به گزارش مشرق، علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگوی هفته گذشته خود (6 آذر) با شبکه یورونیوز درباره فشار تحریمهای اقتصادی بر مردم ایران اظهار داشت: «فشارهای اقتصادی غوغا میکند. مثلا حقوق من تا یکسال پیش به عنوان یک استاد دانشگاه، ۳۰۰۰ دلار در ماه بود، الان به ۷۰۰ دلار رسیده است. این واقعا فشار اقتصادی است. ببینید اقشار دیگر چقدر تحت فشار هستند. ما تمام اینها را قبول داریم».
بیشتر بخوانید:
انتقاد فواد ایزدی از اظهارات صالحی
چرا حقوق ۳۰۰۰ دلاری آقای صالحی ۷۰۰ دلار شد؟
اظهارات عجیب صالحی که بدون توجه به ملاحظات دولتی، از تاثیرگذاری بیش از اندازه تحریمها سخن گفته و حتی بیان مبالغهآمیزی نیز درباره میزان اثرگذاری تحریمها مطرح کرده است، با انتقادات داخلی گستردهای مواجه شد. به صورت مشخص، منتقدان اظهارات صالحی، نبود هماهنگی و انسجام در مجموعه دولت درباره نحوه مواجهه با تحریمها و تنظیم ادبیات و مواضع دولتیها با سیاستهای دولت را مورد اشاره قرار دادند.
توفان ایز کامینگ!
انتقادات درباره ادبیات نامناسب صالحی در حالی است که یک مرور کوتاه بر مواضع مقامات ارشد دولتی نشان میدهد در اظهارنظرهای آنان نیز ردپاهای ملموسی در تاکید بر اثرگذاری تحریمها و وخیم دانستن اوضاع اقتصادی مشاهده میشود.
یک نمونه جالب درباره این ماجرا، اظهارات وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. حسن قاضیزادههاشمی 23 تیرماه در اجلاس رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور درباره میزان اثرگذاری تحریمها اظهارداشت: گاهی ممکن است بگوییم چیزی درباره این مساله به مردم نگوییم، چون عدهای میترسند. همچنین برخی ممکن است بگویند شاید توافق شد اما بعد با واقعیت مواجه خواهیم شد. اما در حالتی دیگر میتوان باور کرد که توفانی نزدیک میشود. به همین دلیل باید آمادگی داشته باشیم و با کسانی که میتوانند تدبیر کنند درباره این موضوع صحبت کنیم. من طرفدار روش دوم هستم. اعتقاد ندارم که مدیران را در غفلت و خوشخیالی نگهداریم. عزم طرف مقابل ما جزم است. به چه زبانی باید بگوید که من میخواهم بیرحمانهترین تحریم مالی را در طول تاریخ برای ایران اعمال کنم. وزیر بهداشت همچنین تاکید کرد: تصور میکنم ترامپ و دار و دستهاش نهایت فشاری را که بتوانند میآورند ولی نمیخواهم خوشخیال باشم. این شرایط سختتر از دورههای قبل خواهد بود. اگر در راس کشور، دولت، مجلس و قوهقضائیه با هم باشند، هزینه کمتری میپردازیم؛ در غیر این صورت هزینهها افزایش پیدا میکند. اگر تدبیر کنیم، خرابی این توفان کمتر خواهد بود.
از یادتان هست تا یادتان باشد!
