به گزارش مشرق، تلاشهای کارشناسان مستقل و فعالان محیط زیست و توجیهات علمی و حقوقی در رد وجاهت توسعه گردشگری در آشوراده و اینکه آشوراده یکی از زیستگاههای عمده فک خزری ادامه دارد، با توجه به اینکه اخیراً براساس سند رسمی شورای علمی کنوانسیون گونههای مهاجر، زیستگاههای فک خزری به پیشنهاد ایران در فهرست متممهای I و II کنوانسیون مزبور قرارگرفته است. انتظار این بود بحث توسعه گردشگری در این زیستبوم حساس درکل منتفی شده باشد.
بیشتر بخوانید:
یک بام و دو هوای دولت در آشوراده
۷ رکورد تاسف بار «کلانتری» در سازمان محیط زیست
مصاحبههای متعدد مسئول سیاسی گلستان، مدیران محیط زیست و ... طی هفته گذشته خبر از ورود قریبالوقوع پروژه گردشگری آشوراده به فاز اجرایی میدهد. در این زمینه با مرتضی شریفی دبیر کل ستاد مردمی آشوراده به گفت و گو پرداختیم.
آقای شریفی اعلام خبر آغار طرح گردشگری آشوراده را چگونه ارزیابی می کنید؟
مصاحبههای مورد اشاره انگار تکرار تاریخ است، قبلاً هم متعاقب سفر معصومه ابتکار به استان گلستان و مسئولین وقت استانی و محیط زیست، مصاحبههای مبنی بر ورود قریبالوقوع طرح طبیعتگردی آشوراده به فاز اجرایی، انجام دادند حالا هم در پیرو سفر کلانتری به استان حرفهای تکراری میشنویم؛ بدون اینکه توضیح و پاسخی به توجیهات علمی و حقوقی مورداشاره داده باشند.
البته سازمانهای مردمنهاد بهویژه «سمنا» فقط به اطلاعرسانی و شفافسازی اکتفا نکرد از تمام پتانسیلهای قانونی استفاده میکنند. خوشبختانه تلاشهای فعالان محیط زیست همراهی دارد با دغدغههای بزرگان که در رأس همه مقام معظم رهبری بهصراحت و شفافیت تمام تبدیل کاربری منابع ارزشی طبیعت را به گردشگری حتی ساختن مسجد در منابع یادشده را منع کردهاند.
اقدامات اولیه و دادخواهیهای لازم برای پیشگیری از تخلف در دادستانی کل کشور معمول شده است، اگر مروری بر صحبت دادستان کل در سفر سال گذشتهشان به استان گلستان داشته باشیم ملاحظه خواهد شد که در دفاع از دغدغههای یادشده سخن گفتهاند. کسانی دنبال سودجوئی در آشوراده و دیگر منابع ارزشمند سرزمین مظلوممان هستند فراموش نکنند که در این بیشه هنوز شیری هست! آنها به نفعشان است صحبتهای قاضی شجاع و شرافتمند سید یونس حسینی را جدی بگیرند، حسب اطلاعرسانی روابط عمومی دادستانی کل کشور، قاضی حسینی مدعیالعموم استان بهطور رسمی و رسانهای اعلام داشتهاند: «هیچگونه ساخت و سازی در منطقه میانکاله مجاز نیست در صورت اقدام ضمن برخورد قانونی دستور تخریب صادر میکنیم». این هشدار شامل حال دیگر افراد طمع ورز که قصد تعدی به منابع طبیعی با ایجاد تله کابین، هتلسازی و... نیز هست. ما محیط بانان، جنگلبانان، فعالان محیط زیست و ... چنین اجازهای را نخواهیم داد. تمام تلاشمان این است که از اعمال جرم و تخلف جلوگیری کنیم اگر تخلف انجام بگیرد فقط به گلهگذاری رسانهای اکتفاء نخواهیم کرد در چارچوب ضوابط و قوانین اعلام جرم در دستور کارمان هست.
