به گزارش مشرق، عصر یک روز بارانی به رستورانی مجلل در نیاوران رفتیم تا قسمت دیگری از «رودررو، بدون سانسور» را ضبط کنیم. این بار سراغ هادی طباطبایی دروازهبان پیشین استقلال و تیم ملی فوتبال رفتیم. طباطبایی برخلاف بسیاری از چهرههای فوتبالی هم نسل خودش، کمتر دچار حواشی شد و او را ذاتا دروازهبان آرامی میدانستند. همه با شنیدن نام طباطبایی یاد دیدار تیم ملی ایران برابر دانمارک میافتند که اجازه نداد دروازهاش باز شود تا در پایان بازی به شیر کپنهاگ معروف شود.
بیشتر بخوانید:
باید کلی هزینه شود تا شاید استقلال به نزدیکی فینال برسد!
طباطبایی این روزها دغدغه استقلال را دارد و با مدیران فعلی باشگاه وارد چالش شده است. او اعتقاد دارد که اگر تیم فصل گذشته حفظ میشد، به قهرمانی آسیا دست پیدا میکرد.
در زیر بخشی از اظهارات او و سپس فیلم کامل گفتوگو را میبینید:
* همه من را با استقلال میشناسند.
* از استقلال رشت به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم.
* رضایتنامهام را ندادند تا یکسال بیرون بمانم.
* بدترین اتفاق ورزشی من زمان جداییام از استقلال بود. خودم از استقلال نرفتم، من را جدا کردند.
* برخورد مدیران باشگاه برای من گران تمام شد، به آنها گفتم کسی نیستم که از در بیرون بروم و از پنجره برگردم.
* صحبتی درباره امیر قلعهنویی ندارم.
* اجازه ندادند فوتبالم را با استقلال تمام کنم و اذیتم کردند.
* زمان رولند کخ، همدلی بین بازیکنان نبود.
* هواداران استقلال با شعار «هادی تو گل بزن»، به بازیکنان کنایه میزدند.
* به خاطر قانون جدید، نتوانستم با اینترمیلان قرارداد امضا کنم.
* خبرنگاران و مردم باور نمیکردند یک ماه در تمرینات اینتر شرکت کردهام.
* هر کسی من را میبیند، یاد بازی ایران و دانمارک میافتد.
* شب قبل از بازی با دانمارک، مهدی هاشمینسب گفت فردا چه کار کنیم؟
* مردم دانمارک به فدراسیون اعتراض کردند که چرا تیم ضعیف ایران را انتخاب کردید!
* اشمایکل گفت فکر میکردم بهترین دروازهبان دنیا هستم، اما دیدم بهتر از من هم هست.
* پیراهن اشمایکل را برای پسرم گذاشتم.
* پیشنهاد زیادی برای بازیگری، دوبلوری و گویندگی داشتم.
* محمد صالح علاء به من پیشنهاد بازیگری داد. نقش اول «مشق عشق» را به من دادند.
* شاید روزی بازیگر شوم.
* استقلال همیشه دچار چالش دروازهبانی است.
* فاجعه مدیریتی یعنی اینکه وزیر ورزش بگوید مشکل پادوانی را حل کنید.
* بین من و برومند کدورتهایی بود، اما کمترین تقصیر را داشتیم.
* بین دو نیمه بازی با پرسپولیس به ما گفتند رعایت کنید، چون جو ورزشگاه ملتهب است. دو، سه نفر که فائقی نیز بین آنها بود، از ما خواستند آرام بازی کنیم.
* در شیراز باران سنگ دیدیم و خوشحالم کسی کشته نشد!
* در اردوی آلمان، مصدوم شدم و من را تنها گذاشتند و رفتند. پزشک آلمانی به من گفت چطور تو را اینجا تنها گذاشتند؟
* جایگاه بین رحمتی و حسینی باید مشخص شود.
* برای شیر کپنهاگ نمیتوانستند قیمت بگذارند.
* امیرحسین فتحی باید اتهامهایش را ثابت کند.
* روزی که بهرام افشارزاده مدیرعامل استقلال شد، گفتم او نمیتواند کار کند.
* استقلال فصل گذشته یکی از قویترین تیم تاریخ بود.
* اگر به استقلال همانند پرسپولیس نگاه میشد، ستاره سوم قهرمانی آسیا را گرفته بود.
* در بازی با السد، فتحی گفت الحاجی گرو چه بازیکن خوبی است، ولی من گفتم او نمیتواند یک به یک را رد کند.
* همه دیدند که وزیر ورزش از پرسپولیس حمایت کرد و صدای تماشاگران سپاهان و تراکتورسازی هم در آمد.
* بازی باشگاهی، هیچ وقت ملی نیست.
* اگر دنبال پست بودم، از وزیر ورزش انتقاد نمیکردم.