به گزارش مشرق، معاونت فناوری، اطلاعات و ارتباطات یکی از مهمترین بخشهای عملیاتی قرارگاه پدافندی خاتم الانبیا (ص) است که ماموریتهای عمدهای همچون ایجاد شبکه امن ارتباطی، پایش فضای کشور، رصد سامانهها و مقابله با جنگ الکترونیک دشمن را بر عهده دارد. اهمیت این موضوع و پی بردن به نقش این معاونت در برقراری آسمانی امن، سبب شد تا به خدمت امیر «فریبرز خاکپور» معاون فاوای قرارگاه برسیم. در ادامه گفتوگوی ما با وی را میخوانید:
نقش معاونت فاوا در قرارگاه را به طور کلی تبیین بفرمایید؟
قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا (ص) با محوریت کنترل شبکه یکپارچه پدافند هوایی، نقش اساسی در کنترل و برقراری امنیت فضای کشور ایفا میکند. همچنین کنترل و امنیت زمانی محقق میشود که بسترهای ارتباطی کامل باشد.
در قرارگاه پدافند هوایی شبکههای ارتباطی ما به صورت چند لایه اعم از باسیم و بیسیم در دو حوزه خدماتی و رزمی فعالیت میکنند و لایههای ارتباطی ما با توجه به نوع تهدید و شرح وظیفه شکل میگیرد تا ارتباطاتمان به صورت پایدار، گسترده و امن باشد.
کارکرد معاونت فاوا در ایجاد هماهنگی میان نقاط پدافندی را تشریح کنید؟
ما قرارگاه پدافند هوایی را از بُعد فاوا به 2 بخش عمده تقسیم میکنیم؛ اول مناطق و گروههای پدافندی و دوم شبکه یکپارچه که هر دو به لحاظ خدماتی و رزمی مورد توجه قرار میگیرند.
ما براساس اصل استقلال مناطق گام برمیداریم و معتقدیم که نباید استقلال مناطق سلب شود؛ یعنی اگرچه شبکه رزمی و یا خدماتی ما در سراسر کشور با محوریت مرکز میتواند کار خود را انجام دهد و این امکان هم به گروهها دادهایم تا در صورت اتفاق ناگهانی و غیر مترقبه بتوانند استقلال تاکتیکی خود را براساس قواعد همان شبکه داشته باشند و اقدامات لازم در مواقع ضروری انجام دهند.
شبکه محور بودن به این معنا نیست که اگر در سیستم شبکه خللی به وجود آمد، دیگر مناطق استقلال تاکتیکی خود را از دست دهند و نتوانند کاری را از پیش ببرند.
یعنی اگر هواپیمایی ورود غیر مجاز داشته باشد، گروه پدافندی منطقه میتواند به طور مستقل در مقابل آن عمل کند؟
هر شی که بخواهد وارد آسمان کشور شود، پس از رویت، رهگیری و شناسایی میشود و مختصات آن روی شبکه نمایش داده میشود. به نحوی که این اطلاعات به واسطه خروجی شبکه به طور همزمان در اختیار نزدیکترین گروه در منطقه به آن شی و دورترین به آن قرار میگیرد و شبکه یکپارچه مرکز یا دستور نحوه برخورد به آن را صادر میکند تا نزدیکترین یگان ماموریت محوله را انجام دهد، یا اینکه ممکن است نحوه برخورد در حوزه عملیاتی به نزدیکترین یگان پدافندی منطقه واگذار شود.
کارکرد معاونت فاوا در حوزه رزمی را تبیین بفرمایید؟
اساس کار ما در حوزه رزمی و عملیاتی منطبق بر اصل فرماندهی و کنترل است و از مرحله شناسایی، رهگیری آغاز شده و در نهایت به انهدام اهداف متخاصم ختم میشود. نقش فاوا در این بین این است که به محض اینکه سنسورهای ورودی هدف را رویت کردند، باید داخل شبکه شوند و براین اساس پردازشها انجام گیرد و روی شبکههای فرماندهی و کنترل و در کل شبکه رویت شده قرار گیرد.
