به گزارش مشرق، این روزها در فضای مجازی و در بین مردم صحبت از تصاویر زندگی اشرافی عروس سفیر و فرزند وزیر سابق و فلان مسئول است. حرفهایی که اگر تا دیروز فقط شایعاتی از آن مطرح بود، امروز به تصویر و فیلم بدل شده و حتی فرزندان مسئولین را به واکنش و پاسخ دادن وا داشته است.
بیشتر بخوانید:
تهدید یک روحانی به خاطر تکرار جمله حضرت امام
بانی این حرکت طلبهای است که در فضای مجازی بیش از 200 هزار نفر او را دنبال میکنند. حجتالاسلام «سید مهدی صدرالساداتی» این روزها چهره محبوب گروهی از فعالان اینستاگرامی است هرچند منتقدانی جدی هم دارد. وی برادر حجتالاسلام والمسلمین سیدروح الله صدرالساداتی نماینده خبرگان رهبری و داماد آیتالله مدرسی است هرچند میگوید از این امتیاز به نفع مردم استفاده کرده و شاید به دلیل همین انتساب است که تاکنون کسی با وی برخوردی نکرده است.
این طلبه جوان حوزه علمیه، پیشتر هم کمپینهایی مانند #نه_به_انتقال_آب_کارون تشکیل داده بود. اولین حرکت قابل توجه اخیر وی انعکاس مراسم عروسی اشرافی پسر سفیر ایران در دانمارک و پوشش تجملاتی عروس سفیر بود که پسر سفیر را به مناطره با وی کشاند. مهدی مظاهری فرزند طهماسب مظاهری رئیس اسبق بانک مرکزی شخص دیگری بود که پایش به مناظره با صدرالساداتی باز شد.
در راستای فعالیت جدید این طلبه و سوالاتی که برخی در رابطه با این نحوه مبارزه با شرافی گری داشتند، بعداز ظهری را مهمان وی شدیم تا به شبهات مطرح درباره کارهایش پاسخ دهد.
متن زیر مشروح گفتگو با حجتالاسلام صدرالساداتی است که از منظرتان میگذرد:
اقدامات اخیر شما توجهات زیادی در کشور بپا کرد. آنچه مشخص است بعد از 4 دهه از اول انقلاب برخی سبک زندگیها با دهه اول انقلاب تفاوت بسیاری کرده و اشرافیگری بین بعضی مسئولان نفوذ کرده است؛ به حدی که بعضاً تظاهر بدون شرمندگی به اشرافیگری را هم شاهد هستیم. این آفت چقدر میتواند آسیب به انقلابی بزند که بنیانگذار آن و رهبر معظم انقلاب در حال حاضر بسیار سادهزیست بوده و هستند اما برخی مسئولان این منش را ندارند.
صدرالساداتی: ابتدا تشکر میکنم از شرایطی که این خبرگزاری برای ما مهیا کرد و امیدوارم آن چیزی که مورد رضایت خدا هست را بگوییم. اشرافیگری موضوع ساده و اولویت پایینی نیست. اشرافیگری ریشه خیلی از مفاسد است. ریشه خیلی از اختلافهاست. شاید بتوانیم بگوییم بزرگترین انحراف انقلاب از خاستگاه خودش و گفتمان خودش همین اشرافیگری است.
** خوی کاخنشینی هیچ مناسبتی با مبارزه ندارد
شاید ما خیلی نتوانیم این مسئله را هضم کنیم. حضرت امام میگویند "آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند" یا "استکبار کاری نمیتواند بکند"، "ما میتوانیم مبارزه کنیم" اما یک جا هست که فاتحه همه اینها خوانده میشود. آنجا که امام میگوید "وقتی مسئول ما به سمت کاخ نشینی برود". یا جای دیگر میگوید آمریکا زمانی میتواند روی ملت ما تاثیر بگذارد که مسئولان ما به سمت کاخ بروند. و در توضیح این مسئله میگویند "طبیعت کاخ نشینی خوی کاخ نشینی میآورد." خوی کاخ نشینی که آمد هیچ مناسبتی با مبارزه ندارد. در یکی از صحبتهای امام نقل به مضمون این است "کسی که دنبال دنیا و رفاه خودش است مبارز هم باشد الفبای مبارزه را هم نفهمیده ".
آن وقت مردم خودمان را تشویق به مبارزه و اقتصاد مقاومتی و استقلال و جلوی آمریکا ایستادن بکنیم اما بعضی از همانها که شعار میدهند خودشان درد مردم را نفهمند. کوچکترین آسیب را از تحریمها و مسائل معیشتی اینها دارند میبینند. خب ما میخواهیم بگوییم ریشه دینگریزی، فساد و دیگر چیزها در همین خوی اشرافیگری است. ریشه تبعیض همین جاست.
ریشه دینگریزی جوانان همین است از همانجا که میبینند کسی حرفی میزند خودش اهل عمل به آن نیست بعد میگوید مبارزه بکن. تو اگر مبارزی لباس ساده به تن کن و به خودت سخت بگیر نه اینکه کفش سی میلیونی بپوشی و به مردم بگویی تحمل کنید.
