سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
آیا ایران «آمریکا و اروپای بیچاره» را تحریم میکند؟
دولت آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه مردم ایران آغاز کرده است. تحریمهایی که بخشی از آنها اجرایی شدهاند و بخشی هم از روز یکشنبه، 13 آبان اِعمال میشوند.
البته اثر این تحریمها که همواره در طول 4 سال گذشته در اعلیدرجه اِعمال شدهاند؛ به گواه تمام کارشناسان کشور هرگز بیش از میانگین 30 درصد نبوده است.
ضمن اینکه ایران اسلامی نیز امروز در جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان قرار دارد و یک هژمون تأثیرگذار جهانی است.
از همین روست که ایران دیگر یک عنصر مسلوب الاختیار در مقابل گزینه تحریم نیست و شرایط جدیدی برای آمریکا پیشامد کرده است.
در همین رابطه، مقام معظم رهبری، 4 سال قبل و در دیدار با مردم آذربایجان شرقی، طی سخنان مبسوطی فرمودند:
«ملّت ایران هم میتواند تحریم کند؛ این را بگوییم که اگر بنای بر تحریم باشد، در آینده این ملّت ایران است که آنها را تحریم خواهد کرد. بیشترین سهم گاز دنیا در اختیار ما است، مال ملّت ایران است؛ گازی که یک انرژی بسیار مهم و اثرگذاری است و دنیا به آن احتیاج دارد و همین اروپای بیچاره احتیاج به این گاز دارد، این گاز در اختیار ماست؛ ایران بیشترین سهم گاز موجود در دنیا را فعلاً - تا حدّ اکتشافات فعلی در ایران - دارد؛ مجموع نفت و گاز را هم که حساب کنیم، باز بیشترین اندازهی نفت و گاز بر روی هم را جمهوریاسلامیایران دارد؛ ما تحریم میکنیم آنها را در وقتی که مناسب باشد؛ و جمهوریاسلامی میتواند این کار را بکند.»[1]
*حقیقت این است که زندگی ملموس مردم در ایران همانطور که تعلیق هیچ تحریمی را پس از برجام روحانی و اصلاحطلبان احساس نکرد؛ بازگشت این تحریمها را پس از 13 آبان نیز احساس نخواهد کرد.
طرفه آنکه آمریکا اساساً طی 40 سال گذشته در هیچ مقطعی در حال ارائه تخفیف تحریمی به ایران نبوده است و اگر هم تحریمی را لغو کرده یا برخی معافیتهای تحریمی را اِعمال کرده؛ صرفاً به دلیل دهها اجباری بوده که با آن مواجه شده است.
اجبارهایی مثل افزایش قیمت نفت، افزایش نرخ سوخت در آمریکا، عدم توانایی تمکین متحدان آمریکا از برخی تحریمها، پر شدن لیوان تحریم علیه ایران و غیره...
جدای از این و همانطور که با استناد به بیانات رهبر معظم انقلاب اشاره شد؛ عصر «بزن و در رو» دیگر تمام شده و ایران امروز ایران 40 سال قبل نیست که هم درگیر جنگ باشد، هم یک اقتصاد بر زمین مانده از رژیم سابق را به ارث برده باشد و هم درگیر بنیادگذاری ساختارهای یک حکومت جدید باشد.
ایران امروز، کشوری است که عمده شاخصهای اقتصادی کلان آن مثبت هستند، میرود تا به جایگاه پانزدهمین اقتصاد جهان برسد، به لحاظ معیشت مردم خود دچار هیچ مضیقهای نیست و توانسته شاخصهای رفاه و امید به زندگی خود را توسعه دهد.
و البته تمام این محسنّات؛ غیر از توانمندیهای ایران برای تحریم دشمنان خویش است.
به سخن دیگر اینکه جمهوری اسلامی ایران به مدد پیشرفتهای خود توانمندیهایی دارد که میتواند اقتصاد و حتی معیشت دشمنان خارجی خود را با چالشهایی جدی مواجه کند.
در ادامه به تعدادی از این توانمندیهای و استعدادهای ایران برای تحریم آمریکا و متحدانش اشاره میشود:
1_ جمهوری اسلامی ایران به گواه پیشی گرفتن 2 برابری درآمدهای مالیاتی از درآمدهای نفتیاش و ایضاً به گواه مؤسسات معتبر بینالمللی درباره تابآوری اقتصادی؛ امروز دیگری هیچ اتکای حیاتی به درآمد نفت خام ندارد.