به دلیل همپوشانی سنسورهایی که ما داریم امکان دارد که چند سنسور ورودی یک هدف را در نقاط مختلف رویت کند و نقش فاوا در اینجا اینگونه است که دوباره وارد میشود و همپوشانیهای لازم را انجام میدهد، دادهها را تلفیق میکند و اهداف غیرواقعی را شناسایی و از رده خارج میکند.
همچنین ما در مرحله برخورد و انهدام اهداف از سلاح و سامانههای مختلفی برخورداریم که باید در این بخش سلاح متناسب با هدف را پیدا کنیم. کار فاوا در این مرحله تلفیق اطلاعات و قرار دادن آن در اختیار افسر عملیات است.
لطفاً ارتباط فاوا با جنگ الکترونیک در حوزه رزمی را هم تبیین کنید؟
روش برخورد با جنگ الکترونیک در تمام دنیا به لحاظ اصول علمی شبیه به هم است و هر کشوری متناسب با در نظر گرفتن سطح علمی و تکنولوژی دشمنان و رقبایش در این عرصه فعالیت میکند؛ یعنی باید با توجه به میزان توانمندی دشمن سامانهها را ارتقا داد.
در حوزه جنگال و تاثیر آن بر سامانههای ارتباطی باید عنوان کرد، اینکه یک هدف بخواهد با استفاده از قابلیتهای جنگال خود در یک لحظه چند سنسور را در فواصل چند صد کیلومتری از کار بیاندازد، تقریباً نشدنی است، لذا چون چند سنسور یک هدف را رویت میکنند، قطعاً مختصات هدف رویت شده و در اختیار شبکه قرار میگیرد.
در بخش جنگ الکترونیک شاید سوال شود که در حوزه انتقال اطلاعات اگر دشمن از جنگ الکترونیک استفاده و در روند انتقال اطلاعات به سیستم پردازشگر اختلال ایجاد نماید چه باید کرد. پاسخ این است که ما با ایجاد لایههای مختلف ارتباطی در فواصل مختلف، این خلا را از بین بردهایم؛ چراکه اگر یکی از لایههای ما مثلاً لایه ماکروویو جمینگ شد، ما از طریق لایههای بستر کابلی و فیبری برای انتقال اطلاعات استفاده میکنیم که به طور همزمان انتقال اطلاعات را انجام میدهند.
با توجه به تلاشی که صنعت دفاعی کشور و سازمان جهادخودکفایی انجام میدهند، امروز به لحاظ سلاح و سامانه در چه وضعیتی قرار داریم؟
یک زمانی ما سیستمهای ارتباطی داشتیم که از گذشته برایمان خریداری شده بود و ما از آن در دوران دفاع مقدس استفاده میکردیم که اکثر این سیستمها آنالوگ بودند.
قرارگاه پدافند هوایی بنابر نیاز روز و متناسب با تهدیدات و ارتقای توان ارتباطی خود مجبور به ارتقای تجهیزات خود شد. برای مثال همانطوری که ما امروز از گوشیهای اندرویدی استفاده می کنیم، نمیتوانیم در حوزه نظامی از سیستم داس بهرهمند بشویم و باید مطابق با قاعده پیشرو بودن سیستم نظامی از سیستم تجاری مانند همه جای دنیا، ما نیز باید جلوتر از سیستم تجاری باشیم و ما امروز این کار را در فاوا انجام دادهایم.
همه کشورها به جهت اینکه دشمنانشان روز به روز در حال پیشرفت در حوزه نظامی هستند، ناگزیر به پیشرفت و حرکت رو به جلو هستند و ما نیز از این قاعده مستثنی نیستیم.
8 سال دفاع مقدس و تجربه حاصل از آن، به علاوه ورود پرسنل تحصیلکرده که شروع آن با دانشگاه هوایی شهید ستاری و دیگر دانشگاههای نظامی همراه بود، سبب شد تا امروز به سطحی برسیم که نیاز سامانهای خود را در درون تعریف کرده و به صنایع دفاعی و سازمان جهاد خودکفایی اعلام میکنیم که به چه سامانههایی و با چه سطحی از توانمندی نیاز داریم.
