به گزارش مشرق، "دویچه وله" آلمان در گزارشی نوشت: "هایکو ماس"، وزیر امور خارجه آلمان برای نجات برجام و خنثی کردن ترکشهای برخاسته از تحریم ایران از سوی آمریکا از ضرورت ایجاد یک سیستم مالی اروپایی مستقل سخن گفته است. اما این پرسش مطرح است که آیا ایجاد یک "سوئیفت اروپایی" ممکن است؟
هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان، روز سهشنبه 21 آگوست (30 مرداد) از ضرورت ایجاد یک نهاد مالی مستقل اروپایی سخن گفته بود. ماس در مقالهای که در روزنامه اقتصادی "هندلزبلات" منتشر کرد به فاصله ایجاد شده بین منافع اروپا و آمریکا اشاره کرد و از این رو، ایجاد یک نهاد مالی مستقل از سوئیفت را الزامی دانست.
سوئیفت "جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی" است؛ نهادی بینالمللی که 45 سال پیش با همکاری صدها بانک اروپایی و آمریکایی شکل گرفت.
هدف از ایجاد سوئیفت، تسریع تراکنشهای مالی در سطح جهان بود؛ نهادی که میبایست مستقل از سیاست و تصمیم دولتها امر داد و ستد در دنیا را هماهنگ کند. فشارهای آمریکا پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر در عمل به اصل ناظر بر این شبکه مالی، یعنی مستقل بودن از سیاست دولتها آسیب رساند.
بیشتر بخوانید:
واکنش ایران به بسته 18 میلیون یورویی اروپا
تخصیص بسته ۱۸ میلیون یورویی اروپا برای حمایت از ایران
حتی گزارشهای تایید نشدهای درباره هک اطلاعات بانکی سوئیفت توسط آمریکا منتشر شده است. به هر حال، سوئیفت شریان اصلی بازرگانی خارجی است. آنچه هایکو ماس، اکنون از آن سخن میگوید ایجاد یک شبکه مالی اروپایی است.
یکی از هدفهای تشکیل چنین نهادی، ایجاد امکان برای تراکنشهای مالی جمهوری اسلامی ایران است. پرسشی که مطرح میشود این است که آیا تشکیل چنین نهادی مستقل از سوئیفت ممکن است؟
ایران و چالش بازرگانی خارجی
سیاست تحریمهای اقتصادی ایران که از روز 6 آگوست توسط آمریکا به اجرا در آمد و قرار است با تحریمهای نفتی ایران در روز 4 نوامبر (13 آبان) تشدید شود، حوزهها و عرصههای گوناگونی را شامل میشود.
گرچه پیکان توجه دولت ترامپ و نگرانی مسئولان جمهوری اسلامی معطوف به تحریمهای نفتی است، اما آنچه میتواند باعث سکته اقتصاد ایران بشود، قطع ارتباط با شریان مالی جهانی، سوئیفت است.
جمهوری اسلامی در هر صورت میتواند در مقیاس بسیار نازلتر از طریق مرزهای خود نفت صادر کند و یا اقدام به فروش روی آب بکند (انتقال نفت از نفتکشی به نفتکش دیگر بر روی آب). اما مشکل اصلی بر سر وصول درآمدهای ناشی از فروش نفت است.
در اهمیت سوئیفت برای بازرگانی خارجی تردیدی وجود ندارد. سوئیفت دربرگیرنده حدود 10 هزار بانک با میلیونها شعبه در سراسر جهان است و سالانه بیش از 10 میلیارد تراکنش مالی از سوی سوئیفت انجام میشود.
جمهوری اسلامی ایران به اهمیت سوئیفت در فاصله سالهای بین 2012 تا 2015 پی برد. در سال 2012 در چارچوب تحریمهای پیشبینی شده علیه ایران، ارتباط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بانکهای صادرات، ملی، سپه و چند بانک دیگر با شبکه سوئیفت قطع شد.
دشواریهای اقتصادی ناشی از قطع رابطه با سوئیفت برای ایران:
* ناتوانی در انتقال ارز برای واردات و تاثیر مستقیم آن بر تولید کالا و همچنین تهیه قطعات یدکی
* دشواریهای ناظر بر کسب درآمدهای ارزی ناشی از صادرات، اعم از صادرات نفتی یا غیر نفتی. از این رو بود که جمهوری اسلامی در دورهی تحریمها اقدام به معامله پایاپای نفت با گندم، طلا و سایر محصولات کرده بود
* دشواریهای ناظر بر دسترسی به داراییهای موجود در خارج از مرزهای ایران
* دشواریهای ناظر بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران
* ناتوانی در تامین بودجه ارزی برای تکمیل پروژههای نیمهتمام
پس از توافق هستهای، ارتباط ایران با شبکه مالی سوئیفت مجددا برقرار شد. بنابراین میتوان گفت که پدیده مسدود شدن ارتباط سیستم بانکی ایران با بانکهای جهان، برای مسئولان جمهوری اسلامی پدیده ناآشنایی نیست. از اینرو است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، از کشورهای اروپایی خواسته است، برای تراکنشهای مالی ایران راه حلی بیابند.
