سرویس سیاست مشرق- چند ماهی است که در کنار اعلام «جنگ اقتصادی» از سوی نظام سلطه علیه کشورمان، کارزار دیگری به موازات آن، با شدت و حدّت بسیار بیشتری علیه روح و روان مردم ایران رقم خورده است: جنگ روانی با هدف تعمیق گسستهای قومی و مذهبی و عقیدتی.
از همین رو شاهدیم که در هفتههای اخیر، «بمب» های خبری با استفاده از فضای بدون متولی و رهای مجازی، در فضای روانی جامعه ایران رها می شود که هدف اصلی آن القاء "از دست رفتن مملکت به واسطه بیکفایتی حکومت" است. این اصلا اتفاقی نیست که وقتی تلاشهای آمریکا برای اجماعسازی علیه ایران دیگر قوت و قدرت سابق را ندارد، ناگهان پیادهنظام رسانهای-تبلیغاتی داخلی و خارجی آن شروع به سمپاشی علیه متحدان بالقوه و بالفعل ایران برای گذار از شرایط تحریم میکنند: به ناگهان بر مبنای «برخی شنیدهها» و «پارهای از گزارشها» خبر میرسد که کشتیهای صیادی «چینی» در حال «غارت» منابع شیلات جنوب ایران هستند (امری که با توضیحات مسوولان شیلات روشن شد که این کشتیها در اجاره ایران هستند و برای صیادی از آبهای عمیق و صید ماهیهای غیرماکول استفاده می شوند). از سوی دیگر، بر سر اظهارنظر هیجانی و بیپایهی یک نماینده مجلس کم اطلاع و جنجال ساز، قضیه جعلی «سهم 50 درصدی» ایران (و لابد سهم 50 درصدی 5 کشور دیگر شریک در این دریاچه که هر کدام خط ساحلی طولانیتری هم از ایران دارند!) در فضای مجازی داغ می شود و با تبلیغات بسیار القا میشودد که «سهم ایران در خزر را به روسیه واگذار کردند» تا چند روزی هم خط ضد روسیه در رسانههای بیگانه و دنبالههای داخلی آن دنبال میشود.
از یک سو، با شایعهپراکنی و جنگ روانی در بخشی از اهالی آبادان و خرمشهر این شائبه را ایجاد می کنند که "آب شرب شما با لوله ای مخفی به بصره میرود"، و از سوی دیگر، با برجسته کردن بخشی از حرفهای «حیدرالعبادی»، نخست وزیر عراق درباره "همراهی دولت عراق با تحریمهای ایران" هجمهها و حملات برای تخریب روابط دیرینه و همه جانبه میان ملت ایران و ملت عراق، توسط فرصت طلبان و عوامل جنگ روانی دشمنان آغاز می شود (بگذریم از این که هم اقشار مختلف سیاسی و دینی و فرهنگی عراق این بخش از سخنان عبادی را محکوم کردند و مردم عراق همبستگی خود را با ایرانیها در همان فضای مجازی به اشتراک گذاشتند، و حتی خود العبادی حرفهایش را اصلاح کرد، مضاف بر این که اکنون صحبت از این است که العبادی صرفا برای بازی دیپلماتیک با آمریکاییها چنین حرفی زده است و دهها تفسیر و استدلال دیگر).
اما ظاهرا تنور داغ «عراق-ستیزی» به طور خاص و «عرب-ستیزی» به طور عام، آن چنان داغ می نماید که تروریستهای توئیتری و رسانهای حاضر به دل کندن از آن نیستند و همچنان قصد دارند خمیرهای زیادی به این تنور بچسبانند. نزدیکی ایام مقدس محرم و بحث بزرگترین راهپیمایی دنیا در «اربعین»، این فرصتطلبان را تحریک نموده که بیش از پیش به آتش کینهی قومی و نژادی و بیگانه ستیزی با انواع و اقسام «عملیات فریب» بدمند.
البته، از دشمنان خارجی و عوامل آنها که با اکانتهای «جعلی» به اسم ایرانی (ولی از ریاض و تلآویو) آتش تهیه می ریزند، انتظاری جز این نیست. نکته قابل تامل، نقشی است که اخیرا رسانهها و مطبوعات مجوزدار داخلی، و بعضا وابسته به نهادهای و ارگانهای دولتی در اینگونه عملیات روانی بازی می کنند.
