به گزارش مشرق، برنامه جاذبه که از 16 مهر هرشب ساعت 22 روی آنتن شبکه افق میرود و فردای آن روز ساعت 16و30دقیقه تکرار میشود، راوی قصه آدمهایی است که امام حسین (ع) خط زندگیشان را تغییر داده و آنان امروز برای زکات این نظرکردگی و دگرگونی شیرین مقابل مجری برنامه مینشینند و حس و حالشان را با مردم شریک میشوند. «جاذبه» پنجمین سالی است که روی آنتن میرود؛ کارگردان هنری آن محمد اسفندیاری، گروه نویسندگانش محمد اسفندیاری، سجاد بهمن آبادی و امیر حسین رحیمیان است و سردبیری برنامه را رحیمیان بر عهده دارد که خروجی متن را به مجری ارائه میدهد. ما اینبار با سجاد بهمن آبادی، تهیهکننده سری چهارم و پنجم برنامه و شهرام شکیبا، مجری آن گفتوگو کرده ایم.
چه شد که با گروه جاذبه همکاری کردید؟
آقای بهمنآبادی، تهیهکننده برنامه را پیشتر میشناختم و یک همکاری با هم داشتیم به همین خاطر پیشنهاد را که مطرح کردند، پذیرفتم.
شنیدهایم که شما هم قصه مشابهی با مهمانان برنامه دارید و به نوعی زندگیتان تحت تاثیر امام حسین(ع) تغییر کرده است؛ این پیشینه چقدر در پذیرش این پیشنهاد و اجرایتان تاثیرگذار بود؟
من هم مثل خیلیهای دیگر وابستگیهایی به موضوع این برنامه دارم و همیشه به این موضوعات علاقهمند بودم. مانند بسیاری من هم ارتباط دائمی با این موضوع دارم و برایم فوقالعاده ارجمند است. پس طبیعی است که وقتی میبینی کار متعلق به امام حسین است و گروهی پشت آن ایستاده که کار را جدی گرفته و سردستی کار نمیکنند و علاقهمند هستند، آدم به همکاری تشویق میشود.
از قصه خودتان که ظاهرا در کتاب پادشاهان پیاده نقل کردهاید برایمان بگویید.
فکر میکنم گفتههایم به درد همان کتاب بخورد. چون مسائل شخصی را در آنجا بازگو کردم که فکر میکنم بیانش در روزنامه صورت خوشی ندارد. به طور کلی میتوانم بگویم که امام حسین(ع) و هیات عاشورا باعث تغییراتی در زندگی من شد و خط زندگیام را عوض کردم.
در خود برنامه هم بازگو کردید؟
خیر.
جالب است که یک بار خودتان مهمان برنامه باشید. پیشنهادش مطرح شده است؟
نه. دلیلش این است که از تعریف کردن همه آنچه بر من گذشته است ابا دارم. چون بخشهایی از زندگی خصوصی هست که آدم دوست دارد برای خودش نگه دارد.
آدمهایی که در این برنامه مقابل شما قرار میگیرند هم ممکن است چنین حسی داشته باشند. چگونه سعی میکنید در گفتوگو ضمن کمنشــــــــــدن جذابیــــــــت، حریــــــــم خصوصیشان را حفظ کنید؟
هیچ کدام از این افراد قصه پیچیده و نگفتنی ندارند. ما پیش از برنامه با آنها حرف میزنیم و روشنشان میکنیم. میدانند که میخواهند در چه حیطهای حرف بزنند و پذیرفتهاند که به برنامه بیایند و حرف بزنند.
ممکن است بخواهند که به بخشی از قصهشان وارد نشوید.
تا به حال پیش نیامده است اما اگر از من چنین درخواستی کنند قطعا میپذیرم.
گفتوگو درباره این موضوعات کار سختی به نظر میرسد باید مواظب باشید که از مهمان برنامه یا همان راوی اتفاق، تصویر بتگونه، وارسته و متفاوت نسازید.
