به گزارش مشرق، در روزهای گذشته «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه در گفتوگویی که نشریه «نیویورکر» منتشر کرد از ۳ گزینه پیش روی ایران در صورت خروج آمریکا از برجام سخن گفت که نخستین مورد، اقدام متقابل ایران برای پایان دادن به تعهدات هستهای قید شده در برجام و ازسرگیری غنیسازی اورانیوم است. دومین گزینه ایران، توسل به مکانیسم حل اختلاف است که به همه طرفین دخیل اجازه طرح شکایت رسمی در کمیسیون رسیدگی به موارد نقض برجام را میدهد. اما گزینه سوم بسیار جدیتر خواهد بود چرا که بر توانایی ایران برای تصمیمگیری درباره خروج از انپیتی تاکید دارد. «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز در روزهای گذشته گفته بود:«متاسفانه از روز آغاز اجرای تعهدات، طرف مقابل بهاشکال مختلف کارشکنی انجام داده است. البته بر اساس معاهده انپیتی کشورهای متعارف این حق را دارند که اگر احساس کنند منافع ملیشان در گرو ادامه وضعیت نیست میتوانند به راحتی از آن خارج شوند و این گزینه محتمل جمهوری اسلامی ایران است».
گزینه اصلی
مقامات ارشد کشور در راستای اقدام متقابل به گستاخی طرف مقابل، گزینه خروج از ان پی تی را به عنوان گزینه محتمل مطرح کردهاند. این در حالی است که میبایست این گزینه به عنوان گزینه اول و به عبارتی گزینه اصلی جمهوری اسلامی ایران مطرح شود.
در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهایNuclear Non -ProliferationTreaty))به وضوح این شرط دیده شده است که اگر زمانی کشوری اجرای معاهده را خلاف منافع خود یافت، با تشریفاتی از آن خارج شود. بند ۱ از ماده ۱۰ این معاهده میگوید:«چنانچه هر یک از اعضاء پیمان تشخیص دهد حوادثی فوقالعاده مربوط به موضوع این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است این حق را خواهد داشت که در اعمال حق حاکمیت ملی خود از این پیمان کنارهگیری نماید. این عضو باید کنارهگیری خود را با اطلاعیه قبلی ۳ ماهه به کلیه اعضای پیمان و به شورای امنیت ملل متحد اعلام نماید».
منافع ملی
حال، این سخن مطرح میشود که آیا منافع ملی ایران به خطر افتاده است؟در پاسخ باید گفت: بله، منافع ملی کشورمان به خطر افتاده است.
هماکنون جمهوری اسلامی ایران که خود داوطلبانه به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای پیوسته است، تحت فشارهای مضاعفی قرار دارد. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در نشست خبری مشترک اخیر خود با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در ادامه فرافکنیهای خود علیه ایران در اظهارنظری گستاخانه گفت: «مناسب نیست که من درباره اقدام نظامی حرف بزنم اما این را میتوانم بگویم که آنها (ایران) به سلاح هستهای دست نمییابند؛ روی این حرف حساب کنید».
برخلاف ادعای برخی دولتمردان مبنی بر پایان ایران هراسی با امضای برجام، متاسفانه ایران هراسی در پسابرجام به شدت گسترش پیدا کرده است.
آمریکا و کشورهای اروپایی عضو ۱+۵ به خوبی میدانند که با توجه به فتوای رهبر معظم انقلاب درباره ساخت سلاح هستهای، ایران به دنبال تولید سلاح هستهای نیست. علاوهبر این آژانس انرژی اتمی نیز در گزارشهای متعدد تاکید کرده است که ایران به تمام تعهدات خود در برجام متعهد بوده است. اما با این حال امروز میبینیم که طرف مقابل به عناوین مختلف از ایفای تعهدات خود سر باز میزند و در جایگاه شاکی نشسته و ایران را متهم میکند!
نشریه نیوزویک در روزهای اخیر در گزارشی نوشت:«به خاطر ترس از مجازاتهای آمریکا، هیچ بانک بزرگ اروپایی تمایلی به تامین مالی تجارت یا سرمایهگذاری در ایران را ندارد. دیپلماتهای ایران در لندن حتی نمیتوانند یک حساب بانکی برای تامین مالی فعالیتهای روزانه سفارت خود ایجاد کنند».
در هفتههای گذشته «مجید تخت روانچی» معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور و عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای گفته بود:«بانکهای بزرگ اروپاییها و غیر اروپاییها نگران هستند و مقداری کار با دست انداز مواجه است. از این جهت که اگر پروژه بزرگ داشته باشید، بانکهای کوچک یا متوسط نمیتوانند موضوع نقل و انتقالات مالی آن را حل کنند، بنابراین مجبور هستید بانکهای بزرگ را درگیر کنید و بانکهای بزرگ به دلیل ترس و نگرانی و مشکلات فنی، اظهار علاقه نمیکنند».
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه نیز- مهر ۹۶- در نشست وزرای خارجه ایران و ۱+۵ گفته بود:«آمریکا آن طور که در توافق هستهای مقرر شده، تحریمها را رفع نکرده و ما هنوز نمیتوانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم».
همچنین «سید احمدخانی» مدیرکل روابط عمومی گمرک- اسفند ۹۶- گفته بود: «به دلیل وجود تحریمها، امکان انتقال پول صادرات به داخل ایران وجود ندارد».
«اصغر فخریه کاشان» قائممقام وزیر راه و شهرسازی نیز چندی پیش اذعان کرد:«متأسفانه شرکتهای سازنده قطعات هواپیما و تجهیزات هوایی زیادی هستند که بهدلیل ترس و وحشت از تحریمها و جرائم آمریکا حاضر نیستند به آسانی به ایران قطعه بفروشند. در نتیجه شرکتهای هواپیمایی ایران نمیتوانند به موقع قطعات مورد نیاز ناوگان خود را تأمین و تعویض کنند».
