به گزارش مشرق، «مهران ابراهیمیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
ما اگر تا این حد اعتیاد به نفت و درآمدهای نفتی نداشتیم و همه تخممرغهایمان را در این سالها در برجام نریخته بودیم و آن را باغی تصور نمیکردیم که همه باید منتظر گلابیهایش باشند، اگر نمیخواستیم همه مشکلات اقتصادی را با برجام و سرمایهگذاری خارجی حل کنیم، لابد وضعمان بهتر از زمان حاضر بود. شاید اکنون مفهوم دلواپسی برخی از کارشناسان را فارغ از جریانات سیاسی درباره برجام بهتر دریافته باشیم.
اما اکنون که در چنین شرایطی هستیم، چه باید بکنیم؟
ما میتوانیم به حرکتهای نمادین خود ادامه بدهیم و پرچم امریکا و برجام را در مجلس بسوزانیم و رئیس مجلس هم از آتشزدن مجلس نگران شود و بگوید: آتش هم نمیگیرد! یا زانوی غم به بغل بگیریم که چرا چنین شد و همچنان منتظر خروج سایر اعضای ۱+۵ بشویم یا تنها به این جمله بسنده کنیم که کاش طور دیگری میشد یا مسیری دیگری را دنبال کنیم و دوباره ماهها و سالها امورات را به امید گشایشی جدید به حال خود رها کنیم یا اینکه با اتکا به تجربههای قبلی و نقاط قوت و ضعف خود و با نگاهی بلندمدت به مسائل اقتصاد کشور و با اجماع همگانی در عمل به فکر تبدیل تهدیدها به فرصتها باشیم.
ضربالمثلی هست که میگوید: کس نخارد پشت من جزو ناخن انگشت من!
توجه به پتانسیلهای موجود اقتصاد کشور نشان میدهد که اقتصاد ایران بسیار بعید است که به این زودیها زمینگیر شود و با کمبود جدی مواجه شود. البته منظور نگارنده انکار مطلق اثر تحریمهای جدید و آتی نیست ! بلکه تأکید بر درک واقعیتها و طراحی نقشه راهی برای مسیر سخت آتی است؛ مسیری که تنها با تحمل سختی و صبر به سرانجام مناسب میرسد، نه با وعدههای بیبرنامه و اتکا به قولهای وزیر امور خارجه امریکا !
بنابراین با توجه به جمیع جهات اکنون دولت بر سر دوراهی جدیای قرار گرفته که یکی از راهها ادامه رویه پنج ساله قبلی و تأکید بر تمرکز مذاکره با غرب است؛ غربی که نشان داده با توجه به مانیفست سیاسی جمهوری اسلامی ایران قابل اعتماد نیست.
راه دوم در عین تلاش برای دیپلماسی منطقی در حوزه اقتصاد، باید به مردمی کردن اقتصاد توجه شود. بدیهی است این راه دوم نیز تنها با شعارهای انتخاباتی و حرف زدن در پشت تریبون مسیر نمیشود، بلکه باید در این راه بیش از همه شرایط همکاری را برای فعالیت بخش خصوصی و مردم فراهم کرد و موانع کسب و کار را برداشت و زمینه را برای به کارگیری نیروی انسانی متخصص در حوزه خود فراهم کرد.
نمیتوان سرمایه را در محیطی اینچنینی و در حالی که سود همچنان در بازارهایی مانند طلا و بانک بالاست با سخنرانی به همت تولید کشاند. اگر قرار است یک ماه به افرادی که مثلاً در حوزه خرید سکه سرمایهگذاری کردهاند و ۵۰۰ میلیارد تومان سود بردهاند، باید برای تولید یارانهای بیش از این اعطا و سود آن را تضمین کرد. این دستگاههای بزرگ دولتی با خدم و حشم باید در خدمت تولید قرار بگیرند و تا زمانی که ما چنین نکنیم و چنین ارادهای در دولت و حاکمیت قرار نگیرد، باید نگرانیهای تکراری را تجربه کنیم.
بیایید باور کنیم، اگر قرار است اوضاع بهتر شود، بیبرجام یا با برجام یا برجام نیمبند آنچه در اقتصاد نیازمندیم عزت نفس مردم است وگرنه وقتی خود مردم قادر به سرمایهگذاری در داخل نباشند، وقتی خود مردم قادر به ساخت آن نباشند هیچ خارجیای هم نه میتواند و نه تمایل دارد که دایه مهربانتر از مادر باشد !