به گزارش مشرق، اخیرا تعدادی از دانشگاهیان و چهرههای اصلاحطلب با انتشار نامهای به برخی از چالشها و مشکلات کشور اشاره و پیرامون این موضوع مطالبی را هم بیان کردند. نامه ای که به بیان خودشان هشدارنامه است ولی بسیاری از اساتید هم معتقدند این بیانیه را باید تسلیمنامه و ذلتنامه نامید.
بیشتر بخوانید:
دروغ حامیان FATF که ظریف برملا کرد /«ترس»؛ سلاح اصلاحطلبان برای همراه کردن افکارعمومی
اگرچه در این نامه که امضاکنندگانش از آن به عنوان هشدارنامه نام بردند، در مسائل مختلف سیاهنماییهایی جدی به چشم میخورد ولی آنچه مهم است و با قاسم جعفری عضو هیات علمی دانشگاه و نماینده سابق مجلس به آن اشاره شده این است که برخی از نویسندگان این نامه جزو مسئولان سابق یا کنونی کشور هستند و علیرغم تمام ایراداتی که به مسائل مختلف گرفتهاند سهم خود را در ایجاد مشکلات بیان نکردهاند.
قاسم جعفری معتقد است کسانی که پای نامه یا همان به گفته خودشان هشدارنامه را امضا کردهاند، به دور از انصاف با مسائل برخورد کرده اند و سعی داشته اند با ایجاد یاس و ناامیدی در میان مردم به خصوص دانشگاهیان اهداف و منافع خود را پیگیری کنند.
در ادامه مشروح گفت وگو با قاسم جعفری آمده است:
* امضاکنندگان تسلیمنامه باید سهم خود را درباره ناکارآمدهای مورد ادعایشان مشخص میکردند
نویسندگان این نامه ادعا میکنند که از باب خیرخواهی نسبت مسائلی که وجود دارد، چنین نامهای را صادر کردند، نظر شما در این مورد چیست؟
جعفری: به نظر عموم افراد این دوستان به دنبال فرافکنی هستند. وقتی شما به اسامی خیلی از این افراد امضا کننده نامه نگاه کنید میبینید که خیلی از آنها در گذشته مسئولیت داشتهاند و یا هم اکنون مسئولیت دارند به نظر میرسد بهتر بود، در ابتدا شاید بهتر بود این آقایان، با جرات سهم خود را درباره این ناکارآمدیهایی که مدعی هستند مشخص میکردند.
یکی از نکات دیگری که در این نامه به آن اشاره شده این است که تبادل روزانه اخبار منفی موجب روان پریشی در مردم شده است؟ به نشر شما این درست است؟
جعفری: سوال من از این دوستان این است که با این موضوع که میگویند آیا نامهنگاریهای زنجیرهای از این جنس به مراتب اثرات منفی و ایجاد روان پریشی ندارد؟!
یکی از موضوعات دیگری که در این بیانیه به ان اشاره شده این است که گفته شده اگر کشور توانسته به حیات خودش ادامه دهد به خاطر تکیه بنیادین آن بر وجود درآمد وافر نفتی بوده و اکنون این درآمدها دیگر قادر به جبران عدمکارایی مدیریت کشور نیست؟ نظر شما در این رابطه چیست؟
جعفری: این درست است که نفت در اقتصاد کشور ما تاثیرات منفی زیادی داشته است اما ما نمیتوانیم اراده، فداکاریها، تلاش و ایمان ملت را در کشور نادیده بگیریم و ماندگاری کشور را فقط به یک عامل آن هم نفت نسبت دهیم، این چنین دیدی نشان میدهد کشور و مردم را درست نشناختهایم.
* سیاهنمایی در نامه اساتید اصلاحطلب
اینها درباره اصل وحدت فرماندهی هم مطالبی را بیان کردند، قانون اساسی هم همین را میگوید ولی چنین نامههایی همان وحدت فرماندهی را هم زیر سوال میبرد. در مورد حاکمیت دوگانه هم باید بگویم که مگر امثال خود این دوستان نبودند که در جامعه و از دهه هفتاد در کشور به این موضوع دامن میزنند؟ مگر میشود باد کشت کنیم و طوفان درو نکنیم؟ اینها امروز به تعبیر امیرالمومنین باید خودشان را ملامت کنند.
