سرویس فرهنگ و هنر مشرق - بنای اصلی سینمای ایران را زیر-ژانر تقلبی سینمای اجتماعی در برمیگیرد و در این زیر-ژانر خودساخته، موضوعات آنقدر دستهبندی شده و از پیش مشخص هستند که با تماشای 4 فیلم از سبد جشنواره فیلم فجر میتوان ادعا کرد که موضوعاتی که سینمای ایران در طول یکسال گذشته، بدان پرداخته، حول چه مصائب اجتماعی است و اغلب مصائب جنبه مخالفخوانی سیاسی- اجتماعی دارد. بچه کشی، بچه فروشی، خیانت، کلاهبرداری و ... ، هر انگاره پلشتی را میتوان در سینمای اجتماعی دنبال کرد و همواره ابعاد سینمایی به طرح راهکار خلاصه نخواهد شد و سینماگران کم هنر همیشه طلبکار با ژستی عجیب در برنامههای سینمایی تلویزیون و رسانههای مجازی و مکتوب، حضور پیدا میکند و با لحنی نیچهوار ادعا میکنند ما فقط دردها را نشان میدهیم و راهکار با دولتمردان و سران حکومتی است.
دیگر ژانر سینمای ایران، کمدی است که طبق عادت معمول سینمای ایران اغلب کمدیها روی مدار اروتیسم حرکت میکند و نوعی ابتذال عوامگرایانه سینمای ایران را آلوده کرده است، نمونهاش فیلم کمدی هزارپاست که حاوی مهلکترین و زنندهترین شوخیهای ممکن است.حالا فیلم اجتماعی - کمدی ساخته شود که هم کمدی باشد و هم به ارزشهای اجتماعی گوشه چشمی داشته باشد، باید قدردان مولفش باشیم، آنهم در روزگار بیخلاقیتی سینمای اجتماعی و کمدی.
«کاتیوشا» آخرین ساخته علی عطشانی از چنین کیفیتی برخودار است. یعنی کمدی است، با نگرهای کلان و آسیب شناسی اجتماعی. بحران آقازادهها طوری گریبان جامعه را گرفته که یک مسیر داستانی تازه انتقادی میتواند تسکینی فرهنگ محسوب شود. فیلم در برهه زمانی اکران شده است که بحران آقازادهها حاد شده است و چالش «فرزندت کجاست؟» خروجی اجتماعی این بحران است.
. آقازادهها الزاما نباید پدر و مادری سیاسی داشته باشند. آنها تولید یک شرایط نابسامان اقتصادی - اجتماعی هستند و به چنان معضلی تبدیل شدهاند که راهکاری برای برون رفت از بحران آقازاده ها نمیتوان پیدا کرد.
بیشتر بخوانید:
داستان فیلم کاتیوشا بر خلاف مشی و روش سینمایی ایران برای مبارزه با بحران آقازادهها علاوه بر طرح موضوع، راهکار ارائه میدهد. روایت فیلم درباره «خلیل کاتیوشا» رزمنده دوران دفاع مقدس است که به دلیل مبارزه با فساد اداری از محل کارش اخراج شده، به اجبار و بر اساس رابطهای قدیمی با یکی از همرزمانش، با یک شرکت استخدام و بکارگیری بادیگارد همکاری میکند. تنها مورد سریعی که برای استخدام خلیل پیدا میشود، همکری با اسفندیار رحیم مشایی است. اما خلیل کاتیوشا اعتقاد دارد، کار مشایی به زودی تمام است و یک مورد بهتر برای همکاری و حفاظت برایش پیدا کنند. تنها مورد قابل دسترسی آقازاده پولدار معتادی به نام عرشیاست که خانودهاش هنگام عید میخواهند برای مسافرت، به خارج از کشور بروند و خلیل کاتیوشا باید مراقب عرشیا (احمد مهرانفر) باشد تا دوباره به سراغ استعمال مواد مخدر نرود.
دو شخصیت متفاوت، از دو خواستگاه اجتماعی متفاوت و با سوگیریهای عجیب. یکی رزمنده است که با ارزشهای آموخته در جنگ، زندگی میکند و دیگری زندگی برایش چنان پوچ و بیمعنی است که استعمال مواد مخدر تسکینش نمیدهد. فیلم به خوبی آقازادههای طبقه نوکیسه و تازه به دوران رسیده را به چالش میکشد.این دو شخصیت در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و دمل چرکین سبک زندگی آقازادهها روی پرده سینما میریزد.
فیلم اثر کاملی نیست و فیلمنامه ایرادات فراوانی دارد. از منظر دراماتیک، فیلمنامه استعمال سینمایی ندارد و با چهارچوب محدود روایی بیشتر به یک تله فیلم شباهت دارد. فیلم به هیچ عنوان ریتم ندارد و مشخص نیست تقابل خلیل و عرشیا چرا از ساختار سه پردهای بهره نمیبرد و به یک اثر کلاسیک نزدیک نمیشود. برخی موقعیتها بشدت تکراری هستند و در رابطه خلیل و عرشیا درنمیآیند. اما فیلم به واسطه موقعیت خوبی که خلق کرده میتوانست شبیه تمام کمدیهای بازاری روی پرده باشد، اما کارگردان از تمامی صحنهها مراقب کرده تا فیلم وقار داشته باشد. اما حفظ این وقار موجب شده، عطشانی سکان کارگردانی را برای هدایت فراموش کند و در عوض فیلم از مرزهای ابتذال عبور نکند، تا مبادا به دام کمدیهای جنسی مرسوم اکران شده در چند وقت اخیر بیفتد.
آن وجهی که فیلم را زیبا میکند تاثیر پذیری عرشیا از خلیل کاتیوشاست. خلیل سابقا پسرخاله همراهی در جنگ داشته که طی عملیاتی مفقود میشود و زمان بازگشت پیکر احسان مصادف میشود با زمانی که خلیل در خانه عرشیا مستقر است و آقازاده خان برای اینکه تنها نماند مجبور میشود، در مراسم تشییع پیکر احسان شرکت کند و تعریف رابطه خلیل با احسان چنان روی عرشیا تاثیر میگذارد که در نخستین شب دفن پیکر احسان، او به خواب عرشیا میآید و پیغامی را به واسطه او به عرشیا میرساند.
این بخش از فیلم و ریزبینی سازنده در انتقال یک پیام و مفهوم ارزشمند، حساب فیلم کاتیوشا را از سایر آثار مبتذل اکران شده در سالهای اخیر جدا میکند. فیلم کنکاش اجتماعی قابل تاملی را در متن دارد. عرشیا تحت تاثیر خلیل قرار میگیرد و به نوعی تربیت و تاثیر کوتاه مدتش بر آقازاده کمی دیدگاههای عرشیا را نسبت به سبک زندگی و ارزشهای خلیل تغییر میدهد. اما فیلم با همه ویژگیهای خاصی که دارد، پایان دل انگیزی ندارد و فیلم با مهاجرت عرشیا به پایان میرسد و مسیر زندگیاش تغییر نمیکند، تنها تاثیر میپذیرد آنهم برای دوره کوتاه مدتی. این تاثیر با نمای حاضر شدن بر سر مزار احسان نمایش داده میشود.
فیلم کاتیوشا بنا به نگره نجیبانهاش نسبت به رزمنده و شهدا و ایده کمدی فوقالعادهاش با کمی پرداخت در فیلمنامه میتوانست یکی از آثار قابل اعتنای تاریخ سینما شود که متاسفانه مثل اغلب آثار سینمایی یک ایده فوق العاده خوب از دست رفت.