به گزارش مشرق، در ماه می 2018 فرانکین گراهام اوانجلیست، پسر واعظ افسانه ای بیلی گراهام با گفتن این جمله از پرزیدنت ترامپ استقبال کرد: «من از داشتن رئیس جمهوری که دعا و نیایش را درک می کند و خواستار دعا کردن می شود قدردانم. کشور ما گرفتار مشکلات است، جهان گرفتار مشکل است و غامض بودن مشکلاتی که رئیس جمهور هر روزه – چه در داخل و خارج از کشور- با آنها مواجه است حیرت انگیز است.»
ترامپ به حلقه رابط دو نیروی رقیب تبدیل شده که معرف زندگی امروزین آمریکاست؛ لذت گرایی بازار محور و اخلاقیات قهقرایی. در طول نیم قرن گذشته او همچون یک الکلی درحال احیا، از یک لذت گرای بازار محور به سمت یک اخلاقگرای قهقرایی در نوسان بوده است. ترامپ تجسم تناقضی عمیق است: به نظر می رسد که او به اندازه سکس دلباخته پول نیز هست، عناصری که هر دو بر صلابت و قدرت مردانه او تاکید دارند.
بیشتر بخوانید:
جزئیاتی از ابتذال ترامپ از زبان دستیار سابقش
ترامپ اگر نگوییم بی اخلاق، مردی فاقد اخلاقیات است. میراث سوء استفاده های غیراخلاقی او از مدت ها پیش در ازدواج ها، در معاملات تجاری و در سیاست های او مشهود بوده است. از مدت ها پیش برای سر و سرّهای خارج از ازدواج او، سند و مدرک وجود دارد؛ کارهای تجاری او با استفانی کلیفورد (معروف به استورمی دنیلز) که یک هنرپیشه پورن سابق است و کارن مک داگال بازیگر پرطرفدار فیلم های پورن سال 1998 تنها دو مورد از اخیرترین این روابط محسوب می شوند. سوء استفاده او از زنان از یک مسئله اخلاقی به مسئله ای حقوقی تبدیل شده است. فهرست کسانی که او در معاملات تجاری گوششان را بریده نیز به همین دور و درازی است، اما تعداد آنها بسیار بیشتر از شمار سوء استفاده های او از زنان است.
در حوزه سیاسی فقط باید اظهار تاسف های خاطره انگیز ترامپ را به دنبال پرونده بدنام «شماره پنج پارک مرکزی» در سال 1989 به خاطر آورد. او با انتشار آگهی هایی در روزنامه های محلی نیویورک، خواستار مجازات مرگ برای پنج جوان مذکر بیگناه رنگین پوست شده بود که متهم شده بودند (که در نهایت از این اتهام تبرئه شدند) به یک دونده سفید پوست تجاوز کرده اند. او به لری کینگ پیشنهاد کرد که «اگر می خواهیم کاری انجام شود، شاید نفرت همان چیزی است که به آن احتیاج داریم.» این کلمات باورهای اخلاقی او را درطول سه دهه گذشته شکل داده اند و سنگ بنای ریاست جمهوری او محسوب می شود.
با این حال بسیاری از طرفداران ترامپ مسیحیانی «خدا ترس» هستند. بی اخلاقی او و فضایل بارز آنها حکایت از وجود تناقضی می کند که آشتی با آن دشوار به نظر می رسد. جاناتان ویلسون هارتگراو مدیر مدرسه گفتگو در دورهام نیویورک اخیرا در مجله تایم نوشته است: «اما ازنظر وفاداران ترامپ این به معنای تحقق مشیت الهی است. آنها معتقدند که خدا از طریق یک عامل انسانی ناکامل، بار دیگر درحال بازگرداندن عظمت آمریکا به آن است. و همچون تمام باورمندان حقیقی دیگر، آنها نیز از این نظر خود برنخواهند گشت.»
