سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** کرباسچی، از ریشخند مدافعان حرم تا ایده صدای واحد در سیاست خارجی
«غلامحسین کرباسچی» در سرمقاله روزنامه اعتماد با عنوان «مقصود از گفت و گوی ملی چیست؟» نوشت:
«منظور از "گفتوگوی ملی" اساساً و در مرحله اول تنها گفتوگوی مردم با مردم نیست. آنان در فضای مجازی و حقیقی اغلب گفتوگو میکنند اما این گفتوگوها کمتر کمکی به حل و فصل اختلاف میان سیاسیون میکند. منظور از گفتوگوی ملی در مرحله اول این است که رییسجمهور، رییس قوه قضاییه، رییس مجلس و دیگر مسوولان عالیرتبه کشور اختلافنظرهای خود را طی بحثها و تبادل نظرهای مبتنی بر مصالح ملی و منافع مردم مطرح کنند و یکسانسازی کنند و در جهت واحد گام بردارند. این گفتوگوها باید به شنیده شدن صدای واحد از مسوولان و دستگاهها منجر شود و در حل و فصل مسائل کشور مؤثر واقع شود. اینکه در روابط خارجی لحن و عمل دستگاههای ما وحدت رویه داشته باشد».
اصلاح طلبان مدتهاست که موضوع «صدای واحد در سیاست خارجی» را مطرح میکنند؛ اما برخلاف ظاهر غلط انداز این ایده، اصل موضوع همان جا انداختن برجام موشکی و منطقهای است.
این جماعت مدعی است که باید الگوی برجام در مسائل موشکی و منطقهای تکرار شده و پرونده منطقه نیز به وزارت امور خارجه سپرده شود!
اصلاح طلبان بارها اعلام کرده بودند که حضور نظامی ایران در سوریه منطقی و قابل قبول نیست! و در نهایت راه و روش دیپلماسی جواب میدهد. بر همین اساس، افرادی همچون کرباسچی- از اعضای شاخص حزب کارگزاران- با وقاحت به مدافعان حرم حمله کرد.
در اردیبهشت ۹۶، انتشار کلیپی از سخنرانی «غلامحسین کرباسچی» در مراسم افتتاح ستاد یکی از نامزدها در اصفهان، واکنشهای بسیاری را در عرصه عمومی برانگیخت که در این میان احساس خشم و نفرت از این میزان بی غیرتی، توهین و البته بلاهت و حماقت سیاسی وجه غالب این واکنشها بود. در این کلیپ کرباسچی با لحنی تمسخر آمیز و ریشخند کننده به بحث حضور و نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و به ویژه بحث فراسیاسی و اعتقادی «مدافعان حرم» میتازد و در اظهارنظری تأمل برانگیز میگوید: «نزنید این حرفها را؛ غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و فلان و اینها. آقا جان! ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه اینجا صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. شیعیان آنجا تقویت بشوند. ولی آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن اینها حاصل میشود؟ این دولت با غیرت دینی میگوید که بذارید ما از توان دیپلماسی برای حل مسائل منطقه استفاده کنیم. توان دیپلماسی بزرگان دیپلماسی که شش تا ابرقدرت را جلوی خودش بنشاند و بزرگترین مسئله تحریم که شورای امنیت بوده را حل بکنه میتواند با توان دیپلماسی بیاید این مسائل را حل کند».
سخنان کرباسچی آن قدر سبک بود که بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه دولت یازدهم هم در پاسخ به ان گفت: "با تروریستها باید با زبان زور و قدرت صحبت کرد نه دیپلماسی."
این اظهارات یک بار دیگر عمق تفکر غیرانقلابی، سکولار و بی اعتقاد به باورهای پذیرفته شده مردم مؤمن ایران را در ذهنیت کرباسچی و همفکران او آشکار کرد.
لازم به ذکر است که حضور مستشاران نظامی ایران در کنار مدافعان حرم و محور مقاومت، در سالیان اخیر ضربات هولناکی بر تروریسم تکفیری و حامیان آنان وارد کرده است. امنیتی که امروز در اقصی نقاط کشور شاهد آن هستیم، یکی از نتایج این رشادتها است.
اصلاح طلبان مدعی هستند که فرماندهی مسائل منطقهای به وزارت خارجه سپرده شود. این در حالی است که این وزارتخانه در موضوع برجام نمره قابل قبولی کسب نکرده است.