روز یکشنبه، 4 شهریور، روزنامه «شهروند» ، وابسته به جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، در گزارشی به شدت مغرضانه، یکجانبه و خلاف همهی اصول روزنامهنگاری (که جای جای آن بوی شوونیسم و خود-برتر-بینی نژادی می دهد) از زبان یک مسوول صنفی مدعی شد که "توریستهای مرد عراقی با هدف بهره گیری جنسی از زنان ایرانی به شهر مقدس مشهد می روند. "
حالا بار دیگر همه ابزارهای لازم برای برپایی آتش یک «فتنهی خبری» مهیاست: «مرد عراقی»، «زن ایرانی»، «بهرهگیری جنسی» و انگشت گذاشتن روی ناموس پرستی و غیرتمندی ملت ایران در کنار هم به راحتی می تواند خشم و کینهی اقشار هیجانی و احساسی تحت تاثیر جو رسانهای را برانگیزد و یک جنگ روانی بزرگ علیه حکومت (به اتهام بیکفایتی در حفظ ناموس ایرانی) به راه بیاندازد.
بلافاصله بعد از انتشار این گزارش، روزنامه «شرق»، که سابقه در بازی کردن در پازل جنگ روانی دشمن و شبهه افکنی و ایجاد فتنه رسانهای دارد و البته مدیر مسوول آن اخیرا به خاطر زدن انگ بیعفتی به بانوان یک محله شهر مشهد تحت پیگرد قضایی قرار گرفت، همین خبر را بی درنگ در اکانت رسمی توئیتر خود منتشر کرد. پیش بینی بقیه ماجرا زیاد سخت نیست: کل پیاده نظام رسانهای-تبلیغاتی مورد نظر در حرکتی هماهنگ شروع به دست به دست کردن این گزارش، با دادن شاخ و برگ و پیچ و تابهای بسیار کردند.
به پاراگراف اول گزارش «شهروند» توجه کنید:
"پیش از این همه سکوت میکردند و منکر میشدند اما حالا میشود از مشکل حرف زد: رفت و آمد بعضی مردان مجرد عراقی به خانه مسافرهای مشهد بیشتر شده، آنها که با زنان ایرانی همراهشان راه ورود به هتلها را بسته میبینند راهی بیش از ٦هزار خانه مسافر غیرمجاز این شهر زیارتی میشوند. از دی ماه پارسال اروپاییها کمتر به ایران سفر میکنند و در عوض با کاهش ارزش ریال، سفر عراقیها به کشور ۹۰ درصد بیشتر از قبل شده است. این آمد و شدها اگرچه باعث رونق اقتصادی شده اما در خوزستان و خراسان رضوی، حاشیههایی به همراه داشته است. از شایع شدن ازدواج موقت گردشگران عراقی با زنان ایرانی البته آماری در دست نیست و نمیتوان تمام گردشگران را به یک چشم دید اما فعالان حوزه گردشگری میگویند اگرچه این مسأله همهگیر نبوده و جزیی است اما نمیتوان انکارش کرد و باید پی راه حل بود. "
همان خط اول، یک اتهام بزرگ در خود علیه مسوولان کشور و مردم ایران دارد که در برابر «فساد» مورد ادعای این نشریه "راه سکوت و انکار در پیش گرفته بودند. "
در سطر دوم، بدون هیچ آمار و گزارش متقنی، یک ادعای بسیار جنجالی و حساسیت برانگیز مطرح می شود:
" رفت و آمد بعضی مردان مجرد عراقی به خانه مسافرهای مشهد بیشتر شده، آنها که با زنان ایرانی همراهشان راه ورود به هتلها را بسته میبینند راهی بیش از ٦هزار خانه مسافر غیرمجاز این شهر زیارتی میشوند. "
در سطر بعدی، اوج حقارت و نگاه نژادپرستانه نویسنده گزارش رخ می نماید و نوعی افسوس و حسرت از بابت «کم شدن توریست اروپایی» و زیاد شدن «توریست عراقی» به وضوح دیده می شود. جای بسی تاسف است که جریان سیاسی که خود را مدعی «آزادی» و «حقوق بشر» می داند(و تیم اداره کننده روزنامه شهروند متعلق به این جریان است) عقبماندهترین و تاسفبارترین نوع «طبقه بندی نژادی» را به نمایش می گذارد. باید از آنها پرسید که مشکل شما با «اروپایی» بودن یا نبودن توریستهاست؟ آیا دلار یک عراقی کمتر از دلار یک اروپایی می ارزد؟ یا اصولا شما به سبک نژادپرستهای نازی و کوکلس کلانها ترجیح می دهید توریستهای چشم آبی و بور در خیابانهای ایران ببینید؟
در سطر آخر، از زبان یک منبع مبهم و به شدت سست، یعنی «گزارش فعالان حوزه گردشگری» چنین ادعایی دوباره مطرح می شود.
