متن این یادداشت در ادامه امده است:

« یهودیان، پدر صهیونیسم را تئودور هرتزل می‌دانند. مهارت وی در زمینه تبلیغات صهیونیستی، از مهم ترین عوامل موفقیت وی در پیشبرد صهیونیسم بود. وی با چند نفر از نزدیکان خود، صندوقی را برای کمک به یهودیان تأسیس کرد تا بتواند از طریق نزدیک شدن به پادشاهان و رؤسای نهضت های اروپایی، یک سرزمین را برای تأسیس دولت ملی یهود به دست آورد. تئودور هرتزل در سال 1897 کتاب دولت یهود را تدوین کرد و در آن، تأسیس دولت یهودی را به عنوان تنها راه حل معضلات و مشکلات ملت یهود دانست.

در همان سال اولین کنگره جهانی صهیونیسم تشکیل شد و با حضور دویست نماینده از متنفذین و افراد سرشناس یهودی از تمامی کشورهای جهان، تشکیل دولت یهودی در فلسطین به تصویب رسید.

بعد از پایان جنگ جهانی اول، جامعه ملل، قیمومیت فلسطین را به انگلیس داد و در سال 1917، جیمز بالفور یهودی، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، اعلامیه ای صادر کرد و دولت انگلیس را متعهد دانست که جهت اسکان و ساماندهی یهودیان، فلسطین را در اختیار آنان قرار دهد و فلسطین کانون ملی یهود شود.

یهودیان صهیونیست، فلسطین را سرزمین موعودی می دانستند که خداوند در تورات وعده تسلط و بازگشت یهودیان به آن شهر را داده است. صهیونیست ها ادعا می کنند که ملت برگزیده خدا هستند و در تورات، نژاد صهیونیست، منحصر به فرد و خاص عنوان شده است. آنان همچنین معتقدند که در دهه 1940 فلسطین سرزمینی بدون سکنه برای مردمی بدون سرزمین بوده است. پس از غصب قبله اول مسلمین توسط دولت انگلیس، یهودیان کوچ خود به سمت فلسطین را آغاز کردند و مسلمانان را از سرزمین آباء و اجدادیشان اخراج نمودند.

نماینده دولت آمریکا نیز در سال 1944، ضرورت شروع مهاجرت یهودیان به فلسطین را اعلام کرد. روزولت یهودی، رئیس جمهور وقت آمریکا هم اعلامیه ای صادر نمود و در آن نوشت: ما گشوده شدن درهای فلسطین را در برابر دولت صهیونیستی بی هیچ قید و شرطی تأیید می کنیم و سیاستی را ترجیح می دهیم که به برپایی یک کشور مشترک المنافع آزاد و دموکراتیک یهودی در آنجا بینجامد.

پس از روزولت، ترومن نیز با همکاری روباه مکار انگلیس، یکصد هزار یهودی را رهسپار فلسطین کرد و زمینه ای را فراهم نمود تا پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، آن سازمان در سال 1947 تشکیل کشور اسرائیل را تصویب کند و در 14 می 1948 رژیم نامشروع و غاصب صهیونیستی با اشغال سرزمین فلسطین به پایگاهی برای مقابله با اسلام ناب و مسلمانان جهان تبدیل شود.

به فاصله چند دقیقه بعد از اعلام موجودیت اسرائیل، آمریکا نیز به عنوان اولین حامی این رژیم، بر این اشغالگری صحه گذاشت و عملاً وارد جنگی نوین علیه اسلام و مسلمین شد. کشتار بی رحمانه فلسطینیان، غصب سرزمین فلسطین و اخراج مردم از خانه هایشان و تشکیل رژیم نامشروع و فاسد اسرائیل، پنج کشور عربی مصر و سوریه و لبنان و اردن و عراق را وارد جنگ با صهیونیست ها کرد.

چهار جنگ بین اعراب و اسرائیل در سال های 1948- 1956- 1967و 1973 اتفاق افتاد که در همه آن جنگ ها، اعراب شکست خوردند. پیروزی بر اعراب، اسرائیل را تحریک نمود که با شعار از فرات تا نیل، چشم طمع به سرزمین های اردن و سوریه و لبنان و مصر بدوزد و بخش های وسیعی از سرزمین اعراب، شامل قسمت شرقی بیت المقدس، کرانه باختری رود اردن، بلندی های جولان سوریه و صحرای سینای مصر را اشغال کند. بارها به لبنان تجاوز نماید و قسمت هایی را از آن کشور را نیز به تصرف عدوانی خود درآورد. این تصرفات نامشروع و حمایت های جهانی از اسرائیل، رژیم غاصب صهیونیستی را به سگ هاری تبدیل کرد که قصد بلعیدن کشورهای اسلامی را داشت.

