به گزارش مشرق، المپیک 2008 پکن هنوز از خاطرمان پاک نشده، دو تیم پرستاره و عنواندار به المپیک رفته بودند که نتیجه یک سال کارشان را ببینند، اما هنوز تیم پایش به چین نرسیده بود که خیلیها میدانستند دست خالی و با ناکامی به کشور بازخواهند گشت. همین هم شد، تیم ملی کشتی فرنگی ایران با وجود داشتن ستارههای بزرگی چون حمید سوریان، سامان طهماسبی و... بدون مدال مسابقات را به اتمام رساند. سوریان که باخت، معلوم شد این المپیک، المپیک خوبی برای ما نخواهد بود. تیم با شکست سوریان از هم فروپاشید و هیچکسی از آن جمع 8 نفره مدال نگرفت.
در کشتی آزاد کمی اوضاع بهتر بود، در حد یک برنز. مدال برنز مشترکی که سیدمراد محمدی از آن خود کرد. بعد از آن المپیک نحس، در این سالها دلخوش بودیم به حضور یک اهلِ کشتی در رأس فدراسیون، کسی که کاریزمای رهبری گوششکستهها را دارد، مردی پر جاذبه و البته پردافعه!
او در فدراسیونِ مرحوم خطیب همه کاره بود، در حالی که پیش از آن، سالهای سال از کشتی فاصله گرفته بود و شاید دو سالی یکبار یک اظهار نظر در مورد ورزش متبوعش در رسانهها میکرد، شاید هم کمتر. یکی از جملاتی که در آن سالها چند بار تکرارش کرده بود در مورد حسن طهماسبی بود، کشتیگیری که هیچوقت به حقش نرسید اما رسول خادم در محفلی تمجیدش کرده بود.
پیش از آنکه به فدراسیون بیاید همه میدانستند او لیگ کشتی را به این شکلی که برگزار میشود، قبول ندارد. او تعریف خاص و منحصر به فرد خودش را از لیگ داشت، نه تنها لیگ، بلکه نظرات منحصر به فردی در مورد خیلی از مسائل کشتی داشت.
رسول خادم را همه مردم ایران میشناختند، با مدال طلای المپیکش، با بزکشهایش و البته با خانوادهای که همه اهل کشتی بودند و سالهای سال میگفتند آنها (دو برادر و یک پدر) وزنها را جابهجا میکنند و هر وقت که بخواهند صاحب دوبنده تیم ملی میشوند! این اتهامات همیشه اطرافشان بود، درست یا غلط اما هر چه که بود، دو برادر فنی و فوقالعاده بودند، خصوصا رسول خادم که هنوز هم خیلیها او را در جمع بهترینهای تاریخ کشتی ایران میدانند، چه داخلیها و خارجیها. شاید او تنها ایرانیای در مقطع فعلی بود که میشد حتی رویش برای ریاست اتحادیه جهانی کشتی هم سرمایهگذاری کرد اما، حالا از عضویت در هیئت رئیسه اتحادیه جهانی هم کنارهگیری کرد و سال گذشته نیز با مسائل مختلفی روبهرو بود.
خادم، هم در کوچینگ مورد تایید خیلی از کارشناسان بود و هم در ریاست فدراسیون، اما نه اینکه منتقد و مخالف نداشته باشد. گروههایی از گوش شکستهها هستند که از گذشته تا کنون او را برای هیچکدام از این دو بخش قبول ندارند، به یک دلیل؛ آنها میگویند «او فقط خودش را قبول دارد». چیزی که طبیعتا به صورت مطلق هرگز درست نخواهد بود. حتی میگویند «برای طلای المپیکش به ما فخر میفروشد!»
کارها داشت خوب پیش میرفت. او رئیس فدراسیون کشتی بود، نمیتوانست به خاطر علاقهای که به کار مربیگری دارد یا هر دلیل دیگری، تنها رئیس فدراسیون باشد. نگاهش همیشه روی تشک بود، خیلی بیشتر از روسای قبلی. شاید کار از جایی به هم ریخت که رسول خادم خواست سرمربیگری تیم ملی و ریاست فدراسیون کشتی را رسما و به صورت همزمان داشته باشد.
کسی که ریاست فدراسیونی چون کشتی را برعهده دارد، قطعا زمان زیادی را صرف کارهای مدیریتی خواهد کرد. آن هم در دورهای که اوضاع اقتصادی به گونهای نیست که بشود کشتیِ وسیعِ ایران را تنها با منابع و بودجه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک اداره کرد.