** شهرِ بلاتکلیف و بدون شهردار، هدیه لیست امید به شهروندان تهرانی!
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «در مصائب انتخاب شهردار تهران» نوشت:
«رقیب محافظهکار در پی آن است که شورای دوره پنجم در همان مسیری گام بردارد که شورای اول رفت و دراینمیان با ترفندهای مختلف سعی در برهمزدن اتحاد و انسجام شورا دارد. همچنان سعی میکند که شورا را از اهداف و سیاستهای اعلامی دور کند و آنها را وادار به محافظهکاری و حرکت در مسیر شورای چهارم کند. اگر موفق به اختلاف نشود، قطعاً استراتژی دوم را پیگیری میکند؛ بنابراین توجه باید کرد که مسیر همانی است که دکتر نجفی آغاز کرد و در همان چارچوب شهردار بعدی باید حرکت کند. قطعاً شورای پنجم در مسیر شورای دوره اول نخواهد رفت و این دوره آغازگر حرکتی نوین در شکلگیری نظام مدیریتی شهری کشور خواهد بود».
متاسفانه بی مسئولیتی و انداختن تقصیرها به گردن دیگران به بخش لاینفک رفتار اصلاح طلبی تبدیل شده است. در حال حاضر تمامی کرسیهای شورای شهر تهران در اختیار اصلاح طلبان است ولی با اینحال این جماعت بدون پذیرش مسئولیت، به فرافکنی میپردازند.
لیست رانتی، شهردار مستعفی، بحران مدیریت شهر و در نهایت شهرِ بلاتکلیف، هدیه لیست امید به شهروندان تهرانی است! در حال حاضر نیز به اذعان اصلاح طلبان، جنگ قدرت در این جریان برای تصاحب کرسی شهرداری تهران درگرفته است.
عملکرد ضعیف و غیرقابل قبول شورای شهر پنجم و شهرداری تهران حتی صدای برخی اصلاح طلبان را نیز درآورده است.
در همین رابطه محمد مهدی تندگویان عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«بهنظر من چون انتخاب اول آنها (انتخاب نجفی به عنوان شهردار توسط شورای شهر پنجم) نیز فاقد تحقیقات درست بود و کارشناسی مناسبی انجام نشده بود نتوانستند انتخاب مناسبی داشته باشند. از زمانی که این شورا در انتخابات پیروز شد تا زمانی که بر مسند شورای شهر بنشینند زمان مناسبی برای اعضای منتخب ایجاد شده بود که اعضای جدید از اردیبهشت تا شهریورماه از چند نفر برنامه بگیرند و به یک جمعبندی برسند تا شهرداری نیاید که حتی نتواند یک سال دوام بیاورد. شاید این اشتباه در انتخاب اول نیز موجب بههم ریختگی احزاب اصلاحطلب و اتفاقات چندروزه اخیر شده است. بههمریختگی و نگرانی احزاب از این است که شهردار جدید نیز نتواند مدت زیادی در شهرداری بماند».
تندگویان افزود:
«زمانی که یک جریان بدون هیچ رقیبی در موضوعی مشخص حاکم میشود انتظار میرود که قدرت و سرعت تصمیمگیری بهتر باشد و روند حاضر این پرسش را پدید میآورد که اگر اصلاحطلبان این تعداد گزینه نداشتند و مشخص نبود که درباره چه گزینههایی میخواهند تصمیم بگیرند، چرا برای رسیدن به این جایگاه بدین حد تلاش کردند؟...اگر به ارزیابی عملکرد شورا بپردازیم، میبینیم در عرض یک هفته، یکشنبه اعلام میشود که تا انتها پشت آقای نجفی ایستادهایم و اجازه نمیدهیم که وی از شهرداری برود، اما به فاصله دو روز، یعنی سهشنبه همه اعضا اعلام میکنند که آقای نجفی باید برود. این مدل تصمیمگیریهای شتابزده نشان میدهد که هماهنگی مناسب در بین اعضای شورای شهر و احزاب حاضر در شورا وجود ندارد».
«فاطمه دانشور» عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«عمکرد شورای پنجم به دلایل مختلف تا این لحظه مثبت نبود... مأموریت اصلی این است که اعضای شورای شهر دست به اقداماتی بزنند که سطح زندگی در زندگی روزمره مردم تغییر کند. به نظر میرسد در طول ۶ ماه اخیر چنین تغییری در اداره شهر تهران ایجاد نشده است... از سوی دیگر انتصابات در شهرداری تهران نیز نشان داد که بیش از ایجاد تغییرات در زندگی شهری انتصابهای سیاسی مد نظر بوده و با این رویکرد نمیتوان چندان مفید برای مردم عمل کرد».
