به گزارش مشرق، نگاهی به وعدههای آقای روحانی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری از برداشته شدن تحریمهای غیرهستهای گرفته تا ورود سالانه ۹ میلیون گردشگر خارجی به کشور نشاندهنده فاصله بسیار زیاد وعدهها تا عمل است، وعدههایی که یکی پس از دیگری عملی نشدن آنها بر همگان اثبات میشود.
بیشتر بخوانید:
سرنوشت «تضمین کتبی» اوباما برای ضمانت اجرای برجام چه شد؟
وعده جدید دولت در خصوص مشکلات صنعت کفش
آیا روحانی از مردم عذرخواهی میکند؟
یک سال از انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری و اندکی کمتر از پنج سال از آغاز فعالیت آقای روحانی به عنوان رئیس قوه مجریه گذشته است و اینک فرصت مناسبی است که به وعدههای رئیسجمهور محترم نه در سال ۱۳۹۲ و پیش از پای گذاشتن به پاستور و پوشیدن قبای ریاستجمهوری که در سال گذشته بپردازیم، روزهایی که روحانی با انکار وعدههای پیشین خود واژه «نگفتم» را بارها بر زبان آورد و وعدههای دیگری را «تکرار» کرد!
یک سال از آن روزها گذشته است و اینک یومالحساب وعدههای روحانی فرا رسیده است، وعدههایی که عیارهای مناسبی برای سنجش میزان انطباق آنها با واقع وجود دارد.
چهار سال نخست دولت یازدهم را به گذشته وا میگذاریم و به وعدههای سال گذشته روحانی میرسیم، وعدههایی که در برابر میلیونها بیننده و شنونده تلویزیونی بر زبان رئیسجمهور منتخب جاری شد و اینک یک سال از انتخابات گذشته و نوبت سؤال است که چه شد؟!
امروز لیستی از این وعدهها که همه برگرفته از سخنان روحانی است را پیش روی مخاطبان گرامی روزنامه قرار میدهیم و در هر مورد میزان انطباق وعدهها با عمل را میسنجیم و قضاوت را به مخاطبان گرامی و دولت محترم وا میگذاریم.
تحریمهای هستهای نرفته تحریمهای دیگر هم اضافه شد!
دکتر روحانی در مناظره سوم انتخاباتی در اردیبهشت ۱۳۹۶ درباره عملکرد خود در چهار سال پیش از آن با اشاره به رفع تحریمهای هستهای گفت : من الان اعلام میکنم آمادگی دارم به غیر از تحریمهای هستهای که در این چهار سال آنها را برداشتیم، مابقی تحریمها را به خوبی و با قدرت برداریم و عزت و منافع ایران را به ملت ایران برگردانیم.
اینک حدود یک سال از آن روزها گذشته است و با خروج آمریکا از برجام، تحریمها گسترش یافته ، اروپا حاضر به تضمین منافع ایران در چارچوب برجام نیست.
در دو سال گذشته و پس از اجرایی شدن برجام نه تنها تحریمها برداشته نشده بود که هر روز نیز بر میزان آنها از نظر کمی و کیفی افزوده شده بود با این وجود دولت محترم ادعا داشت که تحریمهای هستهای را از میان برده است، با اقدام اخیر ترامپ نه تنها تحریمهای هستهای که ادعای برداشته شدن آنها بارها از سوی دولت مطرح شده بود بازگشت که بر میزان تحریمهای غیر هستهای نیز افزوده شد.
تحقق عدالت درآمدی و زدودن چهره فقر از کشور
در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بیانیه اقتصادی حاوی مهمترین محورهای رشد و توسعه کشور از سوی روحانی منتشر شد.
تحقق عدالت درآمدی و زدودن چهره فقر از کشور یکی از وعدههای حسن روحانی است که در برنامه وی برای دولت دوازدهم پیش روی مردم ایران قرار گرفت.
در این بند از برنامه روحانی آمده بود: «دولت دوازدهم برنامهای به منظور بهبود وضعیت رفاهی ۸ تا ۱۰ میلیون نفر از خانوارهایی که در پایینترین سطح زندگی میکنند دارد. ما برای تحقق این امر طرح سه مرحلهای را پیشبینی کردهایم که با اجرای آنکه برای اولین بار در کشور خواهد بود مفهومی به عنوان استاندارد زندگی یا حداقل سطح رفاه را تعریف میکنیم و درآمد هر کس را که پایینتر از آن بود به سطح استاندارد تعریف شده میرسانیم.»
