به گزارش مشرق، اتحادیه اروپا برای هزینهکرد بسته کمک ۱۸ میلیون یورویی، برنامه اقدامی منتشر کرده که نسبت این برنامه با سیاست های کلی و اسناد بالادستی کشور مبهم بوده و پذیرش آن موجب تحقیر نخبگان و پایمال شدن عزت ملی خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
فریبکاری و معطل کردن ایران هدف بسته ۱۸ میلیون یورویی اروپا
در زمان انجام مذاکرات برجام اروپایی، کمیسیون اتحادیه اروپا خبر از ارسال اولین بسته کمکی اتحادیه اروپا به ایران داد که ارزش این بسته ۱۸ میلیون یورو اعلام شد. همچنین در بیانیه کمیسیون اتحادیه اروپا اعلام شد که ۸ میلیون یورو از این بسته به قسمت تجاری ایران، ۸ میلیون یورو دیگر به بخش محیطزیست و ۲ میلیون یوروی دیگر به بخش اجتماعی و مدنی اختصاص خواهد یافت [۱].
این بسته کمکی، بخشی از نتیجه مذاکرات برجامی ایران با اتحادیه اروپا ذکر شده که از توافق بین ظریف و موگرینی برای همکاری ایران و اروپا در موضوعات گسترده مانند محیطزیست، تجاری و اقتصادی و ... حاصل شده است. در واقع این کمکها و ادامه آن، به توافق نامه برجام گره زده شده و بار دیگر اتحادیه اروپا توپ را به زمین ایران انداخته و اعلام کرده تا زمانی که ایران به تعهدات خویش در برجام پایبند باشد، اتحادیه اروپا نیز پایبند است.
تهدیدها و اقدامات متقابل در برنامه اقدام اتحادیه اروپا
بعد از اعلام خبر کمک ۱۸ میلیون یورویی به ایران از سوی اتحادیه اروپا، واکنشها نسبت به آن آغاز شد و عدهای آن را تحقیرآمیز و عده ای دیگر آن را نشانه حسن نیت اتحادیه اروپا دانستند. ولی آنچه اهمیت بیشتری دارد این است که اتحادیه اروپا چه اهدافی را با اجرای این بسته مدنظر دارد و در اجرای این بسته چه ملاحظاتی برای ایران در نظر گرفته شده است. هرچند بررسی اعلامیه کمیسیون اتحادیه اروپا، جزییات و اطلاعات مناسبی در مورد اهداف و تبعات اجرای این بسته در اختیار قرار نمیداد اما کمیسیون اتحادیه اروپا سند اجرایی(برنامه اقدام) مربوط به کمک را تحت عنوان «برنامه اقدام» منتشر کرد [۲] که به بررسی جزییات بسته مذکور اشاره شده است.
در برنامه اقدام، اروپاییها برای کمک ناچیز ۱۸ میلیون یورویی بسیار تدارک دیده و تقریبا تمام جزییات اجرایی را پیشبینی کردهاند. در یک بخش برنامه اقدام، اتحادیه اروپا ریسکها و تهدیدهایی را که ممکن است در روند اجرای بسته کمکی وجود داشته باشد، در جدولی مشخص و سطحبندی کرده و سپس برای کاهش آن اقداماتی را در نظر گرفته است. جدول ریسکها به شرح زیر است:
ریسکها و تهدیدها |
سطح تهدید ( پایین، متوسط، بالا) |
اقدامات کاهشی |
بیثباتی سیاسی بینالمللی، منطقهای و داخلی |
بالا |
تمام تعهدات به تعهد ادامهدار ایران به برجام پیوند داده میشود. |
مشکلات انتقال منابع و محصولات به ایران |
بالا |
سازوکارهای مالی جایگزین باید در نظر گرفته شود (به عنوان مثال از طریق سازمان ملل هر جایی که نیاز باشد به ذینفعان کمک بلاعوض (گرنت) داده شود). |
درگیری محدود و بیعلاقگی همکاران کلیدی نسبت به برنامه |
متوسط |
فعالیتها باید بر اساس گفتگو و تبادلات فنی شکل گرفته بین ایران و اتحادیه اروپا باشد؛ بسیج کردن همکاران در تمام بخشهای فرایند اجرایی و سیاستگذاری به منظور ایجاد حس مالکیت، انجام پذیرد. |
محدودیت ظرفیت بازیگران در سطوح مختلف مدیریتی |
متوسط |
حمایت برای ساخت ظرفیت مشخص در سطح محلی باید فرآهم بشود، به ویژه برای اقداماتی که مربوط به توسعه تجارت است. |
شرکا (افراد یا نهادها) در لیست تحریمهای اتحادیه اروپا باشند (مثلا دانشگاهها)؛ نقض تحریمها در بخشهای مختلف اتحادیه اروپا (مثلا صادرات اقلام دوگانه) |
متوسط |
در طی انعقاد قراردادها با سازمانهایی که ارزیابی شدهاند[۳] مذاکره خواهد شد تا هم نقض تحریمهای اتحادیه اروپا و هم حمایت احتمالی اتحادیه اروپا از افراد و یا نهادهایی که تحت تحریمهای اتحادیه اروپا هستند، جدا بشوند. در مورد سازمانهای مردمی هم به عنوان بخشی از فرایند ارزیابی، بررسیهای محتاطانه صورت بگیرد و تمام ذینفعان منتخب مرامنامهای را امضا کنند که به موجب آن هیچگونه همکاری با نهادهای تحریمی صورت نگیرد. |
گره زدن انجام تعهدات به برجام و عدم تخصیص مبلغ به نهادها و افراد تحریمی
در این جدول ملاحظات جالب توجهی وجود دارد. در وهله اول، در نظر گرفته شده تا برای اینکه تغییرات شرایط سیاسی به روند کمکها آسیب نرساند، تمام تعهدات به برجام گره زده شود. یا مثلا اگر نهادهای همکاری در ایران در روند اجرای کمک اظهار بیعلاقگی کردند و مشارکت پایینی داشتند، طوری رفتار شود که احساس کنند خود مالک کار هستند. از همه مهمتر کار نکردن با نهادها و افراد تحریمی است که در لیستهای تحریمی اتحادیه اروپا قرار دارند، که در این مورد گفته شده است برای جلوگیری از همکاری با نهادها و افراد تحریمی، «در طی انعقاد قراردادها با سازمانهایی که ارزیابی شدهاند مذاکره خواهد شد تا هم نقض تحریمهای اتحادیه اروپا و هم حمایت احتمالی اتحادیه اروپا از افراد و یا نهادهایی که تحت تحریمهای اتحادیه اروپا هستند، جدا بشوند. در مورد سازمانهای مردمی هم به عنوان بخشی از فرایند ارزیابی، بررسیهای محتاطانه صورت بگیرد و تمام ذینفعان منتخب مرامنامهای را امضا کنند که به موجب آن هیچگونه همکاری با نهادهای تحریمی صورت نگیرد».
