به گزارش مشرق به نقل از فارس، بی خانمانی، کارتن خوابی، طلاق، دوری از خانواده، خود فروشی، فروش فررند، قتل، فرار از خانه و... تنها بخشی از مواردی است که اعتیاد بر سر فرد معتاد میآورد.
بدیهی است اگر فردی در زندگی خود دچار لغزش شود و به سمت مواد مخدر برود حتی المقدر دچار یکی از موارد اشاره شده خواهد شد، که رها شدن از آنها خسارت جبران ناپذیری را در بر دارد.
طی سالهای اخیر گرایش برخی جوانان به مواد صنعتی از جمله "کراک و شیشه" منجر به نگرانی خانوادهها شده است، چرا که مواد محرک صنعتی مانند شیشه به راحتی و بدون دردسر در اختیار افراد قرار میگیرد.
بر اساس آخرین آمارهای به دست آمده از ارزیابی وضعیت اعتیاد و سوءمصرف مواد در کشور ، 2/2 درصد معتادان با جمعیت پایه کمتر از یک میلیون و 200 هزار نفر، معتاد به مصرف شیشه هستند و با این احتساب، حدود 26 هزار و 400 نفر در کشور ماده بسیار خطرناکی به نام شیشه مصرف میکنند.
استفاده مواد صنعتی همچون "شیشه و کراک" کمتر از یک سال، فرد مصرفکننده را زمینگیر کرده و زندگی وی را به سوی نابودی سوق میدهد.
افزایش حرارت بدن، فشار خون و ضربان قلب هنگام استعمال شیشه، تسریع در تنفس، توهم، افسردگی، روان پریشی و افزایش رفتارهای خشونتآمیز را از دیگر عوارض مصرف شیشه، بالا بودن احتمال رفتن به کما و مرگ به خاطر مصرف بیش از حد شیشه را باید بخشی از اثرات استفاده از مواد صنعتی مطرح کرد.
طبق آمار به دست آمده از پژوهشها، بیش از 90 درصد معتادان به شیشه در کشور جوان هستند، ضمن اینکه بخشی از این افرد را زنان و دختران تشکیل میدهند.
در حال حاضر استفاده مواد صنعتی بین زنان خانهدار و مادران رو به افزایش است که اگر این موضوع جدی گرفته نشود، در آینده کشور ما با معضل بزرگی از جمعیت زنان معتاد روبرو خواهد بود.
در همین راستا سازمانها و دستگاههای دولتی باید با تدوین برنامههای جدید راهکارهای مناسبی را جهت پیشگیری از اعتیاد زنان و در ادامه درمان آنها داشته باشند.
ورود آقایان به کمپ ممنوع است
افزایش مراکز درمانی ویژه زنان راهکاری اولیه برای درمان زنان معتاد است که شاید بتوان برخی از مشکلات را در بخش مصرف مواد در بین زنان کاهش داد، به طوری که در کشور ما تعداد کمپهای مجاز در کشور از تعداد انگشتان یک دست است.
کمبود کمپهای درمانی ویژه زنان این روزها دردسر بزرگی برای سازمانها و دستگاههای متولی در بخش درمان شده است، به طوری که طی سالهای گذشته وعدههای از سوی مسئولان بهزیستی برای افزایش این مراکز شده است که همچنان این وعده عملی نشده است.
در حال حاضر در تهران یک کمپ درمانی ویژه زنان وجود دارد که این کمپ دارای ظرفیت درمان و نگهداری 60 زن معتاد را دارد ضمن اینکه بر اساس آمار در حال حاضر حدود 90 هزار زن معتاد به مواد مخدر در کشور وجود دارند که از این تعداد حدود 10 هزار نفر به مواد صنعتی اعتیاد دارند.
خانم«م» مسئول یک از کمپهای درمانی زنان با تشریح چگونگی خدمات در کمپ، ادامه میدهد: طول درمان برای معتادان 28 روز است و چنانچه معتادی بخواهد میتواند چند دوره در کمپ برای درمان بماند.
وی با تأکید بر این جمله که ورود آقایان به کمپ ممنوع است، میافزاید: هیچ مردی حق ورود به کمپ را ندارد، حتی اگر همسر و یا دخترش در کمپ بستری باشد، چرا که عدم ورود آقایان از قوانین و مقرارت کمپ زنان است.
«م» تصریح میکند: مراجعه کنندگان برای هر دوره 28 روزه،120 هزار تومان پرداخت میکنند، ضمن اینکه برخی از زنان توان پرداخت این مبلغ را ندارند.
مسئول کمپ بیان میدارد: بسیاری از زنان معتاد که برای درمان به این مرکز مراجعه میکنند، دارای مشکلات خانوادگی هستند، به طوری که برخی طلاق گرفته و برخی نیز از پدر و مادر خود جدا شدند و در واقع دختر "فراری" محسوب میشوند.