در بخش دیگری از این بند تاکید شده بود: «در این طرح فرد یا خانوادهای که شرایط درآمدی پایینتر از استاندارد تعریف شده دارد، چنانچه توانایی کار کردن داشته باشد منابع را صرف افزایش توانمندسازی و پیداکردن شغل برای آنها خواهیم کرد و اگر توانایی انجام کار نداشته باشند، مابهالتفاوت درآمد آنها تا سطح استاندارد را بهصورت مستمری به آنها پرداخت خواهیم کرد.»
در ادامه این بند از برنامه روحانی و برای صد روزه اول دولت دوازدهم آمده بود: «در صد روز اول شروع بهکار دولت دوازدهم، میزان درآمدی را بهعنوان حداقل وضعیت رفاه خانوارها متناسب با مناطق مختلف جغرافیایی تعریف و اعلام میکنیم و هر خانوار ایرانی که براساس درآمدی که کسب میکند خود را مستحق دریافت مقرری تعیینشده در این طرح میداند با مراجعه به سازمانهای حمایتی ثبتنام میکند و پس از بررسی و راستیآزمایی موارد ثبتنام شده، مقرری مربوطه را به میزان مابهالتفاوت درآمد فرد و سطح زندگی تعریفشده، دریافت خواهد کرد.»
روحانی وعده خود را برای پایان سال ۱۳۹۹ اینگونه تشریح کرده بود «در مرحله سوم نیز استاندارد زندگی تعریفشده متناسب با رشد اقتصادی و بهبود وضعیت اقتصادی کشور افزایش پیدا میکند. آهنگ افزایشها بهگونهای خواهد بود که در پایان سال ۱۳۹۹ سطح متوسط معیشت حدود ۱۰ میلیون نفر از فقیرترین افراد جامعه حداقل به میزان ۵ برابر وضع موجود ارتقا خواهد یافت.»
وی همچنین ۲۴ اردیبهشت سال گذشته در سفر انتخاباتی به خرمآباد گفته بود: «به مردم قول میدهم که در دولت دوازدهم فقر مطلق در ایران برای همیشه رخت بربندد.»
جالب اینکه رئیسجمهور محترم وعدههای صد روزه و چهارساله فوق را در حالی مطرح ساخت که با اجرایی نشدن وعده نخست صد روزه در ۱۹ آذر سال گذشته هنگام تقدیم بودجه به مجلس گفت: «تمام وعدههای اصلی که دولت به مردم در انتخابات داده است و هر آنچه مورد مطالبه مردم در ایام انتخابات بود مثل اشتغال، رشد اقتصادی، رفع فقر و کاهش نابرابریها و تحرک در طرحهای اصلی و مهم و حضور بخش خصوصی در اقتصاد کشور، در این لایحه به خوبی مشاهده میشود.»
وعده روحانی آنچنان غیرقابل باور مینمود که حامیان دولت و همچنین روزنامههای زنجیرهای نیز در یادداشتهایی به آن پرداخته و دولت را ناتوان از اجرایی کردن آن وعدهها از جمله وعده از بین بردن فقر مطلق خواندهاند.
به عنوان نمونه عباس عبدی مردادماه سال گذشته پیرامون سخنان رئیسجمهور در جلسه معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس در روزنامه اعتماد نوشت: «مهمترین وعده ایشان که به صورت کمی نیز بیان شده است به ارتقای سطح زندگی اقشار فقیر جامعه مربوط میشود، آنجا که گفتهاند؛ برای دستیابی به عدالت اجتماعی نیازمند تغییر در شیوه حمایت اجتماعی خود هستیم. دولت دوازدهم برنامه خود را به تمرکز بر پوشش گروههای نیازمند و حمایتهای مشروط و زماندار تغییر میدهد. در تلاشیم وضعیت معیشتی حدود ۱۰ میلیون نفر تا سال ۹۹ بهبود پنج برابری داشته باشد و فقر مطلق ریشهکن شود.»