دخالت در حکمرانی و نادیده گرفتن نخبگان داخلی نتیجه محتوم بسته اتحادیه اروپا
اروپا میخواهد با کمترین هزینه، ایران را پایبند به برجام نگهداشته و از طرف دیگر به نوعی در بحث سیاستگذاری و حکمرانی داخلی ایران هم دخالت کند و بدتر اینکه به نوعی شرط گذاشته است که نهادهای تحریمی از نهادهای غیرتحریمی جدا شوند. به نظر می رسد پذیرش این کمک با وجود این ملاحظات تحقیر غرور ملی ایران است.
دولت در شرایطی که تنها برای دریاچه ارومیه مجموعا ۳۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار در نظر میگیرد، چرا باید کمکی را قبول کند که به اندازه یک سوم بودجه دریاچه ارومیه هم نیست؟! اگر دولت در بحث حکمرانی و سیاستگذاری مشکل دارد، به جای کمک گرفتن از بیگانگان چرا به سمت نخبگان و ظرفیتهای دانشگاهی نمیرود؟! چرا از دانشگاهیان نمیخواهد برای چالشهای زیستمحیطی، تجاری و اجتماعی فکری کنند؟! بنابراین پذیرش این کمک توجیه عقلایی و منطقی نیز ندارد. همچنین پذیرش این کمک ناچیز، به طرف مقابل این پیام را میدهد که ایران در وضعیت فوقالعاده ضعیفی قرار دارد و نمیتواند از عهده مسائل خود بربیاید. نتیجه محتوم چنین پیامی آغاز و تداوم رفتار عامرانه اروپایی ها نسبت به ایران خواهد بود.
بدعهدی های مکرر و درخواست های نامتعارف اروپاییان نتیجه ضعف مسئولان داخلی
این موضوع در حالی است که اتحادیه اروپا نسبت به وعدههای خود در برجام تعلل میکند؛ قانون به اصطلاح مسدودسازی اجرا میکند ولی نمیتواند جلوی خروج شرکتهای اروپایی از ایران را بگیرد. قول تضمین فروش نفت ایران را میدهد ولی فروش نفت ایران به اروپا در طی شش ماه بعد از زمان خروج آمریکا از برجام نصف میشود و حتی توسط فرانسه به صفر میرسد. اروپاییها قول راهاندازه سازوکار ویژه خود (SPV) تا قبل از ۱۳ آبان را میدهند، اما طولی نمیکشد زیر قول خود زده و عملیاتی شدن آن را به اوایل سال ۲۰۱۹ موکول میکنند. اروپاییها به تروریستهایی که مردم مظلوم ایران را در اهواز و نقاط دیگر ترور کرده و مظلومانه به شهادت میرسانند، پناه میدهند؛ اما در یک اقدام گستاخانه به دیپلماتهای ایرانی تهمت عملیات انفجاری میزنند و آنها را به رغم مصونیت دیپلماتیک بازداشت و دادگاهی میکنند.
به نظر می رسد بدرفتاری و گستاخی های اروپاییان نسبت به ایران تصادفی نیست، بلکه بر اساس محاسباتی است که از دولتمردان و مسئولین کشور دیدهاند. آنها وقتی ضعف دولت مردان در پذیرش این کمکهای تحقیرآمیز را ببینند، با خود محاسبه خواهند کرد که هر چقدر بدرفتاری کنند، دولت ایران دست به اقدام متقابل نخواهد زد. بنابراین دولت دوازدهم این روزها در یک دو راهی مهم قرار دارد؛ پذیرش برنامه اقدام کمک ۱۸ میلیون یورویی یا حفظ عزت ملی.
[1] http://europa.eu/rapid/press-release_IP-18-5103_en.htm
[2] https://ec.europa.eu/europeaid/sites/devco/files/aap-financing-iran-annex-c_2018_5660_en.pdf
[3] اتحادیه اروپا برای اینکه بودجهای به سازمانی اختصاص بدهد و یا کمکی کند، ابتدا آن را طی فرایندی که به آن Pillar Assessment میگویند ارزیابی کرده و این فرایند هفت مرحله است.