در اینگونه موضوعات قهرمان قصه آدمها نیستند، قهرمان اصلی امام حسین(ع) است. هیچوقت آدمی که در این مورد حرف میزند گنده نمیشود و بیش از حد به چشم نمیآید، بلکه سوژه و سیدالشهداست که حضورش احساس میشود بهخاطر همین در این مورد تا به حال مشکلی نداشتهایم اما مسلما بسته به هر شخص و داستانش سوالاتمان متفاوت خواهد بود و تغییر میکند.
چقدر در گفتوگوها خودتان و دغدغه شخصیتان دخیل است و چقدر از خط کلی برنامه جهت میگیرید؟
چون خودم سالها کارم نوشتن بوده است به دوستان نویسنده احترام میگذارم حتی اگر سن و سابقه کاریشان کمتر از من باشد. چون این برنامه نویسنده دارد من خیلی دخل و تصرف نمیکنم. شاید در حدود 20،30درصد ماجرا وارد میشوم.
در قسمتهای بعدی که در کربلا ضبط میشود هم حضور دارید؟
بله.
کدام قسمت از برنامه برای خودتان جذابتر بوده است؟
آنقدر دیدگاهها و داستانهای مهمانان متفاوت است که هر کدام برایم شیرینی خاص خودش را دارد. شاید بتوانم بگویم گفتوگو با نادر طالبزاده برایم خیلی شیرین بود از این جهت که درباره گروهی صحبت کردند که آدمهای متفاوت و شناخته شدهای بودند که آنها را پارسال از آمریکا به پیاده روی اربعین بردند و در میانشان حتی چند رپر هم بوده است. مورد دیگر آقایی بود که از هلند گروهی را برای زیارت و پیادهروی اربعین میآورد. آن هم داستان حیرتانگیز و جالبی داشت. همه خوب هستند اما بعضی مسلما به مذاق من بیشتر خوش میآید.
از بازخوردها بگویید.
تا الان بازخوردها خیلی خوب بوده است. راستش فکر نمیکردم از شبکهای چون افق که نسبتا تازه تاسیس شده است آنقدر بتوانم بازخورد بگیرم و این برنامه تا این حد بازخورد داشته باشد. انشاءا... که برنامه بدی نباشد و مردم دوست داشته باشند.
تصویر شما در ذهن مخاطبان بیشتر بهعنوان مجری برناههای طنز ثبت شده است و به همین خاطر حضورتان در چنین برنامههایی جالب و متفاوت به نظر میرسد، برای خودتان چگونه است؟
من 18 سال است که به شکل حرفهای اجرای تلویزیونی میکنم. البته با توجه به سابقه بیرونیام غیر از اجرا، برنامههای دیگری را هم پذیرفتهام. از طرفی به دلایلی مطالعات مذهبی گستردهای داشتم و از طرفی سالها طنزنویس بودم و در تلویزیون چهار پنج برنامه طنز کار کردم که همیشه طنز مکتوب بوده است.
در موضوعات دیگر هم فراوان نوشتهام و برنامه اجرا کردم. طبیعی است که در میان کارهایم، برنامههای طنز بیشتر دیده میشود و مردم بیشتر دوست دارند اما برنامههایی از جنس جاذبه دغدغه خودم هم هست و صرفا برای غم نان و دغدغه معاش نیست که آنها را کار میکنم.
گفتوگوی جامجم با تهیهکننده برنامه «جاذبه»
برنامه جاذبه سال گذشته و امسال دستخوش تغییراتی شده است. امسال برنامه خیلی قبلتر از مراسم اربعین و شروع راهپیمایی شروع شد و اینگونه است که در هر قسمت از دو مهمان دعوت میکند؛ یک چهره شناخته شده از حوزه فرهنگ، سیاسیون، رسانه و... که مسیر اربعین را در سالهای گذشته درک کرده و دیگری یک شخص عادی است که به واسطه اربعین و یا به طور کلی امام حسین (ع) تغییری در زندگیاش رخ داده است.
