به گزارش مشرق، اگرچه کنار گذاشتن اساتید انقلابی از فعالیت در دانشگاهها موضوع جدیدی نیست ولی به نظر میرسد در سالهای اخیر این روند شدت بیشتری به خود گرفته است. در همین راستا اخیراً تعدادی از اساتید ممتاز دانشگاه به دلایل عجیبی از تدریس محروم شدهاند.
دکتر علی حقدل هم یکی از همین اساتید است که اخیرا به همراه دوتن از دوستانش از دانشگاه اخراج شدهاند، وی جوانی مومن، انقلابی و دارای مدرک دکترای مهندسی مخابرات و حافظ کل قرآن است و تمام مقاطع تحصیلی خود را با رتبههای برتر پشت سر گذاشته و امروز به دلیل اتفاقاتی که برایش رخ داده به شدت از مسئولان آموزش عالی کشور گلایه دارد. به همین دلیل با این استاد اخراج شده از دانشگاه به گفتوگو نشستیم و او برای ما از نامهربانیهایی که با اساتید انقلابی در دانشگاه شده گفت و از اخراج شاگردان ممتازش که در فعالیتهای تحقیقاتی در حوزه هوافضا حضور داشتند و اخراج شدند. این استاد جوان برای ما از اخراج دوستانش از دانشگاه گفت، دوستانی که دکترای خود را با بالاترین نمره از دانشگاه کالیفورنیا در «ساندیگو» آمریکا اخذ کرده بودند و میخواستند به مردم کشورشان خدمت کنند ولی به دلیل نامهربانی با آنها مجددا مجبور به ترک کشور شدند!
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی ما با علی حقدل جوان نخبه و عضو هیات علمی دانشگاه است:
به عنوان سوال اول بگوئید که مشکل مسئولان دانشگاه با شما چیست ؟
حقدل: مشکل اساسی همان بحثها و نگاههائی است که به دانشگاه وجود دارد. در دانشگاهها دیدگاههای مختلفی وجود دارد، تعدادی افراد هستند با دیدگاههای انقلابی و اینکه کشور و مردم برای آنها مهم است و سعی دارند برای حل مشکلات جامعه چارهجوئی کنند، برخیها هم هستند که فقط دنبال این موضوع هستند که راه علمی غرب را دنبال کنند و برای آنها غرب مدینه فاضله است. ما در دانشکده در بحث آموزش و تحقیقات با این افراد تفاوت نظر داشتیم.
شما فکر کنید هر سازمانی یا دانشگاهی مانند یک جعبه است که داخل آن مشخص نیست و یک سری ورودی و خروجی دارد، شما وقتی به ورودیها و خروجیهای این بسته که داخل آن هم معلوم نیست نگاه میکنید و تغییرات را میبینید، میتوانید متوجه شوید که داخل این جعبه چه میگذرد.
در بحث دانشگاهها، شما ورودیها و خروجیها را میبینید، ورودی دانشگاهها بیشتر جوانان کشوری هستند که از مقاطع قبلی درسی وارد یک محیط جدید میشوند، در محیطی که تفکر و استدلال و منطق بیشتر از مقاطع قبلی حاکم است و یک مقدار آزادیهای بیشتری هم دارند. دانشجویان در این دوره بعد از اینکه درسهائی را میگذرانند بعد از چند سال فارغالتحصیل میشوند، این که گفته شد ظاهر ورودی و خروجی دانشگاه است ولی اگر بخواهیم این بحث را تحلیل کنیم بایستی نگاه دقیقتری داشته باشیم و ابعاد مختلفی را بررسی کنیم.
* فارغالتحصیل دانشگاه باید باعث پیشرفت جامعه شود
به نظر شما خروجی دانشگاه باید چگونه باشد؟
حقدل: مسلما ما یکسری خواستههائی از محیط دانشگاه داشتیم، هدف این نبوده که یک جوان از این سمت وارد و از سمت دیگر خارج شود و یک مدرکی هم بگیرد، هدف ما این بوده یک سیستم را راهاندازی کنیم تا کسی که وارد دانشگاه میشود رشد ایجاد کند و باعث پیشرفت جامعه شود.
