کد خبر 863768
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۴
گرانی معیشت مردم

این دولتمردان آچمز در مدیریت یومیه امور جاری کشور هم با مشکل روبه‌رو هستند.

به گزارش مشرق، همه واکنش مسؤولان صغیر و کبیر دولت اعتدال به شوک‌های قیمتی که به کالاها در معنای عام خود وارد می‌شود این است که با یک ژست عاقل اندر سفیه خبر از «کشف حباب» در بازار این کالا بدهند و کل بار مسؤولیت خود را با ادای عبارت «نخرید که ارزان می‌شود و ضرر می‌کنید!» به دوش قضا و قدر روزگار حواله دهند. مسؤولانی که ادعا و اسم و رسم‌شان آنقدر سنگین است که باید برای جابه‌جایی بار کامیون شود و عمل و مابه‌ازای واقعی مدیریت‌شان آنقدر ناچیز هست که باید با ترازوی زرگری به قضاوت آن نشست.

بیشتر بخوانید:

گِره کور یک اقتصاد با ۵ فرمانده

آقای دولت تدبیر دقیقا کجایی؟


با شروع اوج‌گیری قیمت دلار، رئیس بانک مرکزی کشور که در همه سال‌های قبل از مسؤولیتش همصدا با سایر اقتصاددانان جریان اصلی سخن از اشتباه بودن سیاست ارز چندنرخی و ثابت نگه داشتن مصنوعی نرخ ارز و بنیادی بودن اعتقاد به تعیین نرخ در بازار می‌گفت، به یکباره در دوران مدیریتش همه این نسخه‌های شفابخش(!) را در طاقچه‌های ساختمان میرداماد جا گذاشت و همه توش و توان بانک مرکزی را معطوف به کنترل نرخ ارز و میلیاردها دلار از منابع بانک مرکزی را صرف پایین نگه داشتن نرخ آن کرد.

بعدتر که فنر نرخ ارز آنقدر فشرده شد که دیگر نشود با حراج منابع در دوبی و سلیمانیه آن را کماکان پایین نگه داشت و جهش نرخ شروع شد، عمده واکنش این عزیزان به این مساله ۲ محور اساسی داشت؛ اول اینکه این یک افزایش تصنعی است و این حباب بزودی می‌شکند و کسانی که سرمایه‌های خود را برای حفظ قدرت خرید به دلار تبدیل کرده‌اند، بشدت متضرر خواهند شد و محور دوم اینکه این افزایش، دسیسه دشمنان داخلی است که با خرید و احتکار ارز و تسریع روند افزایش نرخ ارز به دنبال ضربه زدن به دولت هستند. بعدتر اما محور این دسیسه از داخل به خارج منتقل شد و مقصر افزایش نرخ، تحرکات بعضی دشمنان منطقه‌ای معرفی شد.

در همه حالات اما مسؤولیتی متوجه دولتمردان عزیز نیست، چرا که این بزرگواران همواره نقش قربانی را بازی می‌کنند! در ۴ سال اول که هر روز خود را قربانی بدیمنی میراث شوم احمدی‌نژاد معرفی می‌کردند و در ۴ سال دوم هم آنگونه که از شواهد پیداست خود را در نقش یک توصیف‌گر سوم شخص از اتفاقات رخ داده در کشور جا می‌زنند و در تحلیل نهایی خود را قربانی دست‌های پشت پرده و کارشکنی رقبا معرفی می‌کنند. از این «استراتژی» جز همان توصیفات خنده‌داری که این مسؤولان پرخرج کم‌دخل هر از گاهی صادر می‌کنند، آب دیگری برای ملت گرم نخواهد شد. اینها همواره به شکلی سخن می‌گویند که مقصر در جای دیگری باشد و اوضاع مملکت چه خوب باشد و چه بد، به صحت عملکرد آنها خدشه‌ای وارد نمی‌شود. درست مثل گربه معروف مثل‌های ایرانی که هر جوری که به سمت زمین پرتاب شود، چهار دست و پا فرود خواهد آمد.


وزیر محترم راه‌وشهرسازی در واکنش به گرانی مسکن در شهرهای بزرگ بویژه تهران، بدون ارائه هیچ مستند قابل قبولی از کاذب بودن افزایش قیمت مسکن می‌گوید و مردم را به خانه نخریدن در این شرایط برای جلوگیری از ضرر کلان در آینده نه چندان دور تشویق می‌کند! البته ایشان این توصیف پیچیده خود از ماجرای افزایش قیمت مسکن را بیش از این تشریح نکرده‌اند و هنوز از نقش بالقوه دشمنان داخلی و خارجی دولت و ملت در این افزایش سخن به میان نیاورده‌اند ولی با توجه به استراتژی‌ای که از آن سخن گفتیم، این سخن نگفتن احتمالا از فراموشی ناخواسته ایشان نشأت گرفته است، اگرنه مگر می‌شود عملکرد دولتمردان اعتدال به گونه‌ای باشد که گزندی از ماحصل مدیریت آنها به مردم وارد شود؟ هر چه هست یا بلیه‌ای طبیعی یا دسیسه‌ای کثیف از دشمنان داخلی است یا در تحلیل نهایی حاصل بدعهدی‌های آمریکاست.