چرا زودتر؟
تهیهکننده برنامه میگوید: هدف ما این بود که مثل سایر رسانهها که در روزهای منتهی به اربعین و یا در همان حین برنامههایی را تدارک میبینند دچار ترافیک برنامهها نشویم. ما به عنوان یک رسانه فضایی را بدون قضاوت و با شاهدان عینی که غالبا مردم میشناسند از طریق آنتن شبکه افق در اختیار مردم میگذاریم تا خودشان تصمیم بگیرند و اگر قرار است شور وحالی برایشان ایجاد شود و دلشان بخواهد به این سفر بروند، فرصتش را داشته باشند. متاسفانه اغلب برنامههای ویژه اربعین در همان 10 روز منتهی به اربعین پخش میشود و مردم در شلوغی رسانهها برنامه را گم میکنند.
آدمهای سخت
تحقیقات برای یافتن سوژهها و مهمانان برنامه از خردادماه آغاز شده و گروه در این زمینه از کتابهایی مثل کتاب موکب آمستردام از بهزاد دانشگر یا کتاب پادشاهان پیاده و یا کتابی که نفیسه مرشدزاده در باره محرم و تحولات آدمها جمعآوری کرده است و ماجراهای مسیر پیادهروی اربعین را روایت میکند استفاده کرده است. برنامه جاذبه رد افرادی که در این کتابها قصههایشان بازگو شده است را میگرفتند تا به آنها برسند و یا از آدمهایی که رسانهایتر هستند رد آدمهایی که سالهای گذشته خبرهایشان در اینباره منتشر شده بود را میگرفتند.
جذابها
بهمن آبادی میگوید: مهمانانی داریم که میگویند خیلی در حال و هوای رفتن به این سفر نبودند اما وقتی برایشان پیش آمده و رفتهاند خیلی تحت تاثیر این اتفاق و فضای پیادهروی قرار گرفتهاند. مثلا احسان حسینی نسب بعد از آن کتابی بنام به سفارش مادرم نوشته است. او را دعوت کردیم و گفت دوست نداشتم بروم و بعد از این اتفاق آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که یک کتاب نوشته است. گروهی بهنام پزشکان گمنام داشتیم که بعد از کلی صحبت راضیشان کردیم که یک نفر از آنها به برنامه بیاید چون رسانه نیاز دارد که امثال آنان دیده شوند. آقایی هم بود که حدود 28سال است در هلند زندگی میکند و پارسال گروهی را به اربعین برده است. متاسفانه در ایران کتاب کم خوانده میشود و وقتی کسی در تلویزیون دیده شود تاثیر بیشتری دارد تا اینکه در کتاب باقی بماند.
گمنامی خودخواسته
در میان مهمانان برنامه کسانی هستند که دوست دارند گمنام باقی بمانند و رسانهای نشوند. بهمنآبادی میگوید با توجه به توضیحاتی که به آنان دادیم مقاومتشان شکسته شد و فقط به خاطر منتشر کردن این فرهنگ راضی شدند بیایند. این افراد البته باید راضی میشدند که به نوعی خود را خرج کنند چون بعضی از این افراد هنرمند و شناخته شده هستند و به ما میگویند دوست داریم این ماجرا برای خودمان باقی بماند. کار اشتباهی نیست و این گمنامی و برای خودم حفظ کردن ارزش فراوانی دارد ولی خرج کردن خود و از برچسب خوردن و شنیدن حرف مردم نترسیدن، چند برابر ارزشمند است.
بدون قضاوت
کسانی که راجعبه این اتفاقات معنوی و شخصی حرف بزنند غالبا با برچسبهایی چون ریاکاری و ... مواجه میشوند اما بهمنآبادی میگوید که نمیشود در این مورد سکوت کرد. او بیان میکند: در دین ما، ترجیح ما به من سفارش شده است. ما برای دوستان این توضیحات را دادیم. بعضی از آنها اهمیت این موضع را درک کردند و دانستند که تیم جاذبه به دنبال برند شدن نیست. سری چهارم و پنجم برنامه تا امروز تیتراژ نداشته و دلیلش هم این است که نگاهمان از ابتدا ارائه محتوا بدون قضاوت به مردم است. صحبت کردن ما با رسانهها هم به همین دلیل است، همان دلیلی که برای مهمانان برنامه توضیح میدهیم. البته یکی دو نفر از میان چهرهها و دوستان دیگر ترجیح دادند اتفاقات بزرگی که به واسطه اربعین در زندگیشان رخ داده است را برای خود نگه دارند و نیامدند.
