به گزارش مشرق، حسن رحیمپور ازغدی عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی، صبح امروز(پنجشنبه ۸ آذر) در نشست «فرهنگ و انقلاب اسلامی؛ رویشها و دستاوردها» که در موسسه فرهنگی- پژوهشی انقلاب اسلامی برگزار شد، در ارائه جمعبندی تلاشهای فکری دو جریان مطرح بیدین و دیندار در جهان، قبل از انقلاب گفت: سوال آنها این بود که ما با دین چه کنیم. هر دو جریان گفتند امکان بازگشت به سنت و دین پیامبران به عنوان سرچشمه وجود ندارد و اگر از گذشته و دین حرف میزنیم میخواهیم آن را بشکافیم و چیز دیگری از آن بسازیم.
وی افزود: به تعبیری آنها نمیخواستند عصر را دینی کنند بلکه به دنبال این بودند که دین را عصری کنند.
رحیمپور با بیان اینکه نسل اول دانشگاهیان پیش از انقلاب، ماسونی بودند، اظهار داشت: حزب توده اعلام کرد که دو سوم دانشجویان ایران کمونیست هستند.
وی ادامه داد: در آن زمان اگر اقلیت دانشجویان مذهبی میخواستند نماز بخوانند، مورد تمسخر مارکسیستهای دانشگاهی قرار میگرفتند.
رحیمپور با بیان اینکه در حال حاضر، دهها هزار استاد و دانشجو، در مراسم اعتکاف شرکت میکنند، تصریح کرد: ما از آن نقطه که دانشگاههای ما در اختیار تفکرات ضداسلامی بود، به اینجا رسیدهایم؛ بنابراین باید نقاط قوت خود را ببینیم.
وی ادامه داد: البته نباید ضعفها و مشکلات را نادیده گرفت و اتفاقاً پرچم امر به معروف و نهی از منکر را نیروهای انقلاب باید بردارند؛ قبل از اینکه دیگران به آن بپردازند.
بیشتر بخوانید:
عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی افزود: البته زخم را برای علاج باید باز کرد نه برای اینکه مثل مگس روی آن بنشینیم.
رحیمپور با بیان اینکه جمعبندی دو جریان مطرح فکری در دنیا این بود که نه میتوان به دین بازگشت و نه میتوان آن را رها کرد، گفت: آنها وقتی دیدند با سرکوب دین و توسعه هرچه بیشتر مادیات، جوامع غربی افسردهتر میشوند، به این نتیجه رسیدند که باید جایگزینی از جنس دین برای جوامع پیدا کنند و نوعی معنویت بدون خدا را عرضه کنند.
وی افزود: قداستی که برای هنر قائل هستند نیز برای این بود که میخواستند جای قداست دین را بگیرند. مراسم المپیک نیز که مثل مراسم حج برگزار میشود و شعلهای را میگردانند، برای جایگزینی مناسک دینی است.
رحیمپور، ایجاد مفهوم سلبریتی را نیز در راستای قهرمانسازی دروغین غرب دانست و تصریح کرد: وقتی الگو وجود ندارد باید قهرمانهایی بسازید که صلاحیت ندارند؛ یعنی قهرمانسازی پس از قهرمانسوزی.
استاد دانشگاه با بیان اینکه پست مدرنی که مطرح میشود به معنای بازگشت به معنویت نیست بلکه اعتراف به شکست است، تصریح کرد: این موضوع، زمینه را برای شنیدن سخن ما فراهم میکند.
رحیمپور ادامه داد: میشل فوکو بعد از انقلاب به ایران میآید و با مطالعه اعلامیههای امام و مشاهده صحنه، میگوید این نخستین تحول پست مدرن است.
وی با بیان اینکه باید از زاویه دیگری به داعش نگاه کرد، گفت: چند هزار جوان تحصیلکرده، کشورهای اروپایی را رها میکنند و به خلافت اسلامی میپیوندند. این بسیار معنادار است.
استاد دانشگاه تصریح کرد: به تعبیری میتوان گفت که داعش و القاعده هم محصول انقلاب ما هستتد؛ البته محصول برعکس.
بیشتر بخوانید:
شیعه انگلیسی عافیت پرست و راحت طلب است/ آنها حاضر نیستند جلوی کفر بایستند
رحیمپور به حضور چندسال پیش خود در کانادا اشاره کرد و گفت: در آنجا عدهای جوان از بنده دعوت کردند تا در محفل آنها شرکت کنم. آنها استاد دانشگاه بودند و در منزلشان عکس امام و سیّد قطب را نصب کرده بودند.
وی ادامه داد: در آن مقطع، رییس دولت اصلاحات به آمریکا سفر کرده بود و آبراهام لینکلن را شهید خوانده و از تمدن و فرهنگ آمریکا تعریف کرده بود. آن جوانان با عصبانیت به من گفتند این چرت و پرتها چیست رییسجمهور شما میگوید؟ ما در آمریکا هستیم و میدانیم که در اینجا نه خبری از دموکراسی هست نه آزادی.
رحیمپور خاطرنشان کرد: بعداً من سخنان آن جوانان را به رئیسجمهور وقت منتقل کردم و به او گفتم شبی که آن سخنان را گفتی من تا صبح نخوابیدم و تو را نفرین کردم.
وی با بیان اینکه آن جوانان معتقد بودند که انقلاب اسلامی ریل را عوض کرده است، اظهار داشت: آنها میگفتند گویا بعد از امامخمینی شما از آن مسیر پشیمان شدهاید و عدهای در داخل شما میخواهند ریل قبلی را برگردانند؛ بنابراین دیگر باید طالبان و القاعده را پرچمدار دانست!
رحیمپور افزود: متأسفانه یکی از همان افراد، چندسال پیش به داعش پیوست و این اتفاق در سایه ظرفیتسوزیهای ما انجام شد.
وی با بیان اینکه بنبست عصر جدید تا دوره انقلاب این بود که اولاً دین حرف مفتی است؛ و ثانیاً ما به دین محتاج هستیم، اظهار داشت: بزرگترین رویش فکری تاریخی که صورت پذیرفته، تجدیدنظر تاریخی و بیسابقه در دوباره شناختن دین در جامعه جدید است.
عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی به کتاب تافلر؛ یکی از اندیشمندان غربی اشاره کرد و گفت: تافلر با عصبانیت از صدور حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی امام، میگوید کتاب خمینی با این اقدام خود، کار بزرگتری از آن چیزی که فکر میکنید انجام داده؛ و آن این است که او، کل بشر را با این حکم به چهارصدسال پیش برده است و تمام دستاوردهای این چهارصدساله را زیر سوال برده است؛ چرا که او زمین بازی را عوض کرده است.
وی افزود: او میگوید خمینی را آن زمان شناختم که در هواپیما وقتی از او پرسیدند چه احساسی داری، گفت هیچ. انگار پیغمبران دوباره از گور بلند شدهاند.