راه حل وزیر امور خارجه آلمان
تا موعد اجرای تحریمهای تکمیلی آمریکا علیه ایران که تحریم نفتی را نیز دربرمیگیرد، مدت زمان زیادی نمانده است.
این در حالی است که خروج شرکتهای اروپایی و از جمله خروج قطعی شرکت نفتی فرانسوی توتال از پروژه پارس جنوبی، به نگرانیهای مسئولان جمهوری اسلامی ایران دامن زده است.
ظریف و همچنین بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه، اخیرا از ناکافی بودن تلاشهای کشورهای اروپایی برای نجات برجام انتقاد کرده بودند.
در همین رابطه، هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان با انتشار مقاله خود در روزنامه اقتصادی "هندلزبلات" نسبت به انتقادهای مسئولان ایران واکنش نشان داده و از ضرورت ایجاد یک شبکه مالی مستقل اروپایی سخن گفته است؛ شبکهای که میبایست با کارکردی مشابه سوئیفت، اما مستقل از آن، امر داد و ستد مالی ایران و در نتیجه بازرگانی خارجی آن کشور را ممکن سازد.
پیشنهاد هایکو ماس متفاوت از آن راهکاری نیست که دو کشور دیگر اتحادیه اروپا، بریتانیا و فرانسه نیز تا کنون بدون ارائه توضیح دقیق مطرح کردهاند.
در نشست روز 6 آگوست وزیران امور خارجه سه کشور آلمان، بریتانیا و فرانسه در حضور فدریکا موگرینی، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، پیشنهاد مشابهی با هدف ممکن ساختن تراکنشهای مالی ایران مطرح شده بود.
آیا ایجاد یک شبکه مالی مستقل اروپایی ممکن است؟
اتحادیه اروپا برای پیشبرد فعالیتهای اقتصادی خود چند نهاد و سازمان مستقل مالی دارد. به این ترتیب، طرح این پرسش که آیا ایجاد یک شبکه مالی مستقل اروپایی ممکن است یا خیر، با توجه به تاریخ اتحادیه اروپا، موضوعیت ندارد.
آنچه در مقاله وزیر امور خارجه آلمان به طور کافی به آن اشاره نشده است، چگونگی ایجاد چنین شبکهای است.
هایکو ماس در مقاله خود تنها به گفتن این موضوع بسنده کرده که اروپا باید بتواند در مناسبات خود با آمریکا مستقل عمل کند و آمریکا نیز باید بداند بدون مشورت با اروپا نمیتواند تصمیماتی اتخاذ کند که به منافع اروپا آسیب برسانند. منظور ماس، خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و در پیش گرفتن سیاست اعمال تحریم علیه ایران است.
ایدهی تشکیل یک سامانه مستقل مالی
ایدهای که هایکو ماس با عزیمت از آن موضوع ایجاد یک "سوئیفت اروپایی" را مطرح کرده، برداشتی است از ساختار یکی از سامانههای مالی اصلی اتحادیه اروپا.
به بیان دیگر، اتحادیه اروپا برای حل مشکلات مالی خود یک سامانه مالی موفق دارد. این سامانه که "مکانیسم ثبات اروپا" نام دارد، یکی از نهادهای معدود اتحادیه اروپا است که به باور کارشناسان تا کنون بسیار دقیق و موفق عمل کرده است.
"مکانیسم ثبات اروپا" (European Stability Mechanism) سامانهای است مالی که دفتر اصلی آن در لوکزامبورگ قرار دارد. این سازمان مالی اروپایی در سال 2012 تاسیس شد و نهادی مالی است برای نجات واحد پول مشترک کشورهای عضو اتحاد پولی و ارزی اروپا.
بنابراین وظیفه اصلی این سازمان مالی نجات یورو از بحرانهای مالی است. به عنوان نمونه هرگاه یکی از کشورهای عضو اتحاد پولی و مالی اروپا دچار بحران مالی شود، این نهاد برای کمک به آن کشور بحرانزده پا به میدان مینهد.
