به گزارش مشرق، هیچکس توضیح نداده که اساسا آنچه واشنگتن میخواهد بهعنوان تضمین امنیتی به کره شمالی اعطا کند چیست و از چه ابعادی برخوردار است؟ آیا قرار است پیونگیانگ در حوزه امنیتی دست به «احاله مسئولیت» بزند؟
بیست و دوم خرداد ماه سال جاری، اولین مذاکره بین رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی صورت گرفت. این دیدار در رسانههای بینالمللی با بیشترین بازتاب مواجه شد و حداقل تا چند روز عناوین خبری و تحلیلی این رسانهها را به خود اختصاص داده بود. در پی برگزاری این مذاکره، رئیسجمهور آمریکا اظهار داشت که از آنچه رخ داده «احساس غرور» میکند و مدعی شد که خلع سلاح اتمی کره شمالی بهسرعت آغاز خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
تخم لقی برای حضرت ترامپ!
خلع سلاح اتمی کره شمالی، خواسته دیرینه واشنگتن بوده و هست اما سوالی که بلافاصله در ذهنها نقش بست این بود که پیونگیانگ در برابر چه امتیازی قرار است دست از برنامه اتمی مورد مناقشه خود بشوید؟ برنامه هستهای برای کره شمالی، تضمینکننده بقا بهعنوان «آخرین بازدارنده» (Ultimate Deterrent) است. سلاح هستهای کره شمالی، ابزاری امنیتی بود که طبعا با هیچ امتیاز اقتصادی قابل معامله نیست. پاسخ به این سوال چنین در ذهنها نقش بست: «در برابر تضمینهای امنیتی». «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا، تضمینهای امنیتی مزبور را «بیهمتا» توصیف کرده است.
این بدان معناست که واشنگتن قرار است تضمینهایی به کره شمالی بدهد که خیال «رژیم کیم» را از مساله بقا راحت میکنند. به عبارت علمیتر، شاید این معنا به ذهن متبادر گردد که «پیونگیانگ در برابر چیزی بهنام تضمین امنیتی، از "خودیاری" در محیط اقتدارگریز بینالمللی چشم میپوشد.»
هیچکس توضیح نداده که اساسا آنچه واشنگتن میخواهد بهعنوان تضمین امنیتی به کره شمالی اعظا کند چیست و از چه ابعادی برخوردار است؟ آیا قرار است پیونگیانگ در حوزه امنیتی دست به «احاله مسئولیت» بزند؟
اما به نظر میرسد پیش از آنکه کسی بخواهد بهدنبال توضیح در خصوص ماهیت تضمینهای امنیتی واشنگتن به پیونگیانگ باشد، باید به این مناقشه پاسخ داد که آیا برای رژیمی سیاسی چون کره شمالی در محیط فعلی بینالمللی میتواند چنین تضمینهایی وجود داشته باشد یا خیر؟ پاسخ به این سوال، تا حدود زیادی تکلیف وعدههای ترامپ به کیم را روشن خواهد کرد.
* خودیاری یا تضمین امنیتی
هرچند برای مخاطب آشنا با روابط بینالملل بدیهی است اما شاید تذکر اینبدیهی خالی از وجه نباشد که محیط بینالمللی ذاتا محیطی اقتدارگریز (آنارشیک) است و حفظ بقا در چنین محیطی، یا با خودیاری قابل حصول است یا با تکیه بر دولتی دیگر که از آن بهعنوان احاله مسئولیت یاد میشود یا با حضور در یک ائتلاف. منظور از خودیاری آن است که دولتی خود را آنچنان قوی کند که قدرتش مانع تجاوز دیگر کشورها به آن شود. اما برخی دیگر دولتها به قدرتی بررگ در این محیط اتکا میکنند تا بقایشان را حفظ کند. نمونه بارز چنین دولتی در منطقه شرق آسیا، ژاپن است که پس از جنگ دوم جهانی فاقد ارتش منظم بود و بهطور کامل برای نیازهای امنیتی خود به آمریکا وابسته بود. البته ژاپن نیز در سالهای بعد با تشکیل ارتش و تقویت آن، تا حدودی در مسیر خودیاری گام نهاده است.
حضور در ائتلافها هم البته بیشباهت به احاله مسئولیت نیست. در هر ائتلافی، یک یا چند کشور قدرتمند حضور دارند که میتوانند خواستههای سیاسی خود را به دیگر اعضای ائتلاف دیکته میکنند. حضور در ائتلاف نیز به خودی خود بیشباهت با «خریدن امنیت در ازای امتیازات سیاسی و اقتصادی» نیست.
پیش از ورود به اینکه آیا حکومت کره شمالی قادر است امنیت خود را به یک قدرت بینالمللی چون واشنگتن احاله کند یا نه، به این نکته هم باید توجه داشت که احاله مسئولیت قاعدتا یک پیشنیاز دارد و آن همراستایی سیاسی در محیط و مجامع بینالمللی است.
ژاپن پس از جنگ دوم جهانی یک کشور تسلیم و اشغالشده بود که از نظر سیاسی بهطور کامل تحت سیطره طرف پیروز جنگ درآمد و حتی اکنون هم در محیط سیاست بینالملل دارای هیچ موضع مستقل قابل اعتنایی نیست. به خاطر نمیتوان آورد که احاله مسئولیت امنیتی، بین دو کشور دارای «اختلافات سیاسی اساسی» رخ داده باشد.