جنجال داشتید؟
تهیه کننده جاذبه میگوید: بازخوردهای امسال با توجه به اینکه سریع و با یکی دو روز تبلیغات روی آنتن رفتیم خیلی خوب بوده است. خداراشکر روز به روز بر تعداد دوستان رسانهای و مخاطبانی که با پیامک با ما حرف میزنند اضافه میشود. میتوانم بگویم دو برابر سال گذشته بازخورد داشتیم. البته همیشه گلههایی وجود دارد، مثلا مهمانانی داشتیم که به تعبیر عامیانه از این موضوعات فاصله دارند. برخی مخاطبان عکسی را منتشر میکنند و میگویند این آدم تیپش خیلی به این فضا نمیخورد. البته این برای ما به گونهای تبلیغ است. چون همین فرد الان دارد از فضای مذهبی و معنوی میگوید که آن را عمیقا حس کرده است. میشود گفت موارد محدودی بوده و حاشیه جدی نداشتیم. میان مهمانان ناشناسمان مواردی بوده که خودشان تعریف کردهاند که قبلا در این حال و هوا نبودهاند اما چون مشهور نیستند دوستان زرد فضای مجازی نتوانستند برایشان داستان درست کنند. نگاهمان همیشه این است که اربعین و به طور کلی ائمه اطهار خیلی از شکافهای میان مردم را میپوشاند. خیلی اختلافهای چپ و راست و اصولگرا و اصلاحطب را برطرف میکند. اینها جزو مشترکات قلبی و اعتقادی مردم است و به همین خاطر مخاطب برنامه را به عشق و احترام امام حسین میبیند نه برای حضور فلان آدم.
شکیبای خندهرو
انتخاب شکیبا با توجه به تصویری که ما از او به عنوان مجری طنز داریم، جالب به نظر میرسد و بهمن آبادی در این مورد عنوان میکند: شهرام شکیبا قرابت خاصی با اهل بیت و شعر دارد و جالب است بدانید که خودش یکی از شخصیتهای کتاب پادشاهان پیاده است. مهمان یکی از قسمتهای برنامه نویسندهای بود که داستان آدمهایی را که به پیادهروی اربعین رفته بودند، نوشته بود که شهرام شکیبا نیز جزو آنها بوده است. اتفاقا به او گفته بودند چرا همه زندگیات را گفتی و جواب داده به خاطر امام حسین بیان کردم تا شاید به گوش کسی برسد. دلیل انتخاب آقای شکیبا علاوه بر این به خاطر مهمانان برنامه بود. باید مجری مقابل آنان مینشست که نسبت به این فضا شناخت و مطالعه داشته باشد. یعنی به دنبال چهره یا متخصص معارفی نبودیم. ما کسی را میخواستیم که فراتر از این مرزها باشد. ورود محتوایی و قلمی آقای شکیبا به این فضا و همچنین تاثیر ایشان از این فضا ما را در انتخابش مطمئن کرد. ضمن اینکه در برنامهای به نام آسمان هشتم که در ایام ولادت امام رضا در شش قسمت از شبکه افق پخش شد با هم همکاری داشتیم. ایشان امسال بیش از یک مجری به برنامه جاذبه کمکمیکنند.
اربعین یک جریان است نه مناسبت
همیشه در برنامه یک سوال واحد داریم و میگوییم چرا بعضی نسبت به این اتفاق بزرگ سکوت میکنند؟ یا از کنارش راحت میگذرند؟ اربعین را نباید به چشم یک مناسبت دید نه اینکه ارزش مناسبت پایین باشد. به این خاطر میگویم که مثلا میگویند یک روز ولادت ائمه است و رسانه شکل برنامههایش را برای همان روز تغییر میدهد و برنامههایش را مرتبطتر میکند و از آن میگذرد ولی اتفاق اربعین خیلی بزرگ است و باید بیشتر رسانهای شود. باید چه در داخل و چه در خارج جدیتر به این موضوع نگاه کنیم و مثل یک مناسبت از آن نگذریم چون دارد یک جریان ایجاد میکند.
*جام جم