سرویس جهان مشرق - عملیات اشغال الحدیده توسط ائتلاف امارات و آل سعود به مرحله حساسی رسیده است. نیروهای انصار الله از هفته قبل در ضد حمله به اشغالگران و مزدوران آنها توانستند چند گلوگاه ارتباطی در ساحل را آزاد کرده و به این ترتیب نشان دهند که ابوظبی و ریاض به راحتی نمیتوانند بزرگترین بندر یمن را تصرف کنند.
به همین جهت، بازخوانی تحلیلی روند عملیات و پیشبینی سناریوهای مختلف آینده الحدیده از اهمیت به سزایی برخوردار است. سرویس جهان مشرق در همین راستا، در چند گزارش به پیشبینی سناریوهای مختلف و تغییراتی که در موازنه قوا در یمن ایجاد میشود، پرداخته است. در قسمت اول این یادداشت، دو مقدمه مهم یعنی «بازیگران جدیدی که معادلات یمن را تغییر میدهند» و «اهمیت استراتژیک استان الحدیده» بیان شد. در این قسمت سناریوهای احتمالی در ازای «سقوط استان الحدیده»، «تداوم نبرد و فرسایشی شدن آن» و «مقاومت انصار الله در برابر ائتلاف در الحدیده» را بررسی خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید:
مزدوران اماراتی چگونه در سواحل یمن پیشروی میکنند؟ / فرودگاهی که اهمیتش کمتر ازدریای سرخ نیست!
جزئیات عملیات بزرگ «محاصره دریایی یمن» / چهار هدف اماراتیها برای بستن آخرین شریان ارتباطی ملت یمن
از شایعه آمادگی برای تسلیم شدن تا ادعای فرار رهبران انصارالله
کار سخت ائتلاف برای اشغال الحدیده
ابتدا باید این نکته را در نظر داشت که اشغال الحدیده کار سادهای برای ائتلاف وابسته به امارات و آل سعود نخواهد بود. این نخستین عملیات ائتلاف برای اشغال این استان استراتژیک نیست. پیش از این در آوریل سال گذشته نیز ائتلاف با استفاده از نیروهای منصور هادی در صدد اشغال این استان برآمد که تلاشهای آنها به طور کامل ناکام ماند و تنها دو شهرستان از مجموع ۲۶ شهرستان استان الحدیده توسط مزدوران آل سعود اشغال شد!
مهمترین مشکل ائتلاف در عملیات سال گذشته، فاصله قابل توجه میان شهرهای مختلف بود که نیروهای انصار الله در تپهها و بیابانها کمین کرده و میتوانستند کاروانهای نظامی مزدوران آل سعود را هدف قرار دهند.
این تاکتیک انصار الله، همچنان ائتلاف را تهدید میکند و در عملیات امسال نیز به نظر میرسد ائتلاف به راحتی نتواند به پیشرویهای خود ادامه دهد.
همچنین باید توجه داشت که هماکنون نزدیک به دو میلیون نفر در مناطق تحت سیطره انصار الله در استان الحدیده زندگی میکنند و همین موضوع باعث میشود رژیمهای امارات و آل سعود نتوانند مانند دو هفته قبل و نبردهای بین شهری از نیروی هوایی برای توقف ماشین نظامی انصار الله استفاده کنند.
به اینها باید مهارت قابل توجه انصار الله در نبردهای درونشهری را افزود. تجربه جنگ داخلی یمن از سال ۲۰۱۵ تاکنون نشان میدهد که مهارت اصلی انصار الله در نبردهای شهری میباشد که از تعز تا صنعا، در نبردهای درونشهری موفق شد مخالفین خود را به عقبنشینی یا تسلیم وادار سازد.
به این ترتیب در شهر الحدیده با بیش از یکمیلیون جمعیت، انصار الله در نبردهای درونشهری مهارت بیشتری نسبت به ائتلاف خواهد داشت.
با توجه به موارد فوق، نمیتوان مسأله سیطره بر الحدیده را تمام شده دانست. نبرد در این استان بسیار مشکل است و به سختی بتوان نتیجه آن را پیشبینی کرد. به همین علت، در ادامه سناریوهای موجود برای هر سه حالت ممکن یعنی «مقاومت انصار الله و شکست عملیات ائتلاف»، «تداوم نبرد و فرسایشی شدن جبهه الحدیده» و «اشغال استان الحدیده توسط ائتلاف امارات و آل سعود» را بررسی خواهیم کرد.
الف: شکست انصار الله و اشغال الحدیده توسط امارات
در بدترین حالت ممکن، ائتلاف تحت رهبری امارات و آل سعود میتواند بندر الحدیده را به طور کامل اشغال و انصار الله به سمت «صنعا» و «ذمار» عقبنشینی کند. در این حالت، همچنان انصار الله پایتخت یمن را در اختیار دارد و تجربه عملیات گسترده ائتلاف در «نهم» و «صرواح» نشان میدهد خطوط دفاعی انصار الله در صنعا بسیار محکم است.
