به گزارش مشرق، این روزها هر کجا که بنشینید، میتوانید موضوع بحثها را حدس بزنید: گرانی دلار و ارزهای خارجی. چرا؟ چون روی همه بخشهای زندگی مردم، از کار و دانشگاه و سفر گرفته تا سفره و مایع دستشویی و... اثر گذاشته.
جالب اینکه همه هم یک سؤال میپرسند: چرا دلار و ارز گران میشود؟ اگر دست دولت است، چرا گران میکند و اگر دست دولت نیست، طبق چه پروسهای و فرآیندی گران میشود؟ البته مردم طنازیهایشان را هم به این حوزه کشاندهاند؛ ازجمله شوخی با گفتههای جهانگیری در انتخابات ریاستجمهوری پارسال که رشد قیمت ارز و سکه را در دولت احمدینژاد دست گرفته بود و دولت قبل را حسابی شرمنده میکرد. اما قیمت چرا اینجوری بالا و پایین میشود؟ نگاهی به دلایل موجود میاندازیم؛ دلایلی که بعضی واقعی، بعضی روانی و برخی نیز ادعایی مسئولان و کارشناسان هستند.
بیشتر بخوانید:
پایان پرداخت دلارهای دولتی به مسافران از امروز
قیمت روزِ طلا، سکه و ارز
***
معادله یکم: زندگی در حبابهای بیپایان
همهچیز حباب است؛ این یکی از رایجترین دلایل دولتیها بوده که البته در حال حاضر بیشتر به کار طنزپردازان میآید تا تحلیلگران. ولیالله سیف، رئیس سابق بانک مرکزی، زمانی در این زمینه گفته بود: «حباب نرخ ارز در بازار در اوج قیمتی قرار دارد و در روزهای آتی روند کاهش نرخ ارز شروع خواهد شد و حباب قیمت دلار از بین خواهد رفت.» تصورش را بکنید که این اظهارات، متعلق به بهمنماه سال گذشته بوده.
البته علاقهمندان به نظریه حبابها، تنها معطوف به سیف نبوده و نیستند؛ محمدباقر نوبخت در کسوت سخنگوی دولت و صدیف بدری، عضو کمیسیون عمران و محمد کشتیآرای عضو اتحادیه طلا و ابراهیم محمدولی، رئیس اتحادیه طلا نیز معتقدند بودند که همهچیز زیر سر این حبابهاست؛ حتی اگر قیمت طلا و مسکن و... هم رشد کرده.
معادله دوم: کار، کار خود بانک مرکزی بوده
از دیگر دلایلی که برای گرانی ارز برشمرده میشود، خساست بانک مرکزی است. بهاینترتیب که برخی از فعالان بازار ارز مدعی شدهاند که چون بانک مرکزی دلار و ارز کمتری به صرافیهای خود در بازار تزریق میکند، درنتیجه مشکل پیش آمده و تقاضا بالاتر و قیمت نیز بالاتر میرود. حتی این فعالان مدعیاند که گاهی این ارزها با قیمت بالاتر نیز عرضه میشود که خود موجب افزایش قیمت دلار میشود. این نظر توسط بخشی از صرافان نیز تأیید میشود. البته این متعلق به زمانی است که صرافیها عملا وجود داشته و جزو کانالهای اصلی تأمین ارز محسوب میشوند.
