گروه فرهنگ و هنر مشرق - ۱۲ سال پیش و در زمانی که موسسه همشهری از نظر اقتصادی وضعیت کاملاً مساعدی داشت، گروه مجلات همشهری به عنوان بزرگترین تشکیلات رسانهای رسمی ایران متولد شد. این اتفاق در اوایل کار محمدباقر قالیباف، شهردار جدید تهران رخ داد و با حمایتهای پررنگ شهرداری، همشهری به تدریج بزرگ و بزرگتر شد و با جذابیتهای حرفهای، ژورنالیستی و بصری خاص تولیدات این موسسه، طرفداران قابلتوجهی پیدا کرد. صفحات نیازمندهای همشهری به تدریج بیشتر و بیشتر شد و خیلی زود به یکی از بزرگترین بنگاههای رسانهای کشور تبدیل شد و فروش جداگانه مجموعه صفحات نیازمندیهای این مجموعه؛ نشانه قابلتوجهی برای پیوستگی کسب و کار با رسانه بود. همشهری در حوزه های مختلفی توسعه پیدا کرد.
همه چیز مهیای اجرای ایدههای بلندپروازانه همشهری
در آن ایام تقریباً تمامی شرایط در موسسه همشهری برای اجرای ایدههای توسعهای و تا حدودی بلندپروازانه در حوزه مطبوعات، فراهم بود. این بستر فراهم به تدریج رنگ عملی به خود گرفت و آرام آرام موسسه همشهری از یک روزنامهی البته تاثیرگذار، به یک هولدینگ بزرگ رسانهای تبدیل شد.
در دوره مدیریت حسین انتظامی (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷) به عنوان مدیرعامل موسسه همشهری و مدیرمسئول روزنامه همشهری خانواده مجلات همشهری شکل گرفت. ایده ای که حتی بعدها نیز با رفتن انتظامی از همشهری، از این موسسه رخت برنبست و با آمدن چهرههایی مانند «علیاصغر محکی» و «مهدی ذاکری» دنبال شد.
انتظامی در روزی که جای خود را به محکی داد (۲۱ خرداد ۱۳۸۷):
«هدف من نه ایجاد عمارتی نو بلکه تداوم، ارتقا و تکمیل حرکتی بود که از قبل شروع شده بود»
روزهای خوش همشهری اگر چه طولانی بود؛ اما دیری نپایید. روند تغییرات سیاسی سرانجام به شهرداری تهران رسید و ماجرا بعد از چند ماه رنگی دیگر به خود گرفت. حالا همشهری در شرف تعطیلی مجلات بزرگ و پرطرفداری است؛ اما مهمتر از آن از دست دادن یک اعتبار بزرگ رسانهای است. در این میان چه اتفاقاتی رخ داده است؟
اولین مشکل در شیوه قراردادهای این مجموعه با خبرنگاران به وجود آمد.یک نکته مهم این قراردادها که برخی از ارقام آنها اخیراً به بیرون درز کرده است، بزرگای اعداد مربوطه بود؛ به طوری که میتوان گفت (این قراردادها) تقریباً قابل مقایسه با قراردادهای روتین نشریات دورهایِ روی دکه (از قبیل هفتهنامهها، ماهنامهها، دوماهنامهها، فصلنامهها و غیره) نبود. ضمن اینکه شیوه واسپاری این امور، به گونهای بود که موسسه همشهری میتوانست در مسئله استخدام خبرنگاران و سایر کادر تحریریه این نشریات، پرداخت حقوق و دستمزد و امور بیمهای و سایر مسائل حقوقی و معیشتیِ مربوط به آنها، شانه خالی کند؛ چرا که آنها (خبرنگاران مجلات همشهری) نه با موسسه همشهری بلکه با یک پیمانکار، طرف قرارداد بودند.
به تدریج در مدیریت جدید موسسه؛ حرف و حدیثها پیرامون نحوه هزینهکرد رقمهای مندرج در قراردادهای موسسه همشهری با این پیمانکاران (همان سردبیران) حتی در خود راهروهای موسسه همشهری و در میان مدیران این موسسه، بالا گرفت و برخی مدعی شدند که بخش قابل توجهی از عددهایی که در این قراردادها ذکر شده، در نهایت به عنوان دستمزد به خبرنگاران و کادری که با نشریات همشهری همکاری میکردند، نمیرسد و این پیمانکاران هستند که بخش زیادی از ماحصل دسترنج خبرنگاران، نصیبشان میشد.