مسئول کمپ درمانی زنان ادامه میدهد: در این مرکز افراد مختلف با میانگین سنی 18 تا 65 سال و همچنین با مدارک مختلف دیپلک، لیسانس وجود دارند.
همسرم مرا متعاد کرد
«س» 29 ساله، دارای یک دختر 8 ساله با اشاره به اینکه در زندگی شانس نداشته است، اظهار میدارد: 20 سال داشتم که عاشق یک مرد 35 ساله شدم و پس از مدتی علیرغم مخالفتهای خانوادهام با وی ازدواج کردم.
پس از چند ماه از زندگی، متوجه شدم که همسرم معتاد است و این در حالی بود که من در انتظار تولد فرزندم بودم و به ناچار شرایط را تحمل کردم.
«س» ادامه میدهد: پس از گذشت 2 سال ، همسرم مرا وادار به استفاده از مواد مخدر کرد و این در حالی بود که پس از مدتی خود به عنوان یک مصرف کننده حرفهای مواد شدم.
وی می گوید: همسرم بعد از معتاد کردن من، مجدداً ازدواج کرد و دخترم را نیز با خود برد و این در حالی است که الان یک کارتن خواب و پارک نشین شدهام.
فرزندم را فروختم
«م» 24 ساله که توسط شوهرش معتاد شده است، اظهار میدارد: بعد از ازدواج شرایط خوبی را برای زندگی با همسرم داشتیم و روز به روز زندگیمون رو به رشد بود، اما مـتأسفانه پس از مدتی توسط یکی از دوستانم زندگی من و همسرم بهم خورد.
وی تصریح می کند: پس از یکسال خدواند به ما یک فرزند داد و این در حالی بود که شوهرم ارتباطش با دوستم زیاد شده بود و من اطلاعی نداشتم، و پس از مدتی این موضوع را فهمیدم.
«م» ادامه میدهد: بعد از ازدواج همسرم با دوستم، شرایط برای من و فرزندم سخت شده بود و چون خانوادهام نیز در تهران نبودند شرایط بدی را تجربه میکردم و در این بین توسط یکی از دوستانم معتاد شدم و زمانی به خود آمدم، دیر شده بود!
وی در پایان در حالی که به شدت گریه میکرد، میافزاید: فرزندم را به خاطر مواد فروختم و خودم را به شدت سرزنش میکنم و امیدوارم خدا مرا ببخشد.
15 سالگی نخستین بار مواد مصرف کردم
«ن» 22 ساله که حدود 4 ماه است توسط خانوادهاش جهت درمان به کمپ معرفی شده است، میگوید: نخستین بار در سن 15 سالگی مواد مخدر«تریاک» مصرف کردم.
وی تصریح می کند: بعد از مدتی به شدت وابسته به مواد شدم، به طوری که مصرف روزانهام افزایش یافت و روزی 25 هزار تومان هزینه موادم میدادم.
«ن» اظهار میدارد: در حال حاضر حسرت روزهای نوجوانی و گذشته را میخورم که چرا موقیعتهای خودم را خراب کردم و علاوه بر بردن آبروی خانوادهام، خودم را نیز بدبخت و بیچاره کردم.
اینجا آخر خط است!
«آ» با اشاره به اینکه همسر و دو فرزندم را به خاطر لجبازی و استفاده از مواد از دست دادم، اظهار میدارد: دو دختر دارم که هر دو در دانشگاه در حال تحصیل هستند و شرایط خوبی را دارند.
وی می گوید: مـتأسفانه به خاطر لجبازی با همسرم به سراغ مواد رفتم و حدود 6 ماه است که آلوده مواد شدهام که امیدوارم بزودی به خانه برگردم.
«ا» اضافه میکند: اینجا آخر خط است و زندگی به پایان میرسد و امیدوارم هیچ زن و مادری پایش به اینجا نرسد و دچار این درد و بی آبروی نشود.
گرایش زنان به استفاده از شیشه افزایش یافته است
عباس دیلمی زاده، مدیر جمعیت تولدی دوباره با اشاره به اینکه در حال حاضر استفاده از مواد صنعتی بین زنان و دختران افزایش یافته است، اضافه میکند: یکی از دلایلی که منجر شده استفاده از این مواد در کشور افزایش یابد، دسترسی آسان به این مواد است.
وی تصریح کرد: مـتأسفانه گرایش زنان و دختران به استفاده از مواد صنعتی طی سالهای اخیر افزایش یافته است به طوری که نیازمند به حمایت بیشتر آنها در بخش درمان هستیم.
دیلیمی زاده ادامه میدهد: کمبود کمپهای درمانی ویژه زنان در کشور، نبود حمایتهای بعد از درمان، از مشکلات موجود است که امیدواریم این موانع با همکاری سایر دستگاهها بر طرف شود.