بدین ترتیب با تحلیلها و بررسیهای صورت گرفته از محورهای اطلاعاتی، محورهای دشمن شناسی و نیاز تکنولوژی خود، ایده و طرح را در اختیار صنعت دفاعی، دانشگاه و دیگر نهادهای ذیربط قرار میدهیم و سپس همکاری مرحله به مرحله را انجام میدهیم و تا مرحله تست، ارزیابی و تحصیل پیش میرویم و در واقع یک کار توامان را در راستای طراحی و تولید یک سامانه انجام میدهیم و هر گاه نیاز باشد، قطعه یا مجموعه قطعاتی را بسازیم، خودمان دست بهکار شده و میسازیم.
تفاوت این حوزه برای ارتقای سامانههای ارتباطی و دیگر حوزههای مرتبط با توانمندی دفاعی چیست؟
یک سامانه سلاح راداری و سنسوری میتواند خریداری شده و 40 سال از آن با تعمیر و نگهداری خوب در چرخه دفاعی استفاده کرد، اما سامانههای فاوایی این خاصیت را ندارند و در اوج سلامت و عملیاتی بودن حداکثر بعد از 5 سال باید تکنولوژی خود را عوض کنند؛ چون جهش پیشرفت تکنولوژی در صنعت مخابرات، ارتباطات و فناوری و اطلاعات یک جهش لحظهای است و ما مجبوریم که در این حوزه به روز باشیم و متناسب با سرعت و جهش تکنولوژی پیش برویم.
برای به روز بودن آیا با بیرون از کشور ارتباطاتی دارید و در نمایشگاههای خارجی شرکت میکنید؟
چون صنعت ما به دنبال چیزی میرود که نیاز روز است و در این رابطه هدفمند گام برمیدارد، قطعاً در ابعاد کلان صنایع دفاعی با خارج از کشور ارتباطاتی داریم.
ما با توجه به نیازمان از چند مدل سامانه استفاده میکنیم. در برخی مواقع امکان دارد ما از یک سامانه به دو شکل متفاوت تاکتیکی و استقراری استفاده کنیم.
دوم در اجرای بازی جنگهایی که انجام میشود، ما ساعتها خود را جای دشمن میگذاریم و تئوریهای مختلف را انجام میدهیم و براساس آن طرح وضعیت میکنیم. بدین ترتیب که اگر ما فلان کار را انجام دهیم، دشمن در مقابل به چه اقدامی دست میزند و به همین ترتیب پیش میرویم. اقدامات و عکسالعملهای احتمالی دشمن را در نظر گرفته و براساس آن فعالیت میکنیم و گاهی به جایی میرسیم که متوجه میشویم که دیگر این سامانه نمیتواند پاسخگوی نیاز عملیاتیمان باشد و باید در بخشهایی ارتقا یابد.
برای مثال با توجه به اینکه مسئله زمان در حوزه پدافند از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، اگر سامانهای در مدت زمان مشخصی بتواند کاری را انجام دهد که نیاز باشد برای عملیاتی بودن از میزان این زمان کاسته شود، لذا این نیاز که از بازی جنگ گرفته شده است به صنعت و جهادخودکفایی مطرح شده و حتی پیشنهاد میدهیم که اگر در این بخش از سامانه این تغییرات را انجام دهید ما میتوانیم زمان حداکثری عملیات را به نصف برسانیم و بر توان عملیاتی بیافزاییم.
پس ما مجبوریم متناسب با تهدیدات و تکنولوژی روز پیش برویم و سامانههایمان را ارتقا دهیم.
در طول سال چند رزمایش برگزار میکنید و آیا رزمایش تخصصی هم در دستور کار دارید؟
در حوزه فاوا 3 مدل رزمایش تخصصی برگزار میکنیم که یکی از این مدلها رزمایش صرفاً فاوایی است. دوم رزمایشهای سایبری است و سوم رزمایشهای جنگال است که بخش اعظم این رزمایشهای ما را همین رزمایش جنگ الکترونیکی که پایهاش فاوا است، تشکیل میدهد؛ چون هدف جنگ الکترونیک یا پایین آوردن کارآیی سامانه است و یا پایین آوردن سطح ارتباطات.