من فکر میکنم این دوستان در نامه خود یک سیاهنمایی جدی از کشور ارائه کردند و اینگونه بیان کردند که قانون بد، اجرای بد و کنترل بد مساوی است با گسترش فساد و بعد آن را به فساد سیستمی نسبت دادند. اینها انگار در کشور هیچ نقطه مثبتی ندیدند. این نوع رویکرد توسط کسانی که خود را مدعی اندیشه میدانند تاثیرات بدی را خواهد داشت.
* هجمه به قوهقضائیه و نهادهای حاکمیتی پای ثابت اظهارات، نامهها و بیانات برخی افراد
در این نامه به قوه قضاییه آزاد، مستقل، متعهد به حقوق شهروندی وارتقاءدهنده امنیت عمومی و انضباط اجتماعی اشاره شده و مطالبی در این رابطه آمده است، با توجه به اینکه شما بیانیه را مطالعه کردید، نظرتان در مورد این قسمت از بیانیه چیست؟
جعفری: بله. اتهام به بیطرف نبودن قوه قضاییه هم از مسائل دیگری است که در این نامه بیان شده است. گویا یکسری از موارد ثابت در تمام اظهارات، نامهها و بیانات اینها وجود دارد و آن اینکه نهادهای مختلف باید همیشه برای مظلوم نمایی این دوستان قربانی شوند. به نظر میرسد این استفاده ابزاری از کسانی که مدعی اندیشمندی هستند در افکار عمومی قابل پذیرش نیست.
انتقاداتی هم به شورای نگهبان و برخی نهادها شده، در این رابطه چه نظری دارید؟
کوبیدن بر طبل مظلوم نمایی در اینکه صدا و سیما، شورای نگهبان و نظارت استصوابی باعث خودی و غیرخودی بودن میشوند هم از مسائل دیگر است. سوال ما این است که در کجای دنیا در حلقه حاکمیت بدون یک بررسی منطقی افراد را راه میدهند همین شورای شهر را نگاه کنید هر روز میبینیم اعضای شورای فلان شهر دستگیر میشوند و بعد میگویند مشکلات اخلاقی یا مشکلات دیگری را دارد. پس چرا آنچه اینها میخواهند اتفاق نمیافتد؟ با اینکه مدعی هستند انتخابات شوراها دست خودشان است. پس مشکل در شورای نگهبان و امثال آن نیست مشکل فکر رها شده این دوستان است.
در قسمتی از این نامه به افول سرمایه اجتماعی اشاره شده، در این رابطه نظرتان چیست؟
جعفری: به نظرم در این رابطه سیاهنمایی کامل شده است. اینها همه اقشار از جمله دانشگاهیان را به ناامیدی دعوت کردند. روحانیت را گفتهاند که شان خودش را از دست داده است، انگار اینها ناامیدی خودشان را دارند به همه جا سرایت میدهند.
* عقدهگشایی سیاسی علیه نظام به بهانه بحران آب و محیط زیست
موضوع محیط زیست هم بحث دیگری است که در این نامه به آن اشاره شده، در این رابطه چه نظری دارید؟
جعفری: این دوستان به بهانه بحران آب و محیط زیست علیه نظام عقدهگشایی سیاسی کردهانند و این با کسانی که مدعی دانشمندی هستند خیلی سازوکار نیست.
* نگاه به خارج منشاء مشکلات معیشتی
درمورد نابسامانی تولید و بحران معیشت هم در این نامه بحث شده ، در این رابطه چه میگوئید؟
جعفری: این هم موضوعی است که ما سالها میگوییم چون دوستان نگاه خود را به خارج دوختهاند، چنین مسائلی هم ایجاد شد.