معادله سوم: دلار گران، جبران کسری بودجه است
از دلایل معروف دیگری که مطرح میشود، نیت دولت برای کاهش کسری بودجه خود است. به چه ترتیب؟ بهاینترتیب که مثلاً دولت در بودجه سال ۹۶، نرخ محاسباتی ارز را ۳۳۰۰ تومان در نظر گرفته؛ اما حالا این نرخ مبادلهای بالاتر رفته. زمانی هادی قوامی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته بود که تفاوت نرخ دلار ۳۳۰۰ تومانی ۹۶ و ۳۸۰۰ تومانی امسال، بهتنهایی باعث جبران ۱۰هزار میلیارد تومان از کسری دولت میشود. البته این برای وقتی بود که تصمیم دولت برای دلار ۴۲۰۰ یا بالاتر قطعی نشده بود. حالا خودتان با قیمتهای جدید، رقم جدید جبران شده از کسری بودجه را محاسبه کنید. متأسفانه بهواسطه تعهداتی که دولت برای تأمین هزینههای جاری کشور و یارانهها و... دارد، این انگیزه نزد دولت قوی شمرده میشود. در کل، دولت بدش نمیآید کمی قیمتها جابهجا شود تا بتواند کسری را جبران کند؛ اما به نظر میرسد که این علاقه دیگر در حد دلار بالای هشت، نه هزار تومان نباشد. چون هزینه اثرات جانبی این افزایش افسارگسیخته، گاهی بیشتر از جبران کسری بودجه است.
معادله چهارم: دیگران؛ از دشمنان واقعی تا دشمنان توهمی
یکی دیگر از دلایل خاصی که درباره افزایش ناگهانی قیمت ارز مطرح میشود، نسبت دادن آن به دشمنان واقعی یا حتی خیالی است. این دیگرانی که باعثوبانی افزایش نرخ دلار میشوند میتوانند شبکههای اجتماعی، دشمنان ریزودرشت و حتی رسانهها باشند. حسن حسینی شاهرودی، دبیر کمیسیون اقتصادی در این مورد گفته است که دشمنان در شبکههای مجازی، بیثبات کردن بازار داخلی را دنبال میکنند تا بدینوسیله به نیت خود که اثبات ناکارآمدی اقتصادی است، برسند. دکتر روحانی نیز اشاره کرده است که مشکلات گرانی ارز کاملا دلایل روانی و تبلیغاتی دارد. رئیس سابق بانک مرکزی هم سروقت ترامپ رفته و درجایی اشاره کرده بود که این شخص با ایجاد التهاب مصنوعی، به دنبال تضعیف سرمایهگذاری در ایران است تا به اقتصاد ما صدمه بزند. او حتی درجایی دیگر اشاره کرده است که: «در خصوص نرخ ارز نیز عوامل غیراقتصادی و عدماطمینان نسبت به آینده مؤثر است. متأسفانه دشمنان از خارج از مرزها و به شکلهای مختلف بر این موضوع دامن زده و در تلاشاند تا شرایط را برای ملت سختتر کنند.» سیف پا را فراتر گذاشته و حتی کشورهایی چون عربستان سعودی و امارات را در التهابات ارزی ایران دخیل دانسته بود؛ چرا که از نظر او تعادل لازم در منابع و مصارف ارزی کشور وجود داشته و نباید وضعیت به این شکل درمیآمده. تلگرام نیز از منظر این رئیس سابق، جزو متهمان اصلی گرانی ارز بوده؛ کاری که دشمن دنبال میکرد و باعث افزایش قیمت میشد، بدون اینکه معاملهای صورت بگیرد. حسن یونس سینکی، معاون وزیر صنعت نیز رسانهها را متهم کرده که «چرتوپرت» میگویند و نمیگذارند حرفهای دولتیها به گوش مردم برسد. البته آمریکا نیز با وعده تحریمهای جدید، جزو متهمان اصلی التهابات در بازار ارز بوده است. آخرین روایت از «دیگران» نیز به صحبتهای یکی از روزنامههای صبح کشور بازمیگردد که مخالفان دولت را در این نابسامانی دخیل دانسته است.