ما در رزمایشها معمولا لایههای ارتباطیمان را مورد آزمایش قرار میدهیم. سامانههای استقراری و تاکتیکیمان را محک میزنیم و در بازی جنگ ممکن است به ما بگوید که در این قسمت از کشورمان سامانههای استقراری به درد نمیخورد و یا اینکه در این قسمت از کشور باید سامانههای استقراری و تاکتیکی را به طور توامان به کار بگیریم.
انتهای بازی جنگ و رزمایشها در واقع محور تهدید را به ما نشان میدهد و به ما میگوید که چه مناطقی برای ما مهمتر است و چه چیزهایی میتواند برای ما هدف باشد و دشمنانمان با چه تجهیزاتی به سمت ما میآیند.
امکان دارد روند بازی جنگ به ما بگوید که دیگر نباید از سامانههای بیسیم استفاده کنید و یا بلعکس باید از سامانههای باسیم استفاده کنیم اما با این خاصیت که باید با پرشهای فرکانسی و... همراه باشد تا جلوی جنگ الکترونیک را بگیرد.
ببینید در تمام دنیا در برابر جمینگ بیسیم از پرش فرکانس استفاده میشود و اینکه حالا از چه فرکانسی به چه فرکانسی و با چه پهنای باندی باید این کار صورت بگیرد، برمیگردد به آن تحلیل و خروجی که از بازی جنگی بیرون آمده که آنطرف بازی جنگ دشمنان و یا تهدیدات هر کشوری هستند که باید در نظر گرفته شوند و ما در این زمینه معمولاً سالانه چندین رزمایش برگزار میکنیم.
در حملهای که آمریکا در دهه گذشته به عراق داشت در حوزه ارتباطی ارتش رژیم بعثی اختلالات وسیعی ایجاد کرد و موجب بینظمی و از هم گسیختگی ارتش این رژیم شد. برخی معتقدند استفاده از بمبهای الکترومغناطیسی سبب این جریان شده بود، آیا برای شرایط این چنینی فکری شده است؟
جنگ عراق برای ما درس است، امروز شرایط جنگ تغییر کرده است و اگر کشور آمریکا بخواهد دوباره به عراق حمله کند، قطعاً دیگر به آن شکل نخواهد جنگید و سختتر از قبل خواهد جنگید.
ما امروز برای هر شرایطی خود را آماده کردهایم و در طراحی بازی جنگ بمب هدایت شونده، بمب الکترومغناطیس و یا جمینگ دوربرد سامانههای ارتباطی را در نظر گرفتهایم و برای همه این موارد برنامه داریم.
شبکه فرماندهی و کنترل داریم که به یک سرور متصل است و فضای کل کشور را 24 ساعته پایش میکند و تمامی اهداف را اعم از هواپیمای شخصی و نظامی و مسافربری را تشخیص میدهد، پس ما قطعاً در مواقع ضرورت باید محل سرور خود را شیلد کنیم و در مقابل بمبهای الکترومغناطیس ایمن نگه داریم. امروز بر روی بسترهای ارتباطیمان رمزکننده داریم.
ما امروز با تهدید حمله سایبری مواجهایم که به مراتب از سلاحها و بمبهای جمینگ ارزانتر است و همچنین بسیار مخربتر از آن عمل میکنند.
ما در برابر حمله سایبری دشمن مرکز دفاع سایبری را راهاندازی کردهایم که بتوانیم کل شبکه را پایش کنیم تا اگر برنامه و حمله ناخواستهای صورت گرفت، بتوانیم آن را رصد و کنترل کرده و در نهایت آن را سد و از بین ببریم.
مرکز سایبری از چه زمانی تاسیس شده است؟
فرماندهی و کنترل یا بهتر است بگوییم اصول فرماندهی و کنترل به زمان تشکیل قرارگاه و حتی قبلتر از آن در زمانی که نیروی هوایی و پدافند در یک نیرو بودند برمیگردد.
اما تقریباً اولین نسل سیستمی و تکنولوژیکی فرماندهی و کنترل ما در سال 1370 وارد چرخه پدافندی کشور شد که البته آن هم وارداتی بود، اما شبکه فرماندهی و کنترل بومی کشور بعد از تشکیل قرارگاه پدافند هوایی وارد چرخه دفاعی شد.