از طرف دیگر، پیمانکاران (یا همان سردبیران نشریات همشهری) در مقابل این اتهام، اینگونه از خود دفاع میکردند که انتشار این مجلات که روز به روز از میزان آگهیهایی که موسسه همشهری به آنها میداد (که ادامه فرآیند واسپاری نشریات و حرکت در جهت خودگردان شدن آنها به لحاظ اقتصادی بود) آن هم به صورت کیفی، هزینهبر است و آنها ناچاراند این بخش از هزینههای نشریات را هم جبران کنند؛ ضمن اینکه آنها ادعای عدم پرداخت به موقع حقوق و دستمزد و همچنین بیمه نشدن خبرنگارانشان را هم در این نشریات رد میکردند.
«هزینهبر بودن مجلات»؛ چالشی برای مدیران جدید همشهری
فارغ از صحت و سُقم همه این حرف و حدیثها درباره گروه مجلات همشهری که از سوی دو طرف گفته میشد، ادعای «هزینهبر بودن نشریات همشهری» نیز به تدریج در محافل رسانهای تکرار شد. نکتهای که شهردار سابق تهران (محمدعلی نجفی) برای نخستین بار در تریبونی رسمی (نشست خبری ۲۴ مهر ۹۶) به آن اذعان کرد و با اشاره به آنچه «انتقادهای بخش زیادی از فعالان رسانههای مکتوب به ایجاد شرایط غیررقابتی توسط نشریات همشهری روی دکه» خواند، گفت: «در بررسیهای ما مشخص شد تعدادی از این مجلات زیر ۲۰ درصد مورد استفاده قرار میگیرند و ۸۰ درصد برگشتی دارند. در حالی که برای آنها یارانههای فراوان توسط شهرداری پرداخت میشود».
وی این سخن را کمی بیش از یک ماه بعد از واگذاری سکان هدایت موسسه همشهری به «مرتضی حاجی» و چند روز بعد از اینکه تصمیم مدیریت این موسسه برای تعطیلی ۴ عنوان از نشریات گروه مجلات علنی شد، بیان کرد که عبارت بودند از دوماهنامههای «همشهری اقتصادی» و «همشهری دیپلماتیک» و نیز ماهنامههای «همشهری خردنامه» و «همشهری ماه». شهردار وقت تهران این هشدار را هم داده بود که «من معتقدم بیش از این تعداد مجلات باید تعطیل شود». اما صاحبان این مجلات تعطیل شده ادعاهای دیگری داشتند و تعطیلی این مطبوعات را به دلایلی سیاسی مرتبط میکردند.
«مرتضی حاجی» و «درآمدهای سرشاری» که دیگر نیست!
«حاجی» حالا در زمانی مدیریت بنگاه مطبوعاتی همشهری را بر عهده گرفته است که تنشها در فضای کاری پرسنل همشهری اوج گرفته است؛ علاوه بر بحرانهای اداره همشهری نیز افزون بر این مضمون شده است. صفحات نیازمندیهای همشهری از سال گذشته به نسبت سال قبل، کم و کمتر شد و مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده است که در این زمان محدود به جرئت میتوان گفت که تعداد صفحات آن، امروز تقریباً نصف صفحات دو سال قبل است و آگهیهای روزنامه همشهری به مراتب کمتر شده است.
همه این اتفاقات در کنار شروع تدریجیِ روند اُفت محسوس تیراژ مجلات همشهری مدیریت جدید موسسه همشهری را با چالشی تازه مواجه کرد و آن را مجاب به اتخاذ تصمیماتی اساسی در رابطه با وضعیت فعالیت مجلات همشهری کرد؛ در همان روزهای ابتدایی سال ۹۷ مدیریت موسسه همشهری پس از بررسیهای فراوان، در نهایت با ادامه انتشار مجلات این موسسه به صورت موقت موافقت کرد. این موافقت البته این بار کاملاً منوط و مشروط بود.
پیمانکار یا سردبیر؛ مسئله این است!؟
بر اساس تصمیمی که مدیریت این موسسه در فروردین امسال در رابطه با مجلات همشهری اتخاذ کرد، مقرر شد که این نشریات از آن پس به صورت کاملاً خودگردان و توسط تیم خودشان، منتشر شوند و با توجه به اینکه همشهری مالک حقوقی آنهاست، تنها نظارت محتوایی بر نشریات بر عهده موسسه همشهری باقی بماند و سایر کمکهای این موسسه به نشریات یادشده قطع شود؛ کمکهایی از قبیل دادن آگهی به مجلات، کمک موسسه به توزیع آنها، جذب مشارکتهای مالی از خارج از موسسه و غیره.
