به گزارش مشرق، پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل به ریاست قاضی صلواتی به منظور رسیدگی به اتهامات متهم ردیف چهارم برگزار شد.
مستشار دادگاه، خانواده شهدا، وکلای مدافع و نماینده دادستان در جلسه حضور دارند.
قاضی صلواتی در ابتدای جلسه دادگاه با اشاره به مواد 352، 353 و 354 قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر رعایت نظم جلسه دادگاه خطاب به متهم گفت: اتهام شما دائر بر معاونت در افساد فی الارض مستوجب اعدام، تفهیم و قرائت شد، دفاعیات خود را بیان کنید.
بیشتر بخوانید:
افشای برنامه عوامل داعش برای حمله به حرم امام رضا/ ساخت بمب شیمیایی در ایران
متهم ردیف چهارم در جایگاه حاضر شد و خود را معرفی کرد.
متهم ردیف چهارم (م. م) متأهل و فاقد سابقه کیفری است.
(م. م) متهم ردیف چهارم در دفاعیات خود گفت: با آقای (ق.ح) در خانقاه و به مدت حدود کمتر از یکسال (8 ماه) آشنا شدم و این آشنایی در سال 95 اتفاق افتاد. اما پس از مدتی او ناپدید شد و یکبار گفتند که به عراق رفته و بار دیگر گفتند که کشته شده است و در نهایت شنیدم که در کرمانشاه زندانی است. مدتی که گذشت فردی نامهای برای من آورد که در آن نوشته شده بود (من همان کسی هستم که ریشم را تراشیده و لباس سفید تنم بود و بعد از مدتی ناپدید شدم) با دریافت این پیام متوجه شدم که نویسنده نامه همان (ق. ح) است. بنابر این با فردی که حامل نامه بود تا یکی از شهرهای غرب کشور رفتم و (ق. ح) را ملاقات کردم.
متهم ردیف چهارم ادامه داد: در آن ملاقات (ق. ح) به من گفت: میخواهم برگردم و به من گفت: با (س. ص) به فلام محل بیا. در آنجا کنار یک پمپ گاز منتظر بمانید و من ساعت 9 نزد شما میآیم. من نیز (س. ص) را به آنجا بردم و با او ملاقات کرد.
قاضی صلواتی از متهم پرسید: شما از چه طریق (س. ص) را میشناختید؟
متهم ردیف چهارم پاسخ داد: از طریق برادرش و کار گازکشی که انجام میدادیم میشناختم. در آن ملاقات صورت گرفت (ق.. ح) به (س. ص) گفت: افرادی را جمع آوری کند که بخواهند عملیات تروریستی انجام دهند و از من نیز خواست که در عملیات انتحاری شرکت کنم، از نیت او اطلاعی نداشتم به من گفت: میخواهد به کردستان عراق برود و به آنها ضربه بزند.
متهم ردیف چهارم افزود: (ق. ح) از (س. ص) خواست که کسانی را جذب عملیات تروریستی کند، بعد از مدتی (س. ص) به او گفت که جستجو کرده و کسی را پیدا نکرده است که قرار شد دوباره جستجو کند، درجلسه بعدی ملاقات (ق. ح) از من اسلحه، نارنجک و دینامیت خواست، از او پرسیدم که برای چه اینها را میخواهی؟ (ق. ح) گفت: میخواهم ماهیگیری کنم.
متهم در ادامه بیان کرد: به او اسلحه ندادم و در دو جلسه آخر نیزاز من خواست خانهای تهیه کنم که با او همکاری نکردم و گفتم کوههای پاوه نیز ناامن است و من جایی را نمیشناسم. بعد از آن (ق.. ح) از (س. ص) درخواست خانه باغ کرد و دوباره از او خواست که افرادی را برای عملیات تروریستی جذب کند.
متهم ردیف چهارم افزود: (ق. ح) در جلسه آخر موبایلی را به (س. ص) تحویل داد و از او خواست که خانه، تجهیزات، مهمات، اسلحه و نفرات برای عملیات فراهم کند که (س.. ص) موفق به این کار نشد و درنهایت به (ق.. ح) گفت: اگر پول باشد من خودم حاضرم شرکت کنم که (ق.. ح) مقداری پول برای او فراهم کرد.