ریشه دینگریزی جوانان همین است. از همانجا که میبینند کسی حرفی میزند خودش اهل عمل به آن نیست بعد میگوید مبارزه بکن. تو اگر مبارزی لباس ساده به تن کن و به خودت سخت بگیر نه اینکه کفش سی میلیونی بپوشی و به مردم بگویی تحمل کنید.
یکی از دلایل این وضع بعضی مسئولان ما این است که خوی تجمل با انسان کاری میکند که خیال میکند ارباب است و مردم رعیتاند. در مقابل کسی که پولش هم بیشتر است و قدرت مالی دارد خاضع میشود. هرچه هم مرگ بر آمریکا بگوید در درونش به این مسئله اعتقاد ندارد چون در داخل پوچ و دنیاگرا شده است و به هیمنه مادی آنها نگاه میکند و قبول ندارد میتواند مبارزه کند و این برخلاف کسی است که پابرهنه و کوخنشین باشد چون حب دنیا و دنیاگرایی در وجودش نیست. اگر ایمان باشد ما میتوانیم و وقتی ایمان نیست نمیتوانیم.
** مسئولان فکر میکنند باید شیک بود تا حرفشان را گوش کنند!
امام میگفت ببینید عدهای مومن و معتقدند اما ضعیفالنفس هستند. اگر یک خارجی بیاید و ببیند محل کارش محقر است احساس حقارت و ضعف میکنند درحالیکه حقارت به کاخ نیست، به ایمان است. حضرت امام وقتی نماینده گورباچف آمد کجا بود؟ یک کوخی نشسته بود و لباس رسمی هم نداشت تا نشان دهد حقارت به این چیزها نیست اما اکنون مسئولان اعتقاد ندارند و فکر میکنند باید فقط شیک بود تا حرفمان را گوش دهند. بقیه مسئولان هم میگویند باید شیک باشیم تا مردم حرف ما را گوش دهند. باید 15 تا 20 تا محافظ داشت تا حرف ما را بخرند و الا حرف ما را گوش نمیدهدن در صورتی که این انحراف واضح از مبانی انقلاب و امام است که نهایت به فساد در کل کشور میرسیم.
پس ریشه بخش مهمی از مشکلات امروز ما از همین ناشی میشود برای همین ما روی این مسئله دست گذاشتیم که اولا خلاف قانونی مرتکب نشویم و ثانیاً کاری بکنیم که عرصه بر افرادی که اهل این کارند تنگ شده و تبدیل به یک ضدارزش شود و کسی جرأت نکند از این کارها کند.
امام میگفت ببینید عدهای مومن و معتقدند اما ضعیفالنفس هستند. اگر یک خارجی بیاید و ببیند محل کارش محقر است احساس حقارت و ضعف میکنند درحالیکه حقارت به کاخ نیست، به ایمان است. حضرت امام وقتی نماینده گوباچف آمد کجا بود؟ یک کوخی نشسته بود و لباس رسمی هم نداشت تا نشان دهد حقارت به این چیزها نیست
** نامه امیرالمومنین به عثمان بن حنیف نشانه چیست؟
انتقادی که به شما میشود این است که اولا پخش کردن تصاویر این افراد هتک حرمت و از بین آبرو نیست؟ اینکه چیزی در پیج شخصی شخصی است را باعث میشویم صدها هزار نفر ببینند منافاتش با آبروی اشخاص چیست؟ یک عده هم میگویند این حرکتی که شما کردید خوب است اما ممکن است مردم را دلزده کند.
صدرالساداتی: اولا در مورد اینکه این کار حرام یا هتک حرمت است، در سیره ائمه این هست یعنی اگر ببینید امیرالمومینین یک تذکری به عثمان بن حنیف میدهد، مردم هم میفهمند و در تاریخ نام وی پخش شده و بههرحال آبروی عثمان بن حنیف بخاطر نشستن بر سر سفره اغنیا رفت. اصلا باید در برخی جاها که مربوط به اجتماع و نه فرد است گفته شود.
اگر گناهی در خلوت کسی اتفاق افتاده کاری نداریم و پخش آن هم درست نیست چون نمیخواهد پخش کند اما کاری که در مجازی شخصی خودش پخش میکند ابایی ندارد و این برمیگردد به مسائل اجتماعی نه فردی بنابراین بهعنوان نهی از منکر علنی- که دنیاگرایی مسئولان قطعا منکر و حرام صد درصد است- موردی ندارد. ما نظام را بالاترین چیز میدانیم.