امنیت جزو لاینفک سیستمهای ارتباطی و شبکه است. یک مدت امنیت خطوط اعم از ویس، دیتا و شبکه را به کمک سامانههای سختافزاری انجام میدادیم؛ بدین ترتیب که رمزکنندههایی بر روی بستر استفاده میکردیم اما با توجه به نرمافزاری شدن حملهها احساس نیاز شد که باید یک مرکز دفاع سایبری داشته باشیم که این مرکز حدود 2 سال است که وارد شبکه ما شده است و ماموریت آن در وهله نخست پایش تمامی بسترهای ارتباطی است.
جنس حمله سایبری نرمافزار و برنامه است و بستر انتقال آن نیز بسترهای ارتباطی است؛ پس در فاز نخست باید تمامی بسترهای ارتباطی خود را پایش کنیم و ببینیم آیا چیزی خارج از برنامه وارد شده است یا خیر و بخش دوم این است که باید بتوانیم خود سامانههایمان را پایش کنیم؛ زیرا حمله سایبری ممکن است اینپلت شود و توسط یک بدافزار بر روی سامانهای که به شبکه وصل است وارد شود، مانند اتفاقی که برای سازمان انرژی اتمی ما افتاد. پس ما باید بتوانیم قدرت جستجوی سامانههایمان را داشته باشیم.
چندی پیش یک شخصیت سیاسی گفت که اگر آمریکا با ما وارد جنگ شود، قادر است تمام سامانههای موشکی ما را از کار بیاندازد. نظر شما در این رابطه چیست؟
ببینید من دوباره یک بازگشتی به همان بحث بازی جنگ میکنم. در برابر این سوال میتوان گفت که بله این احتمال را هر کسی میتواند بدهد و آن هم از اینجا نشات میگیرد که بالاخره یک سامانه موشکی باید هدفی را ببیند و روی آن قفل کند و سپس شلیک کند. حالا اگر این سامانه نتواند هدف را ببیند و نتواند بر روی آن قفل کند، پس شلیک هم نمیتواند داشته باشد.
ما امروز در این حوزه به جایی رسیدهایم که اگر سامانه موشکیمان هدف را نبیند ما میتوانیم مختصات هدف را از طریق شبکه به آن ارائه کنیم و اصلاً لازم نیست سنسور پایش آن سامانه موشکی روشن باشد؛ یعنی مختصات را از طریق شبکه فرماندهی و کنترل در اختیارش قرار میدهیم.
این موضوع در ارتباط با جنگندههای رادارگریز هم صادق است؟
جنگنده رادار گریز از سیستمهای اطلاعات شناسایی ما قابل گریز نیستند؛ همانطوری که در حال حاضر نیز دارند پایش میشوند و هواپیماهای u2 و rq دیده میشوند و یا در برخی موارد نیز اخطار دریافت میکنند.
پس ما این تکنولوژی را داریم و هر سنسوری که بتواند ببیند و بشنود، اطلاعاتش دریافت شده و در اختیار شبکه قرار میگیرد.
ممکن است سامانه ما نتواند قفل نکند؛ یعنی بهواسطه یک حمله سایبری صورت گرفته نتواند بر روی هدف لایک داشته باشد، اما امروز به جرات میتوانم بگویم به لحاظ فناوری، اطلاعات و ارتباطات تمام سامانهها و سلاحهای ما بدون آنکه سنسور گیرندگیشان روشن باشد، میتوانند اطلاعات اهداف را دریافت کنند و به سمت آن شلیک کنند.
سامانه فرماندهی و کنترل ما یک شبکه کاملا هوشمند است که از دریافت، کنترل، رهگیری، شناسایی تا مرحله تشخیص سلاح و انهدام را به طور هوشمندانه انجام میدهد.
