سرویس فرهنگ و هنر مشرق - از یاد نبریم که عصر ما عصر رسانههای تصویری و رقابت بر سر انتشار سریع اطلاعات و تحولات روز دنیا است. هرکس که در این کارزار سریعتر، دقیقتر و البته، جامعتر دست به نمایش اتفاقات جاری بزند، با استقبال بیشتری از سوی مخاطبان روبه رو خواهد شد. بنابراین حق کشور و جامعه است که با اندکی سیاستگذاری هدفمند، بخشی از تولیدات سینمایی خود را به سمت تقویت سینمای مقاومت سوق دهیم.
جشنواره بینالمللی فیلم «مقاومت» به عنوان یک رویداد بین المللی باید تلاش کند علاوه بر معرفی آثار و تولیدات باقی کشورها در زمینه مقاومت اسلامی آن را به یک جریان تبدیل کرده و به عنوان یک تفکر جاری در جوامع دیگر رواج دهد.
خوشبختانه این جشنواره در چند دوره اخیر با درک نیازهای منطقهای و بینالمللی و با توجه به ظرفیتها و کارکردهای بیبدیل سینما در تبادلات فرهنگی و اجتماعی دنیای معاصر حرکتی را آغاز کرد که اگرچه قدری مغفول مانده و در دید رسانهها قرار نگرفته است ولی نمیتوان ارزش، اهمیت، هدف گذاری درست، آینده نگری و دوراندیشی نهفته در این اقدام را نادیده گرفت.
این جشنواره بیشک از جایگاه ویژهای در عرصه فرهنگی کشور برخوردار است، بویژه از لحاظ موضوعیت که رویکرد مقاومت و پایداری را در برابر سلطه جویی و جهانخواری درپیش گرفته است، چرا که امروزبا وجود جنبشهای انقلابی در جای جای جهان هنوز هم مردمان مظلوم بسیاری زیر یوغ ستمگران هستند که مهمترین خواسته آنان رساندن ندای دادخواهی و مظلومیت خود به مردم و رسانههای جهان هستند.
در تاریخ معاصر کشورهای بسیاری مفهوم مقاومت را به طور جدی دنبال کرده اند؛ ازجمله این کشورها می توان به فلسطین، لبنان، جمهوری اسلامی ایران، افغانستان ، عراق، کشورهای آمریکای لاتین و برخی کشورهای قاره آفریقا اشاره کرد که مقاومت در این سرزمینها مسیر پر فراز و نشیبی را برای تعالی دموکراسی و نیز ظلم ستیزی طی کرده است و روند مقابله خیر با شر همچنان ادامه خواهد داشت.
اینگونه رویدادهای مهم فرهنگی میتوانند ندای حق و عدالت را در جهان گسترانیده و آن را در مقابل فساد و فحشای سینمای غرب (هالیوود) ترویج دهند.انقلاب اسلامی با وجود آنکه انقلابی گفتمانساز و جریانساز در حوزه فرهنگ بوده است و مدل جدیدی از الگوی تمدنی و پیشرفت مبتنی بر معنویت و انسانیت و عدالت را در جهان نابرابر و مملو از ظلم، زیادهخواهی و استکبار بنا نهاد ولی متاسفانه این ویژگی جوهری و هویتی انقلاب کمتر از سوی هنرمندان و سینما گران ما مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه فضاسازیهای گسترده و مسموم و بمبارانهای خبری و تشویش افکار عمومی جهانی در ترسیم مخدوش چهره انقلاب اسلامی بیاثر نبوده است با این حال گفتمان انقلاب اسلامی و نگاه فرهنگی و اجتماعی آن بر سپهر سیاسی جهان امروز، تاثیر خود را گذاشته است.
جنبش نوینی که امروزه در جای جای منطقه روییده و حرکتهای چالشی و اعتراضی ملتها در برابر قدرتهای جهانی و نظام سلطه و دیکتاتوریهای منطقه و جهان گویای این تاثیرگذاری و الهام پذیری از انقلابی است که به اذعان همگان ادبیات و قاموس جدیدی را در عرصه سیاست رقم زد و تاریخ تازهای را رقم زد.
با آنچه گذشت، به رغم برخورداری کشور از ظرفیتهای عظیم فرهنگی و هنری، غنا و قدرت سینما با توجه به مشترکات فرهنگی، تاریخی، آیینی و آرمانی درصد کوچکی از این حجم عظیم حتی در نزدیکترین کشورهای همجوار و همسایه هم به درستی عرضه نشده است.
بی تردید، یکی از بزرگترین چالشها و خلاءها در این حوزه فقدان دیپلماسی فرهنگی و نگاه استراتژیک است. جشنواره بین المللی فیلم «مقاومت» در این زمینه اما کارنامه قابل قبولی داشته است که باید به فال نیک گرفت. این جشنواره با همه محدودیتهای منابع و امکانات توانسته آثاری از سینمای دفاع مقدس و مقاومت ایران را در ۴۷ کشور دنیا به نمایش درآورد.
شکی نیست که باید به موازات گسترش جبهه سیاسی، جبهه فرهنگی و سینمایی مقاومت نیز گسترش پیدا کند. ولی به باور کارشناسان متاسفانه تاکنون در این زمینه کارهای زیربنایی و راهبردی چندانی صورت نگرفته است.
نکته دیگر اینکه، سینما به دلیل ماهیت تاثیرگذار و جریانساز خود، ابزار مهمی برای انتقال پیام انقلاب اسلامی و مظلومیت ملت ما در دوران دفاع مقدس است و لازم است با برنامهریزی و بهرهگیری از این ابزار نسبت به شناسایی این مقطع از تاریخ معاصر و پیام و محتوای انقلاب و اساسا فرهنگ مقاومت تلاش کرد.
نمایش فیلمهای ژانرمقاومت دارای کارکرد دوگانه است؛ نخست ایجاد ظرفیت برای شناخت بهتر سینمای ایران و پس از آن روشنگری در زمینه دفاع مقدس و مقاومت است.
و حرف اخر اینکه، روایت و نمایش همه جانبه رشادتهای اخیر جبهه مقاومت اسلامی به دست مستندسازان آگاه به مسائل روز و تنها به مدد حمایتهای مادی و معنوی مسئولین فرهنگی کشور امر امکانپذیر است.
رسانههای غربی با اینکه از آفتهای گروههای تروریستی در امان نیستند اما با بزرگنمایی و تحریف بسیاری از اخبار و گزارش های منطقه و در اصل حمایتهای رسانهای از گروههای تروریستی همسو، قصد تشدید اوضاع و برهم زدن معادلات سیاسی در منطقه را دارند.
بنابر این اگر ما نتوانیم با تولیدات تصویری از درگیریهای موجود در حوزه سینما و تلویزیون، بر جامعه خود تاثیر بگذاریم، این دشمنان ما هستند که با حیله و ترفند نظر مردم جهان را به سوی دیدگاهها و نیات شوم خود جلب میکنند.
با توجه به اینکه خواستههای نظام و مردم ایران درمسیر دفاع از حقوق مردمان مظلوم جهان است ضرورت ویژهای احساس میشود تا صاحبان اندیشه و هنرمندان کشور ما، جلوتر از رسانهها و سینماگران دیگر ممالک مسلمان و غیر مسلمان به نمایش مظلومیت مردم کشورهایی نظیر فلسطین، لبنان،عراق، سوریه، یمن، بحرین و ... بپردازند.