در سال ۲۰۱۶ نیروهای منصور هادی با حمایت پررنگ امارات و قطر و همکاری قبائل شرقی یمن به ویژه قبائل حضرموت توانستند به فاصله حدودا ۴۰ کیلومتری پایتخت برسند و شهر «نهم» واقع در شرق استان صنعا را اشغال کنند. علاوه بر آن در استان مأرب نیز با پیشروی در جنوب صرواح به فاصله حدودا ۷۰ کیلومتری صنعا برسند. با این حال، با گذشت نزدیک به دو سال از پیشروی در شرق استان صنعا و غرب استان مأرب، همچنان انصار الله به طور کامل از صنعا محافظت میکند.
در جریان خیانت علی عبدالله صالح و شورش طرفداران وی در پایتخت نیز برای ساعاتی بخشی از صنعا از کنترل انصار الله خارج شد؛ اما نیروهای دولت انقلابی با همکاری مقاومت مردمی حامی انصار الله به سرعت توانستند امنیت پایتخت را تأمین و نیروهای علی عبدالله صالح را به تسلیم یا فرار از پایتخت وادار سازند.
این وضعیت نشان میدهد انصار الله خطوط دفاعی بسیار محکمی در صنعا دارد و حتی در صورت اشغال الحدیده نیز ائتلاف امارات کار بسیار سختی برای رسیدن به صنعا دارد. وقتی این موضوع را در کنار اوجگیری اختلافات در جبهه مخالفان انصار الله قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که ابوظبی و ریاض راه طولانی و سختی تا تسلیم دولت انقلابی یمن خواهند داشت.
از طرف دیگر با اشغال بندر الحدیده، راه ارتباطی قلمرو انصار الله با جهان خارج به طور کامل مسدود میشود. این نکته زمانی مهمتر میشود که سازمان جهانی دیدهبان حقوق بشر به طور جدی نسبت به وقوع بزرگترین نسلکشی تاریخ در یمن هشدار داده است. هماکنون نزدیک به ۱۲ میلیون نفر در قلمرو انصار الله زندگی میکنند که تنها ۲ میلیون نفر از آنها ساکن استان الحدیده میباشند. در نتیجه حتی در صورت اشغال کامل الحدیده توسط امارات و متحدان آن نیز ۱۰میلیون نفر تحت شدیدترین محاصره در قلمرو انصار الله خواهند بود و همین موضوع فشار مضاعفی را به محاصره کنندگان وارد خواهد ساخت.
با توجه به این موارد میتوان پیشبینی کرد که پیروزی نظامی باعث شود ریاض و ابوظبی از موضع قدرت وارد مذاکره با انصار الله و دولت انقلابی مستقر در صنعا شوند. در همین راستا عبد الملک المخلافی، وزیر امور خارجه جدید دولت تبعیدی یمن (منصور هادی) هفته گذشته پنج شرط را برای مذاکره با انصار الله در مورد تشکیل دولت وحدت ملی بر مبنای قطعنامه شورای امنیت تعیین کرد. در میان این پنج شرط مواردی مانند «عدم شلیک موشک»، «اختیار کامل سازمانهای امدادرسان برای رسیدگی به غیرنظامیان» و... وجود دارد. همزمان خبرگزاری رویترز نیز از آغاز گفتگوهای محرمانه ریاض با انصار الله برای پایان دادن به جنگ یمن خبر داده است؛ هرچند جزئیات این مذاکره منتشر نشده است.
همه اینها در شرایطی رخ میدهد که منصور هادی و حتی ریاض در عملیات اشغال الحدیده تأثیر به مراتب کمتری نسبت به امارات و به خصوص نیروهای «طارق صالح» و تجزیهطلبان «تهامی» و جنوبی (به ویژه یگانهای موسوم به العمالقة) دارند. این موارد نشان میدهد انصار الله میتواند با طرح ایدههای جدید در مذاکرات، اختلاف را به اردوی مخالفین خود انداخته و به این ترتیب از واگذاری امتیازات بزرگ مانند «پذیرش مرجعیت انحصاری مشروعیت سهگانه (عربستان، دولت منصور هادی و نیروهای ناظر سازمان ملل)» اجتناب کند.
در این میان، حمایت غیرمنتظره حزب الاصلاح از طارق صالح وزنه حزب مؤتمر را سنگینتر کرده است. در این وضعیت احتمالا انصار الله با مطرح کردن چهرههای میانهروی حزب مؤتمر مانند «صادق ابورأس» میتواند طرحهای جدیتری را در مذاکرات سیاسی مطرح کند.
با پیچیدهتر شدن مذاکرات سیاسی، وضعیت جبهههای نظامی یمن نیز وارد دوره جدیدی از رکود خواهد شد و با توجه به سیطره انحصاری انصار الله بر صنعا، عملا در مذاکرات سیاسی انصار الله دارای برگههای قدرتمندی برای چانهزنی خواهد بود.