نمونه دیگر اسحاق جهانگیری است. معاون اول رئیسجمهور در مواضع خود درباره تحریمها همواره بر تاثیرگذاری تحریمها و «دشواری» شرایط اقتصادی و معیشتی تاکید کرده است. او حتی در یکی از اظهارت خود تلویحا اذعان کرد وضعیت نامناسب اقتصادی تا بیش از یک سال دیگر هم طول خواهد کشید. جهانگیری در مراسم تکریم و معارفه وزرای پیشین و جدید صنعت، معدن و تجارت گفت: آخرین پرده نمایش آقای ترامپ و همکارانش در آمریکا دیشب به صحنه نمایش آمد و اینکه شرایط کشور به چه سمتی پیش خواهد رفت، حتما شرایط مهم است و باید با دقت تصمیم گرفت و عمل کرد. وی گفت: من خواهش میکنم یک دوره چند ماهه یا تا آخر سال 98 سختیها را تحمل کنیم و پای اداره بنگاههای کشور بایستیم، زیرا تولید و حفظ اشتغال مساله اصلی ماست. جهانگیری البته میگوید اعتقاد دارد که باید درباره تاثیرگذاری تحریمها راستش را به مردم گفت و کسانی که میگویند تحریمها اثر ندارد دروغ میگویند. او 9 آبانماه در مراسم معارفه وزیر راه و شهرسازی گفت: ما به مردم دروغ نخواهیم گفت که تحریمها هیچ اثری ندارد. جهانگیری 19 شهریورماه نیز در نشست روسای دانشگاهها گفت که شرایط اقتصادی فعلی یک «دوران سخت» است. جهانگیری 23 مهر هم در مراسم روز ملی صادرات با اشاره به تحریمهای 4 نوامبر آمریکا گفت: نمیگویم راه سختی در پیش نیست، بلکه راه دشواری پیش رو داریم. اظهارات جهانگیری به عنوان معاون اول رئیسجمهور به وضوح نشان میدهد در عالیترین سطح دولت روحانی، ارادهای برای نشان دادن وخامت اوضاع اقتصادی وجود دارد. یعنی برخلاف تصور عمومی مبنی بر اینکه دولت برای آرام کردن اوضاع و امیدوار کردن مردم، از مقابله با تحریمها میگوید و چندان به میزان اثرگذاری تحریمها نمیپردازد اما مواضع دولتیها نشان میدهد اتفاقا آنها علاقهای عجیب به وخیم نشان دادن اوضاع اقتصادی که خود مسبب ایجاد آن هستند، دارند.
طاقت بیار ظریف!
در کنار اظهارات اخیر صالحی و مرور چند اظهارنظر عجیبتر جهانگیری، ماجرای اصطلاح اخیر محمدجواد ظریف نیز اگرچه در ابتدا به نوعی سهلانگاری و عدم پختگی تفسیر شد اما وقتی در قالب مواضع دیگر دولتیها قرار گیرد، قابل تامل نشان میدهد.
محمدجواد ظریف 29 آبانماه پس از دیدار با جرمی هانت در تهران، درباره تحریمهای آمریکا گفت: «ما به فشار و مقاومت در برابر فشار عادت داریم. تحریمها همیشه لطمه میزنند و به مردم عادی آسیب میرسانند ولی بندرت میتوانند باعث تغییر سیاستها شوند و این مشکلی بوده که تحریمهای آمریکا همیشه با آنها مواجه بوده است». بر اساس گزارش گاردین، ظریف گفت: «ما مطمئناً دوام میآوریم. نهتنها دوام میآوریم، پیشرفت میکنیم. تلاش کردهایم اثر تحریمها بر مردم را کاهش دهیم ولی مردم عادی و اقتصاد ایران لطمه خواهند دید».
اگر از کنار آن بخش از اظهارات ظریف مبنی بر لطمه خوردن مردم به خاطر فشار تحریمها بگذریم اما جمله جنجالی ظریف یعنی «دوام میآوریم» به یکی از چالشهای عمومی تبدیل شده است. ظریف چند روز بعد یعنی اول آذرماه در ایتالیا و در حاشیه یک دیدار رسمی، باز هم همین اصطلاح «دوام میآوریم» را درباره آثار فشار تحریمهای آمریکا بر زبان آورد؛ اصطلاحی که به وضوع یک موضع «انفعالی» و نشاندهنده میزان اثرگذاری تحریمها بر ایران است. آیا وزیر امور خارجه نمیداند اصطلاح «دوام میآوریم» چه بار معنایی درباره وضعیت اثرگذاری تحریمها دارد؟ و آیا ظریف درباره برآوردهای عمومی هم در داخل و هم خارج از کشور درباره به کاربردن این اصطلاح توسط او بیاطلاع است؟
اما عجیبتر از این اظهارنظر نسنجیده ظریف، اقدام پایگاه اطلاعرسانی دولت بود که بلافاصله پوستری با شعار دوام میآوریم منتشر کرد و رابطهای دولتی در شبکههای مجازی نیز اقدام به انتشار گسترده این پوستر کردند. آنها حتی هشتگ دوام میآوریم را نیز در توئیتر داغ کردند. اقدام پایگاه اطلاعرسانی دولت تمام ابهامات را برطرف کرد و نشان داد اظهارات ظریف که نشاندهنده میزان اثرگذاری تحریمها و وخامت اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم است، موضع دولت روحانی نیز هست.