برخی مسائل در این نامه نشان میدهد که بیانیه کاملا طرفدارانه و نه خیرخواهانه نوشته شده است و سرتاسر این انتقادات و ایرادهایی که آقایان گفتهاند به قوه مجریهای بر میگردد که دست خودشان است، در واقع برای ناکارآمدی طیف خود مرثیه میخوانند و نظام را متهم میکنند.
اینها اگر منصفانه برخورد میکردند باید اعتراف میکردند در این سالها نتوانستهاند کاری انجام دهند. اینها امروز به یک اپوزیسیون نمایی روی آوردهاند و این یک بیاخلاقی به تمام معنا است که افرادی که سرکار هستند سعی کنند مظلوم نمایی کنند.
یکی از مباحث دیگر که در این نامه یا به قول خودشان هشدارنامه مطرح شده، بحث امنیت ملی بود، در این رابطه چه نظری دارید؟
جعفری: اینها در این قسمت سعی کردند کاملا مخاطره در امنیت ملی و ایجاد جو روانی را کاملا به سیاستهای نظام مربوط کنند که این هم ناشی از بیهدفی و شکست نقشه راهی است که داشتند.
ما وقتی بررسی میکنیم میبینیم تمام جنگهایی که به کشورها و بر عرصه جهانی تحمیل شده از جانب کسانی است که در ادعاهای خودشان خمیرمایه را حقوق بشر و امثال آن قرار دادند و این عزیزان هم دوباره همین مسیر را پیش گرفتهاند.
بحران سیاست خارجی و این ادعا که پیوسته در تهدید زندگی میکنیم هم از مسائل دیگری بود که مطرح شده، اما نگفتند که چرا ما در تهدید زندگی میکنیم، آیا ما کاری میکنیم؟ جز اینکه ما میخواهیم مستقل باشیم چیزی میخواهیم؟ اینها یک طوری حرف میزنند که گویا انگار ما به عراق حمله کردیم! انگار ما برای سوریه و عراق مشکل درست کردیم و امثال آن.
میگویند چرا آن همبستگی که در تیم فوتبال است در بخش حاکمیت نیست. ما هم همین را میگوییم که وقتی برابر قانون اساسی، رهبر انقلاب حرفی میزنند عمل کنیم و هر روز تفسیرهای بیجا از آن نکنیم، خب این اتفاق رخ نمیدهد.
* حرف از وحدت و همدلی میزنند ولی در عمل دنبال چندگانگی هم هستند
در جایی از نامه هم از نقش رهبران در ایجاد وحدت ملی گفته شده! اما مگر کشور چند رهبر دارد؟! اینها حرف از وحدت و همدلی میزنند و در عین حال دنبال چندگانگی هم هستند ادعا میکنند کشور باید دچار یک تغییر شود و نسخه اصلی خود را رونمایی میکنند و میگویند ما باید به سمت یک گفتمان اصلاحی ملی برویم. به نظر من این دوستان اینجا تقریبا تیر خلاص را با رفتن به سوی این نسخه به گفتمان اصلاحطلبی زدهاند و میخواهند بگویند نسخه اصلاحطلبی در کشور جواب نمیدهد و سعی میکنند با رنگ و لعاب جدیدی تحت عنوان گفتمان اصلاحی ملی نسخه خود را مطرح کنند. میگویند در چهارچوب قرارداد اجتماعی باید به سمت یک تغییر بزرگ برویم و اینجا قانون اساسی مبتنی بر دین را کنار میگذارند!
اینها انگار سیستم اقتصادی را فشل دانستهاند و میگویند باید به دنبال یک مالیه عممری باشیم ولی هیچ راهکاری ارائه نکردهاند، گفتهاند قوه قضاییه باید آزاد، مستقل، پاسخگو، منصف و عادل باشد. ما از این دوستان میخواهیم بیایند بگویند کدام حکم قوه قضاییه حتی در عرصه اقتصادی علیه یک فردی که گفتمان اینها را داشته است را قبول کرده اند. اینها هر حکمی در قوه قضاییه صادره شده را اینگونه برخورد کردهاند که اگر به نفع جناحشان نبوده انتقاد کردند و اگر هم به نفع جناح آنها بوده سکوت کردند.