معادله پنجم: سرمایههای سرگردان و بیمنطق مردم
همانطور که میدانید، بخش اعظمی از سرمایههای مردم در بانکها و بهصورت سپردههای همراه با سود است. نرخ این سودها البته در حال حاضر بالاتر از ۱۵ درصد نیست، هرچند که در بازار غیررسمی و توسط همین بانکها و مؤسسات، نرخهای بالای ۲۰درصد هم ارائه میشود. بر اثر کاهش دستوری نرخ سود سپردهها و بدون تنظیم سایر بازارها، غالباً حرکتهای مالی از سمت بانکها و مؤسسات مالی به مقصدهای نامعلوم جریان مییابد. این حرکتهای مالی، اگر همراه با جو هیجانی هم باشد باعث میشود تا اقتصاد کشور حسابی به هم بخورد. بازار مسکن، کالاهای مصرفی، کالاهای سرمایهای، سکه، طلا و ارز جزو بازارهای مقصدی هستند که این سرمایهها به سمتوسوی آن جریان پیدا میکند. با توجه به حجم بالای این نقدینگی سرگردان و عدم رفتار اقتصادی و منطقی آن، برنامهریزی برایش سخت میشود و نتیجهاش، افزایش قیمتهای اینچنین خواهد بود.
معادله ششم: همهچیز روانی است
از دیگر دلایلی که برای گرانی دلار مطرح شده است، دلایل هیجانی و روانی است. در این مورد، شخص رئیسجمهور گفته است: «در سالهای قبل ما همیشه در ماههای دی و بهمن در مشکلاتی بودیم برای تأمین نیازهایمان اما امسال اینچنین نیست. بنابراین گرانی نرخ ارز دلایل روانی و تبلیغاتی دارد.» نوبخت، سخنگوی دولت نیز از تقاضای کاذب صحبت کرده و اینکه نباید قیمت دلار اینهمه بالا میرفت. این را سیف، رئیس سابق بانک مرکزی هم فروردین امسال تکرار کرده بود که «تقاضای امروز بازار، ناشی از مصارف واقعی نبوده و انتظارات نقش مهمی ایفا میکند؛ لذا حساسیت زیادی به تحولات غیراقتصادی وجود دارد و عملاً نوسانات کوتاهمدت بازار را این بخش از تقاضا شکل میدهد.» او اظهار امیدواری هم کرده بود که این دلایل روانی و فضای روانی رفع خواهند شد.
معادله هفتم: دست مافیا در کار است
افراد مختلفی هم هستند که معتقدند که بازار ارز و سکه کشور در دست مافیاست؛ خاصه بازار ارز. اقتصادآنلاین دراینباره نوشته است: «۲ صراف بزرگ که هرکدام بیش از چند صرافی دارند و صرافیهای معتمد بانک مرکزی بوده و با افراد ذینفوذ در بانک مرکزی و نهادهای مختلف در کشور مرتبط هستند عامل افزایش چند روز اخیر قیمت دلار هستند.» صحبتهای محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز در این زمینه قابل تأمل است که گفته بود پتروشیمیهای کشور امسال سه و نیم میلیارد دلار صادرات داشتند، اما «تنها دو و یکدهم میلیارد دلار ثبت کردند و مابقی بهجاهای دیگر رفته است.» نکته بعدی در مورد این پتروشیمیها این است که دلارهای وارد شده به کشور را به صرافیهای خاصی تقدیم میکنند که شائبههایی را برانگیخته است.
از سوی دیگر، عدهای نیز سخن از مافیای دلار در اربیل، کردستان عراق و حتی ترکیه به میان میآورند. ظاهراً این مافیا نسبتی با تلاشهای منطقهای برای منزوی کردن ایران هم دارد. عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس، کواکبیان، نیز ضمن اشاره به صحبتهای رئیس قوه قضائیه دال بر وجود دستهای مافیا در ماجرای افزایش نرخ سکه و دلار، تقاضای اعدام چند نفر از اعضای این مافیا را در چهارراه استانبول کرده بود. از سوی دیگر، از بدیهای یک اقتصاد متمرکز این است که افرادی که نزدیکتر به منابع قدرت و اطلاعات بکرتر هستند، میتوانند سودهای کلانتری هم ببرند. این افراد بهواسطه اطلاعات و نزدیکی به این منابع، وارد حوزههای مختلف میشوند تا سودهای بیشتری ببرند؛ یکی از این حوزهها همین بازار ارز و دلار است.