به گزارش مشرق، بابک سرانی آذر خبرنگار ورزشی در بیان ویژگیها و قابلیتهای عکاسان و خبرنگاران اعزامی برای پوشش مسابقات جام جهانی می گوید: اولین ویژگی یک خبرنگار اعزامی برای پوشش بازیهای جام جهانی «رسمی بودن» خبرنگار است. اگر بخواهم به صورت خلاصه توضیح دهم در درجه اول رسمیت را خبرنگار برای خودش به وجود میآورد و دوم سازمانی که برایش کار میکند به این خبرنگار رسمیت می دهد. یعنی برای آن سازمان مهم باشد که خبرنگارش ویترین رسمی داشته باشد یا جایی که نماینده آن است رسمیت داشته باشد. این رسمیت هم میتواند بر روی کاغذ باشد و هم در عمل. مثل فدراسیون فوتبال یا هر ارگان رسمی که خبرنگار از طرف آنجا اعزام میشود.
خبرنگار اعزامی به زبان انگلیسی مسلط باشد
او ویژگی دیگر خبرنگاران اعزامی را تسلطشان به زبان انگلیسی می داند و توضیح می دهد: این درد و مشکلی قدیمی است که باعث آبروریزیهای عجیب میشود. در کاروان خبرنگاران ایرانی چه خبرنگاران سیاسی ، چه ورزشی و… نهتنها زبان انگلیسی بهشدت ضعیف است بلکه مانند کسانی که زبان انگلیسی قوی دارند همهجا میروند، با همه میخواهند شوخی کنند و یا وارد فضایی می شوند که در ID کارتشان نوشته حق نزدیک شدن به این فضاها را ندارد. چون انگلیسیمان به شدت ضعیف است سوژه خنده رسانهها میشویم و ابروی کشورمان را میبریم.
خبرگیر نباشیم
سرانی آذر ادامه می دهد: سومین ویژگی این است که واقعاً خبرنگار باشیم نه خبرگیر. متأسفانه جامعه رسانهای ما پر از خبرگیر شده است. هرکسی بیشتر خبر میگیرد حقوقش بالاتر و احترامش هم در نزد سردبیر و مدیران رسانه بیشتر است. یعنی چون خبرنگار نفوذش بیشتر یا سفارش شده تر است، خبرگیر بودنش دلیلی بر اعزامش برای پوشش این بازیها میشود. شاید خروجی کار این فرد در چند مصاحبه به نفع سازمانش باشد ولی به نظر من خوش به حال رسانهای که خبرنگار میفرستد و این فرد در آنجا خبرنگاری میکند نه صرفاً خبرگیری. خبرنگاری تعاریفی دارد. یعنی این فرد نگارش قوی دارد، با اصول اخلاق حرفهای خبرنگاری آشنا است، حرفهای عمل می کند، وجدان کاری، دقت و سرعت عمل بالایی دارد و… .
حضور خبرنگار اعزامی در مسابقات جام جهانی احساس شود
با این حال خبرنگاران اعزامی باید به چه نکاتی توجه کنند. این خبرنگار ورزشی پاسخ می دهد: خبرنگاران اعزامی برای پوشش مسابقات جام جهانی باید ریز بین باشند و به نکاتی توجه کنند که اگر نبودند به آن نکات نمیرسیدند. باید حضورشان در این مسابقات احساس شود. گاهی بعضی از خبرنگاران اعزامی خبرهایی از مسابقات میفرستند که اگر در خانه پشت سیستم هم بودند میتوانستند این اخبار را بفرستند و نیازی به حضورشان در آنجا نبود.
او ادامه می دهد: بهعنوان مثال وقتی مصاحبه آقای کیروش درباره بازی ایران و اسپانیا یک ساعت و نیم بعد از بازی، از خبرگزاری منتشر میشود چه جذابیتی دارد؟ این مصاحبه را وقتی رسانههایی مثل رویترز، سی ان ان و… زودتر منتشر کردهاند حضور خبرنگار این رسانه در آنجا بیمعنی است. این خبر را خبرنگاران داخل ایران هم میتوانستند بنویسند. بنابراین خبرنگار باید به نکاتی بپردازد و تمرکز کند که اگر حضور نداشت به آنها دسترسی پیدا نمیکرد. گاهی خبرنگار از یک درگیری بین هواداران ایرانی و اسپانیایی عکس و خبر میفرستد. به عقیده من این عکسها هرچند بیکیفیت هم باشد ولی ارزشمند هستند. یا توجه به این نکته که چرا لوگوی فلان جا بر روی سر در اتوبوس ایران نیست؟ چرا پرچمی که برای جمهوری اسلامی ایران نیست و پرچم دیگری از ایران است، بر روی پشت نیمکت جمهوری اسلامی ایران نصبشده است؟ و… .
