سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** بزرگترین دستاورد روحانی، پیروزی اخلاقی و اثبات حقانیت ایران در برجام بود
روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت:
«یکی از اقدامات قابل تقدیر دولت آقای روحانی برجام است که اجرایی شدن آن، اثرات مثبتی در اقتصاد ایران به همراه داشت. در حال حاضر نیز دولت باید تلاش کند که با سران کشورهای مانده در برجام، دیپلماسی گستردهای را ایجاد کرده و روابط جدید اقتصادی را تعریف کند، چرا که آینده اقتصاد به این روابط گره خورده است. برجام در حقیقت توانست فضایی برای توسعه اقتصادی در ایران به وجود آورد و حقانیت کشور را در مذاکره با قدرتهای دنیا به اثبات برساند. این بزرگترین دستاورد ۴ سال اول دولت آقای روحانی بود...تیم اقتصادی دولت در حالی فرمان اقتصاد را به دست گرفت که شاخصهای کلان وضعیت نامطلوبی داشتند و قطار اقتصادی کشور از ریل خود خارج شده بود. دولت توانست این قطار را به ریل خود بازگرداند. به عنوان مثال درخصوص سیاستهای تورمی نیز دولت اقدامات خیلی خوبی طی سالیان گذشته انجام داد که ثبات و آرامش را به اقتصاد برگرداند».
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که «برجام حقانیت کشور را در مذاکره با قدرتهای دنیا به اثبات رساند و این بزرگترین دستاورد ۴ سال اول دولت آقای روحانی است»!
در روزهای گذشته «علیرضا علوی تبار» در یادداشتی مشابه در روزنامه شرق نوشته بود: «از نظر دستاورد، برجام چهره متفاوتی از ایران را به جهان نشان داد. پس از برجام ما کشوری هستیم که به تعهدات خود پایبند است...با خروج آمریکا از برجام ما در موضع حقانیت حقوقی و اخلاقی قرار داریم».
چندی پیش نیز آقای روحانی گفته بود که «برجام پیروزی اخلاقی ما بود».
حال سؤال این است که آیا ما در قلب صنعت هستهای خود بتن ریختیم تا کاپ اخلاق برجام به ما برسد؟! این توهین به شعور مردم نیست؟! مگر قرار نبود که با اجرای برجام تمامی تحریمها به یکباره لغو شود و نه تعلیق؟!
چندی پیش «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه همشهری گفته بود: «آقای روحانی یک شعار درست در انتخابات دادند. گفتند ما باید کاری کنیم که هم سانتریفیوژها بچرخد و هم اقتصاد. واقعیت این است که الان چرخ اقتصاد آنطور که شایسته است نمیچرخد. کسادی در بازار همچنان ملموس است. مردم گرفتارند؛ پیمانکارها از دولت طلبکارند؛ به کارگرانشان و بازار بدهکارند...اینکه همراهان آقای روحانی متناسب با نیازهای دولت کاری نمیکنند، یک واقعیت است. آقایان اگر بلد نیستند، کنار بکشند، اگر هم بلد هستند که کارها را راه بیندازند».
در حال حاضر صنعت هستهای تقریباً تعطیل شده است؛ اما مشکل رکود، تورم، بیکاری، مسکن و...در جای خود باقی ماند. چرخ سانتریفیوژها از کار افتاد و متاسفانه به دلیل چیدن تمامی تخم مرغها در سبد برجام از سوی دولت و کم توجهی به ظرفیتهای عظیم داخلی و در نهایت به دلیل کارنامه ضعیف اقتصادی دولت، چرخ بسیاری از کارخانههای بزرگ و مجموعههای تولیدی نیز از کار افتاد.
** روزنامه اصلاح طلب: ناظم خاطی، منحرف جنسی نیست!
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «ناظم خاطی، روانی و منحرف جنسی نیست» نوشت:
«مهدی صابری، متخصص روانپزشکی و رئیس بخش معاینات روانپزشکی سازمان پزشکیقانونی که معاینه دانشآموزان و همچنین معلم خاطی را انجام داده، موضوع مدرسه غیرانتفاعی در منطقه مرزداران را در گفتوگو با «شرق» ریشهیابی میکند. او، هم ناظم متخلف و هم یکبهیک دانشآموزان مراجعهکننده به پزشکیقانونی را تحت معاینه روانپزشکی قرار داده و دراینباره به «شرق» میگوید: حدود هفت نفر از دانشآموزانی که مدعی آزار بودند هفته گذشته به سازمان پزشکیقانونی مراجعه کردند و فقط روی این دانشآموزان معاینه روانپزشکی انجام شد. معاینه جسمی آنها توسط بخش دیگری در پزشکیقانونی انجام میشود، اما به دو دلیل این معاینات انجام نشد؛ یکی اینکه هیچکدام از دانشآموزان مدعی تجاوز جنسی با مفهوم مصطلح نبودند (البته معنی تجاوز جنسی فقط یک رابطه کامل جنسی نیست، بلکه دستزدن به کسی بدون رضایت او یا دستمالیکردن او نیز نوعی تعرض است). بعضی از بچهها مدعی بودند کارهایی به صورت فیزیکی مثل دستزدن به آلت جنسی آنها صورت گرفته که آنها هم نوعی تجاوز جنسی محسوب میشود، اما با آن معنی مصطلح موردنظر، به معنای یک رابطه جنسی کامل، هیچکدام چنین ادعایی نداشتند و دلیل دوم برای تصمیم به عدم معاینه فیزیکی این بود که انجام این نوع معاینه برای بچههای این سنوسال با عوارض نامطلوب روانی همراه است و به این دو دلیل از معاینه این دو نفر امتناع کردیم».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«من در صحبتهایم با این فرد، نشانههایی از اینکه او منحرف جنسی است، ندیدم؛ چون از نظر علمی همه این چیزها تعریف خود را دارد و منحرف جنسی کسی است که رفتارهای جنسی منحرفانه را به صورت مکرر انجام میدهد و ما درباره این فرد هیچ دلیلی مبنی بر اینکه این کار را مستمر انجام داده، نداریم».