** اشرافی گری مصداق منکر است و باید با آن برخورد کرد
البته اگر مصداق اشرافیگری باشد که ساعت 50 میلیونی و خانه میلیاردی و لباس میلیونی و ماشین میلیاردی مصداق بارز اشرافیگری است و یک چندم این را ملت نمیتوانند داشته باشند، همان خوی کاخ نشینی است. این قطعا حرام است و باید جلوی آن را گرفت. راه جلوگیری از آن تذکر شخصی است و یکی هم تذکر عمومی. وقتی جامعه در اشرافیگری مسئولان گیر کرد باید عمومی گفت گرچه ما بعضی جاها هم شخصی تذکر دادیم اما شوکی به جامعه باید داد که همه عقب بنشینند و بفهمند مردم از این کارها بدشان میآید. بنابراین مصداق نهی از منکر که قطعاً هست و واجب است مبارزه کنیم. عمومی گفتن آن هم برای خارج کردن جامعه از اشرافیگری است و باید یک گفتمانی درست شود.
اما اینکه برخی دلسرد میشوند درست برعکس است. مردم زمانی دلسرد میشوند که هی بگوییم دزدی، دزدی، فساد، اختلاس... اما نتوانیم جلوی آن را بگیریم اما اگر جایی گفته شود فلانی دزدی کرد، فلانی عروسی اشرافی گرفت، فلانی پسرش میلیارد شده و... و ترمزی برای مسئولان شد یک امیدی برای مردم است که میفهمند میتوان جلوی آنها را گرفت.
وقتی جامعه در اشرافیگری برخی مسئولان گیر کرد باید عمومی گفت گرچه ما بعضی جاها هم شخصی تذکر دادیم اما شوکی به جامعه باید داد که همه عقب بنشینند و بفهمند مردم از این کارها بدشان میآید.
** شکایت آقازاده رئیس اسبق بانک مرکزی
شکایت آقای مظاهری از شما چه بود و به کجا رسید؟
صدرالساداتی: وی معتقد بود عکسبرداری از صفحات دیگران غیرقانونی است. من چنین چیزی ندیدم. اگر عکس را تحریف بکنند ممکن است اما عین همان را بازنشر کنیم من جایی ندیدم مصداق غیرقانونی باشد. خود وی هم از صفحه شخصی من عکس برداشت و منتشر کرد. گفتم اگر غیرقانونی است من شکایت میکنم.
در مناظره با مهدی مظاهری از یک سری افراد هم اسم بردید...
صدرالساداتی: من اتهامی به کسی نزدم. من اتهام نزدم و گفتم شما با این اشخاص آیا شراکت مالی داشتید یا خیر؟ فقط سوال کردم.
** از امتیار پدر همسرم به نفع مردم استفاده کردم
شما برادرتان عضو مجلس خبرگان رهبری است. پدرتان آیتالله صدرالساداتی از علماس سرشناس یزد هستند. پدر همسر شما آیتالله مدرسی از اعضای فقهای شورای نگهبان است. برخی مدعی هستند همین انتسابها مانع از برخورد قضایی با شما میشود.
صدرالساداتی: نه اینکه کسی کار نداشته باشد اما ممکن است ملاحظه ما را کردهاند و تا الان تحمل کردند. بعضی از قوانین و مفاهیم آنقدر تعمیم پذیر است که کار عادی هم کنیم ممکن است مشمول آن بشویم مثل تشویش اذهان عمومی یا تبلیغ علیه نظام مثلا علیه یک امام جمعه کاری انجام میدهید دادستان آن را تبلیغ علیه نظام میداند یا مینویسد تشویش اذهان عمومی. اینها را به من تا الان آوانس(امتیاز) دادند و آن هم بخاطر برادرم یا پدرم نیست. بیشتر حدس من این است که خیال کردند شاید حضرت آیتالله مدرسی از من حمایت میکنند.
بله این امتیاز من است اما من از آن به نفع مردم استفاده میکنم و رانتی نیست که از آن سوءاستفاده کنم و به اموالی برسم. مثلا طلبه ایلامی 4 پرونده برایش درست شد. دوتا از طرف امام جمعه ایلام و دوتا هم از طرف دادستان ویژه روحانیت بخاطر چند سخنرانی. در شیراز چند دانشجو که از امام جمعه مرحوم شیراز سوالی درباره هزینه تبلیغات پرسیدند دادستان شخصا آنها را محکوم کرد. برای من هم ممکن بود این اتفاق بیفتد اما یک دلیلش انتسابی است که میدانند و یکی هم قدرت رسانه. به هرحال من رسانهای در حد خودم دارم که دنبال میشد و اگر اتهامی به من بزنند افکار عمومی قانع نمیشود. ولی ممکن است در آینده پای ما هم به دادگاه باز بشود و من هم آمادگی دادگاه رفتن و دفاع از خود را دارم.
ما جوانان انقلابی و جوانان جویای عدالت داریم که اینها الان متهماند به ساندیسخور و بسیجی و تندرو بودن. اینها واقعا پابرهنه هستند و چون خودشان پاکاند قیام کنند و هرچه مصلحتسنجی هست کنار بگذارند البته قانونی، نه انتحاری. آبرو وسط بگذارند و کمک کنند این گفتمان جلو برود و شکل بگیرد و در سه بعد رانت، پاسخگو کردن و هم شفافیت بتوانند یک باری از قوه قضاییه که انجام نداده و مجلس و دولت که کار را ول کردهاند انجام دهند تا مدیری جرات نکند از بیتالمال خاصهخرجی کند.