روزنامه ها اتاق فکر تشکیل دهند و کار پرونده ای انجام دهند
این روزها اخبار مسابقات جام جهانی به صورت لحظهای در سایتها و فضای مجازی منتشر میشود. این در حالی است که روزنامهها با فاصلهای چندساعته این اخبار را پوشش میدهند. پیشنهاد شما برای روزنامهها چیست و بهتر است از چه زوایایی به پوشش این مسابقات بپردازند؟ سرانی آذر پاسخ می دهد: بلایی که خبرگزاریها و سایتها بر سر روزنامهها آوردند، الان همان را شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بر سر سایتها و خبرگزاریها آورده است. پیشبینی میشود تا چند سال آینده تکنولوژیای هم وارد شود و فضای مجازی را تحت تأثیر قرار دهد. با این حال روزنامههای مردمی؛ یعنی همانهایی که نگران پول کاغذشان بودند موفقتر عمل کردند. چون از نابودیشان ترسیدند. تصمیم گرفتند حرفهایتر شوند. نگارششان قویتر شد و عکسهای بهتری گذاشتند.
او مثال می آورد: بهعنوان مثال آرژانتین شکستخورده و حرفهای سرمربی این تیم موضوع مهمی است. ولی بعد از چند ساعت از گذشت این ماجرا، انتشار آن در روزنامه معنی ندارد. این توهین به مخاطب است که نصف صفحه اول روزنامه را به این مصاحبه اختصاص دهد. روزنامهها باید روی به کار تولیدی و تحلیل بیاورند و از کپی مطالب پرهیز کنند. خیلی از روزنامهها ترجمههای اشتباه، نگارشهای عجیب و بد، غلطهای فاحش و… را عیناً از رسانههای دیگر کپی میکنند. روزنامهها باید اتاق فکر تشکیل دهند و سوژههای روز پیدا کنند و کارهای پروندهای انجام دهند. جای کارهای پروندهای چه در روزنامهها چه در رسانههای آنلاین خالی است.
کار تولیدی و تحلیلی میتواند روزنامه ها را نجات دهد
این خبرنگار ورزشی با اشاره به تجربه کارش در تحریریه روزنامهها در چند سال گذشته توضیح میدهد: قبلاً وقتی وارد تحریریه میشدیم تمام فکر ما این بود که اگر اتاق فکر تشکیل دادیم چه سوژههایی را عنوان کنیم. بهعنوان مثال گفته میشد که بر روی پرونده اعتیاد کارکنیم. اولین سؤالمان این بود چرا حوزه ورزش به این بپردازد، آیا اصلاً ربط دارد؟ یعنی منِ خبرنگار حوزه ورزش هم میتوانستم از زوایایی دیگر به این موضوع بپردازم. مثلاً بررسی کنیم ببینیم کدام بازیکنان خارجی درگیر اعتیاد هستند یا بودهاند و… . وقتی از اتاق فکر بیرون میآمدیم گویی یک دنیا حرف یاد گرفتهایم و تازه کارمان شروع میشد .الان خبرنگارها کارمند شدهاند. طبق عادت کامپیوتر روشن میشود، همیشه چند سایت را در نظر می گیرند و آنها را چک می کنند و… . روزنامهها باید جذابیتشان را صدچندان کنند. کار تولیدی و تحلیلی میتواند روزنامه ها را نجات دهد.