قاضی صلواتی پرسید: آخرین بار (ق. ح) و (س. ص) را کجا و چند روز قبل از عملیات دیدی؟
متهم پاسخ داد: آخرین بار در روستایی و 20 روز قبل از عملیات دیدم. من نمیدانستم آنها چند نفر هستند و محل سکونتشان کجاست و اصلا از نیت آنها آگاه نبودم.
قاضی صلواتی گفت: چگونه از عملیات حمله تروریستی به مجلس مطلع شدی؟
متهم پاسخ داد: هنگامی که دستگیر شدم مطلع شدم که آنها حمله تروریستی را در مجلس انجام داده اند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: گرایشات وابسته به داعش از چه زمانی در شما شروع شد و با چه کسانی بیعت کردید؟
متهم پاسخ داد: دقیقاً به خاطر ندارم، اما حدود 7 ماه با (ق.. ح) آشنا شدم اخلاق خوبی داشت و من وابسته این فرد شدم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما در مدرسه خانقاه نقش پشتیبانی داشتید و افرادی را برای عملیات جذب میکردید.
متهم گفت: من قبول ندارم.
قاضی صلواتی گفت: پس چرا (ق.. ح) شما را احضار کرد؟ شما در سال 94 با یکی از سرتیمهای داعش بیعت کردید. (ق.. ح) امیر تیم ترور بود و با شما تماس گرفت. چرا در جلسات تشکیلاتی با (ق. ح) شرکت میکردید؟ (ق. ح) در اولین جلسه و اولین ملاقات در جلسه تشکیلاتی طرح حمله تروریستی به تهران را برای شما تشریح کرد.
متهم گفت: من نیت (ق. ح) را نمیدانستم.
قاضی صلواتی گفت: اگر (ق. ح) چیزی در مورد نقشه عملیاتی به شما نگفته بود پس چگونه (س. ص) را به او معرفی کردی؟
قاضی صلواتی بیان کرد: به لحاظ رعایت مسائل حفاظتی شما (س. ص) را نزد (ق. ح) میبردی و این اقاریر خود شما است.
متهم گفت: (س. ص)از من میخواست و از من استفاده کرد.
قاضی صلواتی گفت: مگر شما چه نفوذی داشتید که از شما استفاده کنند؟
متهم پاسخ داد: من ماشین داشتم و برای جابه جایی از من استفاده میکردند. (س.. ص) سابقه دار است و همه او را میشناسند. من فقط برای او رانندگی میکردم.
قاضی صلواتی گفت: آیا راننده را به جلسه تشکیلاتی میبرند؟ شما در تمام نشستهای تشکیلاتی با آن دو نفر بودید.
متهم پاسخ داد: قبول دارم که اشتباه کردم، اما من از نیت آنها اطلاع نداشتم.
قاضی صلواتی پرسید: شما چند نفر را برای عملیات تروریستی جذب کردید؟
متهم پاسخ داد: من این کار را قبول نکردم و به (ق.. ح) گفتم که کسی را نمیشناسم و عهده دار این کار (س. ص) شد.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: آیا شما هیچ کسی را جذب نکردید؟ شما درب منزل (ه) رفتید و موضوع را مطرح کردید، اما او قبول نکرد.
متهم پاسخ داد: (س. ص) من را فرستاد و (ه) را در مسجد ملاقات کردم، اما او حاضر به همکاری نشد و (س. ص) من را دنبال (ث) فرستاد که او را بیاورم. من فقط پیش یک نفر رفتم.
قاضی صلواتی گفت: شما تنها راننده نبودی بلکه مسئول جذب نفرات برای تیم ترور بودی.
متهم پاسخ داد: من کسی را جذب نکردم مسئولیت جذب بر عهده (س. ص) بود.
مستشار دادگاه خطاب به متهم گفت: چرا (ق. ح) در اولین ملاقات از شما تقاضای اسلحه و مهمات کرد و به شما در همان اولین جلسه اعتماد کرد.
قاضی صلواتی گفت: آنها وقتی مطمئن میشوند که شما انتحاری نمیشوید مسئولیت پشتیبانی را به شما سپردند.
متهم گفت: من نیت آنها را نمیدانستم حتی خواستند به من پولی بدهند .لی من نگرفتم!