مسئولین سیاسی و بعضی از نمایندگان استان انگار در یک حرکت هماهنگ شده با مسئولین محیط زیست هرکدام به اظهارنظرهایشان اعلام میکنند، مجوز با ملحوظ داشتن ضوابط زیستمحیطی صادرشده، موانع اصلی برطرف شده، طرح تائید فنی شده، طرح اصلاحشده و ... تأکید بر همخوانی طرح و عدم اثر سوء آن بر عملکرد محیط زیستی منطقه دارند. حال اگر قضاوت در رد کلیات را به افکار عمومی و بدنه کارشناسی دارای فن واگذار کنیم، نظرتان در ارتباط با مشخصات فنی طرح ارائه شده چیست؟
اتفاقاً آخرین کتابچه طرح مزبور را در اختیارداریم بر آن اساس که در داخل کتابچه هم ذکرشده که کار ارائه شده برای اظهارنظر کارشناسان مستقل نیز ارسال میشود به خود اجازه دادیم کتابچه را بررسی و ارزیابی کنیم جالب است گروهی از صداوسیما در جلسه بررسی و ارزیابی طرح مزبور حضور پیدا کردند و ریز بحثها را ضبط کردند ولی چرا تا حالا پخش نشده جای سؤال است.
البته به همت خبرنگاران محیط زیستی ریز ارزیابی فنی یادشده رسانهای هم شد ولی کسی زحمت پاسخ گوئی به ابهامات فنی به خود را نداد و امروز صحبت تائید فنی طرح میشود! تأکید میکنیم طرح ارائهشده را با عنوان «طرح منطقه نمونه گردشگری آشوراده» ازنظر فنی به دلایل عدیده فاقد وجاهت علمی است:
1.برای نمونه در کتابچه اشاره شده برای 10درصد از سطح 380 هکتاری برنامهریزی تفرجی انجام میگیرد. شایانذکر است برحسب استانداردهای جهانی برای پارک ملی و مناطق حفاظتشده حداکثر 10 درصد سطح تفرجی میتواند منظور شود و با توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی برای ایران در کل نمیتواند از 5 درصد تجاوز کند حال 5 یا 10 درصد اصلاً بدین مفهوم نیست، حداکثر را منظور داریم در آن صورت مطالعه برآورد پتانسیل مجاز مفهوم نبود، بنابراین باید با آنالیز محیط با به کارگیری مدل علمی سطح و مکان محوطه تفرجی مشخص شود، چهبسا در مواردی سطح تفرجی حتی به یک درصد هم نرسد. طراح باکمال تعجب یکراست به سراغ 10درصد رفته است!
2.در صفحه 39 کتابچه اشاره به مدل برآورد ظرفیت برد یعنی طراحی بیوکلیماتیک که البته عنوان صحیح آن «بیوژئو کلیماتیک» آورده شده، که بر آن اساس پهنهبندی علمی مقدور میشود، منتها از کارتوگرافی موضوعی و پروسه تلفیق و پهنهبندی خبری نیست، بهطور طنزگونه گفتهشده است با استفاده از مدل بیوکلیماتیک ساخت مجموعه در جهت باد، سایه گیری و اتاقهای سرد؟ معمول شده است؟
3.شایانذکر است طبق ضوابط علمی وقتی درصد سطح تفرجی از پارکها و مناطق حفاظتی مشخص و برای طبیعتگردی اختصاص داده شوند برنامهریزی برای طبیعتگردی از استاندارد خاص تبعیت میکند و از این میزان سطح تنها 16 درصد پیکنیک و 12 درصد برای اقامت و کمپینک و 10درصد برای سایر موارد اختصاص داده میشود. باز در ریز کار استانداردهای دیگر مطرح است، برای نمونه به ازای هر هکتار سطح محوطه پیکنیک 20 واحد پیکنیک و به ازای هر هکتار محوطه کمپ 8 واحد کمپ مجاز است، با این فرمولبندی تعداد جمعیت مجاز روزانه و تأسیسات جنبی از قبیل سرویس بهداشتی، میزان آب موردنیاز و ... برآورد و طرح جامع ارائه میشود؛ به عبارتی آنچه تغییر فرم بهطور عام مطرح است در هرکدام از مناطق کمتر از نیم درصد بوده و اساساً در برنامهریزی علمی تغییرات در محیط طبیعی بههیچوجه محسوس نخواهد بود. کار ارائهشده از هیچگونه فرمولبندی علمی تبعیت نمیکند و وجاهت علمی ندارد.