مهلت سه ماهه مدیریت موسسه همشهری به پیمانکاران (سردبیران) مجلات این موسسه هم گذشت و در حالی که به نظر میرسید نظر مدیران همشهری در واسپاری امور نشریات به پیمانکاران (منوط به باقی ماندن نظارت محتوایی از طرف موسسه همشهری بر نشریات) تامین نشده است، تابستان داغ از راه رسید و درست در شرایطی که مدیریت همشهری، دیگر عزم خود را برای تعطیلی نشریات (با توجه به تامین نشدن اهداف و نظراتش) جزم کرده بود، پیمانکاران طرف قرارداد این موسسه در مجلات آن یعنی همان سردبیران، با ارائه طرحی آمادگی خود را برای کسر ۲۵ درصد از رقم دریافتی خود در ازاء تداوم پشتیبانیهای موسسه در انتشار مجلات، اعلام کردند.
همشهری و خبرنگاران گروه مجلات؛ خیلی دور، خیلی نزدیک!
این مسئله منجر به بازتابهایی در کادر تحریریه گروه مجلات شد و در یکی از روزهای تیرماه جاری، تعداد قابل توجهی از خبرنگاران این نشریات با حضور در دفتر «مرتضی حاجی» اعتراض خود را به ناامنی شغلی که برایشان ایجاد شده است، نشان دادند و ضمن مطالبه حقوق و دستمزدهای معوقه خود، خواستار رسیدگی جدی مدیریت همشهری به این مسئله شدند. این اعتراضها به صورت موقت و با دادن وعدههایی برای حل آنها از طرف مدیران همشهری، فروکش کرد اما این موسسه از تصمیم قبلی خود برای کاهش وابستگی مجلات همشهری به یارانههای این موسسه، منصرف نشد و قرار شد سه ماه دیگر به پیمانکاران فرصت داده شود تا طرح مصوب مدیران این موسسه را در رابطه با این نشریات، اجرایی کنند.
اما همانطور که سردبیر «همشهری جوان» (قدیمیترین نشریه گروه مجلات) خود نیز اشاره میکند «روزی که سنگ بنای مجلات همشهری گذاشته شد، این تفکر وجود داشت که این مجلات بتوانند با بالاترین استاندارد منتشر شوند؛ اکنون اما مدیران همشهری قصد دارند با کاهش هزینه، مجلات را به نقطهای برسانند که کلیه هزینههایشان از محل درآمدها تامین شود، اما این هدف برای مجلاتی که سالها با نگاه حمایتی موسسه سروشکل گرفتهاند، چالشهایی به همراه دارد که مهمترینش تهدید امنیت شغلی پرسنل گروه مجلات همشهری است» (گفتگو با مهر - ۱۰ تیر ۹۷).
فیلمی که تنشها را به اوج رساند
در بحبوحه این تنشها و در حالی که مجلات همشهری و خبرنگاران این نشریات، با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکردند، انتشار فیلمی از انبوه نسخههای برگشتی این مجلات در یکی از انبارهای همشهری - که توسط یکی از اعضای شورای سردبیری روزنامه همشهری گرفته شده بود و البته توسط افرادی دیگر شبکههای اجتماعی منتشر شده بود - خبرساز شد. این فیلم، پَکهایی باز نشده از عناوین مختلف مجلات همشهری را که در یک سیلو روی هم تلنبار شده بودند، نشان میداد و به گفته تصویربردار، «کوهی از برگشتیهای مجلات همشهری» را در این انبار ساخته بودند.
«افشین امیرشاهی» که از قضا خود عضو شورای سردبیری روزنامه همشهری و در واقع در یک جایگاه مدیریتیِ آن بود، البته گفت که «فیلم حدود ۶ ماه پیش در انبار حکیمیه موسسه همشهری گرفته شد» و از اینکه «این فیلم چگونه اخیراً از شبکههای اجتماعی سردرآورده» بیخبر است؛ چرا که به ادعای او «فیلم، کاملاً مصرف داخلی داشته و مخاطب اصلیاش، مدیرمسئول روزنامه بوده تا به طور دقیق از وضعیت انتشار و نحوه توزیع مجلات همشهری مطلع شود و بداند که وضعیت آگهیهای این نشریات، میزان برگشتیها و فروش هر مجله چقدر بوده است؟» (گفتگو با مهر - ۱۷ تیر ۹۷).