عبدی در ادامه نوشتار خود آورده بود: «این ادعایی بسیار مهم و سنگین است. ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران برابر ۵/۱۲ درصد کل جمعیت یا اندکی بیش از دهک اول درآمدی است. اگر قرار باشد سطح معیشت زندگی این گروه طی سه یا ۴ سال ۵ برابر شود، در این صورت سطح مصرف آنان به حدود مصرف فعلی دهک ششم خواهد رسید. بنابراین طبیعی است که دهکهای دوم تا ششم نیز باید آنقدر وضعشان بهبود پیدا کند که باز هم فاصلهای هر چند اندک میان دهکها باشد در نتیجه میتوان گفت که سطح مصرف کل جمعیت کشور در این فاصله باید حداقل دو برابر یا حتی بیشتر شود تا امکان ۵ برابر کردن مصرف پایینترین دهک درآمدی وجود داشته باشد و چون این کار باید از طریق افزایش تولید و سرمایهگذاری صورت گیرد، بنابراین باید شاهد رشد سرمایهگذاری هم باشیم و از آنجا که هزینههای دولت هم معمولاً کم نمیشود، پس بدون تردید باید تولید ناخالص داخلی طی ۴ سال حداقل ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کند و این نیازمند رشد اقتصادی ۲۰ درصد در سال است که جزو محالات است. بنابراین وعده مذکور غیرقابل تحقق است، مگر آنکه منظور ایشان از معیشت چیزی جز سبد مصرفی خانوارهای کشور باشد که از آن اطلاعی نداریم.»
بیشک وعده رفع فقر مطلق که از سوی رئیسجمهور در برنامههای تبلیغاتی اردیبهشت سال گذشته مطرح شد با تلاش و کوشش محقق شدنی است ولی بسیاری این وعدهها را با توجه به توان و عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم غیرممکن و تنها شعار میدانند.
طرح توانمندسازی روستاییان
روحانی در بند توانمندسازی روستاییان برنامه دولت دوازدهم نیز آورده بود «دولت بنا دارد معادل ریالی ۳ میلیارد دلار از منابع ارزی به دست آمده در نتیجه افزایش درآمدهای نفتی را طی چهار سال در جهت بهبود شرایط درآمدزایی روستاها با نرخهای ترجیحی سرمایهگذاری کند. کاری که دولت انجام خواهد داد این است که در روستاهای گروه یک به نسبت یک به سه و در گروه ۲ به نسبت ۱ به ۲ حمایت کند. بدین معنی که به ازای هر یک واحد که روستاییان در صنایع روستایی سرمایهگذاری کنند دولت در روستاهای گروه ۱، سه واحد برای سرمایهگذاری هزینه خواهد کرد.»
با گذشت یکسال از انتخابات ریاستجمهوری و با توجه به اسناد و شواهد موجود، وعدههای روحانی درباره روستاییان به تحقق نرسیده است و در مواردی دولت از جیب کشاورزان پول برمیدارد.
روحانی وعده داده بود که معادل ریالی ۳ میلیارد دلار از منابع ارزی به دست آمده در نتیجه افزایش درآمدهای نفتی را طی چهار سال در جهت بهبود شرایط درآمدزایی روستاها با نرخهای ترجیحی سرمایهگذاری کند. اما تاکنون گزارشی درباره چنین طرحی منتشر نشده است زیرا دولت هیچ طرحی در این باره نداشته است.
اجرای لایحه استفاده از منابع صندوق توسعه ملی برای اشتغالزایی روستاییان نیز که سال گذشته به تصویب رسید همانطور که اسحاق جهانگیری چندی پیش بیان کرد، با کندی پیش میرود.