در پاراگراف دوم و سوم، باز همان دیدگاه شوونیستی و نژادپرستانه با صراحت بیشتری خود را نشان می دهد. این بار البته گزارش نویس سعی می کند به اطلاعات یک مقام مسوول هم اشاره کند، اظهاراتی که هیچ قرینهای دال بر این ادعای گزاف و بزرگ روزنامه شهروند درآان نیست. این روزنامه از قول محمد محب خدایی، معاون گردشگری کشور می نویسد:
" ورود گردشگر از عراق ۹۰ درصد رشد داشته و سفر آذربایجانیها به ایران هم ۷۰ درصد بیشتر شده است. افغانها نیز ۴۰ درصد بیشتر به ایران سفر کردهاند، این رشد در سه حوزه زیارت، سلامت و تجارت بوده است. "
این به خودی خود، هیچ چیز نگران کننده ای که در خود ندارد هیچ، بلکه نشان از آن داردکه با وجود تحریمها میزان توریست کشور کم نشده، که زیاد هم شده است. اما توضیحات بعدی گزارش، «درد» اصلی نویسنده را آشکار می کند:
"با وجود گشایشهایی در تحریمهای پیشین اگرچه راه ورود گردشگران اروپایی به ایران هموار شده بود، اما با تغییراتی که در وضع اقتصاد کشور پدید آمده و جریان تازه تحریمها، این مسیر بار دیگر سد شده است. کاهش ارزش ریال، کلاف گردشگری کشور را در هم گره داده و حاشیه، سد راه این صنعت شده است ...گزارشهای فعالان گردشگری نشان میدهد که بعضی از زائران عراقی محل اسکانشان را به شرط حضور زنی برای ازدواج موقت انتخاب میکنند و با وجود تعداد زیاد خانه مسافرها در سطح شهر، به راحتی راهی این مکانهای اقامتی غیرمجاز میشوند. این مسأله اگرچه درصد کمی از گردشگران را دربرمیگیرد اما در آبادان و خرمشهر هم خبرساز شده است. منطقه آزاد اروند که از آذر سال پیش با لغو روادید، میزبان مسافران عراقی شده در ماههای گذشته از این حاشیهها دور نبوده و میان پچ پچها میتوان رد خانههای موقت غیرمجازی را گرفت که گاه و بیگاه برای استفاده جنسی از زنان به راه میافتد. "
ناراحتی نژادپرستانه نویسنده از "سد شدن راه توریستهای اروپایی" و "زیاد شدن توریستهای عراقی" (چرا فقط عراقی؟ چرا نه مثلا افغان، آذری، ترکیهای، اماراتی و... و.) کاملا مشهود است باز بدون دادن «هیچ» سند و مدرک معتبر و متقنی، همان ادعا مطرح می شود. به بیان دیگر، کل مسوولان مملکتی (اعم از وزارت کشور، ناجا، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و ... و خود مردم بومی) به تعبیر این نویسنده، دچار «بی غیرتی» و «بی حمیتی» شدهاند و فقط برخی «فعالان گردشگری» و خود این نویسنده به فکر حفظ و حراست از «زن ایرانی» در برابر مرد اجنبی افتادهاند.
اما چند سطر جلوتر، کل مبنای «استنادی» این گزارش مشخص می شود. اظهارات فردی به نام «محمد قانعی» که به عنوان رییس اتحادیه «هتلداران» خراسان رضوی از او یاد می شود، تنها رفرنس این «فتنه خبری» است که روابط تاریخی و ریشه دار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی ملت ایران و عراق را هدف گرفته است.
