به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در یادداشتی با اشاره به سالروز 3 خرداد و فتح خرمشهر تأکید کرد: در انقلاب اسلامی از اول قرار بود هر آنچه که بوی فتح و ظفر از آن میآید به نام اسلام و خدا ثبت شود و هر آنچه را که عدم فتح به دلیل برخی ناخالصیها پدید میآید به خود نسبت ندهیم.
متن یادداشت به شرح زیر است:
36 سال پیش که بانگ مارش نظامی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی پیچید و خبر آزادی خرمشهر اعلام شد، مردم به خیابانها ریخته و شادی خود را به رخ دشمنان ایران و اسلام کشیدند. همه منتظر بودند ببینند فاتح این فتح بزرگ کیست؟
امام (ره) به این نیاز خبری مردم توجه داشت لذا طی پیامی اعلام کرد؛ "خدا خرمشهر را آزاد کرد." تمامی کسانی که در فتح خرمشهر نقش کلیدی داشتند از آن هنگام تاکنون هیچ وقت به این مهم تفوه نکردند که ما خرمشهر را آزاد کردیم.
قهرمانان و پهلوانان امنیت و اقتدار ملی در طول چهل سال گذشته هیچگاه به خود جرات ندادند در صفحه سیما یا خطوط صدای جمهوری اسلامی ظاهر شوند و از نقش خود در پیروزیهای نظامی در داخل یا منطقه سخنی بگویند. سردار حاج قاسم سلیمانی که اکنون در نگاه دوست و دشمن به یک اسطوره تبدیل شده است و ضرب شست رزمندگان اسلام را در سرتاسر خطوط مقاومت فرماندهی میکند، فراری ترین مسئول از قاب سیما و ظهور در مرئی و منظر عمومی است.
در قول و فعل او کمترین اشتیاق به شهوت شهرت دیده نمیشود. در انقلاب اسلامی از اول قرار بود هر آنچه که بوی فتح و ظفر از آن میآید به نام اسلام و خدا ثبت شود و هر آنچه را که عدم فتح به دلیل برخی ناخالصیها پدید میآید به خود نسبت ندهیم.
باید مسئولینی که متکفل این گونه امور بودند مسئولیت آن را بپذیرند. موضوع گفتگوهای سیاسی با دشمن که ربط مستقیم به امر امنیت و اقتدار ملی دارد نیز از این سنخ است. اگر مسئولین امر دیپلماسی کشور قدری هوشمندی از خود نشان میدادند، آن را از شائبه رقابتهای سیاسی و انتخاباتی دور نگه میداشتند و بیشتر روی عزم ملی، اتحاد و انسجام اسلامی سرمایهگذای میکردند، دشمن را به طمع نمیانداختند تا در گرفتن امتیازات دچار توهم شوند.
مدال دادن به مسئولین دیپلماسی کشور در حالی که اجرای برجام و تعهدات طرف مقابل تقریبا هیچ بود و جشن و پایکوبی راه انداختن برای خسارت محض، نتایج برجام خالی از حکمت و عقلانیت سیاسی بود. این رویکرد دولت باعث شد هنوز برخی از زیارتگاه برجام انتظار شفای امراض اقتصادی و معجزه سیاسی در تغییر معادلات قدرت در منطقه داشته باشند. اگر نبود دست پرقدرت سربازان و جانبرکفان فرزندان ملت در مبارزه پیروز علیه تروریسم در منطقه، امروز آمریکا مطالبات بیشتری را درخواست میکرد.
نطق ترامپ در خروج از برجام یک شلیک به قلب برجام و سخنرانی وزیر خارجه آمریکا در اندیشکده آمریکایی - صهیونیستی هریتیج هم تیر خلاص به مغز برجام بود. امروز برجام مرده است. هر گفتگو و جستجوی دیگر در فضای دیپلماسی برای احیای آن بینتیجه است، چرا که اگر به نتیجه هم برسد دیگر برجام نیست، بلکه معاهدهای است که فضای آزمون و خطای تجربهای جدید را پدید میآورد.
دولت نباید از فوت برجام متاثر و غمگین باشد. اگر برخی خطا کردند و مسائل سیاست خارجی را با رقابتهای سیاسی در داخل پیوند زدند، رقبای آنها هرگز چنین خطایی را مرتکب نخواهند شد. امروز پاسخ گستاخیهای ترامپ و پمپئو و باند تبهکار اروپایی آنها این است که دولت و ملت یکپارچه در برابر زیادهخواهیهای غرب بایستند و نگذارند دشمن در شکاف نقد درون گفتمانی نیروهای انقلاب در خصوص برجام زیستی انگلوار، فریبکارانه و مزورانه داشته باشد.
آمریکاییها در مواضع خصمانه خود روی فتنهگران و نفوذیها در ایران برای ایجاد این شکاف حساب باز کردهاند. این حساب را باید با بصیرت انقلابی بست و موجودی آن را به صفر رساند. این مهم وظیفه نیروهای امنیتی، انتظامی و قضائی است که دشمن را برای همیشه از ناحیه ضربه نفوذیها ناامید کنند.
دولت به ویژه رئیسجمهور 4 مطلب را باید در دستور کار قرار دهد تا از این گردنه عبور کنیم:
1- دولت، دیپلماسی تهاجمی و طلبکارانه را جایگزین دیپلماسی التماسی کند و امیدی به اروپا نداشته باشد. نمیدانم چرا دولت این قاعده را که "هر وقت در برابر دشمن ضعف نشان دادیم و عقب نشستیم آنها حمله کردند" را فراموش کرد و در برجام دچار خطای راهبردی شد؟
2- دولت میتواند به قول روسیه و چین در پایبندی به موضوعاتی که آمریکا و اروپا تاکنون عمل نکردهاند امیدوار باشد و برای دور زدن تحریمها روی آن حساب کند. لذا رویکرد راهبردی نگاه به چین و روسیه باید در وزارت خارجه جایگزین نگاه به غرب شود.
3- حل مشکلات اقتصادی در حوزه رکود، تورم و بیکاری منوط به تکیه بر ظرفیتهای داخلی و تقویت تولید ملی است. اگر تا دیروز قصور و تقصیری بود باید به سرعت جبران شود و حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی تداوم یابد. حتی یک لحظه توقف دولت هم جایز نیست.
4- آیندهفروشی و اقتدار فروشی، سم مهلک برای روانسازی روابط با غرب است این دو مثل موریانه پایههای نظام را میخورد و دولت از این کجراهه باید به شدت پرهیز کند.
اگر این مسیر درست طی شود نصرت الهی هم خواهد آمد و میتوانیم پیروزی جدیدی را به نام "خدا" ثبت کنیم به شرطی که از نگاه کاسبکارانه به مسائل امنیت ملی و روابط خارجی به طور جدی پرهیز شود.