خرید تضمینی گندم هم در سال جاری به مصیبتی برای کشاورزان تبدیل شد. زیرا دولت از اعلام نرخ جدید خریدهای تضمینی خودداری کرد. بر اساس قانون دولت هر سال باید تا پایان شهریورماه نرخهای جدید خرید تضمینی محصولات کشاورزی سال بعد را متناسب با تورم افزایش دهد و اعلام کند. اما دولت دوازدهم زیر بار افزایش قیمت خرید تضمینی گندم نرفت تا کشاورزان مجبور باشند در سال ۹۷ به قیمت سال قبل، گندم خود را بفروشند. این در حالی است که هزینه تمامشده تولید حداقل متناسب با تورم افزایش یافته است. یعنی گندمکاران مجبورند در سال جاری حدود ۱۰ درصد افزایش هزینههای کشت و برداشت گندم را از جیب خود بپردازند و دولت دوازدهم به راحتی از مسئولیت خود شانه خالی کرده است.
در زمینه تسهیل در تأمین و تجهیز مسکن روستاییان که دیگر وعده روحانی بود، اقدام خاصی انجام نشده است.
طرح کارورزی
چنانکه میدانیم بیکاری یکی از بزرگترین مشکلات جوانان در چهارسال ابتدایی دولت یازدهم بوده است، دولت دوازدهم وعدههای برزمین مانده گذشته را بایستی در چهارسال پیش رو عملی سازد از جمله وعده ۴ میلیون شغلی که ایجاد نشد ولی روحانی در برنامه دولت دوازدهم در این زمینه آورده است: «دولت به منظور افزایش انگیزه برای بهکارگیری جوانان در مشاغل مختلف، مشوقهایی برای شرکتها و کارخانجاتی که جوانان شغل اولی را استخدام نمایند در نظر گرفته است. در واقع در این طرح دولت به کارخانهها و مراکز تولیدی کمک میکند تا نیروی انسانی بیشتری را استخدام کنند. دولت این کار را از طریق پذیرفتن بخشی از هزینه استخدام نیروی کار جدید انجام میدهد.»
این طرح عبارتند از:
-افزایش مهارت و اشتغال جوانان
- افزایش جذب و بکارگیری جوانان در شرکتها
- کاهش هزینههای نیروی کار (آموزش، بیمه و مالیات) برای کارفرمایان
- هدایت هدفمند منابع در جهت توسعه اشتغال جوانان
بر اساس این وعده «جوانان جویای کار فارغالتحصیل دانشگاهی گروه سنی ۳۲-۲۳ سال و شغل اولیها هستند. در این طرح فرد متقاضی کار باید ثبتنام کند و دوره کارورزی را بگذراند. دولت هزینه دوره آموزشی را معادل یکچهارم حداقل دستمزد میپردازد.»
حامیان رئیسجمهور به این بخش از وعدههای رئیسجمهور نیز باور و اتکا نداشتند، به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در یادداشتی به تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ نوشته است: «در واقع رفع فقر بدون افزایشاشتغال، سرابی بیش نیست. اگر دولت بتواند سالانه حدود یک میلیون شغل را ایجاد کند، بخش مهمی از فقر به صورت اساسی ریشهکن خواهد شد و آنچه که از فقر میماند از طریق پرداختهای دولتی و موقتی قابل حل است. بنابراین مسئله اصلی ما با این دولت ایجاد اشتغال است ولی اجرای آن از طریق طرح کارورزی را نباید چندان جدی گرفت. مسئلهاشتغال بدون سرمایهگذاری و افزایش روزافزون آن غیرقابل حل است. بنابراین پذیرش اجرایی بودن ادعای ایجاد شغل با ارجاع به طرح کارورزی بسیار سخت است.»
جالب اینکه با گذشت زمان محقق نشدن این وعدهها برای رفع بیکاری محرز و مشخص گردید و روحانی در گفتوگوی تلویزیونی دوم بهمن ماه سال گذشته وعده به سال بعد یعنی سال ۱۳۹۷ داد و گفت: «به مردم در انتخابات دو وعده مهم دادم؛ به مردم قول دادم هم برای اشتغال تلاش مضاعف انجام دهم و هم برای رفع فقر مطلق. این دو هدف مهم را در بودجه ۹۷ هم آوردهام. در تبصره ۱۴ برای رفع فقر مطلق بودجهای در نظر گرفته شده است و در تبصره ۱۸ برای اشتغال اعتباراتی در نظر گرفته شده است.»