این وسط اما زندگی مردم واقعی است، مردم واقعا نان، مرغ و گوشت گران را باید بخرند، مردم لاجرم باید سر ماه اجاره‌خانه «قوطی کبریت»شان را پرداخت کنند و این مردم هستند که لاجرم تحت این نوسانات قیمت در فشارند؛ اگرچه این نخبگان تکنوکرات در لفاظی همه چیز را حباب و غیرواقعی بدانند!


این نخبگان که اکنون زمام امور کشور در دست‌شان قرار دارد، برای این شرایط ساخته نشده‌اند. اینها در شرایطی می‌توانند مدیریت کنند که منابع فراوان باشد، بحرانی در داخل کشور وجود نداشته باشد، چالشی از خارج از مرزهای کشور بر سر کشور فرود نیامده باشد و از طرف دیگر سرمایه‌گذاران خارجی با کیسه‌های پر منتظر ورود و سرمایه‌گذاری در کشور باشند!

در این شرایط این نخبگان می‌توانند به مدیریت بپردازند. این از زاویه‌ای دیگر نشان بی‌کفایتی این نخبگان است، چرا که فرمول و ایده و سازوکاری که از واقعیت موجود گریزان باشد به معنای واقعی کلمه بنجل و به درد نخور خواهد بود و حاصل آن تبدیل شدن دولتمردان به بزرگ‌ترین مویه‌کنندگان کشور و استادان پندهای اخلاقی و صاحبان آه‌های عمیق در حسرت روزهای خوب رویایی خواهد بود. اتفاقی که در این روزها شاهد آن هستیم یک دولت آچمز واقعی است بویژه پس از به کابوس تبدیل شدن رویای خام و شیرینی که با برجام پای به آن نهاده بودند. این دولتمردان آچمز در مدیریت یومیه امور جاری کشور هم با مشکل روبه‌رو هستند؛ کسانی که یک نیمچه برف زمستانی غافلگیر و زمینگیرشان می‌کند و کارشان را فقط جنگ روانی و تراشیدن دشمنان موهوم پشت پرده، پیش می‌برد.

منبع: وطن امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 15
  • در انتظار بررسی: 23
  • غیر قابل انتشار: 13
  • پارسا AE ۰۲:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    9 1
    الفاتحه.............
  • IR ۰۲:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    13 2
    واقعا... بی پرده و رک!
  • محمد NL ۰۲:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    17 2
    بخدا یکی پیدا شد حرف دل مارو زد. هیچ کس به فکر ما مردم نیست. اونا دارن حقوق کلان میگیرن. غم مارو کی درک میکنه. اخه پیش کی شکایت بکنیم. خدایا...
  • رضا IR ۰۲:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    11 2
    یه ضرب المثل هست که میگه: سزای گرانفروش , نخریدنه, ولی متاسفانه برعکس عمل میکنیم, اگه یه هفته دست بدست هم بدیم و جنسی که گرون شده نخریم , هیچ کسی جرات نمیکنه گرون فروشی کنه .
  • IR ۰۲:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    18 1
    اگه این دولت استعفا بده به والله اوضاع ما بهتر از این میشه
  • IR ۰۲:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    14 0
    نه این بار خوب نوشتین دمتون گرم
  • IR ۰۳:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    10 0
    نخرید و نخورید و نپوشید چشم اما کاش بعضی ها هم نچاپند
  • IR ۰۶:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    11 1
    نمردیم و تدبیر و امید رو هم دیدیم... کلا علی برکت الله
  • IR ۰۷:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    12 1
    فریب مردم تا ۱۴۰۰ ادامه دارد
  • IR ۰۷:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    11 1
    خاک بر سر هر چی تدبیره که از این دولت بخواد ظهور کنه
  • IR ۰۷:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    12 1
    بیچاره مردم ایران
  • IR ۰۷:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    9 1
    دولت کلا واداده...! غیرازبرجام پاره چیزی نداشتن تا رو کنن
  • رضا NL ۰۷:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    8 1
    احمدی نژاد که میگفت پراید کیلویی چند .... این تدبیر خوبی بود پژو 10 میلیون تحویل گرفت 30 میلیون تحویل داد
  • IR ۰۸:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    5 1
    عالی
  • IR ۰۹:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
    16 1
    حکایت شاه قاجاره که نان از 1 تومن شد 2 تومن مردم صداشون در اومد بعد گفت بکنید 5 تومن مردم خیلی صداشون خیلی درومد بعد گفت 1 تومن ارزون کنید. شد 4 تومن همه گفتن به به شاه نان را ارزان کرد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس