به گزارش مشرق به نقل از المانیتور، تهران در هفته های اخیر تلاش کرده تا از تاثیرات مخرب تحریم های آمریکا بر صنعت نفت خود بکاهد. اما حفاظت از ارزش استراتژیک بخش نفتی هم از نظر درامدزایی و هم از نظر جذب فن آوری های جدید به این صنعت، بستگی به توانایی تهران در جذب سرمایه گذاری و فن آوری خارجی و ادامه صادرات نفت خام و فرآورده های نفتی خواهد داشت. با توجه به اینکه شرکت های بزرگ نفت و گاز غربی از ایران خارج خواهند شد، پاسخ نیازهای ایران در دست روسیه است.
پس از دیدار اخیر علی اکبر ولایتی، مشاور سیاست خارجی رهبر عالی ایران، خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه روسیه موافقت کرده تا 50 میلیارد دلار در بخش نفت ایران سرمایه گذاری کند. مشخص نیست که آیا این رقم سرمایه گذاری های انجام شده را نیز در بر می گیرد، یا اینکه به حجم تجارت تهاتری ای اشاره دارد که نفت یکی از اجزاء آن محسوب می شود، اما مسئله کلیدی این است که روسیه در رابطه با سرمایه گذاری و همچنین ایفای نقش واسطه برای صادرات نفت، واقعا چه کاری می تواند برای ایران انجام دهد.
بدون اطلاع از جزئیات این توافق و به ویژه دانستن اینکه روس ها دقیقا چه تعهدی را پذیرفته اند، دشوار می توان امکان اجرایی شدن این تفاهم را مورد ارزیابی قرار دارد.
مشخص ترین چهارچوبی که رقم 50 میلیارد دلار اعلام شده می تواند در آن جای بگیرد، طرح نفت در برابر کالاست که در سال 2014 یعنی قبل از برجام و لغو تحریم ها به امضا رسیده بود. پس از اجرایی شدن برجام در ژانویه 2016، الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه اعلام کرد که اجرای این طرح دیگر لزومی ندارد. اما در مارس 2017، به دلیل بی میلی بانک های بین المللی برای تسهیل معاملات با ایران، نسخه جدیدی از این توافق به دست آمد.
در ماه آوریل، طرفین توافق کردند موافقتنامه نفت در برابر کالا را برای 5 سال دیگر تمدید کنند و آن را به صادرات روزانه 500 هزار بشکه نفت ایران در ازای دریافت کالاهای روسی تسری بخشند. این بدان معنا بود که کل میزان صادرات روسیه به ایران در طی 5 سال می توانست به 20 میلیارد دلار برسد. این احتمالا می تواند توضیح دهنده بخشی از توافق 50 میلیارد دلاری مورد اشاره باشد.
اما روسیه می تواند دقیقا چه چیزی به ایران صادر کند؟ با توجه به تولید ماشین آلات، تجهیزات و تاسیسات مورد نیاز ایران در بخش های استراتژیک نفت، معدن، ساخت و ساز و حمل و نقل در روسیه، محصولات کافی برای صادرات به ایران وجود دارد. اما اگر چنین اقلامی، بخشی از توافق مذکور باشند، این بدان معناست که سهامداران ایرانی انتظارات خود را پایین آورده انند و به جای تجهیزات استاندارد بالای غربی به محصولات روسی رضایت داده اند.
یکی از موضوعات مورد بحث پس از خروج آمریکا از برجام، توسعه بیشتر این چهارچوب و رساندن آن به حجم یک میلیون بشکه نفت در روز بوده است. در گذشته و در دوران جنگ 8 ساله ایران و عراق، و تحریم های سال های 2007 تا 2013، تهران از معاملات تهاتری برای فروش نفت خود به مصرف کنندگان نهایی و از جمله هند استفاده می کرد. اما استفاده از این الگو برای روسیه می تواند چالش برانگیز باشد، زیرا روسیه خود بزرگترین تولید کننده و صادر کننده نفت جهان است و در این میان تنها می تواند نقش یک واسطه را برای ایران ایفا نماید.
به علاوه، این منطقی نیست که نفت ایران قبل از ارسال به مصرف کنندگان نهایی به روسیه ارسال شود. در اکثر موارد از نظر جغرافیایی و عملیاتی، معنی ندارد که نفت ایران به روسیه و از آنجا به اروپا و آسیا صادر شود. یک راه حل جایگزین می تواند صادرات نفت ایران از پایانه های نفتی ایران با تانکرهای روسی باشد که در این صورت نیز فعالیت شرکت ملی نفتکش ایران تضعیف و فعالیت شرکت های کشتیرانی روسی تقویت خواهد شد.
از سوی دیگر، اگر روسیه بازاریابی نفت ایران را بر عهده بگیرد، در صورتی که وضعیت تغییر کند و تحریم ها برداشته شود، آیا تهران قادر خواهد بود مشتریان نفت خود را از روسیه پس بگیرد؟ این راه حل شاید در کوتاه مدت منافعی برای ایران داشته باشد، اما در بلند مدت برای ایران زیان آور خواهد بود.