به گزارش مشرق، حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور کشورمان طبق رسم هر ساله روزهای آغازین هفته دولت به همراه وزرا و معاونین خود در حرم حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی حضور یافت تا بار دیگر با آرمانهای امام راحل «تجدید میثاق» کند. رئیسجمهور در این مراسم طی سخنانی گفت:«در شرایط زندگی کشور و منطقه و جهان ضروری است که بار دیگر کلام، راه و سیره امام را بازخوانی کنیم. امام عزیز و بزرگوار، راه و مسیر امید را به همه ما آموخت؛ او سراسر وجود و کلامش، امید به آینده بود و اگر این روحیه امیدوارانه وجود نداشت، نمیتوانست با یاران اندکش نهضت عظیم و بزرگی را پیش ببرد.»
حرکت پرمعنا و مفهوم تجدید میثاق با آرمانهای امام(ره) که به معنای شناخت صحیح اصول مستند مکتب امام خمینی(ره) و به کارگیری آن به عنوان نقشه راه ملت ایران برای دستیابی به اهداف بزرگی همچون عدالت و پیشرفت و اقتدار است و نباید تبدیل به عملی صرفاً نمادین و تشریفاتی و خالی از معنا و محتوا تبدیل شود.
رئیسجمهور کشورمان روز گذشته در مراسم تجدید میثاق نمادین هیئت دولت با آرمانهای امام خمینی(ره) در حالی به درستی بازخوانی سیره امام (ره) را راه نجات کشور از وضعیت فعلی عنوان کرد که آرمانهای امام راحل عظیمالشان به عنوان نقشه راه پر امید ملت سالهاست در انتظار تجدید میثاق عملی دولت است.
چه آنکه اگر دولتمردان ما اندیشه و سیره امام خمینی(ره) را نه در شعار بلکه در عمل اجرایی میکردند امروز کشور مشکلات کمتری داشت. در این گزارش برخی از اصول و مبانی فکری امام(ره) که برگرفته از سیره و بیانات گوناگون ایشان در طول ۱۵ سال نهضت اسلامی و ۱۰ سال بعد از پیروزی انقلاب را بازخوانی میکنیم.
نسبت دولت و مردم
یکی از ویژگیهای اصلی دولت اسلامی در سیره و اندیشه امام خمینی(ره) خدمتگزار بودن است. خدمتگزاری دولت در بیان رهبر فقید انقلاب چنین آمده است: دولتها، خدمتگزار مردمند. خدمت به خلق، خدمت به خداست.
در نگاه امام راحل، مردم شریف و شجاع ایران، همیشه به وظایف خود در قبال انقلاب و کشور عمل کردهاند؛ ازاینرو، حق بزرگی بر گردن مسئولان نظام دارند. ایشان در این زمینه فرمودهاند: «مردم، دِین خودشان را به جمهوری اسلامی تاکنون ادا و به تکلیف خودشان عمل کردند. مردم به آقای رئیسجمهور به آن شورا رأی دادند، حالا نوبت آقایان است که در مقابل این همه زحمتی که آنها کشیدند و محبتی که آنها کردند و فداکاریها که آنها کردند، حالا نوبت آقایان است... نوبت شماست که باید این دِین را به این مردمی که شما را نشاندند به این مسند، دِین خودتان را عمل بکنید، ادا کنید به مردم» و در جایی دیگر فرمودند: «اینها (مردم) حق دارند به ما و به شما، خیلی حق دارند. وقتی دولتی پیش میآید، آن هم دولتی است که مردم به آن حق دارند، شما باید خدمت کنید به مردم. همه باید خدمتگزار اینها باشیم و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا کنیم».
حمایت از محرومان و پرهیز از اشرافیگری
از سوی دیگر توجه دولت به مستضعفان، به ویژه دولتی که بر پایه اهداف اسلامی شکل گرفته است و بر اساس آرمانها و اهداف تکاملبخش ارزشهای والای اسلامی بنا شده است، از جمله مواردی است که همواره از سوی امام خمینی(ره) بر آن تاکید شده است.
ایشان در طرفدار جدی از محرومان و مستضعفان میفرمودند :« من شما طبقۀ گودنشینان را از آن کاخنشینان بالاتر میدانم؛ اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند. من وقتی که در انقلاب میدیدم که یک پیرمردی از آن گودنشینها از آن منزل محقر خرابه بیرون میآمد و میگفت که ما با بچههایمان صبح که میشود میرویم برای تظاهرات، [مباهات میکردم]. یک موی شما بر همۀ آن کاخنشینها و آنهایی که در این انقلاب هیچ فعالیتی نداشتند، بلکه کارشکنی هم تا آن اندازه که میتوانستند میکردند و الآن هم هر مقدار که بتوانند میکنند، یک موی شما بر همۀ آنها ترجیح دارد؛ بلکه مقایسۀ یک موی شما با آنها نباید صحیح باشد.»