4.همانطور مقوله زون بندی و مهندسی زون از مباحث بنیادی پارکها و مناطق حفاظتی محسوب میشود. زونهای یازدهگانه IUCN و زونهای ششگانه ORRC که مقبولیت جهانی دارند بسیار کشورهای دنیا زون بندی استاندارد ملی خود را دارند. حسب دستورالعمل مصوب در محیط زیست زون بندی IUCN مورداستفاده قرار میگیرد. بنابراین باید میانکاله بهعنوان پناهگاه حیاتوحش در مرحله اول زون بندی و طی آن مشخص شود آشوراده و 380 هکتار موردنظر در کدام زون قرار میگیرد و بعد مهندسی زون انجام میگرفت.
در طرح آشوراده واژه فنی زون بهطور غیر مترادف بکار برده شده، مثل زون تراکم بالای خدماتی ـ تجاری، زون اقامتی ـ ورزشی و ...در مناظره اخیر رادیویی گویا در دست پخش که فعالان محیط زیست با یکی از مسئولین محیط زیست داشتهاند مسئول مزبور اعلام داشته من خودم زون تعریف میکنم!
5.کار ارائهشده حتی از هیچکدام مدلهای ارزیابی اثرات محیطزستی تبعیت نمیکند. برای نمونه در ذکر شعاع اثرات محیط زیستی پروژه هم، کار ارائهشده از چارچوب متداول ارزیابی تبعیت نمیکند، گفتهشده اثرات بلا فصل، آشوراده اثر مستقیم و میانکاله اثر غیرمستقیم، یادآور میشود، اساساً مرزبندی اثرات در چهار سطح بهطور شفاف معمول میشود. شامل مرز پروژه (foot print)، مرز اداری، مرز اکولوژیکی ـ اجتماعی و اقتصادی، مرز تکنیکی مطرح است. در سرتاسر طرح هیچ صحبتی از اثر تجمیعی نیست، نه در سطح کشورهای پیشرفته، اگر فقط با استاندارد هندوستان پروژه مزبور مورد ارزیابی قرار دهیم، در مکانیابی پروژه VECs خط قرمز محسوب میشود، در پناهگاه حیاتوحش مشابه آشوراده 1.2 کیلومتری از آخرین حد ساحل خط قرمز، تلقی میشود، یعنی به بیان ساده توسعه در کل سطح آشوراده غیرمجاز است.مدل ارزیابی و نحوه انتخاب هرچند به مدل ماتریس لوپولد نزدیک است (شایانذکر است مدل LEOPOLD, Overlay, Batelle هیچکدام قابلیت ارزیابی ریسک ندارند) مدل کاربرده شده با شفافیت بیاننشده است. گفتهشده گزینه پیشنهادی کارفرما، گزینه طراح (انتخاب از میان پیشنهادها کارفرما) و گزینه طراح بهعلاوه پیشنهادی متمم 22 هکتار استاندارد و گزینه عدم اجرا گزینههای مورد ارزیابی بودهاند. که از این میان گزینه طراح بعلاوه پیشنهادی متمم 22 هکتار استاندار، انتخابشده است ! در برنامهریزی تفرجی با بهکارگیری مدل طراحی محیط پتانسیلهای تفرجی شناسایی و پهنهبندی میشود اینکه طراح به سفارش کارفرما و استانداری نوع و شدت تفرج تعیین کند بههیچوجه وجاهت و موضوعیت ندارد.
