایت کند و «برای احترام به رضا شاه پهلوی»، او را «منشا خدمات بسیار ارزنده ای در ایران» معرفی کند....!

باور کنید سخنم ریشه در دُگماتیسم ذهنی یا یک ایدئولوژی تاریخ زده ندارد؛ باور دارم که اقدامات هر حاکمی در هر بخش تاریخ، می تواند ابعاد مثبت و منفی داشته باشد.

اما باور دارم که هر نوشته ای با واژه هایش، بار معنایی خود را دارد. خصوصا آنجا که از چهره کلی شاه پهلوی در تاریخ حرف می زنیم.

چرا می گویم «حمید فرخ نژاد»، حق دارد خدمات شاه پهلوی را ارزنده بنامد؟

چون او نیز مثل من و شما مملو از نارضایتی های عمومی ست که در جامعه امروز خود می بیند و راه حلی برای آن نمی بیند.

چون فرخ نژاد به عنوان نمونه ای از جامعه نخبگان ایرانی که جرات بیان شفاف نظراتش را دارد، مثل همه ما تحت حمله وحشیانه میلیشیای رسانه های جدیدست و امروز این رسانه ها هستند که تکلیف ذهن تاریخی ما را مشخص می کنند.

«حمید فرخ نژاد»، حق دارد!

چون این هنرمند ایرانی ما که باید مرجع و پشتیبان فکری و روحی مردم باشد، حافظه تاریخی اش را در حمله رسانه ها و حمله نارسایی های سیاسی و اقتصادی دولت های جمهوری اسلامی، از دست داده است.

«حمید فرخ نژاد»، حق دارد!

چون نخبه فرهنگی و هنری و دانشگاهی ما، در محاصره اطلاعات رسانه های جدید، چنان گمشده است که دیگر وقت این را ندارد که تاریخ معاصر خودش را در میان اسناد و آثار بشناسد و بفهمد.

اینجاست که «فرخ نژاد»های فرهنگ و هنر امروز ما، دچار وارونه سازی تاریخی عجیبی می شوند و مردم هم باور می کنند.

چراکه فراموش کرده ایم که یکی از خدمات ارزنده این شاه پهلوی، تبعید و قتل هنرمند بزرگ مینیاتور ایرانی یعنی «کمال الملک» بوده است.

فراموش کرده‌ایم که یکی از خدمات ارزنده این شاه پهلوی، کشتن شاعر معاصر ایران «میرزاده عشقی» بوده است.

فراموش کرده‌ایم که «فرخی‌یزدی»، روزنامه‌نگار آزادی‌خواه مشروطه‌طلب، به دستور این «خادم بسیار ارزنده» به قتل رسید.

فراموش کرده‌ایم که «عبدالحسین فرمانفرمائیان» قاضی مشروطه طلب و آزادی خواه ایران به دستور این «خادم بسیار ارزنده» به قتل رسیده است.

و نیز این «رضای پهلوی بسیار ارزنده!» قاتل «علی‌اکبر داور» معمار دادگستری نوین ایران بود که قانون «اداره‌ی ثبت احوال» و«قانون ثبت اسناد» و «قانون ثبت املاک»و«قانون ازدواج و طلاق» را تدوین کرد.

چون نخبگان و هنرمندان امروز جامعه ما، در تاریخ گذشته ندیده اند آن روزی را که ۲۵ تن از دلیران سران بختیاری و قشقایی و ممسنی و بویراحمدی با دستور این «شاه بسیار ارزنده!» به دلیل آزادی خواهی اعدام شدند. بگذارید و بگذریم از همه آن هزاران هزار قتل و اعدام دیگر به خاطر مشروطه طلبی و آزادی‌خوای...

و بالاخره این نخبگان اهل هنر و فرهنگ، باید تمامیت ارضی ایران در عصر رضاخانی را مرور کنند تا جلوه های دیگری از خدمات ارزنده ی این شاه پهلوی برای جدایی روستاها و دشت های ایران مطلع شوند و بعد اگر انصاف داشته باشیم جا دارد تا حفاظت از تمامیت ارضی ایران در دوره جمهوری اسلامی را هم ببینیم در کنار همه نقص ها و خطاها و مخاطرات تاریخی امروز.

اینجاست که دوست دارم به عنوان محقق تاریخ و فرهنگ ایرانی به آقای «حمید فرخ نژاد» عزیز که متولد آبادان دلیراست،  بگویم:
بیایید بدون تعصب و سیاست زدگی، کمی وقت بگذاریم تاریخ بخوانیم و به جای تبلیغ و ترویج و جلوه نمایی شاه پهلوی، مردم را دعوت به مطالعه و عبرت آموزی از تاریخ کنیم.

باید عمیقا منتقداین نوشته اینستاگرامی هنرمند ارزشمند کشورمان بود که در میان مردم مرجعیت و محبوبیت دارد، در اوج سیاست زدگی و تعصب، تاریخ معاصر ایران را وارونه کرد و یک دیکتاتور خائن و قاتل را، یک پادشاه خدمتگزار معرفی کرد و نوشت:
«رضا شاه پهلوی، منشاء خدمات بسیار ارزنده ای برای ایران بوده است»؛ باور کنید که تاکید روی واژه «بسیار ارزنده» یعنی جای خائن و خادم را برای مردم وارونه تعریف کردن.