در روزهای اخیر روزنامه زنجیرهای آرمان در اعترافی دیرهنگام نوشت:«آمریکا درصدد است تا این موافقتنامه چندجانبه را گام بهگام به عقب بازگرداند و عملا مزایای برجام در نقطه آغازین و صفر قرار بگیرد و کار با ایران را منوط به اخذ امتیاز در عرصههای مختلف از جمله توان نظامی، دفاعی و حضور منطقهای ایران مرتبط کند که بالا شک در آینده موضوعاتی مانند تروریسم و حقوق بشر نیز به آن اضافه خواهد شد».
متهم و شاکی!
آمریکا از اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴ در دولت اوباما- برجام را نقض کرد و این عهدشکنی تا به امروز- در دولت ترامپ- نیز ادامه پیدا کرد. اکنون واشنگتن در جایگاه متهم قرار دارد و باید درخصوص عهدشکنیهای آشکار خود پاسخگو باشد، اما این کشور با همراهی کشورهای اروپایی عضو ۱+۵ در جایگاه شاکی نشسته و با اجرای ترفند «پلیس خوب-پلیس بد» در پی تعمیم برجام به دیگر مولفههای قدرت ایران و امتیازگیری از کشورمان است.
در رزوهای گذشته روزنامه زنجیرهای آرمان که پیش از این مدعی بود که تحریمها به تاریخ پیوسته است، در مطلبی نوشته بود:«شاید از یک منظر لغو برجام خیلی بهتر از این باشد که هر ۴ ماه یکبار ترامپ آن را به حالت تعلیق در آورد چرا که اگر این وضعیت متزلزل برجام همچنان ادامه پیدا کند به طور قطع هیچ منفعتی برای ایران نخواهد داشت. اگر برجام توسط آمریکا لغو شود شاید بتوان گفت برای ما هم بهتر خواهد بود زیرا تکلیف برای همه روشن میشود و بدون امید بیهوده داشتن به برجامی که سودی ندارد میتوان بر اقتصاد داخلی و تولید داخلی متمرکز شد و به باز شناسی و باز یابی ظرفیتهای نهان و آشکار مادی و سرمایههای انسانی و اکولوژی کشور پرداخت و توان تبدیل داراییها را به ثروت تجربه کرد و آنها را در جهت تقویت بخش خصوصی مولد مؤثر بهکار گرفت تا رشد تولید داخلی واشتغال و برون رفت از رکود میسر گردد».
اخم و لبخند!
حال سؤالی که در افکار عمومی ایجاد شده این است که تا چه زمانی قرار است وضعیت کشور و تصمیمات آن در حالتی انفعالی و معطل تصمیمات کاخ سفید و کنگره باشد؟ آیا رکود اقتصاد و التهاب بازار ارز ناشی از ادامه این روند در سیاست خارجی نیست که یک روز باید در فکر رسیدن یا نرسیدن به توافق بود روز دیگر در فکر حفظ یا پایان آن؟
به عبارت دیگر، برجام چگونه توافقی است که همه امتیازات (دسترنج ۳ دهه تلاش شبانهروز دانشمندان هستهای) را ظرف کمتر از ۲ ماه واگذار کرد اما آمریکا با مجوز ما قانونا صاحب این اختیار شد که به جای لغو یا تعلیق بلندمدت همه تحریمها، تنها بخش کوچکی از آن را در دورههای کوتاه مدت سه چهار ماهه تعلیق نماید و در هر فصل، چشم ما به اخم و لبخند طرف مقابل باشد؟!
واقعیت آن است که به دلیل خوی استکباری آمریکا، هم ماندن این کشور در برجام و هم خروج این کشور از برجام، فقط و فقط با یک هدف صورت میگیرد و آن چیزی نیست جز ضربه زدن به ایران. هرکدام ضربه بیشتری بزند، آن انتخاب میشود.
تجربههای متعدد بینالمللی نشان داده است که آمریکا و نظام سلطه تنها زبان زور را میفهمد. در حقیقت، اقتدار، احترام میآورد و نه انفعال.
در حال حاضر با امضا و اجرای برجام از سوی ایران و پذیرش داوطلبانه ان پی تی، نه تنها از فشارهای آمریکا و هم پیمانانش کاسته نشده بلکه آنان را در گستاخی خود جریتر نیز کرده است. در چنین شرایطی ما چگونه میتوانیم حقوق ملت ایران را فدای زیادهخواهیهای غربیها کنیم و تن به تعهدات ظالمانه بدهیم؟
بنابراین لازم و ضروری است که دولت با خروج از ان پی تی، پاسخ گستاخی طرف مقابل را داده و از امتیازگیری بیشتر طرف بدعهد جلوگیری کند.
اصلاح برجام!
مایک پامپئو، وزیر خارجه جدید آمریکا اولین کنفرانس خبری را بعد از انتصاب به این سمت برگزار کرد.
پامپئو درخصوص توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ گفت که این موضوع یکی از محورهای رایزنیهای او در سفر به مناطق مختلف خاورمیانه (غرب آسیا) خواهد بود.
به گزارش فارس، وزیر خارجه آمریکا گفت: در صورتی که در این توافق «اصلاحات اساسی» انجام نشود، بعید است ترامپ بعد از ضربالاجل ماه می(اردیبهشتماه) در آن باقی بماند.
واکنش مسکو
«الکساندر گروشکو» معاون وزیر خارجه روسیه تأکید کرد:اگر توافق هستهای ایران شکست بخورد، تمام تضمینها برای کشورهایی که در آستانه توقف برنامه هستهای شان قرار دارند، متزلزل میکند.