دانشور افزود:
«شورای شهر تهران بر اساس تصمیمات شورای عالی اصلاحات حرکت میکند و شورای عالی اصلاحات، سیاسی میاندیشد و همان طور که شورای پنجم توسط این شورا سیاسی انتخاب شد، در مورد انتخاب شهردار نیز سیاسی میاندیشد و این مورد فرصت سوزی است و مردم احساس رضایت نخواهند کرد. این رویه چندان از استاندارد لازم برخوردار نیست. رویه فعلی بهگونهای است که هیچ فرد متخصصی نمیتواند به این دایره وارد شود.»
** قرار نبود برجام ما را به حداکثر خواستهها برساند!
روزنامه آرمان در سرمقاله امروز به قلم «مهدی مطهرنیا» نوشت:
«امضای برجام حداقل، حداکثرهای مورد نظر را حاصل کرد. هرچند که هیچگاه برجام نمیتوانست ما را به حداکثر خواستهها برساند. در نتیجه با پذیرش برجام به طور رسمی حق دستیابی به انرژی هستهای صلح آمیز، آن هم با تکیه بر غنیسازی داخل کشور را به دست آوریم، تحریمهای مربوط به پرونده هستهای را برداشتیم، در فضای ناشی از برجام توانستیم از وارد شدن ضربه بیشتر به اقتصاد جلوگیری کرده و دیگر اینکه تورم اوج گیرنده را کنترل کنیم. حداقل اینکه در دو سال گذشته درصد بالا رفتن ارزش دلار در برابر ریال ایران تا حدود زیادی کنترل شد».
بی دستاوردی برجام موجب شده است تا روزنامههای اصلاح طلب به انکار وعدهها و تقلیل مطالبات مردم و دستاوردسازی از توافق هستهای بپردازند.
این در حالی است که اصلاح طلبان و برخی مقامات ارشد دولت تا پیش از این تمامی امور حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زده و مدعی بودند که با امضای برجام، سرمایه خارجی به کشور سرازیر شده و مشکل رکود و تورم و بیکاری و ازدواج و مسکن نیز رفع میشود!
در حال حاضر نه تنها در متن برجام تعبیر «به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران» به کار نرفته، بلکه کاملاً برخلاف معاهده NPT ایران با برجام در جهان برای اولین بار به یک «استثنا» تبدیل شده و علیرغم فعالیتهای صلح آمیز هستهای، حق غنی سازی بالاتر از ۳.۵% را ندارد و برای غنی سازی باید جزییات آن از جمله مکان، زمان و ... را به سمع و نظر امریکا برساند و با موافقت او این کار را انجام دهد. در حالی که اگر حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده بود، ایران بدون هیچ محدودیتی میتوانست مثل بسیاری از دیگر کشورها میزان غنی سازیاش را بنا به نیاز و توان خود انجام دهد اما متاسفانه بر اساس برجام غنی سازی ایران دچار محدودیتهای متعدد شده است.
قرار بود با امضای برجام تمامی تحریمهای ضد ایرانی یکباره لغو شود اما تا به اکنون که قریب به سه سال از امضای این توافق سپری شده است، چنین اتفاقی رخ نداده است. «عباس عراقچی» معاون وزیر خارجه و رئیسستاد پیگیری اجرای برجام-اسفند ۹۶- در اندیشکده چتم هاوس در انگلیس گفت: «ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چرا که از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است».
گفتنی است آمار بانک مرکزی از منفی شدن حساب سرمایه کشور پس از برجام خبر میدهد. قبل از اجرای برجام در دیماه سال ۱۳۹۴، خالص حساب سرمایه کشور مثبت شده بود به طوری که تا پایان دیماه سال ۱۳۹۴ خالص حساب سرمایه به مثبت یک میلیارد و ۸۹۴ میلیون دلار رسیده بود؛ اما با اجرای برجام، خالص حساب سرمایه، منفی شد به طوری که در پایان سال ۱۳۹۴ این شاخص به منفی ۲ میلیارد و ۵۱۳ میلیون دلار رسید.