6.در کتابچه طرح اشارهای به VECs میشود درصورتیکه نیاز است در مراحل مطالعه EIA با شناسایی VECs، و برآورد اثرات بر VECs مورد ارزیابی قرار گیرد. در برنامه مدیریت ریسک صحبت از ارائه آموزش، انتقال پسماند و فاضلاب مشکل حل و همانطور صحبت از پایش میشود بدون اینکه LAC تعریف شود.بنابراین در یک جمعبندی میتوان گفت کار ارائهشده فاقد وجاهت علمی فنی هست.
پس اینکه اعلامشده مجوز با ملحوظ داشتن اثرات محیط زیستی صادرشده بر چه اساس بوده است؟ عمده تهدیدات پیش رو در صورت اجرای پروژه کدامها هستند؟
محدوده 22 هکتاری سواحل جنوبی که راساً استانداری برنامه تفرج متمرکز شدید بر آن داده است، دقیقاً در جوار سایت مهم پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی قرارگرفته، این در حالی است که حتی تغییرات مرفولوژی سواحل در سیکل حیاتی پرندگان اختلال ایجاد خواهد کرد. بنابراین ورود هزاران تنها پسماند و هزاران لیتر فاضلاب تهدید بسیار جدی برای فن و فلور و اکوسیستم محلی حساس آشوراده تلقی میشود. آیا این اصل طبیعتگردی که میگوید «طبیعت گرد حتی نباید چیزی جز رد پا از خود در طبیعت جا گذارد مازاد آنچه با خود به طبیعت برده با خود از طبیعت خارج میکند و چیزی مازاد بر آنچه خود به طبیعت برده از طبیعت بیرون نمیبرد مگر عکس و خاطره» فاضلاب با تغییر PH منابع آبی محیط زندگی آبزیان را نامساعد میکند افزایش رسوبات ناشی از خاکبرداری و خاکریزی با افزایش مواد معلق با تهدید جدی فیتوپلانکتون و بیمهرگان آبزی، اختلال زنجیره غذائی نهایتاً به همپایشی اکوسیستم منتهی میشود.
جزیره اساساً ایزوله و زیستگاهها بسیار محدود و دینامیک حیاتوحش خاص و حساس است، پاکتراشی هکتارها (8 هکتار) و تداخل انسانی در دهها هکتار زندگی را برای گربه وحشی، شغال و گراز که در سطح آشوراده پراکندهاند و همانطور لاکپشت، مار، سوسمار، مارمولک و غیرممکن خواهد شد.
زیستگاه گونههای در معرض انقراض و مورد تهدید که در اراضی خشک بخش جنوبی و مرکزی استقرار دارند مستقیم پاکتراشی میشود از 181 پرنده که در آشوراده شناساییشده است، 112 گونه خشکیزی و جوجه آوری آنها اکثر در جزیره انجام میگیرد؛ آیا این اصل اکو توریسم که میگوید «اگر با نظاره طبیعت گرد پرندهای از شاخه پرید مثل این میماند شاخه درختی را شکسته باشیم» فراموششده است؟
نمیدانم بر چه مبنا گفته میشود این پروژه ویرانگر با ملحوظ داشتن عملکرد محیط زیستی مجوز گرفته است!