چهره زشت و خونخوار آن رژیم، هرگز نتوانست مانع جهاد فلسطینیان علیه صهیونیست ها شود. عزالدین قسام؛ عارف فلسطینی، تفنگ در دست گرفت و با مریدان و یاران خود با صهیونیست ها و انگلیسی ها وارد جنگ شد. جنبش فتح برای مبارزه با صهیونیست ها پا به عرصه وجود گذاشت و در نبرد کرامه با پانصد نفر نیرو، سپاه دوازده هزار نفری صهیونیست ها را در کنار نهر اردن شکست داد.

این بار با خدعه آمریکا و انگلیس و اسرائیل، عده ای از سران عرب تازه به دوران رسیده، به جای نبرد با رژیم اشغالگر قدس، برای حمایت از اسراییل وارد گود شده اند  وطرح مذاکره و سازش را جایگزین مبارزه کردند  وعملاً به رژیم غاصب صهیونیستی کمک کردند تا به اهداف خود در منطقه نزدیک تر شود. در راستای اجرای این نقشه ، ملک حسین پادشاه اردن، مردم فلسطین را قتل عام کرد. انورسادات رییس جمهور مصر قرارداد کمپ دیوید را با اسراییل امضا کرد و از آن رژیم نامنحوس حمایت نمود. یاسر عرفات نیز به شاخه سازش پیوست و نشست های مادرید و اسلو و وای ریور و واشنگتن، کمپ دیوید 2 را در سال 1989 رقم زد.

از سال 1948 تا به امروز، فراز و نشیب های زیادی در جهان اسلام به وجود آوردند تا شاید شعله جهاد را در دل مسلمانان خاموش کنند و اهداف صهیونیست ها را جامه عمل بپوشانند، اما از همان آغاز ماجرای غصب فلسطین روحانیت شیعه به علت استقلال فکری و اتکال به خدای یگانه و تکیه بر قدرت مردم، در برابر این اقدام ضدبشری ایستاد و مانع آرامش صهیونیست های غاصب شد.

محمدحسین بن محمد ابراهیم گیلانی از روحانیون ایرانی، شیخ محمدرضا همدانی از علمایعصر ناصری، علامه کاشف الغطا، اعلم علمای نجف، هبه الدین شهرستانی، سید محمد مهدی صدر و سید محمدمهدی اصفهانی از علمای ایرانی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی از علمای شیعه در برابر این اقدام آمریکا  وانگلیس ایستادند و علیه صهیونیست ها حکم جهاد صادر کردند.

در قرن 14 هجری امام خمینی با قاطعیتی وصف نشدنی و بی نظیر به ایستادگی امت اسلامی در برابر رژیم منفور و غاصب صهیونیستی و تعهدش برای آزادی فلسطین عزیز رنگ و بوی جدیدی دارد که اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام روز جهانی قدس راهبرد آن امام همام برای تقویت و حفظ هویت اسلامی و ملت و کشور فلسطین را آشکارتر کرد.

آن عبد صالح خدا فرمود: «باید همه بپا خیزیم . اسراییل را نابود کنیم  و ملت قهرمان فلسطین را جایگزین آن کنیم.»

آن عزیز فرزانه و مجاهد سترگ همچنین فرمود: «به یاری خداوند از نظرات پراکنده پیروان اسلام و توان امت محمد(ص) و امکانات کشوررهای اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل هسته های مقاومت حزب الله در سراسر جهان، فلسطین را از چنگال صهیونیست ها خارج کرد.»

آن امام رئوف و تکلیف محور با اعلان راهبردهای خود، مساله فلسطین را به مساله اول جهان اسلام و عدالت خواهان جهان تبدیل کرد؛ و حتی با درایت  و بصیرت، مسیحیان و یهودیان ر ا نیز در برابر اسراییل متجاوز قرار داد.