(تابآوری اقتصاد کشور در هنگام پایین آمدن شدید قیمت نفت و ایضاً عدم احساس کاهش فروش نفت ایران نیز شاهد این مدعای علمیست)
این قضیه ایران اسلامی را دچار نوعی سررشتهداری در شریان نفت جهان میکند و ایران میتواند در صورت صلاحدید مقامات خود، با اعلام برخی تصمیمات؛ تأثیرات بزرگی را بر نرخ سوخت جهانی بگذارد بدون آنکه خود آسیب ببیند. (گران شدن برخی اقلام وارداتی نیز با سوبسیدهای پرداختی از سوی دولت از محل انتفاع درآمد نفتی مرتفع خواهد شد)
جالب آنکه آگاهان کشور و کارشناسان بلندپایه چند سال قبل بحث پلمب کردن چاههای نفت ایران را نیز مطرح کردند و همچنان بر این نظر پافشاری دارند.
2_ ایران در بحث تحریم نفت و گاز متحدان آمریکا تواناییهای بالقوه فراوانی دارد.
مثلا اروپا که در پسابرجام هیچ سرویس اقتصادی ویژهای به ایران نداد؛ در بحث تأمین گاز خود به ایران بعنوان یک ذخیره اصلی گاز و آلترناتیو روزهای سخت مینگرد. امری که طبیعتا اروپا را محتاج ایران میسازد.
3_ ایران تعهدات مهمی را در بحث برجام روحانی و اصلاحطلبان پذیرفته است که با آغاز روند تحریمها، عقلاً میتواند برخی از این تعهدات بیفایده یا تمام آنها را به تعلیق در بیاورد.
4_ «تنگه هرمز» که رئیسجمهور روحانی هم چندی قبل درباره احتمال بسته شدن آن سخن گفت شاهرگ حیاتی جهان است که برخی کارشناسان میگویند بخش اعظم انرژی مورد نیاز جهان بصورت روزانه از این تنگه عبور میکند.
البته بحث انسداد این تنگه فعلا در سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح نیست اما وضع قوانین آمد و شد بر این تنگه و دریافت عوارض کلان از شناورهای سطحی و زیرسطحی عبوری از آن میتواند باعث مهار گسترده رفتارهای معارض اقتصادی علیه ایران شود.
گفتنیست، «منصور حقیقتپور» نماینده سابق مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز چند سال قبل با بیان اینکه اگر بخواهیم به دشمن شوک وارد میکنیم، گفته بود: منابع انرژی و خطوط انتقال انرژی در دست ما قرار دارد و ما هم میتوانیم از این طریق به دشمن شوک وارد کنیم.[2]
***
اصغرزاده: امنیت ایران با موشک تأمین نمیشود!
ابراهیم اصغرزاده، فعال اصلاحطلب که بر پذیرش مسئولیت وضع موجود و برجام توسط رئیسجمهور روحانی تأکید دارد؛ به تازگی در بخشی از مصاحبه با نشریه صدا (ارگان حزب کارگزاران سازندگی) ضمن تأکید بر لزوم مذاکره ایران با آمریکا گفته است:
«هیچ نیروی سیاسیای در ایران، چشم خود را بر امنیت کشور نمیبندد. اما این امنیت باید در قالب "دکترین امنیت ملی" تعریف شود. باید در مورد راهکارها و راهبردهای خود هزینه_فایده کنیم. ما احتیاج به امنیت داریم. اما این امنیت با موشک تأمین نمیشود.»
او میافزاید: امنیت ایران با دوستی و صلح و با برقراری یک شبکه بینالمللی و ایجاد یک نظام امنیت جمعی در منطقه برقرار خواهد شد. البته ما برای رفتن پشت میز مذاکره باید امنیت و توان نظامی داشته باشیم اما اینکه تصور کنیم تمام امنیت را باید از کانال نظامیها و با هزینه بالا تأمین کرد، تفکر غلطی است.
*ما از باب کنایه به آقای اصغرزاده میگوییم که «شبکه بینالمللی» مورد اشاره او در دوران جنگ 8 ساله قصد هضم ایران اسلامی را داشت و پای هیچ توافقی هم ننشست تا اینکه شکست خورد.
این شبکه همچنین در جنگهای نیابتی بوسنی و هرزگوین، 33 روزه لبنان و جنگ سوریه نیز قصد داشت رفتاری مغایر با سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی ایران داشته باشد که البته با ورود نیابتی ایران اسلامی شکست خورد.
به سخن دیگر اینکه مشخص نیست این شبکه بینالمللی کدام ددمنشی دیگر را باید انجام بدهد که آقای اصغرزاده و دوستان ایشان بفهمند دوستی با این شبکه بینالمللی «خانهای روی آب» بیشتر نیست!