قاضی صلواتی گفت: چرا پول نمیگرفتی مگر راننده نبودی؟
متهم پاسخ داد: من اشتباه کردم.
قاضی صلواتی پرسید: شما (چ) یکی از تروریستهای حمله به مجلس را از کجا میشناختی؟
متهم پاسخ داد: یک بار در خانه (س. ص) در پاوه او را دیدم.
قاضی صلواتی گفت: شما قبل از خرداد 96 در جلسه تشکیلاتی (س. ص) و (چ) حضور داشتی.
متهم پاسخ داد: من در منزل آنها بودم و رفت و آمد داشتم.
قاضی صلواتی گفت: شما در یکی از شهرستانهای غربی کشور نیز نقش موثری در جذب افراد به داعش داشتی و اهالی آن شهرستان شما را میشناسند که به داعش پیوسته ای.
متهم پاسخ داد: من تکفیری نیستم.
قاضی صلواتی گفت: آیا در روز مراسم عقد خودت در منزل سرود تکفیری نمیخواندید؟
متهم پاسخ داد: ما سرود مذهبی خواندیم!.
قاضی صلواتی گفت: (س.. ع)، (پ.. ح) به داعش پیوستند و شما مطلع بودی چرا به مامورین اطلاع ندادی؟
متهم گفت: شنیدم که به عراق رفته اند و به داعش پیوسته اند این موضوع مثل توپ ترکید و همه مردم نیز میدانستند.
در ادامه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و گفت: متهم از عناصر باسابقه و دارای گرایش به گروههای منحرف بوده است و از طریق پشتیبانی و عضو گیری و تبلیغ و با اطلاع از حمله تروریستی تهران اقدام به همکاری با تیم ترور میکند، (م. م) متهم ردیف چهارم در جلسات تشکیلاتی گروهک شرکت کرده و تفکرات تکفیری متهم تشدید میگردد.
نماینده دادستان ادامه داد: متهم در اوایل سال 96 نامهای از (ق.. ح) دریافت میکند و با خواندن نامه متوجه میشود که نویسنده آن (ق. ح) است بنابراین همراه حامل نامه به سرپل ذهاب میرود و با (ق. ح) ملاقات میکند. پس از آن (م.. م) سه مرتبه دیگر همراه (س.. ص) به غرب کشور رفته و در آنجا (ق. ح) از آنها تقاضای تهیه خانه باغ و تجهیزات میکند.
نماینده دادستان افزود: در جلسه تشکیلاتی مورخ 11/3/96 در منزل (س. ص) جلسهای با حضور (ا.. ص) و (چ) و متهم ردیف چهارم تشکیل میشود و او در جریان حمله تروریستی به تهران قرار میگیرد.
در ادامه نماینده دادستان به قرائت اظهارات متهم ردیف چهارم پرونده پرداخت و گفت: (اوایل فروردین 1396 بود که از خانه بیرون رفتم و (ا. ص) و (ن. ص) را دیدم که آنها به من گفتند برگشته ایم که در ایران عملیات انجام دهیم تو هم به ما کمک کن من گفتم میخواهم ازدواج کنم و توان همکاری ندارم و (س. ص) را نزد آنها بردم.)
نماینده دادستان گفت: شما حتی نزد شخصی به نام (ث) رفتی و عملیات ترور را برای او شرح دادی و (ث) گفت: خانواده من در ایران است و با شما همکاری نکرد. پس چگونه میگویید که از عملیات مطلع نبودهای، اگر شما عملیات انتحاری را قبول ندارید به چه علت (س. ص) را به (ق. ح) معرفی کردی شما برای فرار از مجازات نقش خود را به راننده ساده تقلیل میدهی.
قاضی پرسید: شما گفتید یک ماه قبل از عملیات با ق. ملاقات داشتید، توضیح بدهید.
متهم گفت: من با ق. ملاقات نداشتم با س. ص. ملاقات داشتم.
قاضی پرسید: قبول دارید که س. را شما معرفی کردید و دو روز بعد از ملاقات شما با ق. س. بحث پول را مطرح کرد؟ در این زمینه توضیح دهید.
متهم ردیف چهارم پاسخ داد: قبل از شناخت این دو نفر آنها اهالی یک روستا بوده و همدیگر را میشناختند، و درباره پول هم پیش ق. نرفتیم دو نفر دیگر بودند که س. گفت: او را پیش این دو نفر ببرم و پول را بگیرند.