گاهی اوقات با خلبانان نیروی هوایی که صحبت میکنیم، این بزرگواران اشاره میکنند که در دوران دفاع مقدس متاسفانه سامانهای برای تشخیص دوست از دشمن در اختیار نداشتیم و این موجب اشتباهات و یا گاهاً زدن جنگنده خودی میشد؟ امروز وضعیت در این حوزه چگونه است؟
اولاً اینکه شبکه فرماندهی و کنترل در دوران دفاع مقدس چند متولی داشت و این خود باعث اختلالاتی در کار میشد و از طرفی با توجه به سامانههایی که آن روز در اختیار داشتیم نیز ممکن بود این اتفاق بیافتد اما امروز متولی امنیت فضای کشور فقط قرارگاه پدافند هوایی است و هیچ نیرویی از نیروهای مسلح کشور اجازه شلیک به یک پرنده را ندارد مگر با دستور شبکه فرماندهی و کنترل قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا (ص). مسئله دوم بحث شناخت دوست از دشمن است که باید گفت اطلاعات همه سنسورهای تمامی نیروهای مسلح وارد شبکه یکپارچه فرماندهی و کنترل میشود و شبکه این اطلاعات را پردازش کرده و مشخص میکند که این تارگت و یا هدف دوست است یا دشمن و بهمحض تشخیص دشمن بودن بر روی آن اقدامات تاکتیکی انجام میشود.
دو سال گذشته ما سامانه اس 300 را پس از سالها وارد کشور کردیم؛ میخواستم ببینم که سیتسمهای ارتباطی این سامانه چطور در چرخه شبکه ارتباطی فرماندهی و کنترل قرارگاه قرار گرفت؟
هر سامانه ای که وارد کشور میشود ممکن است که سامانه ارتباطی درونی داشته باشد که آن مربوط به خودش است. اما آن سامانه اعم از اینکه سلاح باشد یا سنسور باید وارد شبکه شود و وقتیکه باید وارد شبکه شود یعنی باید یک سیستم ارتباطی برای آن در نظر گرفت که این سیستم ممکن است باسیم و یا بیسیم باشد که البته ما معتقدیم هر سیستم باید بتواند هم به لحاظ رادیویی و غیر رادیویی (باسیم) کار انتقال اطلاعات را انجام دهد.
یعنی سامانهای خریداری نمیشود مگر منطبق بر پروتکلهای ارتباطی ما باشد و دوم اینکه ارتباطاتش را ما باید تعریف کرده و آن سامانه وارد شبکه کنیم، پس وقتی میگوییم که سامانه اس 300 در چرخه پدافندی کشور قرار گرفته است؛ یعنی میتوان نتیجه گرفت که ما توانستیم پروتکل آن سامانه را شناسایی و با سامانههای شبکه یکپارچه مطابق کنیم.
و ما توانستیم کمتر از یک ماه گذشته اطلاعات خود را وارد شبکه کنیم و با این سامانه جدید عمل تلفیق را انجام دهیم تا شبکه بتواند از راه دور این سامانه را کنترل کند و اطلاعات را از آن دریافت و یا واگذار کند.
اگر خبری در حوزه آخرین دستاورد تخصصی و بومی دارید بفرمایید؟
یک کار بسیار ارزشمندی که در حوزه فاوا با همکاری متخصصان داخلی انجام گرفته، این است که یک لایه ارتباطی جدید به بسترهای ارتباطی قرارگاه پدافند هوایی اضافه کردیم که این مختص قرارگاه است و هیچ نیرویی به آن دسترسی ندارد. این بستر جدید در واقع نشات گرفته از یک تکنولوژی قدیمی با نام تروپواسکتر بود که کاملاً بومیسازی شد و این سامانه به کمک لایههای جوی کار انتقال اطلاعات را در بستر کاملا امن با ابعاد عملیاتی بسیار بالا انجام میدهند. از این سیستم برای انتقال اطلاعات اعم از ویس و دیتا برای مسافتهای طولانی بالای صد کیلومتر استفاده میشود.
احتمال جمینگ شدن این سامانه بومی چقدر است؟
این سامانه با توجه به پهنای باند، رنج فرکانسی و نوع ارسال اطلاعات به هیچ وجه قابل جمینگ و شنود نیست.
این دو سامانه ارتباطی میتواند به توان عملیاتی نیروهای مسلح کشورمان کمک فزایندهای کند.