"مکانیسم ثبات اروپا" و مشکل ایران
بدیهی است که نظر هایکو ماس، بهره گرفتن از "مکانیسم ثبات اروپا" برای حل مشکل تراکنشهای مالی ایران نبوده است. با این حال، آنچه وزیر امور خارجه آلمان از آن سخن گفته، بهره گرفتن از مکانیسم مشابهی است.
رجوع مجدد به موضوع تحریمهای ایران، تا حدودی میتواند به روشن شدن مشکل مالی برخاسته از تحریمهای ایران برای اروپا کمک کند.
در واقع، تحریمهای ایران از سوی آمریکا تنها اقتصاد آن کشور را نشانه نگرفته است. آمریکا همه کشورها و همه شرکتهایی که با ایران همکاری اقتصادی دارند را تهدید به مجازات کرده است. پیام دولت ترامپ روشن است: یا معامله با آمریکا یا معامله با ایران.
از این رو، بسیاری از شرکتهای اروپایی که در پهنه اقتصاد آمریکا حضور دارند اعلام کردهاند، به همکاریهای اقتصادی خود با ایران خاتمه خواهند داد.
هایکو ماس برای حل مشکل تراکنشهای مالی ایران ایده جبران خسارات و زیانهای مالی شرکتهای اروپایی را مطرح کرده است.
به بیان دیگر، به باور او باید کشورهای عضو اتحادیه اروپا یک نهاد مالی مستقل تشکیل دهند که قادر به جبران زیانهای وارده به شرکتهایی باشد که با ایران همکاری اقتصادی میکنند.
ابهامات و دشواریهای طرح "سوئیفت اروپایی"
طرح در پیش گرفتن یک سیاست مالی مستقل از آمریکای شمالی در بین کشورهای اتحادیه اروپا موضوعی نیست که صرفا ناشی از سیاستهای اقتصادی ترامپ و فراتر از آن، برخاسته از جنگ بازرگانی دولت کنونی آمریکا با جهان باشد. اما سیاستهای اقتصادی دولت ترامپ الزام ایجاد سامانههای مالی مستقل اروپا را دو چندان ساخته و به روند اجرای آن شتاب بخشیده است.
اما آیا ایجاد این سامانه مالی مستقل میتواند مشکلات و تنگناهای کنونی در تجارت با ایران را برطرف سازد؟ پاسخ این پرسش به دلایل زیر منفی است:
* "مکانیسم ثبات اروپا" بخشی از "چتر نجات یورو" است. به سخن دیگر، همه کشورهای عضو اتحاد پولی و مالی اروپا از تصمیمات این نهاد مالی پشتیبانی میکنند. این در حالی است که در ارتباط با حفظ توافق هستهای ایران و صفآرایی در برابر تحریمهای پیشبینی شده از سوی آمریکا، به نظر نمیرسد همه کشورهای عضو این اتحادیه همدل و همراه باشند.
* بانک سرمایهگذاری اروپا (European Investment Bank) بانک اتحادیه اروپا است و همه کشورهای عضو اتحادیه مالک این بانک هستند. بانک سرمایهگذاری اروپا (EIB) اعلام کرده است که با شروع تحریمها علیه ایران به همکاریهای خود با آن کشور خاتمه خواهد داد. از این رو، روشن نیست که بودجه کلانی که نهاد مستقل مالی اروپایی برای جبران خسارت شرکتهای اروپایی به آن نیاز دارد، از کجا و از چه طریقی تامین خواهد شد.
* عملکرد شرکتها و واحدهای اقتصادی و از آن جمله بانکها در اروپا مستقل از سیاستهای اقتصادی و مالی اتحادیه اروپا است. به بیان دیگر، اتحادیه اروپا نمیتواند شرکت توتال یا هر شرکت و بانکی را وادار به همکاری اقتصادی با ایران بکند.
* حجم مبادلات بازرگانی شرکتهای بزرگ اروپایی با آمریکا با حجم مبادلات آنها با ایران قابل مقایسه نیست. از این رو، برای بسیاری از این شرکتها گزینه دیگری مگر خروج از ایران و خاتمه دادن به فعالیتهای اقتصادی با آن کشور نمیماند.
* ایجاد یک سامانه مالی مستقل از سوئیفت امری زمانبر است و امید اینکه چنین سامانهای ظرف 75 روز آینده، یعنی موعد اجرای بخش تکمیلی تحریمهای ایران، ایجاد شود، امیدی واقعی نیست. ایجاد چنین سامانهای میباید متکی بر رای همه اعضای اتحاد پولی و مالی اروپا باشد و کسب چنین توافقی در مدت زمان یاد شده، تقریبا ناممکن به نظر میرسد.