خادم، هم این کار را برعهده داشت و هم تمرینات تیم ملی آزاد را. خیلیها هم نظرشان این بود که در برنامههای کشتی فرنگی هم او حرف آخر را میزند، ادعایی که هرگز هیچکدام از مجموعهای که با خادم کار میکنند، رسما تاییدش نکردند. نتیجه این فعالیت همزمان کسب تنها چهار مدال برنز ( سه برنز در آزاد و یک برنز در فرنگی) در 20 وزن مسابقات جهانی بود.
در اولین سال برگزاری مسابقات جهانی بعد از مدتها در 10 وزن و با امتیازبندی جدید، فاصله کشتی آزاد ما با روسیه فوقالعاده وحشتناک شد. تیم آزاد ایران با 65 امتیاز ششم جهان شد و روسیه با 178 امتیاز قهرمان. آمریکا، گرجستان، کوبا و حتی ژاپن هم بالاتر از ما قرار گرفتند. ژاپن و کوبایی که در گذشته با تکستارههایشان نهایتا در یکی دو وزن درخشش داشتند، اما آنها حالا بالاتر از ایران هستند. در رشته فرنگی نیز ایران یازدهم شد!
هیچیک از ملیپوشان آزاد و فرنگی ایران در مجارستان به فینال نرسیدند و بدون تجربه فینال در 20 وزن، پرونده جهانی 2018 برای ایران بسته شد، اتفاقی تلخ که برای همیشه در تاریخ ثبت شد. با این شرایط کار فنی هر دو تیم قطعا نیاز به بازنگری دارند، شاید حتی نحوه انتخاب تیم هم در جایی که این روزها خیلیها حرف از «آه و نفرینِ پشت تیم» میزنند بازنگری بخواهد.
خیلی از گوش شکستهها یکی از دلایل اصلی ناکامی را «بیشتمرینی» میدانند و با کشتیگیران که صحبت میکنیم همه متفقالقول میگویند که حالشان از تشک کشتی به هم میخورد! کشتی به اصلاحات نیاز دارد و در این شکی نیست. حالا خیلیها نظرشان این است که خادم نباید هر دو مسئولیت را به صورت همزمان داشته باشد.
هر دو تیم آزاد و فرنگی در شرایط نرمال و طبیعی حتما باید در مسابقات جهانی فینالیست داشتند اما حتما باید در رأس هر دو تیم و مربیان تغییراتی ایجاد شود. طبیعتا نامه نگاری با رئیس جمهور مشکلی را از کشتی کم نخواهد کرد. اوضاع اقتصادی هم بعید است به این زودیها بهبود پیدا کند، پس باید مدیریت به گونهای باشد که با ارزِ 15 هزار تومانی بتوانیم کشتی را در بهترین مسیر ممکن قرار دهیم. مدیریت کردن تورنمنتها، قطعا این اجازه را خواهد داد که ملیپوشان پیش از جهانی، در یکی دو تورنمنت خوب دنیا محک بخورند، اگر مسابقات خارج اضافه و بدون سود، حذف شوند و اصل کشتی آزاد و فرنگی باشد و فرع رشتههای دیگر.
هرچه که هست، کشتی حتی اگر چراغهای خیلی از سالنها در شهرستانها خاموش شده باشند و تشکها بوی «نا» بدهند، اما همیشه مخاطبانش را دارد. این چشمه جوشان هیچوقت خشک نخواهد شد. در مازندران بچهها پیش از یاد گرفتن اسم خود، کشتی را میشناسند و تا وقتی که چنین استانهایی را داریم، باید به سکوی جهانی امیدوار بمانیم. کشتی باید از حاشیهها رها شده و فدراسیون هم بدون فرافکنی و جلب کردن توجهها به مسائل دیگر، روی کار خودش تمرکز کند تا فاجعهای که در بوداپست مجارستان رخ داد دیگر تکرار نشود. فدراسیون کشتی نباید توپ را در زمین دیگران بیندازد و باید ضعفهایش را قبول کند. امروز رسول خادم به عنوان رئیس فدراسیون باید به این نکته فکر کند که چه بر سر کشتی ایران آمده است. قطعا با ادامه این روند روزهای خوبی در انتظار کشتی ایران نخواهد بود و همه نگران المپیک 2020 توکیو هستیم تا مبادا آنجا هم فاجعهای رقم بخورد.