به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
مرتضی محمد خان وزیر اقتصاد دولت هاشمی در گفتوگو با فرهیختگان اظهار داشت: در روزهای اخیر اکثر رسانهها به گفتوشنودهای یک هفته اخیر بین اعتدالیها و کارگزارانیها پرداختهاند که بازیگر نقش اول این ماجرا هم آقای حسین مرعشی، از دوستان عزیز و بزرگوار ما بود. حرف اصلی آقای مرعشی این است که آقای نوبخت عملکرد خوبی نداشته و باید فرد دیگری جایگزین وی در سازمان برنامه و بودجه شود. نظر شخصی و حزبی آقای مرعشی است و ضمن احترامی که برای حرفهایش قائلم، لازم میدانم بگویم تصمیمگیری حول چنین مواردی در صلاحیت رئیس جمهور مملکت است و نظر آقای مرعشی در مورد اینکه چه کسی تصدی مسئولیت سازمان برنامه و بودجه را داشته باشد، ملاک نیست.
وی با انتقاد از هجمههای کارگزاران به نوبخت و سازمان برنامه و بودجه میافزاید: اینکه عدهای بگویند عملکرد آقای نوبخت در سازمان برنامه و بودجه بد بوده است که نشد حرف! باید بیایند و استدلال کارشناسی برای حرفشان بیاورند. زیر سؤال بردن عملکرد سازمانی که متخصصان بسیاری در آن مشغول به کار هستند و کار کارشناسی هم انجام میدهند، آن هم بدون هیچ استدلال خاصی قابل قبول نیست. بالاخره آقای نوبخت این کارشناسان را از خانهاش که نیاورده است. اینها از قبل هم بودهاند و در آنجا فعالیت میکردهاند.
به نظر من منتقدان به عملکرد آقای نوبخت اگر میخواهند رفتاری منصفانه داشته باشند، باید بیایند و در مواردی مثل درآمدهای مالیاتی، بودجه عمرانی، بودجه جاری، تخصیص ارز و فروش ارز در کشور، به ارائه نظر کارشناسی بپردازند. اینکه یک عدهای بیایند یکباره در عملکرد مسئولان تشکیک ایجاد کنند خیلی ساده است، اما عقلانی نیست و متخصصان و فرهیختگان چنین کاری نمیکنند.
محمدخان درباره ادعای طرفداران اقتصاد آزاد مبنی بر سرکوب ارزی گفت: این تعبیر مربوط به آقای دکتر غنینژاد است. این گونه نیست. سرکوب مال چیز دیگری است. لغتهایی میتراشند که چندان موضوعیتی ندارد. قیمت ارز متناسب با سایر کالاها باید بالا میرفت. ارز با نخود و لوبیا و نخودچی کشمش فرق میکند.
ارز تأثیر مستقیم روی تودههای مردم و داراییهای مردم دارد. نمیشود شما عرضه و تقاضای ارز را با عرضه و تقاضای هندوانه یکسان بگیرید. این آقایان چیزهایی را به هم میبافند و از سرکوب سخن میگویند و باید آزاد شود. خب الان آزاد شد. جواب مردم را چه کسی میخواهد بدهد؟ مردم چه گناهی کردهاند که سرمایهشان به یک سوم کاهش پیدا کرد؟ کجاست آن آدمی که اقتصاد آزاد را قبول داشت. بعضی دوره افتادهاند و چیزهایی را که یاد گرفتهاند، بر زبان میآوردند.