به گزارش مشرق، سیدمحمد موسوی خویینی ها در وب سایت خود در پاسخ به دو پرسش در باره منتظری و نهضت آزادی نوشت:
*در مورد آیت الله منتظری رحمت الله علیه هرچند که جز ایشان برای رهبری پس از حضرت امام - ره - کسی به نظرم نمی رسید لیکن پس از چندی که بر قائم مقامی ایشان گذشت احساس ونگرانی مبهمی نسبت به ایشان برای پس از امام رضوان الله تعالی علیه پیدا کرده بودم . شخصیت آن مرحوم آنقدر برایم جذاب بود که هر گز با همه أن نگرانی ها به خارج شدن ایشان از صحنه رهبری فکر نمی کردم لیکن پس از عزل آن مرحوم از رهبری با رفتار هایی که نسبت به جایگاه مرجعیت بسیار دور از ادب و نزاکت بود متأثر می شدم ...من تردیدی در درستی عزل آقای منتظری توسط حضرت امام نداشته وندارم ، وباور دارم که آن مرحوم با همه فقاهتش ، با همه حضورمستمرّش در طول دهها سال درمتن مبارزات سیاسی ایران ودر جریان پیروزی انقلاب ودر متن تمام قضایای پس از انقلاب تا ده سال پس از پیروزی وبا همه فضائل اخلاقی که داشت باور دارم که از عهده به دوش کشیدن بار رهبری بر نمی آمد ...
*آن معنایی که من از لیبرالیزم می دانم با اعتقاد به شریعت اسلام وبا مسلمانی نمی سازد ، در مکتب لیبرالیزم اراده ای برتر از اراده انسان وآگاه تر از او وجود ندارد که به او بگوید چه چیزی برای سعادت وخوشبختی انسان خوب است و چه چیزی بد است واین خود انسان است که برای حال وآینده خود خوب و بد را تشخیص می دهد در حالی که انسان مسلمان به خدائی ایمان دارد که آگاه بر همه پیدا وپنهان عالم وآدم است وبا انسان مهربانتر از هر کسی است واو برای هدایت انسان پیامبرانی فرستاده است و دین وشریعت داده است و به او گفته است با دریافت آموزه های دین وبا به کار بستن وحی، عقل وتدبیر را به کار انداز تا خوشبختی این جهان وسرای باقی را نصیب خود سازی . پس اگر معنائی که از لیبرالیزم گفتم قبول دارید بنده نمی توانم بگویم لیبرالیزم به نفع کشور است .
*در مورد آیت الله منتظری رحمت الله علیه هرچند که جز ایشان برای رهبری پس از حضرت امام - ره - کسی به نظرم نمی رسید لیکن پس از چندی که بر قائم مقامی ایشان گذشت احساس ونگرانی مبهمی نسبت به ایشان برای پس از امام رضوان الله تعالی علیه پیدا کرده بودم . شخصیت آن مرحوم آنقدر برایم جذاب بود که هر گز با همه أن نگرانی ها به خارج شدن ایشان از صحنه رهبری فکر نمی کردم لیکن پس از عزل آن مرحوم از رهبری با رفتار هایی که نسبت به جایگاه مرجعیت بسیار دور از ادب و نزاکت بود متأثر می شدم ...من تردیدی در درستی عزل آقای منتظری توسط حضرت امام نداشته وندارم ، وباور دارم که آن مرحوم با همه فقاهتش ، با همه حضورمستمرّش در طول دهها سال درمتن مبارزات سیاسی ایران ودر جریان پیروزی انقلاب ودر متن تمام قضایای پس از انقلاب تا ده سال پس از پیروزی وبا همه فضائل اخلاقی که داشت باور دارم که از عهده به دوش کشیدن بار رهبری بر نمی آمد ...
*آن معنایی که من از لیبرالیزم می دانم با اعتقاد به شریعت اسلام وبا مسلمانی نمی سازد ، در مکتب لیبرالیزم اراده ای برتر از اراده انسان وآگاه تر از او وجود ندارد که به او بگوید چه چیزی برای سعادت وخوشبختی انسان خوب است و چه چیزی بد است واین خود انسان است که برای حال وآینده خود خوب و بد را تشخیص می دهد در حالی که انسان مسلمان به خدائی ایمان دارد که آگاه بر همه پیدا وپنهان عالم وآدم است وبا انسان مهربانتر از هر کسی است واو برای هدایت انسان پیامبرانی فرستاده است و دین وشریعت داده است و به او گفته است با دریافت آموزه های دین وبا به کار بستن وحی، عقل وتدبیر را به کار انداز تا خوشبختی این جهان وسرای باقی را نصیب خود سازی . پس اگر معنائی که از لیبرالیزم گفتم قبول دارید بنده نمی توانم بگویم لیبرالیزم به نفع کشور است .