اینجا اولین بحث، موضوع آموزش است. ما توقع د اریم یک دانشجو بعد از اینکه میخواهد از دانشگاه فارغالتحصیل شود، متخصص و توانمند باشد و بتواند یک نیازی از کشور را برطرف کند و به واسطه تخصصی که دارد و خدماتی که میدهد مشکلی از جامعه را حل کند.
* دانشجو بعد از خروج از دانشگاه باید متعهدتر و ارزشیتر شود
البته ما به دلیل اینکه در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم و به واسطه انقلابی که کردیم یک سری توقعات دیگر هم داریم، اینکه یک دانشجو بعد از فارغالتحصیلی از لحاظ فکری و معنوی هم رشد کند یعنی وقتی دانشجو فارغالتحصیل میشود، متعهدتر و ارزشیتر از زمانی باشد که وارد شده و اینگونه نباشد که بخواهد به خارج از کشور برود و نسبت به مشکلات جامعه خودش بیتفاوت باشد.
در بحث تحقیقات هم یکسری توقعات وجود دارد مثل اینکه تحقیقاتی که در دانشگاهها صورت میگیرد بتواند مشکلات کشور را حل کرده و نیازهای کشور را برطرف کند.
وقتی از بودجه کشور برای یک تحقیق هزینه میشود، این توقع هم وجود دارد که بروند مشکلات کشور را بررسی کنند و نیازهای فعلی کشور را بسنجند و با توجه به امکانات کشور برای آن راهحل پیدا کنند.
* تحقیقات دانشگاه باید در راستای حل نیازهای کشور باشد
علم این امکان را برای ما فراهم میکند که ما بتوانیم با به کارگیری ابزارهای ساده یک مشکل مهندسی، علمی یا اجتماعی و سیاسی کشور را حل کنیم برای همین لازم است که دانشگاه تحقیقاتش در راستای حل نیازهای کشور باشد.
ما یک کشور اسلامی و انقلابی هستیم، همه دارند ما را رصد میکنند و تا ببینند کشور ما از لحاظ توانمندی و علمی در چه وضعیتی است تا بدانند از جاهائی که نقطه ضعف داریم از همانجا به ما ضربه بزنند، اینها نقطه ضعفهای ما را از اطلاعاتی که از ما دریافت میکنند به دست می آورند.
الان در سراسر دنیا میبینید که سفارتخانههای آمریکا مرکزی برای جاسوسی است. شما همین الان از سفارتخانه سابق امریکا در ایران بازدید کنید، میبینید که از چه ابزارهایی استفاده میکردند تا اطلاعات ایران را جمعآوری کنند و زمانی هم بتوانند افراد را شناسایی کنند از چالشها، فرصتها، منابع و ظرفیتها مطلع شوند آن زمان میتوانند برای اینکه به منافع مشروع خودشان برسند، برنامهریزی کنند.
* تحقیقات دانشگاهی راهی برای دادن اطلاعات کشور به دشمنان
اینکه ما بیائیم یکسری تحقیقات را انجام بدهیم و بعد نتیجه آن را مستقیما با نام افراد بدون درنظرگرفتن هیچ موضوعی منتشر کنیم و بعد بگوئیم اگر نتیجه این تحقیقات تحت عنوان ISI منتشر نشود باید از دانشگاه بروی خیانت به کشور است.
شما از انجام تحقیقات و انتشار آن در مجلات خارجی انتقاددارید، این انتقاد برای چیست؟
حقدل: تحقیقات ما در کشور چند دسته است، یکی از موارد تحقیقاتی است که در خصوص مسائل دفاعی است که به هیچ وجه صلاح نیست تحقیقاتی که در این راستا است منتشر شود.
* سوءاستفاده آمریکا از تحقیقات دانشگاهیان ایران/ داریم از جیب خودمان برای حل مشکلات دشمنان هزینه میکنیم!
وقتی ما میآئیم نتیجه کارهای خودمان برای صنایع مختلف را منتشر میکنیم یعنی اطلاعات خود را به دیگران میدهیم، یکسری از تحقیقات ما در حوزه اقتصادی است، یعنی همان حوزهای که هماکنون عرصه جنگ ما با دشمنان و ابرقدرتهای متجاوز است، وقتی ما میآئیم نتیجه تحقیقات خودمان برای صنایع مختلف را منتشر میکنیم، فردی که در آمریکا نشسته است متوجه میشود ما در چه صنعتی قوی هستیم و تحریم خود را به سمت حوزهای میبرد که ما در آن ضعیف هستیم.این اتفاقات در حالی است که ۶۰ الی ۷۰ درصد آن در حوزه نیازهای آمریکا و غرب است؛ یعنی اگر ما در حوزهای که آنها میخواهند تحقیق کردیم و آن زمان مقاله شما در مجله آنها چاپ میشود وگرنه آن را منتشر نمیکنند؛ یعنی ما داریم از جیب خودمان هزینه میکنیم تا مشکلات دشمنان را حل کنیم.
