به گزارش مشرق، شان کرون فوتبالنویس ساکن ژاپن که در رسانههای این کشور قلم میزند در گزارشی مفصل به سفر خود به تهران برای پوشش دادن فینال لیگ قهرمانان آسیا بین تیمهای پرسپولیس و کاشیما انتلرز پرداخته.
او دربارهی ورزشگاه آزادی میگوید:" استادیوم آزادی از آن ورزشگاه هایی است که هر هوادار فوتبالی باید یک بار هم شده از نزدیک ببیند. من بعد از حضور در این ورزشگاه حالا یکی از هواداران پر و پا قرصش هستم. ورزشگاه زیبایی در شمال غربی تهران. البته ورزشگاهها علاوه بر زیبایی بنا به شور و شوق و فضایی که هواداران در آنها بوجود میآورند شهره میشوند و باید به صراحت بگویم از نظر من ورزشگاه آزادی از این نظر بهترین ورزشگاهی است که تا کنون تجربه کردهام.
در این باره بیشتر بخوانید:
من قبل از حرکت به سمت ایران با افشین قطبی سرمربی سابق باشگاه ژاپنی شیمیزو دربارهی این بازی و باشگاه پرسپولیس صحبت کردم، باشگاهی که قطبی در سال 2008 با آن قهرمان لیگ ایران شده بود. قطبی از این ورزشگاه با عنوان کولوسیوم استادیومهای فوتبال آسیا یاد کرد و گفت:" پرسپولیس یکی از محبوبترینها و حتی شاید محبوبترین باشگاه آسیا باشد چون 30 میلیون هوادار دارد. کسی که بازیکن یا مربی پرسپولیس باشد هر جای دنیا که برود ایرانیهایی پیدا میشوند که او را بشناسند و به سراغش بیایند تا با او عکس بگیرند یا صحبت کنند. بله هواداران پرسپولیس اینقدر پرشور هستند. البته قهرمانی برای کاشیما و هواداران کاشیما مهم است ولی شور و شوق آنها را ضربدر ده کنید تا میزان شور و علاقهی ایرانیها برای کسب قهرمانی آسیا را متوجه شوید. بله فوتبال در دل ایرانیها جایگاه خاص و ویژهای دارد".
وقتی از تونل مهیب و ترسناک استادیوم عبور میکردم تا وارد زمین بشوم، موسیقی متن دهها هزار بوق که توسط هواداران پرسپولیسی به صدا در آمده بود به من حس و حالی عجیب و ماورایی القا میکرد. وقتی در نهایت از انتهای تونل بیرون آمدم ناگهان با تودهای قرمزرنگ مواجه شدم. بله، استادیوم تقریباً چهار ساعت پیش از شروع بازی پر از تماشاچی بود. شدت صدا غیر قابل توصیف بود. من از خودم میپرسیدم بازیکنان کاشیما که به محیطهایی به مراتب آرامتر از این عادت دارند در این دریای خروشان پر از تخاصم چگونه میتوانند آرامش خود را حفظ کنند.
من صبح آن روز در تهران برای ویزیت شدن به دکتر رفته بودم و آقای دکتر وقتی فهمید خبرنگارم و برای پوشش بازی فینال آسیا به تهران آمدهام بیشتر از آنکه به مشکل و بیماریام توجه کند به اینکه من به عنوان یک خبرنگار خارجی برای پوشش دادن بازی پرسپولیس محبوبش به تهران آمدهام توجه نشان میداد و مشعوف بود. آقای دکتر در گفتگو با من گفت ما شانس کمی داریم ولی امیدوارم بتوانیم موفق بشویم و قهرمانی را در تهران مال خود کنیم. چون این قهرمانی مردم را شاد میکند. این روزها مردم در ایران به بهانهای برای شاد بودن احتیاج دارند.
و البته کاشیما برای نقش بر آب کردن آرزوی ایرانیها به تهران رفته بود. ولی من چند ساعت مانده به شروع مسابقه کم کم به شک افتاده بودم که کاشیما بتواند از پس فضایی که در آزادی در حال شکل گرفتن بود برآید. شاگردان گو اویوا در بازی رفت 2-0 پیروز شده بودند و اگر یک گل میزدند پرسپولیس برای قهرمانی به 4 گل نیاز پیدا میکرد. اما اگر پرسپولیس در آن فضای ملتهب گل اول را میزد به احتمال زیاد میتوانست گل دوم را هم به کاشیما بزند.
با اینکه در اوایل بازی چند صحنهی حساس بوجود آمد ولی بعد پرسپولیس به حملات مستقیم رو آورد و باعث شد گادوین منشا و علی علیپور در نوک حمله برای باز کردن دروازهی کوون سون تائه تلاشی بیهوده انجام دهند. در نیمهی اول آخرین خط دفاعی کاشیما را دروازهبان کرهایش تشکیل میداد ولی به جز او بقیهی بازیکنان کاشیما هم هیچ نشانهای از تحت تاثیر جو جهنمگونهی ورزشگاه قرار گرفتن، نشان نمیدادند و این از نظر من واقعاً شایستهی تحسین بود.
باید به مربی کاشیما و بازیکنانش برای گرفتن یک تساوی از جهنم آزادی آفرین گفت. با اینکه برای یک ناظر خنثی بازیای که در آزادی انجام شد چنگی به دل نمیزد ولی این دقیقاً همان چیزی بود که کاشیما به آن نیاز داشت. یک تساوی بدون گل، بهترین نتیجهی ممکن برای بالای سر بردن جام قهرمانی آسیا.
هواداران ایرانی بعد از بازی همچنان به تشویق تیم محبوبشان پرداختند تا به قهرمانهای به خاک افتادهشان قوت قلب بدهند. درحالیکه بازیکنان کاشیما قهرمانیشان را جشن گرفته بودند چند صد طرفدار ژاپنی که رنج سفر دور و دراز به تهران را به جان خریده بودند از لحظهی تاریخی فتح معتبرترین جام باشگاهی آسیا توسط تیمشان شور و شعفی زایدالوصف داشتند.
سفر به تهران برای من و بازیکنان کاشیما و هواداران این تیم سفری دشوار بود اما خاطرات آن شب در استادیوم آزادی هرگز از ذهن ما پاک نخواهد شد.