خانهای روی آب، که «تاریخ پردرد و البته بیدستاورد برجام روحانی و اصلاحطلبان» نیز شاهد آن بهشمار میرود.
گفتنیست، متلکپرانی به توانمندی موشکی ایران، گزارهای است که در ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان طراحی شده و هر از چندگاهی کسانی از گماشتگان این ستاد کنایهای را به این دستاورد مهم کشور که تضمین کننده امنیت مردم است، پرتاب میکنند.
زمانی «علی مطهری» نیز در این رابطه گفته بود که رزمایشهای موشکی «کمعقلی» است.[3]
متأسفانه انتقاد از رزمایشهای موشکی از لسان رئیسجمهور روحانی هم شنیده شده است.
مقامات آمریکایی تاکنون چندین مرتبه تأکید کردهاند که با مقامات دولت ایران درباره مهار قابلیت موشکی صحبت و مذاکره کردهاند...
***
کنایه حزب کارگزاران به احتمال شهردار شدن «آخوندی»؛ تیغ بازنشستگی شاید برای او هم تیز باشد
روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران در مطلبی در شماره شنبه گذشته خود، پیرامون معرفی گزینههای احتمالی اصلاحطلبان برای تصدّی پست شهرداری تهران (محسن هاشمی، آخوندی و ربیعی)، پیرامون «عباس آخوندی» نوشت:
«گفته شده تیغ بازنشستگی ممکن است برای او هم تیز باشد»!
جهانبخش خانجانی، از اعضای شهیر حزب کارگزاران نیز طی یادداشتی در همین شماره پیرامون معرفی شهردار جدید مینویسد:
«هم جناب نجفی و هم اعضای شورا با اشتباهات فاحش بر سر شهر تهران همان آوردند که دیدید بعد از آن هم با انتخاب جناب آقای افشانی و عدم انتصابات مناسب و مسایل مختلف کارآیی چشمگیری که مردم تهران را خشنود کند نداشتیم.»
او میافزاید:
تزاحمهای درونی، انتصابات قبیلگی، عدم شناخت از شهر تهران پرونده مطلوب و قابل دفاعی از شهرداری تهران بر جای نگذاشته است. رفتار و تصمیم غیرقابل توجیه نمایندگان محترم تهران و شورای شهر تهران نیز در مواجهه با قانون بازنشستگی، جریحهای بر افکار عمومی وارد کرد که تا مدتی زدودنی نیست.
خانجانی همچنین ضمن معرفی «محسن هاشمی» بعنوان شهردار مطلوب اصلاحطلبان، خطاب به شورای شهر نوشته است: با تحلیلهای غیر واقعبینانه، شهر را ویران نسازید.
*این قال و مقالهای تند به روشنی نشان میدهد که بعید است طی 3 سال باقیمانده از عمر حضور اصلاحطلبان در شورای شهر آب خوش از گلوی مردم تهران پایین برود و خدمات شهرداری اصولگرایان تکرار شود.
جالب آنکه تجربه انحلال شورای شهر اول اصلاحطلبان هماکنون در شهرداری اصلاحطلبان تکرار شده و بلدیه تهران طی یکسال و چند ماه گذشته با تجربه 4 شهردار و سرپرست عملا به مثابه یک کودک بدسرپرست عمل کرده است.
جدای از این و اگرچه کارگزارانیها تأکید فراوانی بر شهردار شدن محسن هاشمی دارند اما بعید به نظر میرسد ستاد اصلاحات چنین اجازهای را بدهد.
زیرا بر اساس برخی تحلیلها، این ستاد بر روی نارضایتی اجتماعی حاصل از بدعملی در شهرداری تهران حساب ویژهای باز کرده است و آنرا در جمع جبری پروژه «فتنه اقتصادی» و سیاهنمایی از اوضاع کشور به حساب آورده است!
مسئله احتمال بازنشستگی آخوندی نیز توجهات زیادی را به خود جلب کرده است.
اعضای شورای شهر تهران در حالی زمزمههایی برای برای شهردار شدن آخوندی سر دادهاند که اولاً آخوندی هرگز کارنامه موفقی در وزارت مسکن نداشته و از طرفی سن او از افشانی که به دلیل بازنشستگی باید از شهرداری تهران برود نیز بیشتر است!
اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور روحانی به تازگی درباره آخوندی اینطور گفته است که او وزیر خوبی نبود و نظراتش باعث نابودی قشر ضعیف میشد...
***
1_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=28974&p=2