همچنین مذمت خوی کاخ نشینی و اشرافیگری یکی از این تهدیدات بوده است که سخنان امام پر است از هشدار نسبت به آن. ایشان در این باره فرمودهاند: «ما وقتی که ملاحظه میکنیم و سعادتها را سنجش میکنیم، میبینیم که سعادتمندها آنهایی بودند که در کوخها بودند. آنهایی که در کاخها هستند سعادتمند نیستند. آن مقداری که برکات از کوخها در دنیا منتشر شده است هیچ در کاخها پیدا نمیشود...طبع قضیۀ کاخ نشینی، توجه به عیش و عشرت و توجه به دنیا و توجه به مال و منال است و نمیتواند شهوت و شکم، این طبقه را مهلت بدهد که در یک امر تفکری وارد بشوند و فکر بکنند. آنهایی که اختراع کردهاند، آنهایی که زحمت کشیدهاند و کتابهای ارزنده تحویل جامعه دادهاند در هر رشتهای، این کوخنشینان بودهاند. طبع کاخ نشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت.»
حضرت امام (ره) با تاکید بر اینکه کاخنشینی خوی کاخ نشینی میآورد، میفرمایند: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخنشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید، خود کاخنشینی این خوی را میآورد، ممکن است که در بین آنها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخنشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبههها و پشت جبههها، این کوخنشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخنشینی و خوی اینکه توجه به کاخها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخنشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لکن خود او، این خوی را دنبال دارد.»
امام خمینی(ره) توجه دولت به کاخنشینی را سرآغاز انحطاط دولتمردان عنوان کرده و میفرمایند : «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیسجمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خویکاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.»
امام خمینی(ره) همچنین در طرفداری از عدالت اجتماعی به معنای واقعی کلمه فرمودهاند: «ملت عدالت میخواهد، اتاق بزرگ نمیخواهد. ملت وزارتخانه میخواهد، وزارتخانۀ اسلامی، نه آن وزارتخانۀ کاخ دادگستری، کاخ نخست وزیری، کاخ وزارتِ مالی، هی کاخ! کاخ مال ملت است. این تزییناتی که الآن در این کاخها موجود است، علاوهبر اینکه بسیاریاش یا بعضیاش از محرّمات است و حتماً باید دولت توجه کند به آن، دولتی که میگوید دولت اسلامی است ـ و هستند ـ نباید تحت تأثیر واقع بشود و هر طوری سابق بوده همان طوری که در زمان محمدرضاشاه خان بوده است حالا هم همان فرم باشد. پس شما چکارهاید! تو که میگویی من مسلمان هستم، چکاره هستی؟ ما یکییکی باید بگوییم؟ دانهدانه باید بسپاریم؟ اینها باید اصلاح بشود و شماها ـ من میدانم ـ مسلمانید ـ من همۀ افراد اینها را بعضیشان را میشناسم، بعضیشان را هم معرفی کردهاند به من ـ اینها همه متعهدند، همه مسلمانند، لکن ضعیفالنفسند! میترسند که مبادا یک وقت میهمانی از اجانب بیاید در کاخ دادگستری یا در کاخ نخستوزیری و آنجا ببیند که یک [محیط] محقری است؛ باید حتماً به فرم غرب باشد؟!»
اعتماد به وعده الهی و بیاعتمادی به مستکبران
یکی دیگر از اصول اساسی امام اعتماد داشتن به وعدههای الهی و بیاعتمادی کامل به قدرتها و کشورهای مستکبر و زورگوی جهانی بود. یقین و اعتماد به قدرت خداوند متعال موجب میشد که امام راحل(ره) در مواضع و سخنرانیهای خود در برابر مستکبران و قدرتهای زورگو، بدون رودربایستیهای رایج در دیپلماسی کنونی، با صراحت کامل سخن گوید و رفتار نماید. چون اتکا به خدا داشت. او میدانست که سران قدرتهای استکباری بدشان میآید و از مواضع و سخنانش عصبانی میشوند و ممکن است اقدامات و تصمیماتی علیه انقلاب اسلامی بگیرند اما به قدرت نامتناهی پروردگار و نصرت خداوند ایمان و باور داشت.
امام (ره) در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجه اول قرار میداد. در درجه اول هدفش کسب رضای الهی بود؛ کسب پیروزی نبود، به دست گرفتن قدرت نبود، بعد هم به وعده الهی اطمینان و اعتماد داشت.