* عدهای اجبارمان میکنند برای برطرف کردن نیازهای خارجیها کار کنیم
در این رابطه بیشتر توضیح میدهید؟
حقدل: بله. مثلا در گذشته استعمار نیروهای یک کشور را به بردگی میبرد تا بتواند از آنها استفاده کند، بعد به این سمت رفتند که نیروهای فکری را به سمت خودشان ببرند، اما امروز خیلی زرنگتر شدهاند و میگویند شما باید در کشور خودتان بنشینید و برای ما تحقیق کنید. یک عده نیروی داخلی هم اجبارمان میکنند که برویم روی برطرف کردن نیازهای خارجیها کار کنیم و مقاله درآوریم.
یک تعداد هم هستند که فقط مقاله را برای ارتقاء مینویسند و اصلاً همه به این فکر نمیکنند که این مقاله مشکلی را حل میکند یا نه که این اصلاً مصداق اتلاف منابع بیتالمال و منابع مالی کشور است. اینها مسائلی بود که ما در بحث تحقیقات در دانشگاه روی آن انتقاد داشتیم.
در حوزه سیاسی چه مشکلاتی میان شما و دانشگاه وجود داشت؟
حقدل: در بحث سیاسی همه ما یکسری توقعات داشتیم. حرف ما این است که هر کشوری و هر سیستم، حکومت و هر ملتی توقع دارد که اگر یک نهادی را پایهگذاری کرد، آن نهاد هم راستا با جریان خودش حرکت کند.
یعنی ملت ما انقلاب کردند و متجاوزان را با شعار نه شرقی و نه غربی و استقلال آزادی بیرون کردند، حالا این اصلاً امکانپذیر نیست که یک عده بیایند در کشور یک حیاط خلوتی برای جریانهای اپوزیسیون و جریانات کوبنده و خرابکننده مسیر تعالی ملت درست کنند.
* ۸۰ درصد دانشجویان در زمان خروج از دانشگاه به فکر حل مشکلات جامعه نیستند!
برای مثال در سال ۷۸ و ۸۸ میبینید پایگاه اصلی فتنهها، دانشگاههای اصلی کشور در شهرهای مختلف بود که این مطلوب یک ملت و نظام نیست.
امروز باید ببینیم دانشجوی ما وقتی از دانشگاه خارج میشود، احساس توانمندی دارد و این احساس در او وجود دارد که یک مشکلی از جامعه را برطرف کند، به اعتقاد من ۸۰ درصد دانشجویان چنین نگاهی ندارند. متأسفانه ما در دانشگاه حس خودباوری را به نیروهای خودمان منتقل نمیکنیم.
شما چه هدفی را در دانشگاه دنبال می کردید که باعث شد چنین مشکلاتی برایتان ایجاد شود؟
حقدل: بنده و دو نفر از اساتیدی که از دانشگاه اخراج شدند به دنبال این بودیم که اگر دانشجو یک درسی را با ما میگذراند فردا احساس نکند ناتوان است. ما وقتی درسی را ارائه میکردیم، بسیاری از دانشجویان میآمدند وبا ما کلاس میگرفتند. این مسئله و بالا رفتن متوسط نمرات کلاسی ما باعث شده بود تا برخی اساتید مخالفتهائی با ما داشته باشند.
ما در کلاسهایمان خیلی سعی میکردیم به دانشجویان روحیه بدهیم، مثلاً آقای دکتر حامد مسندی که از دانشگاه اخراج شد، سعی میکرد علاوه بر مباحث علمی، مباحث ارزشی را هم مطرح کرده و دانشجو را به انجام فعالیتهای اجتماعی تشویق کند تا دانشجو نسبت به کشور و هموطن خودش احساس وظیفه کند، این اقدامات باعث عصبانیت برخی اساتید شده بود و سعی میشد که به ما بگویند باید فقط راهی که در گذشته پیموده شده را برویم.