اما قانعی به خبرنگار شهرورند چنین می گوید:
"در شهرهایی مثل مشهد و قم که زائر پذیر هستند، مراوده و مراجعه افراد غیرایرانی به خصوص عربهای عراق خیلی بیشتر مشهود است و حالا با مطرح شدن موضوع ازدواج موقت باید بیشتر مراقب باشیم. "[1]
سپس گزارش به گزارشی از سایت «خبرآنلاین » (متعلق به حسین انتظامی معاون پیشین مطبوعاتی و نزدیک به علی لاریجانی رییس مجلس) استناد میکند که باز بدون هیچ آمار و مدرک معتبر و متقنی مدعی شده بود:
"در حالی که هتلهای رسمی و معتبر از پذیرش زوجهایی با ترکیب مرد خارجی و زن ایرانی (و حتی شرعی) منع شدهاند، بخشی از زائران خارجی، به ویژه عراقیها در منازل شخصی اسکان یافته و در نقاط مختلف شهر پراکنده شدهاند، منازلی (خانه مسافر) که نه مجوز فعالیت دارند و نه بر آنها نظارت میشوند. شمار این خانه مسافرها بنا بر اعلام مسئولان دولتی، افزون بر ٥ هزار واحد است و نهادهای صنفی هم تعداد خانه مسافرهای مشهد را حدود ٦ هزار باب میدانند. "
اینجاست که کمکم سرنخ ماجرا روشنتر می شود. کسادی هتلها به واسطه قیمتهای بالا و محبوبیت یافتن خانه-مسافرها با هزینههای کمتر، قطعا به اقتصاد هتلها لطمه وارد کرده و طبیعی است که رییس اتحایده هتلداران از جنجال سازی در مورد این خانهها(به قیمت هدف قرار دادن توریستهایی از یک ملیت خاص و آسیب زدن به روابط مردم دو کشور) منتفع شود.
قانعی در همین گزارش می گوید:
"علاوه بر این که با وجود تعداد فضای اقامتی مختلف، اصلا نیازی به فعالیت خانه مسافرها نیست، پذیرفتن مردان مجرد عراقی در این اماکن به صورت غیرقانونی درحال رخ دادن است. ما به همین دلیل با فعالیت آنها مخالفیم. نتایج این روند برای حیثیت کشور ما خیلی مهم است. "
یعنی به همین راحتی قضیه را به «حیثیت ملی» ربط می دهد و با ادعای "پذیرفتن مردان مجرد عراقی" به دنبال از دور خارج کردن رقیب(خانه-مسافرها) است. این که خانه –مسافرها باید سر و سامان داشته باشند و به مانند هتلها بر آنها نظارت سفت و سخت اعمال شود و جلوی هر گونه اقدام غیرشرعی و. غیرقانونی در آن ها (تا نهایت حدی که امکانپذیر است) گرفته شود، قطعا خواسته هر شهروند ایرانی است، اما این که فردی به خاطر دعوای صنفی، مطالبی را مطرح کند که می تواند در فضای مسموم و آلوده ی رسانه ای حول رابطه ایران-عراق، دستاویز ضربه زدن به پیوندهای تاریخی دو ملت شود، کمال بی شرمی و بی مسوولیتی است. این فرد سپس در کمال ناجوانمردی و بی اخلاقی تهمتی بزرگ به توریستهای مسلمان شیعه عراقی می زند که عمدتا برای مقاصد زیارتی، درمانی و استفاده از سرسبزی مناطق شمالی ایران وارد کشور می شوند و مانند هر توریست دیگر «ارز خارجی» خرج می کنند و به صنعت گردشگری ما رونق می دهند. ادعای او چنین است:
"نام ایران میان عراقیها بد مطرح میشود، مثل همان نگاهی که خیلی از ایرانیها به تایلند دارند. این موضوع اگرچه بارها تکذیب شده و سخت از آن صحبت میشد، اما حالا معتقدیم که باید نسبت به آن حساسیت ایجاد و دربارهاش صحبت کرد. "
این اتهام غیراخلاقی و ناجوانمردانه و توامان به مردم عراق، و قیاس سفر به ایران با «تایلند» (که در دنیا به برخی مسایل شهره است) هم موجب وهن ملت عراق است و هم ملت ایران و به نظر می رسد که این فرد یا باید بر اساس آمار و ارقام و مدارک و شواهد متقن، این تهمت بزرگ را ثابت کند، یا در یک محکمه قضایی پاسخگوی ادعای خود باشد. البته او آن اندازه رند و حسابگر هم هست که در ادامه همین ادعا، منافع مالی صنف خود را هم لحاظ کند:
"با این حال متاسفانه نمیشود آشکارا با این مشکل برخورد کرد، چراکه مجبوریم سرمایهگذاری در بخش گردشگری را فعال نگه داریم. با شرایط فعلی مملکت ما و مشکلاتی که وجود دارد، این حاشیهها هم دور از انتظار نیست. دراینباره نیازمند تصمیمات جمعی و گروهی هستیم و باید تمام جوانب در نظر گرفته شود. شرایط خاصی است، باید دید کدام تصمیم به نفع کشور است. "
جالب این جاست که خبرنگار خبرگزاری «مهر»، بعد از جنجال سازی یک فرد بی مسوولیت به نام محمد قانعی، روز دوشنبه با او تماس گرفت تا صحت و سقم این ادعا را بسنجد، و در کمال ناباوری، این فرد (بعد از به اصطلاح درآمدن گند قضیه) زیر حرف خود زد. مهر نوشته اشت:
" بعد از تماس با محمد قانعی رئیس اتحادیه هتلداران خراسانرضوی به عنوان اولین سوال از او پرسیدیم که آیا او وجود ۶هزار خانه مسافر با ارائه خدمات جنسی که از او نقل میشود را تایید میکند یا نه!؟ پرسشی که مطرح کردن آن با واکنش سریع آقای قانعی همراه بود و گفت: «من هرگز تایید نکردهام که در مشهد از زنان ایرانی استفاده جنسی صورت میگیرد برای همین هم این استنباط و نقل قول از حرف هایم را کاملا تکذیب میکنم؛ چون من در مصاحبهای که داشتم به این موضوع اشاره کردم که در مشهد ۶۰۰ خانه مسافر مجوز قانونی دارند و حتی آنهایی که مجوز قانونی ندارند هم خدمات اقامتی ارائه میدهند و لزوما به این معنا نیست که این خانههای مسافری در زمینه خدمات جنسی و غیرقانونی فعالیت میکنند.