قاضی صلواتی گفت: شما صداقت ندارید و اقاریر خود را تکذیب میکنید شما در خون شهدای مجلس شریک هستید.
در ادامه قاضی پرسید: شما س. ص. را در یکی از شهرستانهای غربی جذب کردی، توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: بله من او را بردم و آنها با هم آرام صحبت میکردند و من متوجه شدم که درباره عملیات صحبت میکنند.
قاضی پرسید: شما در بازجویی به صراحت میگویی که در روانسر ق. را در منزل کسی بردم که او عملیات تروریستی را قبول نکرده است. س. و ق. در تلگرام با هم تماس داشتند آیا شما مطلع بودی؟
قاضی گفت: اینها اعترافات خود شما است که در زمانی که ق. عضو داعش بود با س. ص. ارتباط داشت و برنامهریزی میکردند. شما میدانستید تیم شکل گرفته و س. را آوردی.
در ادامه متهم گفت: من نمیدانستم آنها به ایران آمدند و با من زیاد صحبت نمیکردند. من یک ماه قبل از عملیات تروریستی مجلس شورای اسلامی ق. را دیدم چ. و س. را قبل از ماه رمضان دیدم.
قاضی گفت: شما در تاریخ 11 خرداد 96 در جلسهای که چ، س. ص، الف. ص. حضور داشتند در جریان ریز عملیات تروریستی در تهران قرار گرفتی.
متهم پاسخ داد: نه، من چیزی نشنیدم.
قاضی پرسید: پس چرا با آنها میرفتی؟
متهم پاسخ داد: من میرفتم به آنها سر میزدم آنها دوستان من بودند.
قاضی در ادامه گفت: شما با جذب دو تن از تروریستها تلاش داشتی ضربه سنگینی به نظام جمهوری اسلامی وارد کنی.
متهم در پاسخ گفت: س. و ق. خودشان همدیگر را میشناختند. آنها خودشان همدیگر را جذب کردند.
در ادامه قاضی از وکیل متهم ردیف چهارم م. م. خواست دفاعیات خود را مطرح کند.
وکیل گفت: طبق ماده 286 قانون مجازات اسلامی که به معاونت در فسادفیالارض میپردازد بنده معتقدم موکلم مشمول این ماده قانونی نمیشود، چون با توضیحات ایشان اولین متهمی است که صحبت او صادقانه است و در خیلی از اظهارات وی تغییراتی دیده نمیشود
همچنین وی سابقه بدی در منطقه ندارد و حتی در مواردی خوش سابق است.
در ادامه معاون دادستان در خصوص دفاعیات وکیل گفت: در مرحله اول ماده 126 قانون مجازات اسلامی شامل متهم ردیف چهارم م. م نمیشود چرا که آیا ایشان س. ص. را با پول تطمیع نکرده در جایی که میگوید او را بردم و پول را گرفت و از داشتن این پول خوشحال بود. همچنین آیا وقتی ق. صریحاً میگوید عملیات تروریستی انجام دهیم آیا از قصد آن مطلع نمیشود؟ همچنین آیا متهم م. م. صغیر بوده و چرا بعد از یک سال به مراجع امنیتی اطلاع نداده است که جواب متهم در اظهارات وی آمده که میگوید اگر اطلاع میدادم دستگیر میشدم و اگر اطلاع میدادم ق. را دستگیر میکردند اینها همه نشانه وابستگی او به این گروه است.
قاضی خطاب به متهم ردیف چهارم حمله تروریستی به مجلس و حرم امام م. م. گفت: اتهام شما دایر بر معاونت در فساد فیالارض مستوجب اعدام است آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید.
متهم در پاسخ به قاضی صلواتی گفت: خود را داعشی نمیدانم این کار را محکوم میکنم از کارهایی که انجام دادهام خیلی متأسفم و پشیمانم از شما میخواهم با من با رأفت اسلامی برخورد کنید.
در خاتمه پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده عوامل حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حرم امام (ره) قاضی صلواتی ادامه جلسه را به فردا دوشنبه هفدهم اردیبهشت موکول کرد که بهصورت علنی برگزار میشود.