متأسفانه برخی مواقع میبینیم که یک دانشجو اگر اعتراضی هم به نمره خود داشته باشد، به هیچ کس نمیتواند اعتراض کند، یا اینکه مثلا بگوید در فلان مصاحبه اعمال سلیقه شده است. متأسفانه با این سیستم اعضای هیأت علمی حق را از دانشجو گرفتهاند و تمام حق را برای خودشان قائل شدهاند.
* ارائه قارچگونه مقاله های بیکیفیت توسط برخی اساتید
اعتقاد ما این است که تحقیقات ما باید در راستای نیاز کشور و با کیفیت بالا باشد وقتی یک استاد هر ماه چند مقاله درمیآورد یعنی اینکه یک کار بیکیفیت ارائه داده، گاهی اوقات یک مقاله خوب و با کیفیت سالها طول میکشد و حاصل عمر یک استاد تنها یک مقاله باکیفیت میشود، برخوردهای نادرست که باعث شده که امروز ما شاهد ارائه قارچگونه مقاله هستیم و در جائی مانند مقابل دانشگاه تهران اینگونه پایاننامه و مقالهفروشی میشود.
متأسفانه ما برای اینکه آمار خود را بالا ببریم، داریم به یک راه اشتباه میرویم. ما باید ببینیم آیا این تعداد مقالات توانسته مشکلات کشور را حل کند یا نه؟
یک نفر ممکن است با یک کار علمی قوی بعد از صد سال یک مشکل بزرگ از یک کشور را حل کند ولی از آن طرف یک نفر با سیصد و چهارصد مقاله که آن هم خودش استخراج نکرده و دانشجویان بیچاره را مجبور کرده برایش مقاله دربیاورند تا به آنها نمره بدهد، هیچ فایده نداشته است. آیا چنین مقالهای به درد کشور میخورد؟
آیا مقالهای که با مجبور کردن دانشجو به دست بیاید میتواند مشکل جامعه را حل کند؟
اگر قرار است کار علمی انجام دهیم، باید این را هم درنظر بگیریم که دشمن هم داریم، اصلاً فرض را بر این بگیریم که یک مقاله باکیفیت ارائه شده، این مقاله قرار است در جائی منتشر شود که دراختیار دشمنان قرار گیرد.
* اساتید ما ناخواسته برای دشمن کار میکنند
همین مقاله به عنوان یک تحقیق مفت و مجانی دراختیار دشمن قرار میگیرد و آنها هم بررسی میکنند تا ببینند از کجا میتوانند به ما ضربه بزنند، یعنی اساتید ما ناخواسته برای دشمن کار میکنند و راه ضربه زدن به کشور را به دشمن میگویند.
حال به دلیل اینکه چنین مسائلی را گفتهایم به ما میگویند کسی اعتقاد داشته باشد نباید مقاله درآورد، نباید در دانشگاه بماند! اینها حتی به ما طبق قانون فرصت ندادند از زمانی که داریم استفاده کنیم تا ببینند در پایان نتیجه چه میشود.
* مسئولان دانشگاه با موضوعات تحقیقاتی ما هم مشکل داشتند
آیا طبق قانون به دلیل ندادن مقاله میتوانند شما را از دانشگاه اخراج کنند؟
حقدل: طبق قانون خائنانه فعلی که در دانشگاههاست، بنده میتوانم بدون اینکه مقالهای بدهم ۸ سال در دانشگاه بمانم، حال بنده دلم میخواهد این مدت را در دانشگاه باشم و در راستای یکی از نیازهای دفاعی کشور تلاش کنم و نتیجه تحقیقاتم را به هیچ جائی جز همان ارگانی که قرار است از آن استفاده کند، ندهم، حال آیا کسی حق دارد بگوید چون بعد از ۳ سال مقاله درنیاوری برو!
* آیا اگر بخواهیم به سمت توانمندسازی هستهای و موشکی برویم باید ما را اخراج کنند؟
اینها علاوه بر این مسئله با موضوعات تحقیقاتی ما هم مشکل داشتند.