قانعی حتی در بخشهایی دیگر از صحبتهایش به این موضوع اشاره کرد که او هیچ اطلاع دقیقی از ارائه خدمات جنسی و فعالیتهای غیر قانونی این افراد ندارد تا جایی که او در حرفهایش در تکذیب این ادعاها از قول او میگوید:
«من در گفت و گویی که داشتم صرفا از آمار مسافر خانههایی که دارای مجوز قانونی و غیر قانونی هستند صحبت کردم و حتی گفتم در شهرهایی مثل مشهد و قم که زائر پذیر هستند، حضور افراد غیرایرانی به خصوص عربهای عراق خیلی بیشتر مشهود است و حالا با "مطرح شدن" موضوع ازدواج موقت باید بیشتر مراقب باشیم چون خود من هم اطلاعات دقیقی ندارم. »[2]
آقای قانعی اگر اندکی صداقت در وجود خود دارد، باید از خبرنگار روزنامه مذکور (شهروند) شکایت کند و آن خبرنگار هم اگر ذرهای پایبند به اخلاق و شرافت رسانهای است، باید فایل صوتی کامل گفتگو با این فرد را منتشر نماید تا به اصطلاح «سیه روی شود هر که در او غش باشد».
مع الاسف، طبق رویه جنگ روانی دشمن، خبر دروغ و بمب خبری «جعلی» با سرعت نور در فضای ملتهب (و متاسفانه تا حد زیادی مسموم) مجازی ما دست به دست می شود و جریانساز می شود، ولی تکذیبیه خبر تقریبا هیچ بازنشری نمی یابد، چرا که موجسواران و پیاده نظام رسانه ای دشمن، نه به دنبال روشنگری، که به دنبال مسموم کردن و سیاهتر کردن فضا هستند.
قطعا هیچکس مدعی نیست که همه توریستهای عراقی که وارد کشورمان می شوند «مجسمههای تقوا» و «اساتید اخلاق» هستند و احیانا بخشی از آنها اگر زمینههای داخلی فراهم باشد، به سمت عیاشی میروند (که در این صورت، در وهله اول باید با فراهمکنندگان داخلی این بستر به شدت برخورد کرد و در وهله دوم با این نوع از توریستها)، اما به همان نسبت قطعا بخشی از هموطنان ما هم با مقاصد مشابه به جاهای مشخص و آشنا برای افکار عمومی ایران می روند، و این که مردمان ملل دیگر به این بهانه، همهی گردشگران ایرانی را متهم به «بی اخلاقی» کنند و آن را دستاویزی برای کینه ورزی علیه «ایرانیها» قرار دهند، قطعا با هیچ معیاری جور در نمی آید.
دو سه سالی است که با فرا رسیدن موسم محرم و نزدیک شدن به راهپیمایی عظیم اربعین که به مانور قدرت و اتحاد «محور مقاومت» حول وجود مطهر اباعبدالله الحسین(ع) است و دشمنان زیادی در واشینگتن، تل آویو، ریاض، ابوظبی و ...با کینه و خشم به آن می نگرند، دستهای آلوده ای در داخل (که چندان هم ناشناس نیستند) دست به دست دشمنان خارجی هر دو ملت ایران و عراق می دهند تا به هر قیمتی به این رویداد عظیم ضربه بزنند. باید با آگاهسازی رسانهای و تشکیل یک کمپین سراسری آگاهی بخشی و مبارزه با جعل و دروغ، اقدامات دشمنان را خنثی کرد.