به گزارش مشرق، اغلب اخباری که از زندگانی اهلبیت عصمت و طهارت(ع) در منابر و رسانههای جمعی در معرض شیعیان قرار میگیرد به صورت گزینشی است؛ طوری که گاهی ممکن است مهمترین مسائل در حاشیه برده شوند.
به عنوان نمونه مهمترین چالش مسلمانان و به ویژه شیعیان در عصر امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) مسأله مهدویت و مدعیان دروغین مهدویت بود که توسط بنیالعباس به اوج خود رسید. این فتنه به قدری شدید بود که در حدیث مشهور به لوح جابر که جابر بن عبدالله آن را به نقل از صحیفه حضرت فاطمه(س) برای امام صادق(ع) بیان کرد، از این فتنه با عنوان «فتنه کور» یاد شده است: «وَ بَعْدَهُ مُوسَی فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ حِنْدِسٌ، پس از او موسی است که (در زمان او) فتنهای کور و گیجکننده فرا گیرد»؛ زیرا با اندک مطالعهای میتوان دریافت فتنهای کورتر و گیجکنندهتر از مهدیان دروغین در این عصر نبود.
بیشتر بخوانید:
امامی که خود را پیشوای قلوب نامید
در این باره امام صادق(ع) در توضیح انتهای آیه46 سوره ابراهیم(ع) که خداوند میفرماید: «إِنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ؛ مکرشان با خداست، هر چند از مکرشان کوهها از جای کنده میشد.» فرمود «از مکر بنی العباس درباره قائم قلوب مردم از جا کنده شود؛ و إِنْ کانَ مکر بنی العباس بالقائم لِتَزُولَ مِنْهُ قلوب الرجال». (تفسیر نورالثقلین، ج2، ص553؛ تفسیر البرهان، ج3، ص316)
در این عصر بود که عباسیان با شعار «الرضا من آلالرسول» دست به قیام زدند و به دروغ مهدی موعود را از نسل عباس عموی پیامبر(ص) معرفی کردند. از این منظر تلاش امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) یک بار قابل مطالعه خواهد بود؛ طرح دعای ندبه از سوی امام صادق(ع) در این عصر حاکی از اهمیت این موضوع بود. از این رو ائمه(ع) در قالب ادعیه، روایات و یا بیان احادیث مهدوی ذیل برخی آیات قرآن به تبیین مهدویت پرداختند.
وجود چنین جوّی باعث شد مردم مراجعات فراوانی به امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) داشته باشند تا درباره امام قائم(عج)، آخرالزمان و ظهور فهم بیشتری کسب کنند. یونس بن عبدالرحمن یکی از یاران امام کاظم(ع) میگوید نزد حضرت رفتم و گفتم ای فرزند رسول خدا آیا تو قائم بر حق هستی؟ حضرت در پاسخ فرمود:
من قائم به حق هستم، ولی قائم کسی است که زمین از دشمنان خدای عز و جل پاک میکند و زمین را از عدالت پر میکند، همانگونه که از جور و ظلم پر شد. او پنجمین از پسران من است. برای او غیبتی طولانی است، و ترس بر خودش امتداد دارد. در آن اقوامی مرتد میشوند و در آن گروهی دیگر ثابت قدم میمانند.
سپس فرمود: خوشا به حال شیعه ما، کسانی که به ریسمان ما در غیبت قائم ما چنگ انداختند و در راه ولایت ما ثابت قدم هستند و از دشمنان ما بیزاری میجویند. آنها از ما و ما از آنها هستیم. قطعاً به امام بودن ما راضی هستند و ما نیز به شیعه بودن آنها راضی هستیم؛ پس خوشا به حال آنها. سپس [باز هم] خوشا به حال آنها؛ به خدا سوگند آنها در درجههای ما روز قیامت همراه ما هستند.
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنْتَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ فَقَالَ أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَکِنَّ الْقَائِمَ الَّذِی یُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَمْلَؤُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِی لَهُ غَیْبَةٌ یَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَی نَفْسِهِ یَرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ فِیهَا آخَرُونَ ثُمَّ قَالَ ع طُوبَی لِشِیعَتِنَا الْمُتَمَسِّکِینَ بِحَبْلِنَا فِی غَیْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِینَ عَلَی مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِکَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِینَا بِهِمْ شِیعَةً فَطُوبَی لَهُمْ ثُمَّ طُوبَی لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِی دَرَجَاتِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ. (کمال الدین و تمام النعمة، ج2 ، ص361)