در حالی رئیسجمهور اجرای وعدههای خود را به بودجه سال ۱۳۹۷ منوط کرده بود که اقتصاددانان حامی دولت نیز در گفتوگوهایی تحقق آن وعدهها با این بودجه را بعید میدانستند و میدانند، به عنوان نمونه : « محمد مهدی به کیش اقتصاددان حامی دولت ۲۳ آذر سال گذشته درباره بودجه ۹۷ گفته بود: «در این شرایط شغل جدید که ایجاد نمیشود هیچ، ما شاهد رشد بیکاری هم متاسفانه خواهیم بود و چالش مهاجرت جوانان و نخبگان از کشور بیشتر میشود.»
وعده جذب سالانه ۹ میلیون گردشگر در سال ۹۶ به کجا رسید؟!
روحانی درباره گردشگری و توسعه آن نیز وعده داده است: «توسعه گردشگری از جمله ظرفیتهایی است که میتواند به متنوع شدن اقتصاد ایران، ایجاداشتغال - بالاخص در مناطق کمبرخوردار - و راهاندازی زنجیرهای از تولید و خدمات کمک کند. ایران میتواند تا سال ۱۴۰۰ به هدف جذب سالانه ۹ میلیون گردشگر خارجی اعم از گردشگر مذهبی، تفریحی و سلامت دست یابد.»
آمار ۹ ماهه ابتدایی سال ۱۳۹۶ نشاندهنده رشد منفی گردشگری ورودی در ماههای نخستین سال ۱۳۹۶ است و ضریب این کاهش حدود ۸۷/۰ درصد بوده است.
این مطلب حاکی از آن است که سیاستهای توسعه گردشگری در ایران با توجه به رشد مسافرت در ماههای اوج سفر یعنی بهار و پاییز، با شکست و موانع بسیار زیادی رو به رو بوده است.
از دیگر نکات جالب این آمار، ورود ۶۸ درصدی گردشگران خارجی از مرزهای زمینی به ایران است که نشان میدهد، سفرهای هوایی حتی همسایگان نزدیک هم هنوز با چالشهای زیادی رو به رو است.
مردم قضاوت کنند؛ این ۸ وعده به کجا رسید؟!
بخشی از فعالیت رسانهها در نزدیک ۵ سال گذشته به افشای مفاسد عظیمی اختصاص داشت که دولت یازدهم در این فسادها یک سوی ماجرا بود. از جمله این مفاسد میتوان حقوقهای نجومی و همچنین فساد دوازده هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان را نام برد.
با گذشت ۴ سال در برنامه دولت دوازدهم برای مقابله با فساد ۸ وعده مشخص داده شده است:
- اجرای قانون «ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد»
- اجرای قانون انتشار و دسترسی آزادانه به اطلاعات
- گسترش دولت الکترونیک
- چابکسازی دولت
- تسهیل مقررات و زمینهسازی برای حذف امضاهای طلایی
- شفافسازی بودجهریزی و ارزیابی عملکرد بودجه
- جلوگیری از اعطای هرگونه امتیاز انحصاری در موضوعات اقتصادی
- تقویت زیرساختهای اینترنت (توسعه اشتغال مبتنی بر اینترنت)
وعدههای زیاد با عمل بسیار کم
مردم را خسته و بیاعتماد میکند!
هر عقل سلیمی میتواند با نگاهی به وضعیت کشور تحقق و یا عدم تحقق وعدههای دولت را در هشت بند فوق به قضاوت بنشیند.
روحانی در اردیبهشت ماه سال گذشته در مراسم افتتاح خط آهن تهران – همدان با اشاره به وعدههای بدون عمل گفته بود: «ارایه وعدههای زیاد به مردم و در مقابل عمل بسیار کم به آنها از موضوعاتی است که برای مردم خستهکننده شده است و موجب سلب اعتماد مردم از مسئولان میشود، چرا که احساس میکنند مسئولین به آنها وعده میدهند و در عمل چیزی مشاهده نمیکنند.»
حال به نظر میرسد بسیاری از برنامهها و وعدههای دولت چنین سرنوشتی را تجربه کردهاند، وعدههای زیاد با عمل کم مردم را خسته و بیاعتماد کرده است و دولت بایستی برای ایجاد اعتماد بر مشی قدیمی قلم کشیده و روش جدیدی اتخاذ کند.