آمریکا به زعم آمریکاییان کشوری مذهبی است، بسیار بیشتر از اکثر کشورهای غربی پست مدرن. بر اساس مطالعه ای که موسسه پیو در نوامبر 2015 انجام داده، تقریبا از هر 10 آمریکایی 9 نفر (89 درصد) به خدا معتقدند و نزدیک دو سوم (63 درصد) «مطلقا اطمینان دارند» که خدا وجود دارد.
این تحقیق همچنان دریافته است که اکثریت غالبی از آمریکاییان (حدود 7 نفر از هر 10 نفر) خود را «مسیحی» می دانند. هر چند که مسیحیان گروه متنوعی را شکل می دهند از جمله پروتستان ها (باپتیست ها، اوانجلیک ها، متدیست ها)، کاتولیک ها، مورمون ها، شاهدان یهوه، مسیحیان ارتدوکس و غیره. با این حال این مطالعه دریافته است که بین سال های 2007 تا 2014 درصد آمریکاییانی که خود را مسیحی می دانند از 78.4 درصد به 70.6 درصد تنزل یافته که کاهش قابل توجهی به شمار می رود.
این موسسه در یک مطالعه دیگر خود دریافته است که از هر 5 آمریکایی 4 نفر (78 درصد) قویا به گناه اعتقاد دارند و آن را «اعمال یا کرداری که می تواند تخلف از دستورهای خدا باشد» تعریف می کنند. و هیچ کدام بیشتر از پروتستان های اوانجلیک سفیدپوست چنین اعتقادی ندارند. از جمله گناهان (و سطح باور اعتقادی) مورد نظر آنها عبارتند از: سقط جنین (48 درصد)؛ همجنس گرایی (45 درصد)؛ زندگی بدون ازدواج با یک شریک زندگی (36 درصد)؛ طلاق (19 درصد)؛ استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری (10 درصد) و نوشیدن الکل (15 درصد).
همانطور که بسیار در این باره گفته و نوشته شده، در انتخابات سال 2016 اوانجلیک های سفید پوست غالبا به ترامپ رای داده اند. این رای آنها حتی از حمایت آنها از جرج دبلیو بوش در انتخابات سال 2004 نیز بیشتر بوده است.
همانطور که افراد مذهبی مدت هاست اصرار دارند، خدای آنها به طرق اسرارآمیزی دست به عمل می زند. تنها چند ماه قبل از انتخابات سال 2016 جیمز دوبسون موسس گروه «تمرکز بر خانواده» با افتخار اعلام کرد که ترامپ اخیرا رابطه ای (پذیرفته شده) با مسیح داشته است.» او ادعا کرد که پائولا وایت چهره تلویزیونی اوانجلیک که از این طریق به ثروت و رفاه رسیده، رئیس جمهور آینده را شناسایی کرده است.
وایت در گفتگویی با پولیتیکو گفت: «من قاطعانه می گویم که آقای ترامپ با خدا رابطه دارد. او یک مسیحی است. او مسیح را به عنوان سرور و منجی خود قبول دارد. اگر من در شهر بودم او می گفت "آهای پائولا، بیا و با دوستان و خانواده ام باش." او می گذاشت که توی دفترش بنشینم و بخشی از زندگی اش، بخشی از جهانش باشم.»
ترامپ فضیلت مسیحی اش را زمانی نشان داد که هنگام عبور از خیابان پنجم از عرض خیابان رد شد تا با کارگران ساختمانی دست بدهد و در یکی از زمین های گلف کالیفرنیا از خودروی مخصوص پیاده شد تا از مردی لاتین تبار که به ماسه های زمین بازی رسیدگی می کرد تشکر کند. آنطور که پولیتیکو اشاره می کند وایت که هنوز مالک یک واحد از یکی از املاک ترامپ درنیویورک است، می گوید که کارکنان ترامپ درساختمان های او نسبت به او وفادارند.»