بحث حرکت سیاست خارجه به مسیر دیپلماسی مقتدر از موارد دیگر این نامه است، در مورد این موضوع چه تحلیلی دارید؟
جعفری: ما هم همین را میگوییم، میگوئیم شما تمام همسایهها را در این 5 تا 6 سال گذشته با ما دشمن کردید. اینها اگر درست برخورد میکردند امروز عربستان و امارات در مقابل ما شمشیر از رو نمیبستند، اینها فقط به سمت اروپاییها رفتند و نتیجهاش این شد که امروز میبینند در برخی کشورها مانند چین و هند هنوز سفیر نداریم.
اینها جرات پذیرش حقیقت را ندارند ولی باز میخواهند بگویند ما خوبیم و سیاستهای حاکمیتی مشکل دارد.
اینکه ما رفتیم در جبهه مقاومت در پاسخ به درخواست دولت مشروع سوریه، ماجراجویی است یا اینکه در مقابل داعش که تا نزدیک مرزهای ما آمده بود را نابود کردیم و ملت را از جنایات داعش حفظ کردیم این ماجراجویی است؟ چرا این دوستان اینقدر بیانصافی میکنند و تا زمانی که انصاف نباشد از خیرخواهی حرف زدن یک لطیفه است.
در قسمتی از این نامه هم به نظر میرسد برگزاری انتخابات در کشور را زیر سوال بردهاند و حرف از انتخابات آزاد زدهاند و از حقوق شهروندی و آشتی ملی حرف به میان آوردند، در این رابطه نظرتان چیست؟
جعفری: مگر مردم با هم قهر هستند؟ اگر اینها دعوا درست نکنند هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
اینها از عزم ملی برای مبارزه با فساد هم صحبت کردند اما اینها در کدام ماجرا آستین بالا زدند؟ در بحث حقوقهای نجومی کدام از این آقایان حرفی زدند؟ در ماجراهای دیگر هم به همین صورت.
یکی از خواستههایی که در این نامه مطرح شده این است که ایرانیان خارج از کشور، آزادانه به کشور بیایند و بروند، نظر شما چیست؟
جعفری: آیا منظور آنها این است که حتی تروریستها و کسانی که جنایت هم کردهاند، راحت بیایند و بروند. کدام کشوری چنین چیزی را میپذیرد؟
* مشکل چند درصد مردم با برداشته شدن حصر حل میشود؟
اینها از رفع حصر هم گفته اند ولی امروز مشکل چند درصد مردم با برداشته شدن حصر حل میشود؟
سوال ما این است خود اینها در 5 سال گذشته برای رفع حصر چه کردهاند؟ مگر رئیس شورای مالی امنیت از خودشان نیست خب یک جلسه بگذارند و برای حصر تصمیم بگیرند.
همه حرف اینها این است که میخواهند بگویند رهبری کوتاه بیاید. کل صحبت اینها این است که رهبری از آرمانهای انقلاب، ملت و نظام بگذرد و ما باز دوباره به دامان غربیها برویم.
اینها حداقل برای 2 تا 3 ماه رسانههای بیگانه و معاند خوراک درست کردهاند و دقیقا در شرایطی که مردم به خاطر عملیات برق آسا و انتقامگیر سپاه از تروریستها احساس عزت ملی کردند اینها آمدند این موضوع را تحتالشعاع قرار بدهند.
* آمادهایم با نویسندگان این نامه مناظره کنیم
خواسته ما این است که این دوستان به جای چنین اظهاراتی باید خودشان پاسخگو باشند. ما آمادهایم هرکجا و هر جا این دوستان میخواهند با آنها مناظره کنیم تا ثابت شود این مشکلات ناشی از حکمرانی لیبرالی و اداره و غیرانقلابی کسانی است که اینها از آن حمایت میکنند. اینها باید برای همیشه بپذیرند مثل بدنه اصلی مدعیان روشنفکری مردم را نمیفهمند و اجازه دهند مردم خودشان میدانند چه کاری انجام دهند و البته ما هم مطالباتی از قوه قضاییه، رسانه ملی و سایر نهادها به جای خودش داریم.