* ایدئولوژی، مانع بزرگ
پس از جنگ دوم جهانی، ایدئولوژی کره شمالی همواره یک ایدئولوژی چپگرا، کمونیستی و ضد امپریالیستی بوده است. در نظم بینالمللی پیونگیانگ همواره نماینده یک نگاه سرکش و تجدیدنظرطلب شناخته شده که هویت آن را هم برای خود این کشور و هم برای جهانیان عرضه میکرده است. ایدئولوژی جوچه (خوداتکایی) هم که از سال 1972 رسما وارد قانون اساسی کره شمالی شد، شاخصههای کمونیسم را دارد، اگرچه در تلاش بود که فاصله کره شمالی را از دو قدرت بزرگ کمونیستی آن زمان (شوروی و چین) از منظر ایدئولوژیک محفوظ دارد. جوچه رهبر کره شمالی را در جایگاه خدایی نشانده است. دونالد بیکر، پژوهشگر تاریخ کره میگوید که جوچه به لحاظ کارکردی عملاً به معادلِ دین تبدیل شده است. بیکر میگوید: «جوچه ابزاری ایدئولوژیک برای وحدتبخشی به کشور محسوب میشود. جوچه به ما میگوید ما نیازی به خدا نداریم و در عوض به رهبر خود اعتماد و اتّکا داریم... انسانها اعضای یک جامعۀ اجتماعی- سیاسی هستند و هیچ کس از جامعه جدا نیست. اگر انسان بمیرد، مادامی که جامعۀ او پابرجاست، وجود او نیز به نوعی تداوم دارد.» در واقع، جوچه میگوید اگر انسانها سرسپردۀ کشور خود باشند، به نوعی ابدیت و فناناپذیری خواهند رسید.
تنها کافیست به نوع ادبیات خبرگزاری رسمی کره شمالی و همچنین شیوه پخش اخبار در این کشور نگاهی بیندازیم تا روشن شود بخش غالب محتوای این رسانهها به تجلیل از رهبر کره شمالی و همچنین حملات تند لفظی علیه امپریالیسم و متحدان آن در منطقه شرق آسیا اختصاص دارد. جوچه حتی در ادبیات و موسیقی کره شمالی هم حضور دارد و در جای جای زندگی مردم آن. تاکنون این ایدئولوژی هویت پیونگیانگ در فضای بینالمللی را برساخته و کیم جونگ اون نیز بهعنوان نماینده این ایدئولوژی با ترامپ بر سر یک میز نشسته است.
ایدئولوژی حاکم بر کره شمالی با لیبرال – دموکراسی حاکم بر غرب عملا هیچ نسبتی جز تعارض ندارد. در محیط بینالمللی نیز مواضع کره شمالی و غرب طی دهههای گذشته در تباین کامل تعریف شدهاند. با چنین وصفی، اکنون دو هویت کاملا متعارض در حال مذاکره با هم هستند، آن هم بر سر یک واقعیت رئالیستی، یعنی بازدارندگی هستهای کره شمالی که از نظر مقامات این کشور تاکنون ابزار اصلی حفظ بقا برای این کشور بوده است.
پیشتر ذکر آن رفت که احاله مسئولیت امنیتی، زمانی ممکن است که بین دو طرف اختلافات سیاسی اساسی وجود نداشته باشد.
* پروژه ناممکن
پیشتر توضیح داده شد که محتوای آنچه تضمین امنیتی واشنگتن به پیونگیانگ خوانده میشود ناپیداست. تابهحال تنها چیزی که از این به اصطلاح تضمین دیده شده، تعلیق تمرینهای نظامی مشترک بین آمریکا و کره جنوبی است که هر زمان واشنگتن و سئول اراده کنند، به راحتی قابل ازسرگیری است. اما آنچه روشن است اینکه تفاوت فاحش هویتی بین کره شمالی و ایالات متحده، مانع آن است که احاله مسئولیت امنیتی بین پیونگیانگ و واشنگتن قابل تحقق باشد.
از سوی دیگر، باید دید همسایگان بزرگ کره شمالی بهعنوان واقعیات ژئوپلتیک برای این کشور، چه نظری نسبت به تضمینهای امنیتی فوقالذکر خواهند داشت و تا چه حد آنها را خواهند پذیرفت. یقینا اگر پروژه تضمینهای امنیتی برای پیونگیانگ در چارچوب راهبرد چرخش به آسیا تعریف شود، دستکم میتواند با مقاومت پکن مواجه شود.
برای احاله مسئولیت امنیتی، تنها یک راه برای کره شمالی وجود دارد و آن به مسلخ بردن دههها ایدئولوژی ضدامپریالیستی و تغییر هویت در محیط بینالمللی است. اما باید توجه داشت که این ایدئولوژی بنای مشروعیت برای حاکمان پیونگیانگ است و شاید به مسلخ بردن آن، بریدن سر «رژیم کیم» باشد. بدون این ایدئولوگی، حکومت فعلی کره شمالی دیگر در عمل وجود نخواهد داشت، هرچند شاید از اسمی از آن بماند.