به گزارش مشرق، روز گذشته از زیبایی و طراوت والیبال و پیروزی آرژانتین و ولاسکو گفتیم در حالی که تیم ایران درگیر بازی سخت با کانادا بود. زمانی که مغلوب بلغارستان شدیم، زمزمههای محافظهکاران تلویزیون و رادیو شروع شد. انتقادها روی خوش نشان داد و با شکست مقابل کانادا، دریچههای نقدگونه باز شد. متأسفانه علتها را این گویندهها و مفسرها پیدا نکرده بودند و طفلک کولاکوویچ را نشانه گرفتند. جالب است یکی میگفت: چرا به جوانان میدان نمیدهد! یکی میگفت: نباید معروف را بیرون ببرد، چون نظم تیمی ما به هم میخورد، یکی دیگر میگفت: تعویضهایش اشتباه است! خلاصه هر کس از هر دری بر او تاخت که مقصر ایشان است نه فدراسیون! ولاسکو خوب است و کولاکوویچ هم، چون کواچ و بقیه به درد والیبال ما نمیخورد. هیچکس نگفت تیم خسته و اشباع از بازی درشت است، اشتها و انگیزه در هیچیک از دانهدرشتهای ما نبود. تیم ما آمادگی چنین تورنمنت سنگینی را نداشت و انصافاً زورمان به کانادا نرسید.
فاصله زیادی بین والیبال ما با کانادا و بلغارستان نیست، کافی است در یک روز غفور سرحال باشد، معروف خودش باشد، موسوی آماده باشد و... سال ۲۰۱۴ اینگونه بودیم، آماده، باانگیزه، تشنه پیروزی. یک سال بعدش هم در اوج شکوفایی بازیکنان و والیبال خود بودیم. در جام جهانی ۲۰۱۵ که هشتم شدیم. طی این ۶۰ سال نزدیک به ۲۲ مربی داخلی و خارجی داشتیم و هیچکدام به اندازه کولاکوویچ به تیم ما روحیه جمعی و جوانگرایی نداده است. از بین پارک کی وون، میلوراد کیاچ، زوران گائیچ، کواچ و لوزانو، کدامیک تیم ما را در این رده بازی با بزرگان به هدف رسانده است؟ با سلیقههای ایدهآلیستی خود، مردم والیبالدوست را منحرف نکنیم. والیبال در همین اندازه قابل تعریف است که گاه بلغارها را میبریم و گاه میبازیم. با ایتالیا، برزیل، لهستان، فرانسه و صربستان هم بازی میکنیم و اشلهای خود را به تماشا میگذاریم. ما خوبیم، اما نه با خیالات پیروزی در مقابل تمام بزرگان و در نقطه خوبی قرار گرفتهایم. باید آن را حفظ کنیم و گهگاهی هم سری به بالاتر بزنیم. موقعیت والیبال خود را از دست ندهیم وگرنه کولاکوویچ مقصر نیست.