بعد از جنگ دوم جهانی همه قدرتها به این نتیجه رسیدند بحث هستهای و موشکی در رابطه با اقتدار کشورها بسیار تعیینکننده است. حال آیا اگر ما بخواهیم به سمت این برویم که توانمندی هستهای را داشته باشیم یا در بحث موشکی توانمند شویم، باید با ما برخورد شود؟
ما اعتقاداتی داریم و طبق وعده خداوند اگر یک مسلمان و انسان معتقد در یک مسیر قدم بردارد، پیشرفت بیشتری خواهد کرد، پس مسلما ما اگر در مسیر پیشرفت کشور حرکت کنیم، از آمریکا و دیگر کشورها بسیار جلوتر خواهیم رفت، البته باید تلاش کنیم اعتقاد و بنیه اعتقادی خودمان را در جامعه استحکام بخشیم.
* به ما گفتند تحقیقات روی مسائل موشکی و هستهای به درد نمیخورد!
ما به نحوی تلاش کردیم نقش خودمان را در ارتقای کشور ایفا کنیم و در بحث فعالیتهای مربوط به حوزه موشکی و هستهای کمک کنیم، ولی در دانشگاه به ما میگفتند فعالیتهای تحقیقاتی بر روی اینها اصلاً به درد نمیخورد و ما باید در لبه تیز علم حرکت کنیم! لبه تیز علم برای اینها آن چیزی بود که در غرب گرفته میشد.
اینها کارشکنی خیلی زیادی انجام دادند خصوصا در بحث یک مرکز تحقیقاتی که در حوزه هوافضا راه انداختیم. البته این مرکز الحمدالله بعد از ۱۰ سال نتایج خوبی داشته و حداقل باعث ایجاد خودکفائی در برخی اجزا و مسائل شده است. لبه تیز علم برای اینها چیزی بود که در مراکز تحقیقاتی روز آمریکا سپری میشود نه آن چیزی که نیاز روز کشور ماست و نیاز است اساتید دانشگاه ها آنها حل کند.
* دانشجویان ممتازی که با ما در تحقیقات هوافضا کار میکردند را اخراج کردند
اینها وقتی دیدند که ما دستاوردهای خوبی در این حوزه داشتیم، دانشجویانی که با ما همکاری میکردند را از دانشگاه اخراج کردند. دانشجویانی که عمدتاً از رتبههای برتر و ممتاز دانشگاه بودند ولی با بهانههای مختلف آنها را اخراج کردند.
برای نمونه دانشجوی رتبه اول الکترونیک ما که دو بار هم در کنکور دکترا قبول شده شده بود را وسط تحصیل چون همسلیقه برخی از افراد نبود اخراج کردند، یا دانشجوی رشته اول مکانیک که یک درس افتاده هم نداشت را با بهانه واهی اخراج کردند. ما هم به هر کسی شکایت کردیم نه وزارت علوم نه دانشگاه و نه شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچکدام پاسخگو نبودند.
متأسفانه هر طوری که توانستند مقابل ما سنگاندازی کردند، برای تحقیقاتی که ما میکردیم هیچگونه همکاری با ما نشد، حتی یک اتاق کوچک هم به ما ندادند، البته ما با این رفتارها دلسرد نشدیم و به کارمان ادامه دادیم.
* دانشگاه ما نباید یک نسخهبرداری معیوب از دانشگاههای غرب باشد
در چندین جای قرآن آمده که اگر خدا بخواهد سودی برای یک گروهی حاصل شود همه دنیا هم شوند نمیتوانند جلوی این اقدام را بگیرند. اگر ملت ما نیت خود را الهی کند و خدا هم بخواهد سودی به ما برساند، تمام دنیا هم جمع شوند نمیتوانند جلوی پیشرفت ما را بگیرند. ما نیز تلاش خواهیم کرد نیت خود را خالص و الهی کنیم و مطمئنم کسی هم نمیتواند جلوی پیشرفت ما را بگیرد.
دانشگاه ما نباید یک نسخهبرداری معیوب از دانشگاههای غرب باشد و تنها بدیهای دانشگاههای غرب را داشته باشد.
در دانشگاههای غربی برای اینکه یک دانشجو بتواند تحقیقاتی انجام بدهد، ولی در دانشگاههای ما دانشجو بدون هیچ حمایتی فعالیت میکند و ما تا جائی که بتوانیم به آنها فشار می آوریم.
