گروه جهاد و مقاومت مشرق - حمید بناء از نویسندگان دفاع مقدس، یادداشتی را در اختیار مشرق قرار داد که متن آن چنین است:

چند روزی از هجوم سراسری ارتش صدام به ایران می گذشت. دشمن به اهواز نزدیک شده بود. سقوط مرکز استان خوزستان تبعات سنگینی داشت. خبر به امام (ره) رسید. پیام ایشان ورق جنگ را از این رو به آن رو کرد ... « مگر جوانان اهواز مرده اند »

علی غیوراصلی و بیست و یکی - دو نفر از جوانهای اهوازی بدون معطلی خودشان را به سه راه حمیدیه رساندند و با چیزی شبیه معجزه جلوی دشمن را گرفتند. عراقی ها حدود 90 کیلومتر عقب نشینی کردند. جوانهای اهوازی در آن روزها که خیلی از مردم ایران متوجه آغاز جنگ نشده بودند سرنوشت کشورمان را تغییر دادند. کمی بعد ، جوانهای همۀ ایران دست در دست جوانهای استان ، قدم به قدم خوزستان عزیز را از دشمن پس گرفتند.

این روزها غم استان خوزستان را که می بینم  مدام جملۀ حضرت روح الله (ره) در گوشم زمزمه می شود ... مگر جوانان استان مرده اند.

مشکل هر چقدر هم که بزرگ باشد، از هجوم چند ملیتی دشمن که سخت تر نیست. جوانهای خوزستان خیالشان راحت باشد که همۀ ایران برای حل مشکل کنارشان هستند. غیوراصلی ها باید پاشنۀ غیرتشان را بالا بکشند. کرد و ترک و لر و بلوچ و سایر ایرانی ها هم دسته دسته خودشان را به منطقه می رسانند. یکبار روی تن ایرانمان نوشتند « جنئا لنبقی ». می خواستند که بمانند؛ بیرونشان کردیم. حالا هم آش همان است و کاسه همانی که بود. خوزستان قدمگاه شهدای ماست ؛ اجازه نمی دهیم تاختگاه افکار دشمن شود.

آب که چیزی نیست؛ پایش که بیفتد، همۀ دار و ندارمان را نذر مانایی میهنمان می کنیم.

اینبار در جنگ روانی و اقتصادی دشمن با نوای کاروان بار می بندیم و با شعار ای رهبر آزاده ، آماده ایم آماده وارد میدان می شویم. ایران ایران است ؛ بزرگ و مقتدر و شکوهمند. ما از زوزۀ دشمن هراسی نداریم.