به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از آذرماه سال 90 و به دنبال کشته شدن یک مرد معتاد به نام ابراهیم در یکی از خیابانهای جنوب تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت.
شواهد نشان میداد مرد معتاد از سوی مرد همسایه به نام حامد و با سهضربه چاقو کشته شده است. پلیس به بررسی ماجرا پرداخت و جنازه با دستور قضایی به پزشکیقانونی منتقل شد.
بیشتر بخوانید:
سناریوی هولناک برای قتل زن جوان
حامد 35 ساله در بازجوییها گفت: ابراهیم که معتاد و تنها بود همیشه در محلهمان رفت و آمد داشت.او سر خیابان میخوابید و با رفتارهایش باعث مزاحمت برای همسایهها میشد.
من و سایر همسایهها از مزاحمتهای ابراهیم خسته شده بودیم. خیلی از شبها او بیوقت مقابل در خانهام میآمد و زنگ میزد و از من میخواست تا به اویک لیوان آب بدهم یا برای استفاده از سرویس بهداشتی به داخل خانه بیاید.
وی ادامه داد: آن شب بار دیگر ابراهیم مقابل در خانه آمد. من خواب بودم که ابراهیم پشت سر هم زنگ زد. من که عصبانی شده بودم از در بیرون رفتم و کنترل اعصابم را از دست دادم. با هم درگیر شدیم .من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم به خانه برگشتم و کارد آشپرخانه برداشتم و سه ضربه چاقو به او زدم.
بهدنبال اعترافهای این مرد برای وی کیفرخواست صادر شد اما پلیس نشانی از خانواده ابراهیم به دست نیاورد. به همین خاطر حامد هفت سال در زندان بلاتکلیف ماند. تا اینکه طبق ماده 429 قانون مجازات اسلامی درخواست تعیین تکلیف را مطرح کرد و از قضات دادگاه کمک خواست. در این میان نظر رئیس قوه قضاییه استعلام شد. رئیس قوه قضاییه پس از بررسی پرونده اعلام کرد بهتر است این پرونده با مصالحه مختومه شود .به این ترتیب حامد در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد .
در این جلسه حامد گفت: هفتسال است که در زندانم. خانوادهام برای شناسایی اولیای دم تلاش بسیاری کردند اما به هیچ نتیجهای نرسیدند. من در این سالها بلاتکلیف در زندان ماندهام و خانوادهام تحت فشار روانی شدید قرار دادند.
وی ادامه داد: باور کنید ابراهیم برای من و سایر همسایهها مزاحمت ایجاد میکرد. آن شب خسته و عصبانی از محل کارم به خانه برگشته و خواب بودم که او با رفتارش مرا عصبانیتر کرد. من از قتل او پشیمانم. حالا خانهام را که تنها داراییام است میتوانم بفروشم تا دیه ابراهیم را بپردازم. من از این وضعیت خسته شدهام و از قضات دادگاه تقاضا دارم بهخاطر همسر و فرزندانم به من کمک کنند.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.