در یکی از مصاحبههای فوقالذکر اشاره شده که هیچ واگذاری انجام نمیگیرد بنابراین میشود گفت مسئله سودجویی و زراندوزی منتفی است؟
متأسفانه حقیقت را به مردم نمیگویند از طرح با عنوان «طرح منطقه نمونه گردشگری آشوراده» نامبرده شده است. بنابراین اگر چنین باشد بر اساس ضوابط و قوانین موجود افراد حقیقی و حقوقی که منطقهای تحت عنوان گردشگری به آنها واگذار میشود نهتنها سند باید به نامشان زده شود بلکه حقدارند پس از توسعه عمومی (جاده ، آب و برق) قطعات را بر اساس کاربری به غیر بفروشند! باید پرسید اگر حقیقت را میگویید چرا عنوان پناهگاه حیاتوحش بر آن نهاده شده را تغییر میدهند؟ شایانذکر است با توجه به معیار علمی و ضوابط حقوقی موجود در کل، پارکها و مناطق حفاظتشده را نمیتوان به منطقه گردشگری تبدیل کرد. حسب آئیننامه مناطق گردشگری که خود در تدوین آن همکاری داشتهام مناطق گردشگری فقط در جوار پارکها میتوانند احداث شوند، محدوده تحت عنوان پناهگاه حیاتوحش به محیط زیست احاله مدیریتشده که در چارچوب و ضوابط مشخص از پناهگاه نگهداری کند و حق واگذاری آن به غیر را ندارد.
دریکی از مصاحبههای یادشده اشاره داشتهاند که به جای استان مازندران نظارت بر پروژه به استان گلستان واگذارشده است، آیا از علت و چرائی امر اطلاع دارید؟
هیچ توفیری در اصل موضوع ندارد منطقه میانکاله که درگذر زمان عنوانهای حفاظتشده، پناهگاه حیاتوحش، سایت جهانی رامسر، ذخیرهگاه زیستکره را به خود گرفته یک سیستم حفاظتی واحد تلقی میشود. جزیره آشوراده بخشی از میانکاله بوده و به استناد مطالعات خود محیطزیست به لحاظ محیط زیستی منطقهای، حساسترین و با اهمیتترین بخش پناهگاه حیاتوحش میانکاله است که از یکسو خلیج گرگان را به دریای خزر متصل کرده و از سوی دیگر از معدود زیستگاههای فوک خزری، ماهیان خاویاری (40 درصد خاویار ایران) و گونههای متعددی از پرندگان مهاجر به شمار میرود، حسب مطالعات مورداشاره محیط زیست ازنظر تنوع پرندگان بومی و مهاجر و گونههای گیاهی و جانوری نادر و در معرض خطر، از بقیه مناطق برتر و ارجحیت حفاظتی بیشتر و ارزش اکولوژیک برتر نسبت به بقیه محدوده میانکاله دارد.
بنابراین اگر هدف از این زمزمهها مقدمهای بر انتزاع محدوده موردنظر بوده باشد باید یادآور شد حتی اگر مناطق حفاظتی بین چند کشور واقعشده بود مدیریت واحد بر مجموعه اعمال میشود، پارکهای صلح و میراثهای طبیعی فراملی و ... از این کردهاند. متأسفانه با اینگونه بحثها حساسیتهای مردمی دامن زده میشود. آنچه در تشریح موقعیت مکانی میانکاله بهعنوان سایت جهانی رامسر و ذخیرهگاه زیستکره آمده : «میانکاله یکشبه جزیره باریک (عرض 1.3 تا 3.2 کیلومتر) ولی طویل (طول 14 کیلومتر) که در استان مازندران در جنوب ـ غربی دریای کاسپین استقراریافته است».
با شکلگیری استان جدید گلستان بیوجغرافیای میانکاله دو استانی شده است همانطوری که اشاره شد اگر در مشترک چند کشوری هم بود باید مدیریت واحد بر آن اعمال میشد اساساً مناطق چهارگانه سیستمهای حفاظتی ملی محسوب میشوند مدیریت آنهم در سطح ملی مطرح است از سیاستهای محلی تبعیت نمیکند. شایسته نیست با دامن زدن اینگونه حساسیتهای مردمان شریف مازندران و گلستان را تحریک کنیم، میشود در اسناد جهانی هم راجع به موقعیت اصلاحیه داد که : «ذخیرهگاه زیست کره میانکاله - ایران یک شبه جزیه باریک ولی طویل است که در استان های مازندران ـ گلستان در جنوب ـ غربی دریای کاسپین استقرار یافته است» نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.