به عقیده سرانی آذر روزنامهها در پوشش بازی های جام جهانی باید بار فنی داشته باشند. او می گوید: حال که خبرگزاریها در این حوزه بار فنی ندارند روزنامهها باید از آن حسن استفاده را داشته باشند. حوزه ورزش در خبرگزاریها پرشده از موضوعات حاشیهای و زرد. هر بار همسر فلان بازیکن چه پوشیده بود، هواداران ایرانی از کجاها آمدهاند و… تیتر اول خبرگزاریها میشود. در اینچنین شرایط تأسفبارِ خبرگزاریها ضروری است تا روزنامهها استفاده و حرفهای عمل کنند. روزنامهها باید دوباره پرچم را به دست بگیرند.
روزنامه ها به صورت فنی بازی ها را بررسی کنند
او مثال میآورد: بهعنوان مثال صبح روزنامه وارد دکه میشود و تیتر زده « ۱۰ دلیل برای اینکه اسپانیا بهتر از ایران عمل کرد»، طبیعتاً برای مخاطب جای سؤال است که این دلایل چیست. چون همه خبرگزاریها گفتهاند ایران بهتر عمل کرد. البته خبرگزاری ها اشتباه گفتند. ما کجا بهتر بودیم؟ فقط از روی حاشیه و هیجان تیتر زدهاند. روزنامه با توجه به اینکه وقت بیشتری دارد نباید موجسواری کند و باید به صورت فنی این بازی را بررسی کند و بگوید به این دلایل فلان تیم بهتر بود. باید بار احساسی روزنامهها کم شود. من نمیدانم روزنامهها چه اصراری دارند تا بر روی همان موجی که خبرگزاری ایجاد کرده، سوار شوند. کاملاً روشن است که روزنامه با این حرکت شکست میخورد و مرجوعی میشود.
روزنامه به هویت بصری اش توجه کند
سرانی آذر با انتقاد از عملکرد روزنامه ها از نحوه پوشش بازی های جام جهانی می گوید: اگر قرار باشد روزنامه هم مثل خبرگزاریها تیتر بزند «یوزهای ایرانی درخشیدند»، «لایی به یادماندنی وحید امیری به پیکه» و… که تکراری میشود و اینها را ما در تلگرام ، سایتها و خبرگزاریها قبلاً دیدیم. روزنامه با توجه به زمانی که دارد باید با آرامش بیشتری به سوژه بپردازد و فنی بنویسد. علاوه بر آن سعی کند بهترین عکس را انتخاب کند. در همه جای دنیا روزنامهها با عکسهای خوبشان با هم رقابت میکنند و به عکاسهایشان بالاترین حقوق را میدهند ولی در ایران اینگونه نیست و اصلاً عکاس ندارند و از عکاس فلان خبرگزاری میخواهند که چند عکس هم برای آنها بفرستد. این کار نوعی خودکشی است. بنابراین هویت بصری روزنامه هم مسئله مهمی است که باید به آن توجه شود.
روزنامه ها برای پوشش بازی ها داستان داشته باشند و راهکار ارائه دهند
با این حال عملکرد رسانهها در زمان برد و باخت تیم ملی در مسابقات جام جهانی باید چگونه باشد؟او پاسخ می دهد: رسانهها باید برای پوشش بازیهای جام جهانی داستان داشته باشند. روزنامههای ما بیشتر از دو دهه است که داستان نمیگویند. فقط سریع گفته میشود که چه اتفاقی افتاده است. هنر یک خبرنگار این است که داستان خوبی بگوید. رسانهها بعد از برد یا باخت تیم ملی باید داستان این پیروزی یا شکست را به خوبی بیان کنند. منظورم از خوب گفتن این نیست که ماجرا را تحریف کنند. اتفاقاً منظورم این است که واقعیت را بیان کنند ولی نوع گفتن آن هم هنر میخواهد.
سرانی آذر ادامه می دهد: رسانهها در پوشش این بازیها باید صادق باشند. من نمیدانم چرا ضربالمثل «جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت» وارد رسانه شده است. این ضربالمثل اصلاً به رسانه ربطی ندارد. اتفاقاً رسانهها باید هر راستی را به زیبایی ، با داستانی خوب و با رعایت خطوط قرمزها و امنیت ملی کشور بگویند. علاوه بر آن رسانه باید راهکار ارائه دهد. یعنی اگر ایران شکست میخورد بررسی کنند که چه ضعفهایی داشتهایم و راهکار چیست.