امام خامنه‌ای نیز در عصر رهبری خود، با جدیت تمام، در امتداد راه امام خمینی، نابودی اسراییل را به عنوان تنها راه رهایی فلسطین از بند اشغال و بازگشت فلسطین به آغوش اسلام مطرح کرد. پرچم آزادی فلسطین را برافراشته نگه داشت و با این نگاه الهی، زنجیره مقاومت گسترش یافت. جهان اسلام بیدار شد و فلسطین همچنان به عنوان مساله اول جهان اسلام باقی ماند و اسراییل علی رغم حمایت های گسترده منطقه ای وبین المللی در روندی معکوس با قدرت یابی مقاومت اسلامی،روبه ضعف نهاد و روند فرسایشی  وفروپاشی به خود گرفت و حیات و بقا آن رژیم نامشروع با تهدیدات اسلامی مواجه شد.

 شکست ارتش اسراییل در سال 2006 در برابر رزمندگان حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه و شکست مفتضحانه آنان در سال2009 در جنگ 22 روزه با مردم غزه و پس از آن تکرار شکست رژیم غاصب در جنگ دیگر با مردم مسلمان غزه، ورق را به نفع جبهه مقاومت تغییر داد و اسراییل و آمریکا در نقشه ای جدید طرح توسعه تروریست ها در عراق  وسوریه با هدف شکل دهی به حاکمیت داعش در منطقه را رقم زدند؛ تا شاید حاکمیت ولی فقیه و استقامت جبهه مقاومت را در هم بریزند و موانع بر سر راه، برای رسیدن به اسراییل توسعه یافته را برطرف نمایند.

رونق کار انتفاضه در غزه و مسلح شدن کرانه باختری و شکست داعش در عراق و سوریه، رژیم غاصب صهیونیستی را دچار چالش های جدی نمود؛ تا آنجا که گام نهادن در جاده سقوط را به عینه مشاهده کردند.

آغاز حملات موشکی از غزه وسوریه و شلیک 65 موشک از سوریه به سری ترین مراکز اطلاعاتی و امنیتی و مراکز اصلی جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل رژیم غاصب و منفور صهیونیستی معادله جدیدی را در منطقه ایجاد کرد که به یقین آن غده سرطانی صهیونیستی را در سراشیبی سقوط قرار داد و آن را به نابودی و اضمحلال نزدیک تر کرد.

امام خامنه ای در 28 مرداد 1370 فرمودند: «عاقبت اسراییل نابودشدنی است و باید نابود بشود. تا چند صباح قبل از این هیچ کس فکر نمی کرد که ابرقدرت شرق این گونه متلاشی شود... آن روزی که امام در نامه به گورباچف نوشتند که بعد از این مارکسیسم را باید در موزه ها پیدا کرد، عده ای پوزخند زدند! دوسال یا سه سال نگذشته بود که آن پیشگویی تحقق پیدا کرد.»

ایشان در 15 آبان 1370 فرمودند: «نباید شک کرد که شجره خبیثه اسراییل... هیچ پایه  وپایگاه استمرای نخواهد داشت و بی شک نابود خواهد شد.»

معظم له در اردیبهشت 1380 فرمودند:« یقین داریم با ادامه مبارزات مردم فلسطین و حمایت جهان اسلام، فلسطین به فضل الهی آزاد می شود وبیت المقدس و مسجد الاقصی  وسایر نقاط آن سرزمین اسلامی به آغوش جهان اسلام باز می گردد.»

آن حکیم متاله و عارف سترگ در 27 اردیبهشت 1397 فرمودند: «فلسطین به توفیق الهی و به اذن الله تعالی از دست دشمنان خلاص خواهد شد؛ بیت المقدس پایتخت فلسطین است و آمریکا  و بزرگ تر از آمریکا در قبال حقیقت و سنت الهی در مورد فلسطین هیچ غلطی نمی توانند بکنند.»

به یقین این سنت الهی به واقعیت می پیوندد. اگرچه از سال 1948 تا به امروز و از روزولت تا اوباما و ترامپ، همه روسای جمهور آمریکا از اسراییل حمایت کردند و امروز نیز برخی بر این باورند که وحدت جدی تر ترامپ و نتانیاهو، رییس جمهور جمهوری خواه آمریکا و نخست وزیر لیکودی و افراطی صهیونیست ها، جریان مقاومت فلسطین را دچار چالشی کرده است، لیکن، انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، قلب امت اسلامی را جریح دارتر کرده، انتفاضه را شعله ور نموده و این فرصت جدید با شکل گیری انتفاضه بازگشت و با بهره گیری از خون شهدای تازه، فلسطین را به کانون توجه و اولویت کشورهای اسلامی و منطقه تبدیل کرده است.