اولین ترکشهای یک تصمیم بزرگ
اولین ترکشهای وضعیت به وجود آمده در گروه مجلات، اواخر هفته گذشته در «همشهری جوان» رُخ نمود و رضا صیادی، سردبیر این هفتهنامه با اعلام اینکه «تمام هزینههای انتشار مجله را فهرست کرده و به دفتر مدیرعامل موسسه همشهری داده است تا مرتضی حاجی بداند دریافتیِ سردبیر همشهری جوان به اندازه یک از اعضا شورای تیتر روزنامه همشهری بوده است»، نامه انصراف خود را از ادامه همکاری با موسسه همشهری، به این فهرست، پیوست کرد و بعد از حدود دو سال تصدی مسئولیت، از «همشهری جوان» رفت.
«صادقانه با شما»؛ عنوان آخرین سرمقاله «رضا صیادی» در «همشهری جوان» که حاوی گلایههای سردبیر بود
وی در گفتگوی خود با مهر (۲۱ تیرماه ۹۷)، گلایههای خود را این بار صریحتر با مخاطبان در میان گذاشت؛ «اینکه حدود ۴ ماه است مطالبات مالی مجلات پرداخت نشده، اینکه ۲۵ درصد قرارداد مجلات بدون هیچ توجیه منطقی کاهش یافته، اینکه با تمدید کوتاه مدت ۳ ماهه قرارداد، امکان هرگونه تصمیم از سردبیران سلب میشود، اینکه ناگهان و بدون برنامهریزی قیمت مجله ۴۰ درصد افزایش پیدا میکند، اینکه رقم قراردادها را منتشر میکنند، اینکه اطرافیان مدیران همشهری از انبار برگشتی فیلم میگیرند و به قول خودشان کوه برگشتی مجلات را در فضای مجازی پخش میکنند، اینکه اعتراض خبرنگاران به عدم پرداخت حقوقشان بیپاسخ میماند، اینکه شرایط را طوری رقم زدهاند که باید با تعدادی از همکاران قطع همکاری کرد و... دلایلی کافی برای پایان همکاری است، اما تاسف بارتر این است که مدیران همشهری در قرارداد سه ماههای که با هزار حاشیه آماده کردهاند، تاکید کردهاند که اگر در این شرایط فروش مجله بالاتر نرود، امکان تمدید آن نخواهد نبود! این معجزه از عهده من یکی خارج است».
آیا سرنوشت «همشهری» در انتظار «خبر» هم هست!؟
وی با اذعان به اینکه «مجلاتی که ۱۵ سال است با نگاه پشتیبانی از فعالیتهای فرهنگی، توسط همشهری حمایت شدهاند و همه آنها لیست بیمه پُروپیمان دارند، نمیتوانند یکباره خصوصی شوند» در عین حال «متمم جدیدی را که به قرارداد موسسه همشهری با پیمانکاران (سردبیران) افزوده شده است، نشانهای از اینکه فقط تا پایان شهریور فرصت باقی است تا این ورق ۱۴ ساله برگردد» میداند و این تصمیم مدیران همشهری را کاملاً غلط ارزیابی میکند و معتقد است: «مسئولان امروزی همشهری تنها رسالت خود را انتشار روزنامه میدانند و سرنوشت مجلات برایشان اهمیتی ندارد، اما نباید فراموش کنند که با همین فرمول، روزنامه هم در خطر است و ممکن است دیر یا زود به همین آفت گرفتار شود».
شرح ماجراهایی که در بیش از یک دههی گذشته بر موسسه مطبوعاتی همشهری و به ویژه گروه مجلات آن رفت، البته بیش از اینهاست، اما در نگاهی مقایسهای با روزهای آغازین اجرای طرح توسعهای که مدیر جوان آن روزهای همشهری، حسین انتظامی، در این موسسه کلید زد، دست کم این را میتوان گفت که دیگر کمتر نشانی از آن جذابیت روزهای اول در فعالیت نشریات این موسسه به چشم میآید و معالاسف جامعه رسانهای کشور شاهد سقوط تلخ و غمبار برند یک بنگاه بزرگ مطبوعاتی پس از بیش از یک دهه درخشش، است و ردپای سیاست در این میان پررنگتر است.