وقتی ما بحث میکنیم که باید دانشگاه ما از غرب الگوبرداری نکند میگویند ما دنبال جدایی دختر و پسر هستیم؛ یعنی فقط در همین حد میبینند. ولی ما قبل از این موضوع دهها مورد دیگر مطرح میکنیم که دارای مشکل است.
به طور مثال میبینیم یک پروژه وارد دانشگاه با اعتباری حدود چندصد میلیون تومان میشود، ولی میبینیم استادی تمام این پول را در جیب خودش میگذارد و درصد اندکی را میان دانشجویانی که تحقیقات را انجام میدهند توزیع میکنند.
شما گفتید که در بحث توانمندسازی موشکی و هستهای فعالیت داشتید، به نظر شما جایی به دانشگاه برای اخراج شما فشار نمیآورد تا جلوی تحقیقات شما گرفته شود؟
حقدل: اینکه آیا از جایی فشاری وارد شده که جلوی ما سنگاندازی شود تا نتوانیم به تحقیقات خود ادامه بدهیم یک بحث اطلاعاتی است که باید دستگاههای امنیتی بررسی کنند، ولی ما برخی مواقع در حوزههایی مانند سرنخهائی از نفوذ در دانشگاهها میبینیم.
* در برخی دانشگاهها برای تشویق رفتن دانشجو به خارج کشور کلاس برگزار میکنند
آیا چنین رفتاری باعث نمیشود که نخبگان ما به خارج از کشور بروند مانند دوستان شما که به کشورهای دیگری رفتند؟
حقدل: متاسفانه اینگونه است. رهبری فرمودند اینکه دانشجو را به خارج رفتن تشویق کنیم خیانت است، ولی اصلا ما میبینیم در برخی دانشگاهها برای اینکه دانشجو را به خارج از کشور بفرستند کلاس برگزار میکنند.
* جاسوسی از دانشگاهها با ایجاد گروههای تعاملی
شما گفتید دشمنان ما از نتیجه تحقیقات ما برای ضربه زدن به خودمان استفاده میکنند، آیا آنها به دنبال جهت دادن به تحقیقات ما نبودهاند؟
حقدل: گاهی در رابطه با اینکه تحقیقات را هم جهت بدهند سرنخهائی دیده میشود، به طور مثال؛ فردی است که از جرج بوش جایزه گرفته و برای نیروی هوائی آمریکا فعالیت میکند و هر سال به کشور میآید و در دانشگاههای تهران و شیراز رفت و آمد دارد و دانشجویان نخبه را شناسائی میکند و آنها را تشویق میکند که با آنها همکاری کند. از طرفی به دانشجویان میگوید در چه موردی بهتر است تحقیقات کنند.
بعد از بحث برجام هم میبینیم به سمت دانشگاههای ما آمدند و یکسری گروههای تعاملی ایجاد کردند تا اهداف خود را پیگیری کنند، یک نمونه شاخص یک گروه بود که از چند دانشگاه کشور بازدید کردند و این بازدید بیشتر نقش جاسوسی داشت تا تعاملی و سر دسته آنها هم یکی از افراد رده بالای سازمان سیا بود.
یکی از افرادی هم که سر دسته فتنهگران ۸۸ بود این فرد را وارد دانشگاه شیراز کرد و قبل از سفر او به ما و اساتید دیگر نامه زدند که اگر تحقیقاتی در زمینههای دفاعی دارید بگوئید.
همین فرد هم در اخراج ما ۳ نفر نقش اساسی داشت چون قائم مقام دانشگاه شده بود و برای اخراج ما برنامهریزی کرد.
* برای اخراج ما تبانی کردند
فرهنگی را که در دانشگاهها نهادینه کردن فرهنگ غربزدگی است، ما نیروهای انقلابی توانمندی داریم که از لحاظ علمی بسیار توانمندتر و قویتر از کسانی هستند که امروز ادعا دارند ولی غربزدهها ژست علم را میگیرند، ولی وقتی میخواهیم یک مشکل کشور را حل کنند کنار میکشند.
برای اخراج ما تبانی کردند، کار غیرقانونی انجام دادند، دانشجویان ما را از ما گرفتند تا جایی که توانستند علیه ما اقدام کردند ولی این انصاف نیست که افراد انقلابی و متعهد محروم شوند، ولی افراد بیتعهد که فقط ژست علم را میگیرند در دانشگاهها جولان میدهند.