در مجموع میتوان این گونه جمعبندی کرد که در صورت اشغال کامل الحدیده توسط امارات، ریاض و منصور هادی خواستار مذاکرات سیاسی خواهند شد و در این مقطع، انصار الله با انعطافپذیری میتواند حداکثر بهرهبرداری از تعارضات جبهه مقابل داشته باشد و از همین فاکتور در مذاکرات سیاسی حداکثر استفاده را ببرد. البته ذکر این نکته ضروری است که نهایتا انصار الله چارهای از واگذاری دولت و تشکیل دولت فراگیر ملی نخواهد داشت؛ اما میتواند امتیازات مهمی را اخذ و بخشی از دولت را به عنوان سهمیه خود در دولت فراگیر ملی در اختیار گرفته و مخالفان افراطی را به حاشیه براند.
فرسایشی شدن جبهه الحدیده
همزمان با رسیدن ائتلاف ضد انصار الله به فاصله ۴۰ کیلومتری الحدیده، نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن خواستار توقف عملیات و همزمان خروج انصار الله از الحدیده شد. این ایده با مخالفت شدید ابوظبی و ریاض به حاشیه رفت؛ اما در صورت فرسایشی شدن جبهه الحدیده – با توجه به وضعیت فاجعهبار بحران انسانی یمن – احتمالا با جدیت بیشتری مطرح شود.
مهمترین چالش طرح مارتین گریفیتس (نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن)، ابهام در نحوه اداره الحدیده و چگونگی ارتباط آن با قلمرو مناطق تحت سیطره انصار الله و منصور هادی میباشد. گریفیتس صرفا از «اداره خودگران» صحبت کرده و باید ساز و کار آن در مذاکرات سیاسی روشن گردد.
در مورد این ایده، مهدی المشاط رئیس شورای عالی سیاسی دولت انقلابی یمن شخصا با گریفیتس وارد مذاکره شد؛ اما امارات به شدت با آن مخالفت کرده و مانع مذاکره نمایندگان منصور هادی با نماینده ویژه سازمان ملل شد! همین موضوع میتواند در مذاکرات آینده، موضع انصار الله را نسبت به جبهه مخالفین خود تقویت کند.
در مجموع به نظر میرسد در صورت فرسایشی شدن جبهه الحدیده، دو گزینه محتملتر است. یا اتفاق جدیدی نیفتاده و همچنان رکود نسبی بر فضای سیاسی و فرسایش در میادین نظامی یمن حکمفرما بوده و با تداوم محاصره، بحران انسانی به وقوع فاجعه نسلکشی نزدیکتر میشود؛ یا اینکه طرح سازمان ملل مبنی بر اداره خودگردان الحدیده اجرایی میشود.
اداره خودگردان الحدیده یکی از طرحهایی است که میتواند در تعیین سرنوشت آینده دولت یمن نیز بسیار مؤثر باشد. احتمالا این ایده به صورت نسبی با موافقت تهامیها همراه شود؛ به شرطی که نسبت به حضور خود در دولت خودگردان اطمینان پیدا کنند. همین موضوع، ظرفیتی برای ایجاد شکاف در نیروهای مهاجم به الحدیده ایجاد میکند.
احتمال ضعیفتر در این سناریو، دخالت مستقیم آمریکا برای خروج از بن بست و فرسایشی شدن جبهه الحدیده است که در این صورت، میتواند کل معادلات یمن را تغییر دهد. با توجه به اینکه حضور مستقیم آمریکا در یمن معادلات این کشور را به طور کلی دگرگون میسازد، باید در یادداشتهای مجزا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
مقاومت پیروزمندانه انصار الله در الحدیده و شکست ائتلاف
ایدهآل انصار الله، موفقیت کامل در مقاومت علیه اشغالگران خارجی و همپیمانان تجزیهطلب یا مزدور آنان است. در این حالت، احتمالا اختلاف در اردوگاه مخالفین انصار الله به بالاترین سطح میرسد.
در حال حاضر جبهه مخالفین انصار الله در این عملیات از تنوع قابل توجهی برخوردار است و مهمتر از آن، بخش مهمی از ائتلاف ضد انصار الله (شامل حزب الاصلاح، نیروهای منصور هادی تحت فرماندهی محسن الاحمر، گرایشات مختلف سلفی جهادی جنوب و شرق یمن و بالاخره بخش مهمی از تجزیهطلبان جنوبی) در این عملیات حضور ندارند و با شکست تجاوز به الحدیده، نیروهای تحت فرماندهی طارق صالح یا تجزیهطلبان تهامی و قوات العمالقه را به شدت سرزنش خواهند کرد.
این نکته زمانی مهمتر میشود که شاهد تعمیق اختلاف میان تجزیهطلبان جنوبی جنبش «الحراک الجنوبی» با دولت منصور هادی در عدن باشیم. پیشبینی میشود در این حالت، اختلافات به سطحی برسد که حتی پایههای لرزان دولت تبعیدی منصور هادی به سقوط وی یا تشکیل دولت جدید در تبعید منتهی شود.