در سال ۱۳۹۵ که آثار اجرای برجام، بیشتر نمایان شد خالص حساب سرمایه از کشور به شدت منفی شد و به منفی ۱۸ میلیارد و ۲۸۸ میلیون دلار رسید؛ به عبارتی در سال اول اجرای برجام، بیش از آن که سرمایه خارجی به کشور جذب شود، منابع ارزی از ایران خارج شد.
در سال ۱۳۹۶ نیز آنطور که آمار بانک مرکزی نشان میدهد تا پایان آذرماه خالص حساب سرمایه منفی ۱۴ میلیارد و ۱۱۰ میلیون دلار شده است؛ بنابراین با احتساب مجموع خالص حساب سرمایه در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ میتوان گفت که در دو سال پس از برجام، به طور خالص ۳۲ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است.
این آمار کاملاً برخلاف جهت تبلیغات مستمر دولتیها درباره آثار برجام در گشایش ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور است.
** آمریکا اجازه نمیدهد اروپا با ایران رابطه بانکی داشته باشد
روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
«"علی ماجدی" سفیر ایران در آلمان معتقد است که دلارهای امریکایی اجازه نمیدهد که بانکهای بزرگ اروپایی با ایران رابطه بانکی برقرار کنند و تلاشهای ما در این حوزه ناکام مانده است.»
گفتنی است نشریه نیوزویک در روزهای اخیر در گزارشی نوشته بود: «به خاطر ترس از مجازاتهای آمریکا، هیچ بانک بزرگ اروپایی تمایلی به تأمین مالی تجارت یا سرمایهگذاری در ایران را ندارد. دیپلماتهای ایران در لندن حتی نمیتوانند یک حساب بانکی برای تأمین مالی فعالیتهای روزانه سفارت خود ایجاد کنند».
همچنین در هفتههای گذشته «مجید تخت روانچی» معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور و عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای گفته بود: «بانکهای بزرگ اروپاییها و غیر اروپاییها نگران هستند و مقداری کار با دست انداز مواجه است. از این جهت که اگر پروژه بزرگ داشته باشید، بانکهای کوچک یا متوسط نمیتوانند موضوع نقل و انتقالات مالی آن را حل کنند، بنابراین مجبور هستید بانکهای بزرگ را درگیر کنید و بانکهای بزرگ به دلیل ترس و نگرانی و مشکلات فنی، اظهار علاقه نمیکنند».
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه نیز- مهر ۹۶- در نشست وزرای خارجه ایران و ۱+۵ گفته بود: «آمریکا آن طور که در توافق هستهای مقرر شده، تحریمها را رفع نکرده و ما هنوز نمیتوانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم».
علاوه بر این، «سید احمدخانی» مدیرکل روابط عمومی گمرک- اسفند ۹۶- گفته بود: «به دلیل وجود تحریمها، امکان انتقال پول صادرات به داخل ایران وجود ندارد».
همچنین چندی پیش «اصغر فخریه کاشان» قائممقام وزیر راه و شهرسازی گفته بود: «متأسفانه شرکتهای سازنده قطعات هواپیما و تجهیزات هوایی زیادی هستند که بهدلیل ترس و وحشت از تحریمها و جرائم آمریکا حاضر نیستند به آسانی به ایران قطعه بفروشند. در نتیجه شرکتهای هواپیمایی ایران نمیتوانند به موقع قطعات مورد نیاز ناوگان خود را تأمین و تعویض کنند».
اذعان به پابرجاماندن تحریمهای بانکی در حالی است که قرار بود در ازای محدودیتهای گسترده در صنعت هستهای ایران، تحریمهای ضد ایرانی و علی الخصوص تحریمهای بانکی لغو شود.
آمریکا از اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴ در دولت اوباما- برجام را نقض کرد و این عهدشکنی تا به امروز- در دولت ترامپ- نیز ادامه پیدا کرد. اکنون واشنگتن در جایگاه متهم قرار دارد و باید درخصوص عهدشکنیهای آشکار خود پاسخگو باشد، اما این کشور با همراهی کشورهای اروپایی عضو ۱+۵ در جایگاه شاکی نشسته و با اجرای ترفند «پلیس خوب-پلیس بد» در پی تعمیم برجام به دیگر مولفههای قدرت ایران و امتیازگیری از کشورمان است.
متاسفانه روزنامههای اصلاح طلب نیز با بازی در پازل دشمن و بدون توجه به تجربه پرهزینه برجام، زمزمه برجام های بعدی را مطرح کردهاند.