بستن دهان منتقدان
یک مرور کوتاه بر مواضع برخی مقامات ارشد دولت حسن روحانی نشان میدهد آنها اصرار و انگیزه عجیبی برای وخیم نشان دادن اوضاع اقتصادی دارند. در واقع آنها اصرار دارند آنچه خودشان مرتکب شدهاند و خودشان مسؤولت وقوع آن را دارند در اظهاراتشان بر زبان بیاورند.
عجیبتر اما این است که دولتیها همزمان با وخیمنمایی اوضاع کشور، اجازه اشاره رسانههای منتقد به همین مشکلات و واقعیتهایی را که خود آنها به آن اشاره میکنند، نمیدهند! در واقع در برهههای مهم، همواره دستورالعملها و بخشنامههایی از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به رسانهها داده میشود و آنها را از پرداختن به واقعیات ملموس اقتصادی و معیشتی بازمیدارند. به عنوان نمونه درباره بحران ارزی که علیاکبر صالحی مصداق ملموسی از اثرگذاری آن بر معیشت مردم را مورد اشاره قرار داد، رسانهها بویژه منتقدان بشدت تحت فشار و محدودیت قرار گرفتند تا مبادا روایتی خلاف آنچه مطلوب دولتیهاست مطرح کنند. برخی رسانههای منتقد حتی به دلیل اشارههایی کوتاه به برخی واقعیتهای بازار ارز، از سوی وزارت ارشاد دولت روحانی تذکر گرفتند. در جدیدترین مورد، پس از اعمال تحریمهای آمریکا در 4 نوامبر، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد رسانهها را از پرداختن به این تحریمها منع و تصریح کرد که رسانهها نباید به جزئیات این تحریمها اشارهای بکنند! آن هم تحریمهایی که جهانگیری آنها را دشوار دانسته و قاضیزادههاشمی از آن به «توفان» تعبیر کرده است! اما رسانهها اجازه اشاره به آن را ندارند!
سوال اساسی درباره این تناقض و دوگانگی این است که اگر مردم نباید از واقعیتها و آنچه این روزها بر سر زندگی و اموال و داراییهایشان میآید، باخبر شوند، پس چرا عالیترین مقامات دولتی خودشان تعابیر تند و مبالغهآمیزی درباره بحران اقتصادی و اثرات مخرب آن بر زندگی مردم مطرح میکنند.
اگر هم مصلحت در آن است که مردم با بخش عمدهای از واقعیتهای تحریمها آشنا شوند، پس دلیل اهتمام دولت در افزایش فشار بر رسانهها برای عدم تشریح وضعیت تحریمها و اوضاع معیشتی جامعه چیست؟
شاید یکی از انگارههایی که در اینباره مطرح شود این است که در صورت تداوم وضع فعلی، دولتیها رسانهها و منتقدان را با فشار و ارعاب از صحنه خارج کرده و خودشان را به عنوان نمادهای مطالبهگری در جامعه مطرح میکنند. این در حالی است که بر اساس نگرش افکار عمومی، اکنون خود دولت متهم و مسبب وضعیت فعلی است. در واقع تداوم این وضعیت میخواهد جای متهم و مدعی را عوض کند؟
*وطن امروز