به گزارش مشرق، هنگامی که شما مشغول خواندن این مقاله هستید، یک افسر پلیس آمریکایی کسی را خواهد کشت. حداقل از نظر آماری این احتمال وجود دارد که در چند ساعت آینده یک افسر پلیس آمریکایی جان یک هموطنش را بگیرد و این در شرایطی است که اغلب لزومی برای کشتن آن فرد وجود ندارد. اما ما این مسئله را چطور متوجه می شویم؟ پلیس های ما تقریبا روزانه سه نفر را می کشند.
به طور میانگین تعداد کشته شدگان توسط پلیس آمریکا در عرض دو هفته بیشتر از تعداد کشته شدگان در طول قرن بیستم توسط پلیس برخی کشورها بوده است. در طول قرن بیستم پلیس برخی از کشورها برای دفاع از خودش تنها به یک چوب دستی مسلح بود. از این رو برای کشتن شهروندان نیاز به الزام و زمان بیشتری بود و در این فرآیند تنها امکان داشت که فردی تصادفا در مواجهه با چوب پلیس کشته شود.
اما حالا تمام پلیس ها در جهان اسلحه دارند و این مشکل به شکل بالقوه در آمریکا وضعیت بدتری را ایجاد کرده است. تا آغاز ماه می، پلیس آمریکا 400 نفر را در سال 2018 کشته بود. من تصور می کنم که افسران پلیس آمریکایی تنها هفت مرتبه تیر اسلحه خود را بدون دلیل خاصی هدر می دهند.
اکنون که شما در حال تفکر هستید باید بگویم که من 15 مقاله در این خصوص که چه تعداد پلیس کشته شده اند خوانده ام هرچند که موضوع این مقاله متفاوت است. این مقاله مربوط به کنگره است که در حال انجام دادن کاری است که حمایت هر دو حزب را به همراه دارد.
آنچه که باعث می شود کشتار مردم آمریکا به دست پلیس های ما رنج آورتر باشد این است که نرخ قابل توجهی از پلیس ها به دلیل کشتن شهروندان خود به زندان میافتند. از میان 1147 کشتار پلیس در سال 2017 تنها 13 درصد از آن ها به دلیل وقوع جرم بوده است. حدود نیمی از این کشتارها با پاسخ پلیس به تهاجم غیر خشونت آمیز مظنونین یا سناریوهایی که هیچ جرمی در آن ها به وقوع نپیوسته، شروع شده بود. اساسا آن ها تمایل به استفاده از اسلحه های خود را برای پایان دادن به یک مسئله دارند.
در بیش از 50 درصد کشتارها فرد قربانی، اسلحه به همراه داشته است اما اغلب افراد رنگین پوست که کشته شده اند غیر مسلح بوده اند. این یک نکته مهم است زیرا حامیان کشتار پلیس استدلال می کنند که افسران افراد سفید پوست بیشتری را نسبت به سیاه پوستان کشته اند و بنا براین این کشتارها نژادپرستانه نیست.
بله درست است که افسران تعداد بیشتری از مردم سفید پوست را کشته اند اما باید به این نکته هم توجه داشت که سیاه پوستان درصد کمتری از جمعیت را به خود اختصاص داده اند و زمانی کشته شده اند که اصلا مسلح نبوده اند.
این مسئله واضح است که بخشی از مشکل از آن جایی ناشی می شود که افسران پلیس آمریکا اغلب هراسی از کشتن کسی که می توانند آن را به زحمت دستگیر کنند، ندارند. بخش دیگری از مشکل این است که به طور متوسط، پلیس ها حدود هشت ساعت تمرین می کنند که چطور یک وضعیت را آرام کنند اما در مقابل آن ها 58 ساعت تمرین می کنند که چطور به اهداف تیراندازی کنند. بنا براین روشن است که شلیک کردن تقریبا هفت بار مهم تر از تلاش برای اجتناب از تیراندازی است.
اجازه بدهید صادق باشیم. هشت ساعت آموزش و تمرین برای مسئله ای که گفته شد، چیزی نیست. اگر پلیس به افرادی که با خود اسلحه ای نداشتند شلیک نمی کرد بیش از 638 آمریکایی زنده بودند و سال 2018 را می دیدند و کشتار پلیس 57 درصد کاهش می یافت.
ما نمایندگانی را انتخاب کردیم تا در کنگره بنشینند و از حقوق انسان هایی که به آن ها رای داده دفاع کنند. مجلس نمایندگان لایحه ای را حدود چند هفته پیش تصویب کرد که تنها 35 نماینده به آن رای منفی دادند. این لایحه به جای حمایت از افراد و شهروندان بی گناه به حمایت از افسران پلیس برای اجرای قانون پرداخته است.
این لایحه به حقوق افسران اجرای قانون و افرادی که عمدا باعث آسیب رساندن به آن ها می شوند توجه کرده و دریچه ای را برای تنبیه فعالان و معترضانی که به پلیس حمله می کنند باز کرده است. نمونه بارز این مورد معترض اشغال وال استریت، مک میلان بود. این درست که تعداد پلیس هایی که کشته می شوند کم نیست و باید با اعمال غیر قانونی مقابله کرد اما حقوق شهروندان در این میان چه می شود.
پروفسور الکس ویتیل در کتاب عالی خود با عنوان «پایان پلیسی گری» نوشته است افسران پلیس به طور میانگین تنها یک مورد جانی در سال دستگیر می کنند، این به آن معنی است که اغلب پلیس ها برای دستگیری افرادی که یا جرم کوچکی مرتکب شده و یا اصلا جرمی مرتکب نشده اند، تلاش می کنند.
حال اگر نیمی از هزاران آمریکایی که به وسیله پلیس در دهه گذشته کشته شده اند اسلحه نداشته اند، چرا کنگره اقدام به تصویب لایحه ای برای حمایت از افسران کرده است؟ راه حل چیست؟ ما عمیقا به غیر نظامی کردن و کاهش نیروهای پلیس نیازمندیم. ما به مردان و زنان مسلحی که تمام وقت در خیابان ها حرکت کنند نیازی نداریم مگر آن که واقعا وضعیت مرگباری رخ بدهد و با آن ها تماس بگیریم. از طرفی این خود شهروندان هم هستند که باید به بهبود اوضاع کمک کنند. برای هر موضوع کوچکی به پلیس زنگ نزنید. به پلیس زنگ نزنید که صدای موسیقی همسایه مان بلند است، یا چند بچه با هم در حال دعوا هستند، یا حیوانی وارد حیاط خانه تان شده است زیرا مسائلی که شما با کمک یکدیگر می توانید حل کنید پلیس با اسلحه حل خواهد کرد.