اسراییل بر این باور است که با قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت در سوریه و لبنان وغزه، اورشلیم، حیفا و تل آویو در معرض تهدیدی جدی اند و جنگ امروز با جنگ های اعراب و اسراییل در سال های 1948-1956-1967-1973 تفاوت جدی دارد. امروز امت های اسلامی قدرت نابودی تمام اسراییل را دارند و می توانند رژیم غاصب صهیونیستی را به عرصه نابودی و نیستی ببرند.

امام خامنه ای در 24 آذر 1395 فرمودند: «رژیم صهیونیستی همچنان که قبال گفته ایم به شرط مبارزه همگانی و متحد فلسطینی ها و مسلمانان با صهیونیست ها در 25 سال آینده وجود خارجی نخواهد داشت.»

آن رژیم اشغالگر امروز جدی تر از دیروز بر این باور است که با سرعت به سمت نابودی پیش می رود. دست و پازدن های این روز، آب در هاون کوبیدنی است که به یقین مرگ اسراییل را نزدیک تر می کند.

نتانیاهو و ترامپ شنیده اند که در اواسط جنگ 33 روزه در سال 2006 امام خامنه ای فرمودند حزب الله در این جنگ پیروز می شود. این پیش بینی به وقوع پیوست. معظم له در سال 1390 فرمودند حکومت بشاراسد در سوریه باید بماند و می ماند. این موضوع نیز عملی شد.

آنان بهتر از خیلی ها باور کرده اند که تا 23 سال آینده، اسراییلی نیست. حتی باور کرده اند که نسل امروز انقلاب، نابودی آمریکا ی جهانخوار را هم می بیند. کاش برخی از ساده اندیشان نیز به یقین می رسیدند که" ان الباطل کان زهوقا"  باطل از بین می رود و اسرائیل و آمریکا چون باطلند، نابود می شوند؛ " ولو کره الکافرون- ولو کره المشرکون!!" در روز جمعه 18 خرداد 1397 و در روز قدس امسال ، مشت ها را از سال های قبل بیشتر گره کنیم و با جدیت و شجاعت بیشتری بر فرق اسرائیل بکو بیم که" الا ان حزب الله هم الغالبون"؛ این وعده الهی است و خدا در وعده اش تخلف نمی‌کند.

امام خمینی(ره) دستور تشکیل هسته های مقاومت را داد. مردم ایران و عراق و لبنان  وبحرین و سوریه و پاکستان و مصر و افغانستان و فلسطین و نیجریه و یمن و اردن و حتی برخی از پیروان آن امام بزرگ در اروپا و آمریکا، زنجیره مقاومت را گسترش دادند تا تفکر از نیل تا فرات را در نطفه خفه کنند.کجایند تئودور هرتزل و بالفور و روزولت و ترومن  که ببینند ماجرای افسانه ای که با هجرت یهودیان  به اسرائیل  شکل دادند، پدر صهیونیسم  مدرن را در آورد و صهیونیسم سیاسی را به درب زباله دان تاریخ برد. طرحی که آنان ریختند، زمینه ساز نابودی یهودیان صهیونیستی شده که  یهودیان و مسیحیان  جهان امروز  از این نابودی به وجد می آیند.  روز نابودی تفاله های تفکر هرتزلی فرا رسیده و جهان به سمت جغرافیای بدون اسرائیل حرکت می کند. 

مسلمانان قدرت گرفته اند و ارتش اسرائیل دیگر یارای ایستادگی در برابر هسته‌های مقاومت اسلامی را ندارد. انتفاضه بازگشت باور دارد که تنها نیست و قدرت موشکی ایران  در حمایت از ملت فلسطین پای کار است.

پرچمداران جبهه مقاومت  آماده و پا در رکاب ، منتظر دستورند و فریاد می زنند: « وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد؛  ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد»، همین یاران، شاه را بیرون کردند، صدام را نابود کردند، تروریست‌ها را شکست دادند، منافقین را به پهنه نیستی بردند، آمریکا را به خاک مذلت نشاندند؛ پس می‌توانند اسرائیل را نیز از صفحه روزگار محو کنند؛ و چنین خواهند کرد. »