امام هیچگاه از اصول اساسی انقلاب کوتاه نیامد، هیچگاه راهبردهای انقلاب را فراموش نکرد. در مورد رژیم صهیونیستی هیچگاه تقیّه نکرد؛ این امام بود که گفت رژیم صهیونیستی یک غدّه سرطانی است و باید از بین برود، این امام بود که در برابر نقشههای خبیث قدرت مستکبر و مداخلهگر آمریکا از روزهای اول انقلاب محکم ایستاد. این امام بود که گفت آمریکا شیطان بزرگ است، زمانیکه حمله جوانان و دانشجویان به سفارت آمریکا و تصرّف ابزارها و مدارک جاسوسی آنها اتفاق افتاد، این امام بود که این واقعه را انقلاب دوّمی دانست که شاید از انقلاب اوّل مهمتر است.
سیاست خارجی مبتنی بر استکبارستیزی
باور قلبی امام به وعدههای الهی و نوع تفکر، مواضع و رفتار ایشان در مقابل دشمنان و قدرتهای مستکبر بود. ایستادگی در برابر مستکبران و عدم اعتماد به وعدههای آنان و در مقابل حمایت از مظلوم. انقلاب اسلامی با دشمنان سرِ آشتی ندارد و در مقابل با برادران مسلمان سایر کشورها بنای بر دشمنی و عداوت ندارد؛ این جزء اصول مسلّم جمهوری اسلامی است.
امام با توکل بر خدا و اعتماد به وعدههای او جمهوری اسلامی را در مقابل این طاغوتهای عالم به وجود آورد. در اندیشه امام امت یکی از مهمترین اصول جمهوری اسلامی، مبارزه با قدرتها و حکام زورگو و اقتدارطلب دنیاست که در انواع مختلف در عالم وجود دارد. انقلاب اسلامی به رهبری امام رضوان الله تعالی پدید آمد تا با مدل نو و جدید دیکتاتوری هوشمندانه و غیر مستقیم که در حکومتهای به ظاهر لیبرال دموکراسی وجود دارد مقابله کند. به بیان دیگر، انقلاب اسلامی صحنه تقابل و مبارزه مستضعفان، محرومان و پا برهنگان در برابر دیکتاتوری سرمایهدارها و صاحبان ثروتهای بزرگ است.
ایشان در مصاحبهای مطبوعاتی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی با مجله «فردای آفریقا» در فرانسه به این مهم اذعان میکنند:«اولین و مهمترین خصیصه این نهضت، اینکه اسلامی است و با شعارها و اهداف اسلامیای که مبین خواستههای مستضعفین است همراه است.»
نگرش حضرت امام به حمایت از مستضعفین محدود به مرزهای جغرافیایی نشده بلکه در سطح جهانی با درک مناسبات حاکم بر نظام بینالملل، اقدام به طرحی راهبردی برای دستگاه سیاست خارجی کشور میکنند که با مولفهها و معیارهای حاکم بر سیاست خارجی عمده کشورهای جهان در تعارض است. امام راحل در این رابطه چنین میفرمایند:«ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاشنماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم.»
دغدغه امام در راستای استضعافزدایی از سطح جهان، تنها در سطح شعار و بیان باقی نمانده است بلکه همواره بر ادامه و استمرار چنین راهبردی تاکید فراوانی داشتهاند: «ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم»
رد سلطهپذیری و اعتماد به توان و اراده داخلی
حضرت امام(ره) در مقام نظریهپردازی، گفتار و عمل، اعتقاد فوقالعادهای به اعتماد نفس ملی در پیروزی و پیشرفت همه ملتها به ویژه ملتهای مسلمان علیالخصوص مردم مسلمان ایران در مسیر رشد و تعالی واقعی داشتند و بر تعریف اعتماد به نفس ملی بر اساس سه مفهوم «اعتماد»، «آگاهی ملی» و «باورهای مشترک» که میدان عمل را برای رسیدن به یک تعریف منسجم هموار می کند در فرمایشات و تدابیر خود بارها تاکید میکنند. همانگونه که پس از آن مقوله «درماندگی ملی» و «سلطهپذیری» نیز تعریف خاص خود را در این فرمایشات مییابد.
امام خمینی(ره) ذلت ستیزی و بازگرداندن عزت و مجد به جهان اسلام را یکی از مهمترین وظایف و یکی از اساسیترین تکالیف الهی خود میدانست. به عبارت دیگر، گویی آن پیشوای بزرگ از طرف خداوند مامور زدودن غبار ذلت از چهره جوامع اسلامی و برافراشتن پرچم مجد مسلمانان در کل جهان اسلام بود. به همین دلیل، با صلابتی بینظیر میفرمود: «هیهات که امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان، به مرگ ذلتبار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینی، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنههای ذلت و حقارت مسلمانان باشد...»
اینها برخی از اصول اساسی و سیره عملی و جهانبینی سیاسی امام راحل بود که بیشک بازخوانی مجدد آنها از سوی مسئولان کشور و محاسبه و تطبیق سیره و سیاست خود با این اصول، برای حل مشکلات کشور و مردم حیاتی و راهگشاست.