ترامپ برای تقویت ادعای خود مبنی بر برقراری مباحثات مذهبی، یک هیئت مشورتی اوانجلیک را تشکیل داد که تنها سفیدپوستان در آن خدمت می کنند، بعلاوه جیمز دابسون و جری فالول جونیور. وقتی از فالول درباره رفتار زناشویی غیراخلاقی ترامپ سئوال شد، او همان استدلال اخلاق گرایانه کلیشه ای را عنوان کرد که «تمام این حرف ها مربوط به سال ها پیش بوده اند.»
در درون جامعه مذهبی پروتستان، محافظه کاران بسیاری هستند که به ریاست جمهوری ترامپ به چشم نمونه ای از چیزی نگاه می کنند که تحت عنوان بخشی از یک «روایت رستگاری» از آن یاد می شود. دن مک آدامز اخیرا نوشته است «فردیت رستگاری آور، داستان یک قهرمان برخوردار از الطاف الهی را تعریف می کند که مجهز به اعتقادی عمیق و اخلاقیاتی استوار، چهار بار به درون جهانی خطرناک به سفر می رود، رنج را به قدرت تبدیل می کند و در هدف غایی او باقی گذاشتن میراثی مثبت از خود برای نسل های آینده است.» آیا این تعاریف در مورد ترامپ قابل اطلاق است؟
گریگوری بوید کشیش ارشد کلیسای وودلندز هیل در سنت پل و یک اوانجلیک محافظه کار، یک دهه پیش در کتابش «افسانه یک کشور مسیحی: چگونه کشش قدرت سیاسی در حال نابود کردن کلیساست» هشدار داد که یک دستگاه فکری مسیحی، خودشیفته و خشن مسیحی گری امپریالیستی، راست مذهبی را مسموم کرده است.» او در ادامه اصرار می ورزد که «شواهد این امر همه جا در پیرامونمان به چشم می آیند، اما در هیچ جا از این بسیار تکرار شده مشهودتر نیست که ما مسیحیان می خواهیم «آمریکا را به خدا بازگردانیم.»
یک دهه بعد این شعار همچون یک شعار ناگفته در راهپیمایی ها و به نشانه حمایت اوانجلیک های محافظه کار سفیدپوست از ترامپ، به خدمت گرفته شد. این موضوع در هیاهوی ترامپ علیه رئیس جمهور سابق اوباما و طرح این ادعاها که او زاده آمریکا نیست و ظاهرا مذهب اسلام دارد و نیز در حملات نابحق ضد مهاجرتی ترامپ علیه مکزیکی ها، دیگر آمریکای لاتینی ها و مسلمانان به خوبی خود را نشان داده است.
ترامپ در اظهارات و سیاست های بی شمار خود به دنبال «بازگردان آمریکا به خدا» است. او با حق زنان برای سقط جنین مخالف است و دو مخالف قسم خورده برابری جنسیتی را نامزد دیوان عالی کرده است. حمایت تاکتیکی او از شورش های بومی گرایانه سال 2017 در شارلوت ویل، پشتیبانی با ایما و اشاره او را از ناسیونالیسم سفید به تصویر می کشد.
رابرت جفرس کشیش کلیسای «اولین باپتیست» در دالاس و از حامیان اولیه ترامپ هنگام ابراز وفاداری خود به ترامپ همین روحیه را به نمایش گذاشت: «من کمترین اهمیتی به خلق و خوی یک رهبر یا لحن واژگانی که استفاده می کند نمی دهم. رک و راست بگویم من خواهان بدطینت ترین و سرسخت ترین پسر اسلحه ای هستم که بتوانم پیدا کنم. و من فکر می کنم که این احساس عده زیادی از اوانجلیک هاست. آنها خواهان قرارگرفتن کاسپر میلکه توست (یک شخصیت کارتونی) بر صندلی رهبری جهان آزاد نیستند.»
هم اکنون کشور، مردی بسیار ترسناک تر – و غیراخلاقی تر- را ساکن دفتر بیضی کرده است.