به گزارش مشرق، خرداد سال 1396 بود که عکسی از یک شهید مدافع حرم، توجهم را به خود جلب کرد؛ عکسی که در آن دو دختر خردسال شهید پاهایش را گرفتهاند که نرود؛ عکسی بسیار شورانگیز و پر رمز و راز. این عکس متعلق به کربلایی سید مصطفی صادقی است که یک بیت شعر هم با دستخطش باقی مانده:
نرخ رفتن به سوریه چند است؟
قدر دل کندن از دو فرزند است
به عشق امام حسین(ع)
واقعاً دل بسیار بزرگ و ایمان خیلی قوی میخواهد از دو فرزند دلبند کوچک و دو دختری که شدیداً بابایی هستند، دل بریدن و به جبهه نبرد حق علیه باطل شتافتن، آن هم به صورت داوطلبانه و اختیاری.
البته در انقلاب اسلامی ایران مکرر این صحنهها را دیدهایم. بسیاری از مدافعان حرم و شهدای مدافع حرم چنین وضعیتی دارند و تصاویر فرزندان خردسالشان زینتبخش فضای رسانهای است.
در دوران دفاع مقدس نیز این اتفاق بسیار رخ میداد. مادرِ خدا بیامرز شهید سیفالله احمدنژاد میگفت وقتی رفت جبهه دو دختر و یک پسر خردسال داشت و یک دختر ششماهه در راه. اول جانباز شد و دو ماهی در بیمارستان بود. مادر در بیمارستان به ایشان میگوید الان پشیمان نیستی؟ بچههایت چه میشوند؟ و ایشان پاسخ میدهند: نه، مگر امام حسین(ع) زن و بچه نداشتند؟
زندگینامه شهید صادقی در یک نگاه
کربلایی سید مصطفی صادقی در 18/10/1359 در تهران متولد شد.
سید مصطفی پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی، در هنرستان جنگافزارسازی وابسته به صنایع دفاع جمهوری اسلامی ایران مشغول به تحصیل و پس از اخذ دیپلم برق الکتروتکنیک در صنایع مهماتسازی مشغول به کار شد. وی پس از نه ماه با استعفای شخصی به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و در پادگان امام علی(ع) سپاه دوران نظام وظیفه را به اتمام رسانید.
با توجه به تحصیلاتش در رشته فنی با معرفی ادارۀ کار و امور اجتماعی بر حسب نیاز، در شرکت ایران خودرو به مدت پنج سال مشغول به کار شد و همزمان در دانشگاه امیرکبیر تحصیل کرد و پس از اخذ مدرک کارشناسی در سازمان انرژی اتمی ایران مشغول به خدمت گردید. سید مصطفی همزمان با اشتغال در رشته مدیریت تکنولوژی دانشگاه آزاد اسلامی تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1393 پس از دفاع از پایاننامه، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد.
سید مصطفی پس از طی دورههای آموزشی متعدد نظامی و آمادگی کامل در تاریخ 20/12/1394 به مدت سه ماه برای شرکت در جبهۀ مبارزه با داعش و گروههای تکفیری و دفاع از حرم حضرت زینب(س) اعزام شد و پس از این مدت به کشور بازگشت و تنها 9 روز از مرخصی خود استفاده کرد و در کنار خانواده ماند و مجدداً به جبهۀ مقاومت در سوریه بازگشت و تا 45 روز در مأموریت بود.
در ایام عید سال 1395 قرار بود به صورت خانوادگی به مشهد مقدس برود و تمامی کارهای مقدماتی هم انجام شده بود اما شهید عزیز طی تماسی اطلاع میدهد که من به سوریه اعزام خواهم شد. خانواده به ایشان میگویند قرار بود زیارت حضرت ثامنالحجج امام رضا(ع) برویم حداقل بعد از زیارت برو. شهید پاسخ میدهد که من به زیارت حضرت زینب(س) میروم شما هم نایبالزیاره من باشید.
سید مصطفی در تاریخ 25/12/1395 به منطقه مقاومت سوریه اعزام و در تاریخ 16/03/1396 مصادف با یازدهم ماه مبارک رمضان در وقت افطار در حماء بهدست تکفیریهای جنایتکار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید جاویدالأثر
پیکر شهید هنوز برنگشته است و خانوادهاش همچنان چشمانتظار هستند.
معروف است، شهدایی که پیکرشان گمنام میماند و دفن نمیشود هر شب میهمان حضرت فاطمه زهرا(س) هستند و صدیقه طاهره هر شب به پیکر مطهرشان سر میزند. انشاءالله که شهید سیدمصطفی صادقی نیز هر روز میهمان سرور زنان دو عالم است.
پیامهای حوادث تروریستی در تهران و اهواز
این شهید والامقام دقیقاً در روزی شهید شد که تروریستهای داعشی در تهران در حرم امام خمینی و مجلس شورای اسلامی عملیات تروریستی انجام دادند و تعدادی از هموطنانمان را به شهادت رساندند.
اخیراً نیز در اهواز چند تروریست دیگر به مراسم رژه روز ارتش حمله کردند و عدهای دیگر از هموطنانمان، زخمی و شهید شدند که در میان شهدا یک کودک چهارساله، یک جانباز سرافراز، یک روحانی و مردم عادی حضور داشتند.