روزنامه شرق در ادامه نوشت: «ماجرای مدرسه غیرانتفاعی غرب تهران ربطی به سند 2030 ندارد».
تا پیش از این، هر جا نام جاسوس و مفسد اقتصادی در میان بود، روزنامههای اصلاح طلب تمام قد از او دفاع میکردند. ظاهراً باید مفسدین اخلاقی و جنسی را نیز به این فهرست اضافه کرد.
شنیدن خبر جنایت هولناک آزار و اذیت چند دانشآموز توسط یکی از کارکنان مدرسه و انتشار ابعاد تکاندهندهای از این ماجرا در رسانهها و فضای مجازی باعث جریحهدار شدن احساسات مردم و همدردی آنها با خانواده این دانشآموزان شده است. مردم با اعلام انزجار از این جنایت دردناک خواستار رسیدگی سریع به این پرونده و محاکمه عامل یا عاملان این ماجرا هستند.
نگاهی به اتهامات فرد مجرم در پرونده آزار و اذیت دانش آموزان بعد دیگری از ریشههای اصلی این گونه اتفاقات را عیان میکند. در صحبتهای خانواده دانش آموزان مورد تعرض، یکی از اتهامات فرد مجرم نشان دادن و حتی ارسال فیلمهای غیر اخلاقی و مستهجن برای دانش آموزان اعلام شده است و خود متهم اقرار میکند که فیلم مستهجن درون گوشی خود را در فضای مدرسه به این دانش آموزان نشان داده است.
این دقیقاً یکی از معضلات این روزهای جامعه ما است. دسترسی بدون کنترل کاربران فضای مجازی به فضای غیر اخلاقی و مستهجن در قالب کانال و ... جالب اینکه وقتی دلسوزان خواستار کنترل بر ولنگاری فضای مجازی میشوند، برخی با فریبکاری و با ژست طرفداری از حقوق مردم به مخالفت با محدود کردن فضای مجازی میپردازند غافل از اینکه منظور از کنترل، مقابله با موارد نامناسب است و کسی مخالف استفاده صحیح از این فضا نیست و حفظ جوانان و خانوادهها از آسیبهای این ولنگاری مورد تأکید است.
نکته قابل تأمل دیگر اینکه بخش عمده نگرانی و ناراحتی والدین دانش آموزان مدرسه مذکور در غرب تهران در معرض رفتارها و اطلاعات مضر جنسی قرار گرفتن نوجوانانشان توسط یک فرد بیتعهد و مجرم است. دقیقاً این چیزی است که خانوادههای نگران زیادی از آن در پی اجرای سند 2030 میترسیدند یعنی دادن اطلاعات و آموزشهای جنسی نامناسب سن کودکان و نوجوانان در مدارس و لطمه زدن به فضای تربیتی فرزندانشان.
** شنیدن صدای مردم، گوش شنوا میخواهد
روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «شنیدن صدای مردم از محل مناسب» نوشت:
«سرانجام هیأت دولت، مکانی برای اعتراضات را که پیش از این دو فوریتاش در شورای شهر تهران هم به تصویب رسیده بود، مشخص کرد. ورزشگاههای «دستجردی»، «تختی»، «معتمدی»، «آزادی» و «شهید شیرودی»، بوستانهای «گفتوگو»، «طالقانی»، «ولایت»، «پردیسان»، «هنرمندان»، «شهر» و «ضلع شمالی مجلس شورای اسلامی»، 12 مکانی است که ازاین پس معترضان و منتقدان میتوانند مطالبات قانونی خود را در قالب تجمعهای مجوز دارمطرح کنند».
اکنون با گذشت قریب به پنج سال از عمر دولت آقای روحانی، زنگ حساب فرارسیده است اما متاسفانه دولت اصرار دارد که در زنگ حساب، به مسائل حاشیهای پرداخته و کارنامهای ارائه ندهد!
ارگان رسانهای دولت از شنیدن صدای مردم از محل مناسب خبر داده است، این در حالی است که شنیدن صدای مردم، گوش شنوا میخواهد.
در روزهای گذشته روزنامه اصلاح طلب آرمان در مطلبی نوشته بود: «صدای اعتراضات مردم این سرزمین کهن را از هرجا و هر مکان میتوان به سهولت شنید. مهم این است که مسئولان محترم خود با این خواستهها همدل و همصدا باشند و در جهت برآوردن خواستههای آنان عزمشان را به صورت جدی جزم کنند. والا اگرصرفا قرار باشد که تجمعات اعتراضی مردم را به صورت گفته شده در مکانهای خاصی محدود کرد که هیچ اتفاقی صورت نگیرد و دل مسئولی نلرزد و احساس همدردی نکند، باید گفت که دریغ از راه دور و رنج بسیار! قطعاً اگر مسئولان همراه با مردم و در دل مردم باشند، دقیقاً میدانند که خواستههای آنان چیست و قطعاً از کوچکترین تلاشی در جهت رفع مشکلات و خواستههای قانونی آنان فروگذاری نخواهند کرد. معروف است از شخصی پرسیدند که قیمه با «قاف» درست است یا با «غین» گفت با هیچکدام، با گوشت! مکانهای خاص در جهت تجمعات مردمی هیچ مشکلی را آنطور که انتظار میرود حل نخواهد کرد».