همه باید ابراز ارادت کنیم به مدافعان حرم
این حوادث تروریستی ثابت کردند که ملت ایران به حق و به جا به ندای مظلومان پاسخ گفته و در کنار مردم سوریه قرار گرفتهاند و همه باید ابراز ارادت کنیم به شهید سید مصطفی صادقی و تمامی مدافعان و شهدای مدافع حرم که اگر نبودند خدایی ناکرده دهها حادثۀ تروریستیِ بدتر و خونینتر از این سه حادثه رخ میداد و ما باید با تروریستهای تکفیری، حامیان، همپیمانان و دنبالههایشان در خاک کشورمان میجنگیدیم.
به فرمودۀ رهبر انقلاب: «شهدای دفاع از حرم اگر نبودند، ما باید حالا با عناصر فتنهگرِ خبیثِ دشمنِ اهلبیت و دشمن مردم شیعه، در شهرهای ایران میجنگیدیم.... اگر این کاری را که سرداران باارزش ما انجام دادند انجام نمیدادند،... حالا باید در همین دوروبَر و اطراف با اینها میجنگیدیم؛ باید در همین خیابانهای خودمان و شهرهای خودمان با اینها مبارزه میکردیم. بخش مهمی از این امنیّتی که امروز شما دارید، مربوط به همین مدافعان حرم است.»1396/03/28
مهمترین دلیل رفتنش ایمان و اعتقاداتش بود
مادر شهید میگوید: «من چهار تا بچه داشتم، مصطفی بچه سومم بود... تنها پسرم بود. جانم به جانش بسته بود... مهمترین دلیل رفتنش ایمان و اعتقاداتش بود. میگفت اگر من و امثال من برای دفاع از حرم نرویم چه کسانی بروند؟! دفاع از حرم بر منِ مسلمان شیعه واجب است. خانم زینب(س) آنجا تنهاست، ما اگر مسلمان واقعی هستیم نباید ایشان را تنها بگذاریم... در مرتبۀ بعدی هم میگفت سوریه برای نیروهای تکفیری مثل در ورودی است، اگر ما این در ورودی را رها کنیم اگر مراقبش نباشیم، یک روزی آنها وارد خانۀ ما هم میشوند. پسرم اصرار داشت که حتماً برود آنجا تا پای آنها به خانه ما نرسد....»
دلم آرام است
چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س)
مادر شهید همچنین میگوید: «مصطفی ساعت چهار صبح چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی صحبت کردم، چون تقریبا سه ماه از رفتنش میگذشت خیلی دلتنگش بودم، حرف که میزدیم گفتم: مصطفی جان مواظب خودت باش. خیلی دلم برایت تنگ شده. گفت: مادر من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام میشود... باور کنید الان هم با اینکه پسرم شهید شده اما دل من آرام است. چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س). میدانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده.»
وصیتنامۀ عاشورایی و انقلابی
در وصیتنامۀ شهید سید مصطفی صادقی نکات و توصیههای اعتقادی و انقلابی و تربیتیِ کمنظیری وجود دارد.
توصیههای عرفانی مانند: «این دنیا فانی است و خدا باقی» و «دنبال دنیا نباش و فقط به دنبال خدا باش»، ارادت و پایبندی شدید به نهضت حسینی و درج عبارتِ «من هر چه دارم از هیئت و روضهها و البته از خادمی در خانه اربابم امام حسین علیهالسلام است» و توصیه مکرر به شرکت در هیئت و عزاداری حسینی، ولایتمندی و ولایتمداری و اعتقاد و ارادت شدید به ولایت فقیه و توصیه مکرر به پیروی و اطاعت از امام خامنهای و اتمام وصیتنامه با این جمله: «در پایان یادآور میشوم اینجانب مقلد حضرت آیتالله العظمی الامام خامنهای میباشم»، ارادت شدید به پدر و مادر و رعایت حال آنان، توصیه به زینبی تربیت کردنِ دخترانش و...
همیشه پشتیبان ولایتفقیه باشید و منتظر ظهور امام زمان
در بخشهایی از وصیتنامه شهید آمده است:
«من چیزی ندارم سفارش کنم غیر از اینکه پیروی و اطاعت از امام خامنهای روحی له الفدا را فراموش نکنید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید و منتظر ظهور امام زمان روحی له الفدا عزیز باشید و البته هیئت و عزاداری امام حسین را ترک نکنید. اگر هر هفته در هیئتهای حسینی با فرزندان حضور داشته باشید سلامت روحی فرزندانتان تضمین شده است.... این وصیت من است که فرزندان در هیئت اباعبدالله پرورش یابند تا از هر گزندی مصون باشند.... شوق ولایت مرا به کربلا کشاند. در اطاعت از ولی امرمان امام خامنهای روحی له الفدا از هیچ کوششی دریغ نکنید.»
ان شاءالله راهش را ادامه میدهیم
در یکی از سایتها که مطلبی در مورد شهید صادقی درج شده، پیامی در بخش ارسال نظرات به ثبت رسیده که چنین است:
«از طرف همرزمان این شهید به خانواده سلام برسونید، بگویید مردانگی در چهره شهید موج میزد.... شهادتش مبارک باد. انشاءالله راهش [را] ادامه میدهیم.»